•
.
#شھیدانہ🌱
گفت : میری جبهه مامان جون . کی می آیی ؟
گفت : انشاءالله شب عروسی دختر خاله میام .
گفت : دختر خاله که ۱۶ سالشه . کو تا عروسیش ؟
رفت جبهه ، دقیقاً ۱۱ سال بعد ، شب عروسی دختر خاله ۲۶ سال شده ، استخوانهای مفقودش اومد.
اینا رسیدند . نرسیده بودند که نمیرفتند ؛ اینجا هوایی که میچرخه به اذن شهیدا میچرخه . اینجا به خدا حساب کتاب داره ویه عده رو دارن تو این بهشت خوب خدا تربیت میکنن .
فقط مواظب باشید ! الان آوردنت تو بهشت ، فقط به درخت ممنوعه نزدیک نشی . بیرون می اندازنت ! این هم به شما بگم . همتون قرار نبود بیایید .
خیلیها قرار نبود بیان ولی الان اومدن . خیلیها هم قرار بود بیان اما دَم آمدن ، نیومدن چون دعوت نشده بودند .
#حاجحسینیڪتا🌙
🌸|•@shahidane_ta_shahadat