#ترکش_خنده😄
#خنده_حــلال
.
نصفه شب ڪوفته از
راه رسيد ديد تو چادر
جا نيست بخوابـہ😬😩
شروع ڪرد سر و صدا؛
مگه اينجا جاے خوابـہ؟!🤨
پاشيد نماز شب بخونيد،
دعا بخونيد😍😒
ما هم تحت تاثير حرفاش بلند
شديم و اجبارا مشغول عبادت
شديم ولی خودش راحت گرفت
خوابيد😌😜😂
.
.
#خاطره #خنده_حلال
#شهید_علی_هادی_احمدحسین
#شهید17ساله
🌹بعضی وقتها ما با دوستانمان در مسجد شیخ راغب حرب که کنار یک باغ نزدیک بیمارستان بود مینشستیم.
علی هر وقت می آمد دست پر بود و با خودش برای ما و بقیه ی دوستان شیرینی و تنقلات می آورد و با این کار ما را غافلگیر میکرد.😋
🤗علی خیلی خنده رو بود و همیشه در کنار هم شاد بودیم.
علی با شوخیهاش همیشه جو دوستانه و شادی را در جمع دوستان برقرار میکرد.
مثلا یک روز تولد یکی از دوستانمان بود.
علی برای دوستش یک کادو گرفته بود و با خودش آورده بود و توی جمع دوستانمون به اون هدیه داد. وقتی دوستمون کادو و هدیه ای که علی برای اون اورده بود را باز کرد،
دید که یک اسباب بازی بچهگونه است.👶🏻😂
ما وقتی این صحنه را دیدیم کلی خندیدیم و از شوخی علی مدام باز خندمون میگرفت،
حالا هم هر وقت به این خاطره فکر میکنیم و به یادش می افتیم خنده مون میگیره و این خاطره فراموش شدنی نیست.😅😅
🌷•••{ݪَبخَندِ شُہَدا}•••
🍃|ʝσɨŋ|
🔜 @shahidane_z