eitaa logo
زندگی شهیدانه
218 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
777 ویدیو
78 فایل
سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی: «تا کسی شهید نبود، شهید نمی شود. شرط شهید شدن، شهید بودن است. اگر امروز بوی شهید از رفتار و اخلاق کسی استشمام شد، شهادت نصیبش می شود. تمام شهدا دارای این مشخصه بودند». ادمین: @Ashahidaneh110 #زندگی_شهیدانه
مشاهده در ایتا
دانلود
إن شاء الله
7.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خادم نیست که! یک پارچه نوره... اربعین تمدن ساز ؛ ظهور
💠 خرده روایت‌هایی از زیارت اربعین سکانس پنجم 📌 از کودکی حسرت نداشته ها را خوردم. پدرم کارگر بود و زندگی مان ضعیف. حالا هم خودم کار و کسب خوبی ندارم و پیش زن و بچه شرمنده. دخترم در یک مسابقه اسمم را نوشته و جایزه اش کمک هزینه کربلا بوده. این شد که من اینجا هستم. امیدوارم که صاحب این ایوان طلا زندگی من را هم طلایی کند و از این وضعیت دربیایم! اینها را مردی که کنارم در صحن حرم امیرالمؤمنین نشسته می‌گويد و از برق نگاهش روشنایی دلش را می‌بینم. می‌دانم حتما اگر خیر و صلاحش باشد مولا حاجتش را می‌دهد. اصلا مگر می‌شود پدری درماندگی فرزندش را ببیند و کمکش نکند؟! با همه بزرگی و عظمت علی بن ابیطالب و حقارت و کوچکی ما، او پدر معنوی ماست؛ این را رسول خدا فرموده. در دلم برایش دعا می‌کنم و خدا را به امیرالمؤمنین قسم می‌دهم‌ امیدش را ناامید نکند. بلند می‌شود، می‌رود و در دل جماعتی که هر کدامشان مثل او با هزار امید و آرزو آمده‌اند ناپدید می‌شود. 📌 از خودم می‌پرسم جناب حاج آقا! شما از مولا چه درخواستی داری؟! مشکلات ریز و درشت زندگی ام جلو چشمم می‌آید. می‌خواهم اولویت‌بندی کنم و از مهم‌ترین شروع کنم. کدام را اول بخواهم؟ 🔺 چاله چوله های مادی که هر طلبه ای با آن مواجه است؟ نه؛ صاحب این حرم خود یک زندگی ساده داشت، حال از او بخواهم زندگی من را روبراه کند؟! این همه راه آمده ام به طلب آب و نان؟! 🔺 علم و دانش بخواهم آنچنان که برخی مجتهدین بنام نجف با توسل به حضرت به درجات علمی رسیدند؟! نه؛ گیرم علامه دهر شدی اگر عَمَلت ناقص بود چه سود؟! 🔺 معنا و معنویت بخواهم که با یک نگاه مس وجودم را کیمیا کند و دری از غیبِ عالم بر من گشوده شود و اسرار نگفته را دریابم؟! نه؛ اینها در اندازه من نیست و با توسل به کسی ندهند بلکه ریاضت می‌خواهد و مجاهدت. حسی طمعکاری در وجودم می‌گوید همه را بخواه!! در این هیاهوی درونی ام، محیط اطراف از صدا افتاده و فقط تصویر زائران در حال رفت و آمد را می‌بینم. ناگهان چشمم به یکی از اساتیدم می‌افتد، بلند می‌شوم و به سمتش خیز بر می‌دارم. با دیدن استاد هیاهوی درونم فروکش کرده و آرامشی جایش را گرفته. می‌دانم بهترین پاسخ را می‌توانم از او بگیرم. مثل تشنه‌ای که به آب رسیده با هیجان سلام می‌کنم و تواضع همیشگی استاد، آغوش پرمهرش را به من هدیه می‌دهد. با اینکه در حال بیرون رفتن بود ولی می‌نشیند و سؤالم را می‌شنود، سری که به زیر انداخته و چشم‌هایی که گوشه‌اش تر شده حرفهایی برای گفتن دارد. مثل همیشه بعد از مکثی کوتاه پاسخ می‌دهد. 🔺 آقای موحدی از حضرت بخواهيم ما را برای خودش نگه دارد و آنچه برای خدمت به او لازم است و صلاح ماست به ما بدهد. به حضرت بگو ما را جای دیگری حواله ندهید! بگذارید ما غلام آستان شما و فرزندانتان بمانیم. البته آن حس طمعکار درونتان هم بی راه نگفته! هر چه می‌خواهد دل تنگت بگو! ولی فراموش نکن آنچه از همه مهم‌تر است حُسن عاقبت و در راه مولا ماندن است. برای فرج امام زمان و پیروزی مسلمانان غزه هم خیلی دعا کنید. تازه یادم افتاده مهم‌تر از مشکلات شخصی من مشکلات امّت اسلامی و مخصوصا زخم کهنه فلسطین است! ادامه دارد.... ✍ مهدی موحدی https://eitaa.com/Notemovahhedi
در شلوغی های دنیا ما به دنبال توایم در شلوغی های محشر تو بیا دنبال ما...
طیب الله به زائران حسین طیب الله به اربعین حسین تقدیم به زائران اباعبدالله الحسین«علیه السلام» زیارتتون قبول باشه🌹🍃🌹
7.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هوای مه آلود در دمای پنجاه درجه😍😍😍 یه جا یه رنگین کمون ضعیفی هم درست شده😘😘
خوشا بحال آرزومندان شهادت و لقاء الله..... آخرین سروده عجیب امام خمینی ۱۰ ساعت قبل از رحلت: غم مخور ایّام هجران رو به پایان می رود این خماری از سر ما می گساران می رود پرده را از روی ماه خویش بالا می زند غمزه را سر می دهد، غم از دل و جان می رود بلبل اندر شاخسار گل هویدا می شود زاغ با صد شرمساری از گلستان می رود محفل از نور رخ او نور افشان می شود هر چه غیر از ذکر یار از یاد رندان می رود ابرها از نور خورشید رخش پنهان شود پرده از رخسار آن سرو خرامان می رود وعده دیدار نزدیک است یاران مژده باد روز وصلش می رسد ایام هجران می رود کاتب دیوان امام خمینی در حاشیه غزل فوق نوشته است: این غزل را «فقط ۱۰ ساعت قبل از پیوستن روح مقدس حضرت امام خمینی به ملکوت اعلا» کتابت کرده است (خردادماه ۱۳۶۸ش) و این از شگفتیها است.
«خدا را به شما می سپارم» را از طاقچه دریافت کنید https://taaghche.com/book/208319 چند روز قبل سفر زیارتی کربلا یکی از دوستان این کتاب آموزنده، شیرین و پرمعنا رو بهم معرفی کرد و من رو با احوالات و سیر و سلوک عالم و عارف بلند مرتبه ای به نام آقا سید جمال الدین گلپایگانی آشنا نمود. کتاب شیرینی بود و تقریبا خیلی سریع کتاب رو خوندم و به اتمام رسید