eitaa logo
شهیدانہ🌹
28 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
907 ویدیو
9 فایل
مسائل روز +مطالب مناسبتی ارتباط با خادم کانال👇 @ValiAsr12
مشاهده در ایتا
دانلود
🌙✨🌙✨🌙✨🌙 📝🌱📝🌱📝🌱📝 💚 سطر سطر زندگی با آیه‌ها *⃣ تبیین و حفظ ۳۰ فراز زندگی ساز قرآن کریم 4⃣ سطر چهارم ✨ برتری همیشگی مؤمنین 📜 جزء ۴ 🟢 وَ لَا تَهِنُوا وَ لَا تَحْزَنُوا وَ أَنتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ (آل عمران، آیه ۱۳۹) ⁉️حسرت دیروز و ناامیدی نسبت به فردا را چه میکنی؟ ⁉️دلیل عدم موفقیت‌ها را چه میدانی؟ 🧐ترجمه تدبری👇 «وَ لَا تَهِنُواْ وَ لَا تَحْزَنُوا» نه درباره آینده نگران و ناامید باشید و نه برای گذشته حسرت زده و ناراحت، «وَ أَنتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِن كُنتُم مُؤْمِنِينَ» چراکه شما همیشه برتر و پیروزید؛ به شرطی که مؤمن واقعی باشید چون سنت قطعی این است که اگر به خدا اعتماد داشته باشید و طبق دستورات او عمل کنید هیچ کس نمی‌تواند شما را شکست دهد و خدا نیز این اعتمادتان را ضایع نمی‌کند. اما اگر سست شوید یا ایمانتان ضعیف شود لزوماً برتر نخواهید بود و با شکست خوردن ناراحتی و ناامیدیتان بیشتر می‌شود. پس در هیچ حالتی نمی‌توان به دلیل سستی و خستگی و به امید راحتی مقطعی بیشتر دست از استقامت در مسیر خدا برداشت. 🏠 مكان و مكين آدم بزرگ پایین هم بنشیند از همان جا چای را توزیع می‌کنند این یعنی آدم‌ها هستند که به جا جایگاه می‌بخشند. یعنی اگر پایین باشند، پایین بالاست و اگر در بالا نباشند، بالا پایین است و تو گویی این آدم‌ها هستند که بالا و پایین‌ها را بالا و پایین می‌کنند. و ایمان عین همان بزرگ است با هر که باشد بزرگ و هر کجا باشد بالاست و با هر که نباشد کوچک و هر کجا نباشد پایین است. به همین خاطر خداوند به شکست خوردگان جنگ احد که به ظاهر پیروز نبودند و به ظاهر پایین می‌نمودند می‌گويد: «وَ أَنتُمُ الْأَعْلَوْنَ» شما بالایید، اگر اهل ایمان باشید. یعنی اگر اهل ایمان باشید پایین هم باشید بالایید و اگر نباشید بالا هم باشید پایینید. پس کسی که بویی از ایمان برده باشد و از اهالی ایمان باشد نباید سستی کند «وَ لَا تَهِنُوا» چون از سازی که تارهای سستی داشته باشد نوا و نغمه خوشی به گوش نمی‌رسد و آن چیزی که ساز وجود آدمی را کوک می‌کند ایمان است کسی که بوی ایمان با خود دارد نباید کمترین حزن اندوه و نگرانی به خود راه دهد «و لا تَحْزَنُوا» غمین و محزون نباشید. غصه در آن دل بود کز هوس او تهیست غم همه آنجا رود، کان بت عیار نیست ✌️پیروز همیشگی قرآن تمام آن چیزهایی که عناصر و عوامل سازنده سعادت و خوشبختی محسوب می‌شوند اینها و ده‌ها چیز غیر از این‌ها را به آدم‌های با ایمان نوید می‌دهد.¹ اینکه در مواجهه با دشمن‌ها و دشمنی‌ها از نصرت و مدد خدا برخوردار گردد این هم یک شرط دیگر سعادت، خوشبختی و کامیابی است. البته مادی به خدا معتقد نیست؛ اما ما با مادی اسم خدا نمی‌آوریم؛ می‌گوییم آقا شما در این تلاش مادیتان در این تلاش اجتماعیتان در این جهادتان که دارید انجام می‌دهید اگر بدانید یک نیرویی فرضاً ماورای نیروی ماده و طبیعت هست و آن نیرو با شما همراه است این چطور است؟ یک چنین چیزی داشته باشید شما یک چنان کمک و یاور و مددکاری برای خود فرض کنید این چطور است؟ می‌بينيد برق از چشمش می‌پرد، می‌گويد بسیار خوب است چقدر جالب است که انسان نیرویی ماورای نیروی ماده و مادیات پشتیبان خود داشته باشد که وقتی با دشمن‌ها و دشمنی‌هایشان توطئه‌هایشان دسیسه‌هایشان جلادی‌هایشان روبه رو می‌شود، معتقد باشد و بداند که آن نیروی ماورای ماده کمک کار و حامی اوست. منتها مادی اسم خدا را بلد نیست اعتقاد به خدا ندارد، اگرچه یقین هم به نبودن خدا ندارد. اما الهی که یقین دارد به وجود آن چنان قدرت مسلط و مصیطری ماورای تمام این پدیده‌ها و متکی به اوست ببینید چقدر در راه سعادت تندروتر و جالب‌تر حرکت می‌کند. و اینکه بر جبهه‌ها و صف‌های مخالف برتری و رجحان داشته باشد، بداند که بالاخره برتری و رجحان و ارجحیت برای اوست. این هم خودش تأثیر عجیبی دارد در اینکه بتواند انسان این راه را با سهولت بیشتری طی کند و اینکه بر دشمنان راه و هدفش که مانع و خنثی کننده تلاش اویند پیروز گردد. آدم همه این تلاش‌ها را بکند، بعد هم شکست بخورد؟ اینکه به سعادت نمی‌رسد پس یکی از مهم‌ترین عناصر سعادتمندی یک انسان این است که آخرش پیروز بشود. غیر از این است مگر؟ مگر مکتب‌های دنیا برای پیروزی نمی‌کوبند؟ پس یکی از عناصر و عوامل سعادت انسانی فردی، اجتماعی و گروهی این است که در مواجهه با دشمن‌ها بالاخره بر آن‌ها پیروز بشود.² 📚منابع: 1. طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن جلسه ۶، ص۱۷۵ 2. همان، جلسه ۶ ، ص ۱۷۳
🌙✨🌙✨🌙✨🌙✨ 📝🌱📝🌱📝🌱📝🌱 💚 سطر سطر زندگی با آیه‌ها *⃣ تبیین و حفظ ۳۰ فراز زندگی ساز قرآن کریم 5⃣ سطر پنجم ❌نفی ایمان دل بخواهی و گاه گاهی 📜 جزء ۵ 🟢 فَلَا وَ رَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لَا يَجِدُواْ فِي أَنفُسِهِمْ حَرَجًا مِّمَّا قَضَيْتَ وَ يُسَلِّمُوا تَسْلِيمًا (نساء، آیه ۶۵) ⁉️کدام دستورات خدا را عمل میکنی؟ سخت یا آسان را؟ 🧐ترجمه تدبری👇 «إِنَّ الَّذِينَ ءَامَنُوا» قطعاً آن کسانی که ایمان آوردند؛ [یعنی ایمان قلبی و باطنی آوردند و به خدا در هر شرایطی اعتماد کرده و باورشان را حفظ کردند «وَ الَّذِينَ هَاجَرُوا» و آن کسانی که هجرت کردند؛ یعنی ایمانشان صرفاً یک اعتقاد قلبی نبود بلکه به عمل تبدیل شد] «وَ جَهَدُوا فِي سَبِيلِ» [و در یک کلام] آن مؤمنانی که اهل مبارزه خستگی ناپذیر در راه خدا باشند؛ «أُوْلَبِكَ يَرْجُونَ رَحْمَتَ اللَّهِ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ» آن مؤمنان باید انتظار رحمت از سوی خدای متعال را داشته باشند؛ همان خدایی که بسیار آمرزنده و مهربان است. رحمت خدا نصیب کسانی می‌شود که علاوه بر ادعای ایمان قلبی اهل عمل بر اساس ایمانشان هم باشند. 🌷گل و گل چین قرآن، باغ گل است، باغ گلی که اجازه گل چیدن را دارید، اما اجازه گل چینی نه به این معنا که هر آیه‌ای که با ذوق و ذائقه شما خوش آمد برداشته و هر آیه‌ای که خوش نیامد فرو بگذارید. یا به قول قرآن كريم «نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَكْفُرُ بِبَعْضٍ» و دیگر آنکه حرف اول را تو میزنی اما حرف آخر را رسول؛ یعنی سخن او باید تراز و ترازوی تو باشد. درست مثل شاقول بنا که حرف آخر را همان شاقول می‌زند. اگر گفت دیوار کج است؛ یعنی دیوار کج است هر چند عالم و آدم بگویند راست است. به قول حافظ: راهیست راه عشق که هیچش کناره نیست آنجا جز آنکه جان بسپارند چاره نیست و تو باید در برابر رسول و پیغام رسان حق، حقیقتاً بگویی: حکم آنچه تو فرمایی، ما بنده فرمانیم 🍁ایمان بنی اسرائیلی تعهدات یک فرد مؤمن گاهگاهی و دل بخواهی نیست. این جور نیست آن کسی که می‌خواهد خود را مؤمن قلمداد بکند هر جا که نفع و سود و بهرۀ شخصی تجاوزکارانه خودش ایجاب کرد مؤمن باشد؛ هر جا به نام ایمان و به تظاهر به عمل توانست بر خر مراد سوار شود اسم از ایمان و عمل بیاورد؛ اما در آن مواردی که ایمان و عمل برای او سود شخصی سود متجاوزانه و متعدیانه تولید نمی‌کند از نام اسلام و نام ایمان و از عمل به تعهدهای ایمانی روگردان باشد.¹ آن کسی که مؤمن است و می‌خواهد مؤمن بماند و از ثمرات مؤمن بودن بهره ببرد در مقابل همه احکام خدا باید احساس تعهد کند و در همه جا باید احساس تعهد کندایمان به پیغمبر و شهادت به اینکه من مقر به رسالت پیامبرم این تعهد را می‌آورد که دنبال پیامبر و در راه او حرکت بکنم اگر من به این معنا مقر و معترفم اگر این تعهد را قبول دارم دیگر معنا ندارد که آن وقتی که مواجه می‌شوم با یک پدیده کوچک که برخلاف مشی پیامبری است برخلاف راه پیامبر خداست در مقابل آن رگ‌های گردنم را آن چنان پر کنم مشت‌هایم را آن چنان گره کنم نمایش یک مسلمان اما وقتی با یک پدیده بزرگ‌تر ولی پردردسرتر که باز در خلاف مسیر و جهت نبوت و رسالت است رو به رو شدم مسئولیتم را فراموش کنم.³ قرآن در مقام توبیخ بنی اسرائیل می‌فرماید: به بعضی از دین ایمان دارید به آنجاهای بی دردسر راحتش مؤمنید و متعهد؛ به بعضی دیگر از دین بی‌ایمانید؟ بی‌عقیده‌اید؟! مگر می‌شود این جور چیزی؟ مگر می‌توان تفکیک قائل شد میان دو سخن و دو فرمان که هر دو از یک مبدأ و یک نقطه سرچشمه گرفته است. ⁴ 📚منابع: 1. طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن، جلسه ۵، ص ۱۳۵ 2. همان، جلسه ۵، ص ۱۳۶ 3. همان، جلسه ۵، ص ۱۳۷ 4. همان جلسه ۵، ص ۱۳۸ 🔴⁉️🔴⁉️🔴⁉️🔴⁉️🔴 📣 ‼️ ✅ سوال جزء پنجم: خداوند در آیه ۱۵۰ سوره نساء، ایمان گزینشی را صفت چه کسانی می‌داند؟ ۱- افراد سست ایمان ۲- کافران حقیقی ۳- افراد فاسق و منحرف 🔸همراهان قرآنی، لطفا عدد گزینه صحیح را تا ساعت ۲۴ امشب به شماره 3000081812 پیامک نمایید. 🔹در پایان ماه مبارک رمضان به تعدادی از افراد، که حداقل به ۲۴ سوال پاسخ صحیح داده باشند، به قید قرعه جوایزی اهداء خواهد شد. ⬇️ بیایید قدمی برداریم... مفردِ مذڪرِ ꔷ‌ꔷ @SHAHIDANEH12 🌙✨🌙✨🌙✨🌙✨ 📝🌱📝🌱📝🌱📝🌱
🌙✨🌙✨🌙✨🌙✨ 📝🌱📝🌱📝🌱📝🌱 💚 سطر سطر زندگی با آیه‌ها *⃣ تبیین و حفظ ۳۰ فراز زندگی ساز قرآن کریم 6⃣ سطر ششم نور ایمان 📜 جزء ۶ 🟢 يَأَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُم بُرْهَانٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَ أَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورًا مُّبِينًا (نساء، آیه ۱۷۴) ⁉️در یک شب بسیار تاریک وسط بیابان فقط با یک شمع کوچک چه می‌کنی؟ می‌ایستی یا حرکت میکنی؟ 🧐ترجمه تدبری👇 «يَأَيُّهَا النَّاسُ» ای مردم! «قَدْ جَاءَكُم بُرْهَنٌ مِّن رَّبِّكُمْ» دليل قاطعی (یعنی قرآن) برای اتمام حجت و هدایت شدنتان از سوی پروردگارتان آمد. این قرآن اتمام حجت می‌کند و بهانه‌ای برای هدایت نشدن باقی نمی‌گذارد «وَ أَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورًا» و برای شما نور مورد نیاز برای روشن ساختن مسیر زندگیتان نازل کردیم که این نور همان قرآن است «مُّبِینا» نوری واضح و روشن کننده. هدایت قرآن مثل نور است و برای کسانی مفید خواهد بود که ایمان واقعی داشته باشند. نور ایمان به قرآن در هر نقطه‌ای از مسیر ادامه مسیر را روشن می‌کند و نیازی نیست - جز به اجمال در تعیین هدف و نوید آرمان‌ها همه جزئیات مسیر را از اول نشان دهد. 🐘فيل و شمع🕯 فیل اندر خانه‌ای تاریک بود مردمی که فیل ندیده بودند قرار شد فیل را در تاریکی لمس و برای دیگران توصیف کنند اولی پشت فیل را لمس کرد و گفت: فیل یک تخت است؛ دومی: بادبزن است، او گوش را لمس کرده بود. سومی: ستون و چهارمی: ناودان. فیل اما هیچ کدام نبود و هیچ یک فیل را نفهمیده بودند؛ چرا؟ چون از نور خبری نبود. در کف هر یک اگر شمعی بدی اختلاف از گفتشان بیرون شدی حال قصه این عالم و حقایق آن همان قصه تاریکخانه و فیل است و تمام اختلافات بشر ریشه در نبود شمع دارد و تا شمعی در کف نباشد همین ماجرا جاری است و همین آش و همین کاسه و آدم‌ها از حقایق عالم همان قدر فاصله دارند که آن جماعت از حقیقت فیل؛ مگر کسانی که با کلام و کتاب خدا حشر و نشری داشته باشند. قرآن در این تاریکخانه عالم درست وصف و مثال همان شمع در آن خانه تاریک را دارد؛ لذا فرمود: «وَ أَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورًا». 👣 گام به گام با نور ایمانخیلی چیزها نمی‌گذارند که انسان بفهمد؛ غرور انسان نمی‌گذارد انسان بفهمد، جهالت‌ها نمی‌گذارند انسان ببیند و بفهمد. پندارها و خرافات نمی‌گذارند یک انسان یا یک ملت حقیقت را درک کند و بفهمد، نظام‌های جائرانه نمی‌گذارند که انسان‌ها بفهمند و بدانند، حجاب‌ها و مانع‌های گوناگون از درون و از برون مانع می‌شوند از اینکه انسان گوهر عقل و خرد خداداد را به کار بیندازد و بداند و بفهمد. او را در ظلمت نگه می‌دارند انسان را در زندانی از تاریکی‌ها می‌نشانند او را از نور از فروغ درک و فهم صحیح دور نگه می‌دارند. یکی از ارکان خوشبختی انسان و از عناصر سعادت انسان این است که انسان از این ظلمت‌ها از هر آنچه برای او ظلمت می‌آفریند نجات پیدا کند و به نور و فروغ حقیقت راه پیدا کند و شعاعی از نور حقیقت بر دل او بتابد پس اول هدایت لازم است به آن معنایی که توضیح داده شده؛ دوم نور لازم است و اين‌ها دو چیزند. در قدم اول هیچ یک از رهبران و بزرگان و راهروان و دنباله‌روان نمی‌دانستند قدم دهم چیست بنده گاهی مثال می‌زنم می‌گویم در یک بیابانی که فرض کنید ده‌ها کیلومتر یا بیشتر طول و عرض این بیابان است در یک شب تاریک و مظلم نه ماهی نه ستاره‌ای جناب عالی دارید تنها راه می‌روید یک دانه چراغ قوه کوچک یک لامپ نمره پنج کوچک یک شمع کوچک هم در دستت است. به شما بگویند آقا با این شمع باید تا آخر آن بیابان بروی شما یک نگاهی می‌کنی می‌گویی آقا این شمع من تا شعاع یک متر را بیشتر روشن نمی‌کند من همۀ این ده کیلومتر را با همین یک شمع بروم؟ این شمع من فقط یک متر را روشن می‌کند، من ده کیلومتر بروم؟ این یک منطقی است که آدم بی اطلاع بی تجربه ناوارد، ممکن است داشته باشد جوابش چیست؟ جواب این منطق کور چیست به نظر شما؟² همین یک متری که روشن هست برو همین یک قدمی که می‌توانی برداری و می‌دانی کجا میگذاری ،بردار، اگر یک قدم دیگر در مقابلت روشن نشد نرو اگر شد باز هم برو خواهی دید که تا آخر بیابان تدریجاً روشن خواهد شد و تو این راه را خواهی پیمود و به منزل خواهی رسید.³ 📝 خلاصه فصل 🧐نگاهی به فصل ایمان و امید تنها راه نجات انسان برای گذر از گردنه‌های سخت دنیا بهره‌مندی از تعاليم وحی الهی در زندگی فردی و اجتماعی می‌باشد. قرآن کریم آن گنج بی پایان و اکسیر اعظمی است که موجب حرکت به سمت زندگی عزتمندانه در دنیا و آخرت می‌شود. نقطه آغاز حرکت و قیام هر فرد و جامعه ایمان است. ایمان یعنی پذیرش و پایبندی انسان به آنچه که برای آن و در راه آن سعی و مبارزه می‌کند بدون ایمان هر قیامی ناپایدار و بی فرجام و هر قیام کننده‌ای دل مرده و بی نشاط است.
🌙✨🌙✨🌙✨🌙✨ 📝🌱📝🌱📝🌱📝🌱 💚 سطر سطر زندگی با آیه‌ها *⃣ تبیین و حفظ ۳۰ فراز زندگی ساز قرآن کریم 🔸فصل دوم 🔶توحيد و جهت حرکت 7⃣ سطر هفتم 💪تنها قدرتمند عالم 📜 جزء ۷ 🟢 ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ فَاعْبُدُوهُ وَ هُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ (أنعام، آيه ۱۰۲) ⁉️چند قدرتمند در دنیا می‌شناسی؟ ⁉️تا چه حد قدرت دارند؟ ⁉️می‌شود تمام کارها را با او بست؟ 🧐ترجمه تدبری👇 «ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ» خدایی با این عظمت که نشانه‌های عظمتش در آیات پیشین بیان شده پروردگار شماست و با این عظمت دیگر جایی برای دل بستن به دیگران و شریک گرفتن در عبادت باقی نمی‌گذارد. «لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ» غیر از خدای متعال، هیچ کس دیگری این شأنیت را ندارد که حیران و خاضع در برابر او شوید. «خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ فَاعْبُدُوهُ» اوست که همه چیز را آفریده [و بقیه مخلوق او هستند پس باید او را بپرستید. لذا هیچ انسانی نمی‌تواند خودش را در مخلوق بودن بالاتر از دیگر انسان‌ها بداند تا به واسطه آن برتری پرستیده شود.] «وَ هُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ» و او عهده دار همه چیز است. همه می‌توانند بدون ترس از وجود معارض یا شریک با خیال راحت به او تکیه کنند. 🌱 بذری در بند خاک تاکی از سیم و زرت کیسه تهی خواهد بود بنده من شو و برخور از همه سیمتنان یک بذر گل به هرچه بخواهد می‌رسد به ریشه به ساقه به برگ به گلبرگ غنچه گل ،رنگ، عطر جمال، لطافت، طراوت، حیات اما به شرط آنکه در بند خاک و بنده خاک باشد همان خاکی که اگر هست و هرچه هست از اوست و هرچه بخواهد در اوست و مبدأ و منشأ اوست. پس در بند بودن همان و برخورداری هم همان و قصه آدمی و خداوند دقیقاً یک چنین قصه‌ای است، آدمی گل نمی‌کند، به گل نمی‌نشیند و گلی به سر نمی‌زند مگر آنکه در بند و بنده خدا باشد؛ لذا فرمود: «فَاعْبُدُوهُ» بنده او باشید. همو که نه تنها آفریدگار شما بلکه آفریدگار همه و همه چیز است، «هُوَ خَلِقُ كُلِّ شَيْءٍ» همو که شما دست پرورده اوییـد «ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ» همو که نگهبان و نگهدار عالم و آدم است «وَ هُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ». 🔴 کدخدای عالم توحید یعنی جهان دارای یک آفریننده و سازنده و به تعبیری دارای یک روح پاک و لطیف است.¹ وقتی که یک مسلمان از دیدگاه اسلام به این عالم نگاه می‌کند این عالم را یک موجود مستقلی نمی‌بیند؛ بلکه یک موجودی می‌بیند وابسته به یک قدرت بالاتر.² خدا کیست؟ آن موجودی که «لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ» هیچ معبودی به جز او نیست. «إله» را معبود معنا کنید. «إله» یعنی هر آن موجودی که انسان در مقابل او به صورت تقدیس به صورت تعظیم و تکریم خضوع می‌کند اختیار خودش را دست او می‌دهد سررشته زندگی‌اش را به او می‌سپرد، او را دست باز و مطلق العنان در زندگی خود قرار می‌دهد این را در اصطلاح قرآنی می‌گویند اله. آن کسانی که هوای نفس را سررشته‌دار زندگی خود می‌کنند الهشان هوای نفسشان است. آن کسانی که یک انسان سرکش و متجاوز را در امور زندگی خود دستش را باز می‌گذارند الهشان همان شیطان است. آن کسانی که به سنت‌ها و عقیده‌های پوچ به طور بی قید و شرط تسلیم می‌شوند الهشان همان سنت و عقیده پوچ است. هرچه در وجود انسان و در زندگی انسان بی قید و شرط دستش باز باشد و حکومت و تحکم بکند، او «اله» است. اینجا می‌گويد که « لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ» هیچ معبودی به جز او نیست. یعنی چه نیست؟ یعنی در دنیا نیست؟ هزاران معبود بود در دنیا، سیصد و شصت تا در خود کعبه آویزان و قرار داده شده بود سیصد و شصت عروسک همین قدر هم عروسک‌های جاندار در دنیا داشتند فرمانروایی می‌کردند چطور الهی نیست؟! یعنی اله واقعی نیست اله قانونی نیست اله حقیقی نیست؛ یعنی هرکس دیگر را غیر از الله به الوهیت به آن معنایی که گفتیم به معبودیت پذیرفتید گناه کردید برخلاف حق، عملی انجام دادید.³ همه در مقابل او بندگان و بردگانند همه در مقابل او اسیر قدرتند همه باید فرمان او را ببرند هیچ کس حق ندارد سرش را به پای دیگری بگذارد همچنانی که هیچ کس حق ندارد پایش را روی سر دیگری بگذارد.⁴ 📚منابع: 1. طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن جلسه ۸، ص ۲۲۷ 2. همان، جلسه ۸، ص۲۲۸ 3. همان، جلسه ۸، ص۲۲۸ 4. همان، جلسه ۸، ص ۲۳۶
🌙✨🌙✨🌙✨🌙 📝🌱📝🌱📝🌱📝 💚 سطر سطر زندگی با آیه‌ها *⃣ تبیین و حفظ ۳۰ فراز زندگی ساز قرآن کریم 8⃣ سطر هشتم 🔸توحید در زندگی 📜 جزء ۸ 🟢 قُلْ إِنَّ صَلَاتِي وَ نُسُكِي وَ مَحْيَايَ وَ مَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ (أنعام، آیه ۱۶۲) ⁉️جهت زندگی‌ات به کدام سمت است؟ ⁉️اصلاً مگر زندگی جهت دارد؟ 🧐ترجمه تدبری👇 «قُل» [ای پیامبر] بگو: «إِنَّ صَلَاتِي وَ نُسُكِي وَ مَحْيَايَ وَ مَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ» حال که خدا پروردگار همه جهانیان است و همهٔ نیازهایشان را پاسخ می‌دهد من نیز تمام نمازم و عبادت‌ها و مناسكم و زندگی و مرگم فقط بخاطر پروردگار جهانیان است؛ به عبارت دیگر همۀ افعال فردی و اجتماعی‌ام را فقط به خاطر خدا و در جهت او انجام می‌دهم.] «لَا شَرِيكَ لَهُ» بدون اینکه هیچ کس دیگری را در نیت و هدفم شریک او کنم «وَ بِذَلِكَ أُمِرْتُ» و به این کار امر شده‌ام. [رهبر الهی چیزی بیش از مأمور از سمت خدا نیست و هر چه امر شده است انجام می‌دهد.] «وَ أَنَا أَوَّلُ الْمُسْلِمِينَ» و اصلاً خودِ من بیش از بقیه باید تسلیم دستورات خدا باشم. و همچنین تمام امورم بر اساس دستور خدا و برای او باشد. 💧خالص مثل آب دویی از خود برون کردم یکی دیدم دو عالم را یکی جویم یکی گویم یکی دانم یکی خوانم هر چیزی خالص آن خوب است؛ شیر خالص آن، عطر خالص آن، عسل خالص آن، حتی آب خالصش خوب است و از همین روست که خداوند به پیامبر فرمود: «قُلْ إِنَّ صَلَاتِي وَ نُسُكِي وَ مَحْيَايَ وَ مَمَاتِي لله» بگو من فقط برابر یکی خم و راست می‌شوم و اصلاً عباداتم همه از برای یکی است و زنده‌ام اگر، به عشق یکی است و مرگم به خاطر اوست. یعنی به خاطر او می‌میرم کشته و مرده اویم و نه مثل دیگران که کشته و مرده ثروتند و یا می‌میرند برای شهرت و یا می‌میرند برای هر چیز دیگر من اما می‌میرم برای خدا، خدایی که «رَبِّ الْعَالَمِينَ» یعنی پرورنده و پروردگار هر چیز و هرکس است همو که از کرم ابریشم پروانه و از ذغال سنگ الماس و از شن مروارید می‌سازد. پس همان که حافظ می‌گفت: نثار روی تو هر برگ گل که در چمن است فدای قد تو هر سَروِ بُن که بر لب جوست ↔️ جهت زندگی توحید اسلامی همان اَلِفی است که بعدش ب می‌آید و پ می‌آید و چ می‌آید تا ی می‌آید این جور نیست که بگویی خدا یک است و دو نیست و تمام بشود قضیه خدا یک است و دو نیست معنایش این است که در تمام منطقه وجود خودت شخصاً و جامعه‌ات، عموماً جز خدا کسی حق فرمانروایی ندارد. خدا یک است و دو نیست معنایش این است که تمام آنچه در اختیار داری از ثروت تو و همه انسان‌های دیگر برای خداست. شما عاریت داران و ودیعه دارانی بیش نیستید. چه کسی حاضر است موحد بشود حالا؟ شما ودیعه پول را دارید و بس، شما عاريه دارید. جناب عالی اگر پولی از طرف رفیقتان امانت دستتان باشد چه کار می‌کنید؟ منتظرید ایشان حواله بدهد. آقا، ده تومان از این پول را بده به آن بچه به آن پیرمرد به آن بیگانه به آن خویش ده تومان از این پول را بینداز فلان صندوق ده تومانش را اصلاً بسوزان وقتی که انسان مسلمان شد همه چیز برای او مقدمه است وسیله است برای چه؟ وسیله چه؟ وسیله رسیدن به جهانی پهناور، نمی‌گویم جهان بعد از مرگ جهان فکر و بینش و دید خود انسان که به وسعت خدا وسیع و گسترده است. همه چیز برای انسان وسیله هستند برای اینکه انسان بتواند رضای خدا را به دست بیاورد زندگی دنیا پول دنیا، آسایش دنیا محبت‌های دنیا برایش ارزش و اصالت ندارد آن وقتی برایش ارزش پیدا می‌کند که در راه خدا باشد، «في سَبِيلِ اللهِ»؛ اما اگر چنانچه این محبت این مال این مقام این زندگی این فرزند این آبرو این حیثیت در راه خدا و در راه وظیفه نبود و قرار نگرفت برایش هیچ قیمتی و ارزشی ندارد دنیا و آخرت به هم دوخته است در طرز فکر اسلامی و برای یک مسلمان، دنیا آخری ندارد در نظر آن شخصی که بنده بندگان و برده موجودات ناقص است دنیا محدود است؛ اما برای این دنیا وسیع است. مرگ یک دریچه‌ایست که از این دریچه وقتی نگاه می‌کنی آن طرف باغ‌ها و بوستان‌ها و دنیاها و گیتی‌ها و جهان‌هاست؛ لذا می‌بیند که فوقش این است که به این دریچه برسد، از این دریچه بگذرد مهم نیست مرگ برایش مسئله‌ای نیست. این‌ها جلوه‌هایی و گوشه‌هایی از توحید است. 📚منابع: 1. طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن جلسه ۹، ص ۲۵۶ 2. همان، جلسه ۹، ص ۲۶۳
🌙✨🌙✨🌙✨🌙✨🌙✨ 📝🌱📝🌱📝🌱📝🌱📝🌱 💚 سطر سطر زندگی با آیه‌ها *⃣ تبیین و حفظ ۳۰ فراز زندگی ساز قرآن کریم 9⃣ سطر نهم 📿عبادت انحصاری خدا 📜 جزء ۹ 🟢 إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ عِبَادُ أَمْثَالُكُمْ فَادْعُوهُمْ فَلْيَسْتَجِيبُوا لَكُمْ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ (أعراف، آیه ۱۹۴) ⁉️انسان نیکوکار خیرخواه نیک اندیش عذاب شده، دیده‌ای؟! 🧐ترجمه تدبری👇 «إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ» آن کسانی که غیر از خدا، صدایشان می‌زنید [و از آن‌ها حاجت می‌خواهید و در خانه‌شان ضجه می‌زنید که کارتان را راه بیندازند.] «عِبَادُ أَمْثَالُكُمْ» قطعاً خودشان مثل شما بنده و نیازمندند [نه نیاز خودشان و نه نیاز شما را نمی‌توانند پاسخ دهند.] «فَادْعُوهُمْ فَلْيَسْتَجِيبُواْ لَكُمْ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ» پس اگر شما در حاجت خواستن از آن‌ها راستگو هستید و گمان می‌کنید آن‌ها می‌توانند کاری برایتان بکنند پس آن‌ها را صدا بزنید و نیازتان را به ایشان بگویید و قاعدتاً باید حاجتتان را بدهند [اما حتماً آن‌ها نمی‌توانند نیازهای شما را برآورده کنند؛ زیرا هیچ کسی غیر از خدا برطرف کننده نیازهای انسان نیست و همین دلیلی بر خدایی خدا در برابر دیگران است.] 🍂گدایی از گدایان ما گدایان خیل سلطانیم، شهربند هوای جانانیم؛ شما هیچ دیده‌اید گدا برابر گدا سر خم کند؟ و یا دست دراز کند؟ هرگز از این خنک‌تر هم مگر داریم؟ حال در نگاه قرآن کریم عالم گداخانه است و همه هرچه باشند و هر که باشند، سرتا پا فقرند و سراپا نیاز؛ همچنانکه فرمود: «أَنتُمُ الْفُقَرَاءُ»¹ بر این اساس هرکس به سراغ هرکس رفت گویی گدایی سراغ گدایی رفته باشد خالی اگر رفت خالی هم برمی‌گردد؛ لذا فرمود: «إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ» جز خدا هرچه و هر که را بخوانید «عِبَادُ أَمْثَالُكُمْ» بندگانی هستند همچون شما؛ یعنی نادار و نیازمند. شک دارید؟ امتحانش مجانی است! «فَادْعُوهُمْ» آنان را بخوانید «فَلْيَسْتَجِيبُواْ لَكُمْ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ» اگر راست می‌گویید باید شما را اجابت کنند؛ ولی زهی خیال محال دست حاجت چو بری، پیش خداوندی بر که کریم است و رحیم است و غفور است و ودود 🔴 نیکوکار عذاب شده‼️ اگر قرار شد توحید یک عقیده‌ای باشد که به دنبال خود تعهدی را و مسئولیتی را و تکلیفی را برای معتقد به این عقیده به ارمغان می‌آورد پس باید فهمید و دانست که این تعهد و این تکلیف‌ها چیست بلاخره؟ آیا این تعهد در همین خلاصه می‌شود که ما به زبان یا به دل و به فکر این عقیده را بپذیریم؟ یعنی خود اعتقاد یک مسئولیتی است؟ یا حد و قلمروی این مسئولیت از منطقه فکر و دل بیرون‌تر می‌آید؛ اما در اعمال شخصی مثلا موحد یک سلسله تکالیفی را به مقتضای توحید بر دوش خود دارد از جمله اینکه نماز بخواند از جمله اینکه نام خدا را در آغاز و انجام هر کاری بیاورد از جمله اینکه فرض کنید گوسفند را ذبیحه را جز به نام خدا نکشد و از این قبیل در همین حد خلاصه می‌شود؟ یا نه تعهدی که توحید به فرد موحد یا به جامعه موحد می‌دهد از حد فرمان‌های شخصی و تکالیف فردی بالاتر است. تعهدی که توحید به یک جامعه موحد می‌دهد شامل مهم‌ترین کلی‌ترین بزرگ‌ترین اولی‌ترین و اساسی‌ترین مسائل یک جامعه است مثل چه؟ مثل حکومت، مثل اقتصاد، مثل روابط بین الملل، مثل روابط افراد با یکدیگر، که این‌ها مهم‌ترین حقوق اساسی است برای اداره و زندگی یک جامعه ما معتقدیم که تعهد توحید و مسئولیتی که بار دوش موحد می‌شود مسئولیتی است در حد تکالیف اساسی و حقوق اساسی یک جامعه.² بنا بر اصل توحید انسان‌ها حق ندارند هیچ کس و هیچ چیز جز خدا را عبودیت و اطاعت کنند. این اصل اول از قطعنامه توحیدی.³ اطاعتِ آن قدرتی که از سوی خدا و نماینده خدا نباشد، اطاعت از آن مرکزی که آن مرکز از مرکز قدرت پروردگار الهام نگرفته باشد، این در حد شرک است یا خود شرک است برای خاطر اینکه ولو مردمی که این کار را انجام می‌دهند و مبتلای به این درد به این بلا به این نابسامانی بزرگ اجتماعی هستند در کارهای شخصی خودشان آدم‌های مرتب و منظمی باشند «بَرَّةً تَقِيَّةً»، با پروا، پرهیزکار، مراقب اما این بلای بزرگ موجب می‌شود که خدای متعال نظر لطف و رحمت را از این امت، برگیرد آنان را معذب، معاقب، مبتلای به نقمت خود قرار دهد این حدیث است چرا؟ برای خاطر این است که اطاعت غیر خدا عبودیت غیر خدا منافی است با آن هدفی که خدا انسان را برای آن هدف آفریده است.⁴ 📚منابع: 1. سوره فاطر، آیه ۱۵ 2. طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن، جلسه ۱۰، ص ۲۷۴ 3. همان، جلسه ۱۰، ص ۲۷۷ 4. همان، جلسه ۱۰، ص ۲۷۹ 🔴⁉️🔴⁉️🔴⁉️🔴⁉️🔴 ✅ سوال جزء نهم:
🌙✨🌙✨🌙✨🌙✨ 📝🌱📝🌱📝🌱📝🌱 💚 سطر سطر زندگی با آیه‌ها *⃣ تبیین و حفظ ۳۰ فراز زندگی ساز قرآن کریم 🔟 سطر دهم 🤲 اطاعت انحصاری خدا 📜 جزء ۱۰ 🟢 اتَّخَذُوا أَحْبَارَهُمْ وَ رُهْبَانَهُمْ أَرْبَابًا مِّن دُونِ اللَّهِ وَ الْمَسِيحَ ابْنَ مَرْيَمَ وَ مَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا إِلَهَا وَاحِدًا لَّا إِلَهَ إِلَّا هُوَ سُبْحَانَهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ (توبه، آیه ۳۱) ⁉️تا به حال بنده و عبد انسان‌های دیگر شده‌ای؟ 🧐ترجمه تدبری👇 [هیچ کس جز خدای یکتا را نباید پرستید و اطاعت محض فقط از آن خداست؛ اما اهل کتاب غیر خدا را عبادت و اطاعت کردند!] «اتَّخَذُوا أَحْبَارَهُمْ وَ رُهْبَانَهُمْ أَرْبَابًا مِّن دُونِ اللَّهِ» اهل کتاب، علما و عابدانشان را در کنار خدا به خدایی گرفتند [و با اینکه می‌دانستند این عابدان و علما واقعاً مطيع دستورات خدا نیستند از روی تعصبات گروهی و قبیلگی اطاعتشان کردند.] «وَ الْمَسِيحَ ابْنَ مَرْيَمَ» و حضرت مسیح فرزند مریم را هم به خدایی گرفتند تا بتوانند از زیر دستورات خدا برای مبارزه و جهاد شانه خالی کنند. مسیح بن مریم خدایی شد که فقط مهربان است و بعد از او دیگر گناهان انسان‌های بی ایمان بخشیده شده و نیازی به تلاش و مبارزه نیست.] «وَ مَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا إِلَهَا وَاحِدًا» در حالی که فقط به آن‌ها دستور داده بودیم خدای یکتا را بپرستند و این کارشان شرک است] «لَّا إِلَهَ إِلَّا هُوَ سُبْحَانَهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ» هیچ کسی که قابل پرستش باشد غیر از او نیست و او از این چیزهایی که شریکش می‌کنند منزه است و نمی‌توان معبودی را هم عرض او قرار داد و این را جزء دین دانست. 💫چشمک ستاره‌ها زمین که پشت به خورشید می‌کند شب می‌شود شب که شد آسمان غرق ستاره است و هر ستاره‌ای با چشمک زدن‌های خود ما را به خود می‌خواند و این در حالیست که تمامی این ستاره‌ها کار یک لحظه خورشید را نمی‌کنند. نه روشنا بخشند مثل خورشید نه گرما بخشند مثل خورشید و نه حیات بخش ولی همین زمین وقتی که رو به خورشید کرد و روز شد، از ستاره‌ها هیچ خبری نیست و تمام زمین غرق نور و صحن و صحنه جنبش و حرکت و تلاش و تکاپو خواهد شد. بندگی خداوند دقیقاً رو کردن به اوست و در نتیجه روز شدن و در نتیجه حیات و بالندگی است. به همین خاطر فرمود: «وَ مَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا إِلَهَا وَاحِدًا لَّا إِلَهَ إِلَّا هُوَ» و آدمیان مأمور نشدند جز به پرستش خداوند یکتا همو که پاک و پالوده است از هر همتا و همراهی «سُبْحَانَهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ» ولی به اَسَف کم نیستند کسانی که کسان دیگری را به خدایی می‌خوانند و تمام چشم امیدشان به دست آن‌هاست. این جماعت درست پا گذاشته‌اند جای پای پاره‌ای از اهل کتاب که دانشمندان خود را به خدایی خواندند یا پیامبر خدا عیسی بن مریم را به خدایی گرفتند. 🌚بندگی دیگران برای عبادت یک مفهوم وسیع‌تری در فرهنگ قرآن وجود دارد که ما باید آن مفهوم وسیع‌تر را پیدا کنیم و اگر خواستیم عبادت خدا بکنیم و عبادت غیر خدا نکنیم؛ یعنی اگر خواستیم موحد و پیرو اصل توحید باشیم مراقب باشیم که ندانسته عبادت نوع دوم را در مقابل غیر پروردگار عالم انجام ندهیم یعنی همان چیزی که بیشتر موحدین عالم با اینکه به گمان خود و در ظاهر امر در مقابل غیر خدا تقدیسی انجام نمی‌دادند سجده نمی‌کردند در مقابل کسانی یا اشیایی غیر خدا با وجود این در عمل در فکر در دل در روح عبادت غیر خدا را می‌کرده‌اند به معنای دوم¹ عدی بن حاتم طایی پسر حاتم معروف که البته مقام خود این عدی از پدرش حاتم به مراتب بالاتر و ارجمندتر است. وقتی که وارد مدینه شد رسول اکرم این آیه را بنا کرد خواندن به مناسبت اینکه زُنّاری را بر گردن او آویخته دید. «اتَّخَذُوا أَحْبَارَهُمْ وَ رُهْبَانَهُمْ أَرْبَابًا مِّن دُونِ اللَّهِ وَ الْمَسِيحَ ابْنَ مَرْيَمَ وَ مَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا إِلَهَا وَاحِدًا...» معنای آیه این است که مسیحیان و یهودیان اخبار و رهبان خود را عالمان و زاهدان خود را و مسیح بن مریم را پروردگاران و خدایان خود گرفتند؛ در حالی که خدای متعال فرمان داده بود به آنان که جز خدای واحد کسی را عبادت نکنند این آیه وقتی به گوش عدی بن حاتم رسید رو کرد گفت ای پیامبر خدا این حرف درست نیست ما کی اخبار و رهبانمان برایمان خدا و ربّ محسوب شدند؟ کی آن‌ها را عبادت کردیم؟ اعتراض کرد به پیغمبر و به آیه قرآن؛³
🌙✨🌙✨🌙✨🌙✨ 📝🌱📝🌱📝🌱📝🌱 💚 سطر سطر زندگی با آیه‌ها *⃣ تبیین و حفظ ۳۰ فراز زندگی ساز قرآن کریم 1⃣1⃣ سطر یازدهم ✨جامعه توحیدی 📜 جزء ۱۱ 🟢 قَالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَدًا سُبْحَانَهُ هُوَ الْغَنِيُّ لَهُ مَا فِي السَّمَوَاتِ وَ مَا فِي الْأَرْضِ إِنْ عِندَكُم مِّن سُلْطَانُ بِهَذَا أَ تَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ (یونس، آیه ۶۸) 👆با توجه به دشواربودن حفظ این آیه برای عموم مخاطبین، آیۀ مشابه دیگری با همین موضوع برای حفظ انتخاب شده است. ⁉️از فاصله طبقاتی و ویژه خواری برخی ناراحتی؟ 🧐ترجمه تدبری👇 «يَأَيُّهَا النَّاسُ» ای مردم، [هیچ کدام از معیارهای پوچ بشری، معیار برتری شما بر هم و جواز غیبت و تعصب و تندی و سوءظن و... نیست. این گناهان که سبب اختلافات در جامعه است، همواره ریشه در توهم‌های پوچ برتری یک طائفه بر طائفه دیگر از مردم با این معیارهای پوچ را دارد] «إِنَّا خَلَقْنَاكُم مِّن ذَكَرٍ وَ أُنثَى» همانا ما شما را از یک مرد و زن واحد خلق کردیم [و همه هم خون و برابرید] «وَ جَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَ قَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا» و خودمان شما را در قالب ملت‌ها و قبیله‌ها، تفکیک، کردیم تا این تفکیک باعث شناخت بیشتر شما از هم گردد [و نه اینکه عامل برتری طلبی بر یکدیگر باشد.] «إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ» تنها معیار برتری و گرامی‌تر بودن نزد خدا [که برتری واقعی است]، تقوا است و با تقواترین شما گرامی ترین نزد خداست. «إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ» همانا خداوند دانا و با خبر [از همه چیز از جمله ملاک‌های واقعی برتری شما نسبت به یکدیگر] است. 🎖قطعه طلا قیمت یک قطعه طلا را وزن آن تعیین می‌کند نه شکل آن. پیش زرگر، ملاک وزن است نه شکل؛ ای بسا شکل، شکیل باشد اما وزنی نداشته باشد. و خدا زرگر عالم است و آنچه قیمت آدمی را تعیین میکند قیافه و ژست نیست قبیله و قوم نه تیره و نژاد نه لهجه و زبان نه... بلکه وزن تقوای آدمی است که به آدمی وزانت می‌بخشد. تقوا، یعنی خود را نگاه داشتن در نتیجه هر راهی نرفتن هر کاری نکردن و هر جایی نبودن و در یک کلام پسندیدن آنچه پسند جانان است. و خداوند می‌گويد ملاک من همین است و این یعنی ملاک شما هم همین باشد. 📈طبقه ویژه توحید به معنای یک خدا قائل بودن تدبیر و خلق و آفرینش و اداره جهان را از یک خدا دانستن و ضامن نفی طبقات اجتماعی است.¹ جامعه توحیدی یک جامعه بی طبقه است. یک جامعه‌ای است که گروه‌های انسان‌ها در آن جامعه از یکدیگر برحسب حقوق و مزايا جدا نشدند. همه در یک مسیر و با یک نوع امکانات و با یک نوع حقوق زندگی می‌کنند و حرکت می‌کنند. این مسئله خیلی مهمی است که اگر چنانچه خالق و معبود یکی شد ناگزیر انسان‌ها در یک طبقه و یک ترازند همه از یک اصل و یک ریشه آفریده شده‌اند. هیچ کس در آفرینش از مزیتی که منشأ برخورداری حقوقی باشد بهره‌مند نیست. این را هم دقت کنید نه اینکه از مزیتی برخوردار نیست؛ چرا ممکن است انسان‌هایی بر اثر شرایطی یک استعداد خاصی پیدا کنند. خب یک مزیتی شد. یک نفر ممکن است از لحاظ شرایط خلقتی جوری به وجود آمده باشد که نابغه باشد ممکن است کسی از پدر و مادری تولید شده که با استعداد است یکی کم استعدادتر است یکی نیرومندتر است یکی ضعیف‌تر و لاغرتر است یکی زیباتر است یکی زشت‌تر است. پس این اختلافات هست؛ اما این اختلافات منشأ اختلاف حقوقی نیست.² وقتی ما یک خدایی هستیم معنایش این است که مردم جامعه همه یک صنفند یک گروهند یک طبقه‌اند برادر و در کنار همند؛ یعنی بندگان خدا در یک ترازند در دو تراز نیستند. از جمله معنای خدا یک است و دو نیست، این است.³ «إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ» این حکم قاطع اسلامی است در زمینه نفی طبقات اجتماعی؛ گرامی‌ترین شما در نزد خدا با تقواترین است. یعنی از یک طبقه‌ای بودن وابسته به خانواده‌ای بودن وابسته به یک سلسله و تیره‌ای بودن موجب گرامی‌تر بودن نیست و تازه نکته جالب‌تر و باریک‌تر اینجاست آن‌هایی که با تقوا هستند که بالاتر از دیگرانند باز از امتیازات حقوقی بیشتری برخوردار نیستند. اینجور نیست که آدم‌های با تقوا یک پول بیشتری بگیرند یک حقوق بیشتری داشته باشند یا از حقوق اجتماعی بیشتری و بهتری برخوردار باشند نه نه خیر؛ اینجور نیست.⁴ 📚منابع: 1. طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن، جلسه ۱۲، ص ۳۳۸ 2. همان، جلسه ۱۲، ص ۳۴۱ 3. همان جلسه ۱۲، ص ۳۴۰ 4. همان، جلسه ۱۲، ص ۳۵۰
🌙✨🌙✨🌙✨🌙✨ 📝🌱📝🌱📝🌱📝🌱 💚 سطر سطر زندگی با آیه‌ها *⃣ تبیین و حفظ ۳۰ فراز زندگی ساز قرآن کریم 5⃣ سطر دوازدهم 🧠تأثیرات روانی توحید 📜 جزء ۱۲ 🟢 يـٰـصَاحِبَي السِّجْنِ أَرْبَابٌ مُّتَفَرِّقُونَ خَيْرُ أَمِ اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ (یوسف، آیه ۳۹) ⁉️با اضطراب دلهره و ترس چه می‌کنی؟ ⁉️درمانی برایش سراغ داری؟ 🧐ترجمه تدبری👇 [حضرت یوسف در زندان به دو نفری که تعبیر خواب از ایشان خواستند، فرمود:] «يـٰـصَاحِبَي السِّجْنِ» ای دو نفر هم بندی‌های من در زندان [عقل و وجدانتان را قاضی کنید]؛ «وَ أَرْبَابٌ مُّتَفَرِّقُونَ خَيْرُ» آیا بنده چند ارباب بودن بهتر است [که هر کدامشان نظر و دستور خودش را داشته باشد؟] «أَمِ اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ» يا بنده خدای واحد بودن بهتر است که او حریف همه چیز هست [و اگر دو دستور او را اطاعت کنید همه چیز را خود او حل میکند؟ معلوم است که دومی بهتر است و هیچ راه دیگری هم برای انسان متصور نیست هرکس راه دیگری نشان دهد، در حال فریب بندگان است. مشرک دچار خوف و به هم ریختگی است؛ اما انسان موحد آرامش دارد.] 🪁بادبادک مصلحت دید من آن است که یاران همه کار بِگُذارند و خَــمِ طُــرّه یاری گیرند بچه‌ها را ببین بادبادک‌ها را که هوا می‌کنند تنها و تنها به یک نخ می‌بندند نه به چند نخ و گرنه بالا نمی‌رود؛ بلکه از هم گسسته و بریده هم می‌شود. قصه آدمی هم همین است اوج و عروجی پیدا نمی‌کند مگر آنکه تنها به یکی بسته باشد و بس و آن هم خداست. به همین خاطر یوسف به هم زندانی‌های خود گفت: «وَ أَرْبَابُ مُتَفَرِّقُونَ خَيْرٌ أَمِ اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ» یعنی آدمی بله قربان گوی یکی باشد بهتر است؟ یا بله قربان گوی بسیار؟ آرامش آدمی کی و کجاست؟ و آسایشش در کدام؟ 🔸بلند نظر شجاع انسان موحد از جمله تأثیراتی که روح او از ناحیه و قبل توحید می‌برد یکی این است؛ دارای وسعت افق دید می‌شود. موحد از تنگ نظری‌ها از کوته بینی‌ها از نزدیک بینی‌ها آسوده و راحت است. آدم موحد نمی‌گوید من در این میدان شکست خوردم یا جبهه ما در این زمینه عقب نشست و کار به زیان ما تمام شد. او این قدر نزدیک بین نیست. او می‌داند که فکر توحیدی به درازای عمر بشر دارای قلمرو است عمر بشریت با مقیاس عمر بشریت، ده سال و بیست سال و پنجاه سال و صد سال یک لحظه و یک دقیقه بیش نیست به بیان دیگر و از دیدگاه دیگر آدم موحد افق دیدش در مسائل مادی و نیازهای پست و حقیر خلاصه نمی‌شود، متوقف نمی‌گردد. آدم موحد در مقابل خود وقتی نگاه می‌کند در کنار نیازهای مادی ده‌ها نیاز صدها نیاز از عظیم‌ترین و عزیزترین نیازهای انسان را می‌بیند تمام ذهنش و فکرش و حواسش منحصر و متوقف نیست در نیازهای پست و حقیر و کوچک آن گونه که انسان‌های در باطن مادی اگرچه در ظاهر الهی، در ظاهر معنوی خودشان را در آن محبوس و زندانی کرده‌اند.¹ از جمله تأثیرات توحید در روان یک موحد این است که ریشه ترس را در او می‌خشکاند.² شما در طول تاریخ نگاه کنید تا ببینید که چه چیزهایی موجب شد که طرفداران حق در اقلیت قرار بگیرند؛ آنجا که در اقلیت قرار گرفتند چه چیزی موجب شد که مردمی که حق را شناخته بودند دنبال حق نروند آنجا که مردم حق شناسی دنبال حق نرفتند چه چیزهایی موجب شد که مردمی دست به جنایات بزرگی بیالایند آنجایی که می‌بینید مردمی دست به جنایاتی آلودند. غالباً وقتی که پی‌گیری و تحقیق و مطالعه می‌کند آدم می‌بیند که منشأ این همه ترس است، ترسمهم‌ترین تأثیر روانی توحید در روح یک انسان این است که در راه خدا در راه تکلیف در راه آنچه که هدف وجود خود تشخیص می‌دهد از دشمنان این راه نهراسد نمی‌گویم ضعف اعصاب نداشته باشد گاهی هم دلش اضطرابی پیدا نکند، نه؛ ترس فعال نداشته باشد بیم فعال نداشته باشد؛ ترس و بیمی که او را از پیمودن راه خدا بازدارد در وجود او نباشد. این ترس‌ها این بیم‌ها این هراس‌هایی که جلوگیر فضلیت‌هاست زمینه بسیار خوب رشد نامردمی‌هاست.⁴ 📝 خلاصه فصل 🧐نگاهی به فصل توحید و جهت حرکت قدرت ایمان وابسته به آن منبعی است که انسان به آن مؤمن است. آن منبع است که تکیه‌گاه انسان و سبب قدرتمندی او می‌شود. در نگاه اسلامی توحید یعنی آن خدایی که مسلمان خودش را به آن متکی می‌داند و او را تنها قدرت موثر در جهان قلمداد می‌کند. حال باید پرسید این توحید چه تعهدات و چه مسئولیت‌هایی را بر دوش مؤمن می‌گذارد؟ به بیانی دیگر آیا توحید یک معنای خشک بدون روح و فقط یک امر ذهنی است یا اینکه لوازم و امتدادات واقعی و زندگی ساز دارد؟ وقتی ایمان به خدای واحد در انسان ایجاد شد، دیگر همه اعمال و رفتارش باید به سمت خدا باشد. به عبارت دیگر جهت زندگی‌اش باید تغییر کند تغییر جهت زندگی اولین و مهم‌ترین ثمره توحید در زندگی است.
🌙✨🌙✨🌙✨🌙✨ 📝🌱📝🌱📝🌱📝🌱 💚 سطر سطر زندگی با آیه‌ها *⃣ تبیین و حفظ ۳۰ فراز زندگی ساز قرآن کریم 🔸فصل سوم 🔶 نبوت و قیام 5⃣ سطر سیزدهم 🔍فلسفه نبوت 📜 جزء ۱۳ الرَّ كِتَابٌ أَنزَلْنَهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلَى صِرَاطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ (ابراهیم، آیه ۱) ⁉️چشم بینا عقل پا برجا و این همه علم بشری چرا راه را از چاه تشخیص نمی‌دهی؟ 🧐ترجمه تدبری👇 «كِتَابٌ أَنزَلْنَهُ إِلَيْكَ» این قرآن کتابی است که به تو نازل کردیم. «لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ» تا تو بتوانی به اجازه و کمک پروردگار این مردم آن‌ها را از تاریکی‌های جهل خارج کنی و به نور رهنمون سازی [فایده نور روشن کردن مسیر است و نتیجه تاریکی این است که انسان نداند چه باید بکند و کجا برود برای اینکه بدانیم به چه سمتی باید برویم به وحی الهی نیاز داریم قرآن همان نور هدایت کننده از طرف خدای متعال است.] «إِلَى صِرَاطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ» این نور مردم را به راه خداوندی هدایت می‌کند که همیشه شکست ناپذیر ستودنی است. [این مسیر هم بی نقص است و اگر همه جمع شوند نمی‌توانند مانع رسیدن رونده این مسیر به مقصد شوند.] 💧قطره‌های حیات بخش دانه‌ها، بذرها هسته‌ها زیر خاکند آنجا تاریکی در تاریکی است. آنچه باعث می‌شود این دانه‌ها زنده شوند و از دل آن همه تاریکی و تنگنا بیرون بزنند و به فضای نورانی و روشنایی برسند، همان قطره قطره‌های بارانی است که از آسمان فرو می‌بارد. یک کار باران همین است می‌بارد تا دانه‌ها را حیات بخشد و از تاریکی‌ها به نور برساند؛ البته دانه‌هایی که باران را بپذیرند و در وجود خود جای داده و جاری کنند و گرنه دانه‌هایی که به باران نرسند یا باران به آن‌ها نرسد یا برسد اما دریافت نکنند در همان تاریکی‌ها می‌مانند و می‌پوسند. حال قصه ما آدم‌ها حکایت همان دانه‌هاست که اسیر این دنیای خاکی و پرظلمتیم و آیات قرآن نیز همان قطره قطره‌های بارانند که از دریای دانش الهی برخاسته و بر قلب آسمانی پیامبر فرود آمده تا دانه‌های وجود آدمیان را حیات بخشد و از تاریکی‌های نادانی و کفر و ظلم و فساد و گناه و پراکندگی بیرون بکشد و به عالم نور یعنی نور دانش، نور ایمان، نور صلاح و نور وحدت و یکپارچگی برساند. بنابراین آدمی منهای پیامبر وصف و حکایت دانه بی باران را دارد. روز باران است می‌رو تا به شب نه از این باران از آن باران رب 🧠 فراتر از عقل و دانش بشری نبوت یکی از اصول همه ادیان است اگر بشود به آن گفت اصلی از اصول دین بلکه بالاتر باید گفت اینکه عرض کردیم اگر بشود گفت اصلی از اصول دین نه به این معناست که اصل بودنش را کسی انکار بکند نه بلکه بالاتر از اصل اصلاً دین بدون اعتقاد به نبوت معنایی ندارد دین یعنی آن برنامه‌ای آن مسلکی آن مکتبی آیینی که به وسیله پیام آوری از طرف خدای متعال رسیده پس پیام آور و از سوی خدا آمدن این جزء عناصر ذاتی دین است. اصلاً قوام دین به این است.¹ چرا باید پیامبری باشد؟ چرا باید کسی از سوی پروردگار کمر به هدایت انسان ببندد؟ مگر خود انسان نمی‌تواند؟ مگر دانش بشری و اندیشه انسانی کافی نیست؟ پیغمبر چرا؟ پیام آوری میان غیب و شهود چرا؟² درباره فلسفه نبوت خیلی صحبت نمی‌کنیم. یک کلمه است و آن یک کلمه این است که حواس انسان غرائز انسان و خرد انسان برای راهبری و دستگیری انسان کم‌اند یک سلسله موجودات با حواسشان ممکن است اداره بشوند بعضی از حیوانات را شاید به این صورت سراغ داریم که این‌ها فقط از حواس خودشان مایه می‌گیرند؛ حواس ظاهری.³ [اما انسان به] یک نیرویی بالاتر یک هدایتی قوی‌تر و عمیق‌تر از هدایت حس از هدایت غریزه از هدایت عقل لازم دارد. این هدایت می‌آید چه کار می‌کند؟ می‌آيد با حس شما رقابت می‌کند؟ می‌آيد با غریزه شما مخالفت می‌کند؟ می‌آيد سر عقل را به سنگ می‌زند؟ ابداً. او می‌آيد تا عقل را راهنمایی کند تا عقل را پرورش بدهد تا عقل دفن شده را از زیر خروارها خاک بیرون بیاورد.⁴ فرعون دوست نمی‌دارد که مردم دارای عقل باشند دوست نمی‌دارد که انسان‌ها بفهمند؛ چون اگر بفهمند او وجودش باطل و افسانه خواهد شد.⁵ پس دین می‌آيد برای چه؟ برای هدایت عقل برای دستگیری عقل، عقل هست اما وقتی هوس در کنارش باشد نمی‌تواند درست قضاوت کند عقل هست ولی وقتی طمع پهلو به پهلویش باشد، نمی‌تواند درست ببیند. وقتی غرض در کنارش است نمی‌تواند درست بفهمد دین می‌آيد هوس‌ها را هواها را طمع‌ها را ترس‌ها را غرض‌ها را از عقل می‌گیرد عقل سالم کامل را تقویت می‌کند، تأیید می‌کند تا او خوب بفهمد.⁶
🌙✨🌙✨🌙✨🌙✨ 📝🌱📝🌱📝🌱📝🌱 💚 سطر سطر زندگی با آیه‌ها *⃣ تبیین و حفظ ۳۰ فراز زندگی ساز قرآن کریم 4⃣1⃣ سطر چهاردهم ‼️حرف اول و آخر انبیاء 📜 جزء ۱۴ 🟢 وَ لَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَّسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ فَمِنْهُم مَّنْ هَدَى اللَّهُ وَ مِنْهُم مَّنْ حَقَّتْ عَلَيْهِ الضَّلَالَةُ فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ (نحل، آیه ۳۶) ⁉️خلاصه حرف تمام انبیا را تا به حال شنیده‌ای؟ 🧐ترجمه تدبری👇 «وَ لَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَّسُولًا» در هر امتی، رسولی مبعوث کردیم [تا پیام ما را به آن امت برساند که آن پیام عبارت است از:] «أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ» فقط خدا را عبادت و اطاعت کنید و هرگز از طاغوت تبعیت و اطاعت نکنید [در طول تاریخ در کنار دعوت به توحید و بندگی خدا امر به اجتناب از پیروی طاغوت، شعار واحد همه رسولان الهی بوده است. طاغوت همان کسی است که در برابر خدا طغیان کرده یعنی بندگی خدا را نپذیرفته و دیگران را به اطاعت و بندگی خود فرامی‌خواند.] «فَمِنْهُم مَّنْ هَدَى اللَّهُ» : [بعد از دعوت انبیا] بعضی از امت‌ها را خدا هدایت کرد [آن‌ها راه راست را انتخاب کردند و با پیروی از رسولشان با طاغوت مبارزه کردند و به بندگی خدای واحد رسیدند.] «وَ مِنْهُم مَّنْ حَقَّتْ عَلَيْهِ الضَّلَالَةُ» و بعضی از امت‌ها یا مردم عاقبت گمراه شدند [و سرانجامشان عذاب شد!] «فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ» به همین خاطر در زمین سفر کنید تا ببینید در طول تاریخ سرانجام آن‌هایی که دعوت انبیا را تکذیب کردند چه شد. [سفر کنید و ببینید که عاقبتشان چیزی جز نابودی و هلاکت نبود.] 🌱 بهارِ جان🌷 شاد از وی شو مشو از غیر وی او بهار است و دگرها ماه دی شما بهار را دیدید و دیدید که چگونه دشت و دمن و صحرا را خرم و سبز می‌کند و از دل چوب‌ها چه شکوفه‌های نرم و لطیف و سپیدی سر می‌زند و هوا چه طراوت و چه لطافتی پیدا می‌کند دی ماه هم که زمستان است دیده‌اید و چه سرد چه خشک و شکننده هر چه جز خداست درست وصف دی ماه را دارد، یعنی تو را سرد و افسرده می‌کند و خدا بهار جان‌هاست یعنی شادی تو طراوت تو شکفتن و شکوفایی تو تنها و تنها در گرو اوست. لذا تمام انبیا آمدند تا زلف بشر را به زلف او گره بزنند و دست بشر را از دست غیر خدا بیرون بکشند. هر کجا جمع و جماعتی بود یکی از پاکترین بندگان خود را فرستادیم تا به آنان بگوید خدا را بنده باشید و در بند غیر خدا نباشید و دست بگذارید در دست او که بالاترین دست‌هاست. خوشبختانه پاره‌ای تمکین کردند و از این هدایت الهی برخوردار شدند و شوربختانه پاره‌ای هم نه و سکه گمراهی به نام آن‌ها حک شد. بیا و ببین چه سرنوشت شومی یافتند و چه شام دیجوری!¹ راهی به سوی عاقبت خیر می‌رود راهی به سوء عاقبت، اینک مُخَیّری 🔸جوهره دعوت انبیا آن کاری که انبیای عظام الهی می‌خواهند انجام بدهند، یعنی ایجاد حکومت و جامعه و نظام توحیدی و برانداختن نظام جاهلی و شرک آمیز و ایجاد رستاخیز عظیمی در متن اجتماع این کارها را که هدف‌های انبیا است از کجا شروع می‌کنند؟ مسئله نقطه شروع مسئله بسیار مهمی است.² نقطه شروع کارشان عبارت بود از بیان لب و مغز و اساس و روح مکتبشان انبیا در شروع انقلاب و رستاخیز اجتماعی و عقیدتی با مردم مجامله نکردند هرگز چنین نبوده است که یک مدت زمانی مردم را سرگردان کنند با یک حرف‌های دیگری با یک شعارهای دیگری و بعد از آنی که یک مقداری موفقیت پیدا کردند، بعد آن شعار اصلی را در میان بگذارند نه از اول با صداقت و با درستی و راستی آن هدف واقعی و نهایی خود را بیان کردند و آن چه بود؟ آن هدف عبارت بود از توحیدتوحید همه چیز مکتب انبیاست اعتقاد به توحید و وجود خدا و وحدانیت خدا هم تأمین کننده هدف نهایی و غایی انبیاست و هم اینکه آن محیطی را که برای انسان سازی لازم می‌دانند برای پیاده کردن کارخانه آدم سازی توحید بهترین و گویاترین شعار است برای خاطر اینکه جامعه توحیدی یعنی جامعه‌ای که در آن، خدا فقط آقایی و خدایی می‌کند هیچ کس غیر خدا در آن خدایی نمی‌کند. هیچ موجودی در جامعه توحیدی تحمیل و تکلیف و قانون گذاری برای دیگران ندارد هیچ موجود دیگری در جامعه توحیدی مردم را به اطاعت خود فرانمی‌خواند، حتی پیغمبر؛ حتی پیغمبر که نماینده خداست.⁴ توحید و معرفت خدا هم مایه تکامل و تعالی روح انسان است که این هدف عالی و نهایی انبیاست و هم طرح توحید به معنای ایجاد یک محیط الهی، یک جامعه و نظام الهی، یک نظام عادلانه، یک نظام بی طبقه، یک نظام بدون استثمار، یک نظام بدون ظلم است.⁵
🌙✨🌙✨🌙✨🌙✨ 📝🌱📝🌱📝🌱📝🌱 💚 سطر سطر زندگی با آیه‌ها *⃣ تبیین و حفظ ۳۰ فراز زندگی ساز قرآن کریم 5⃣1⃣ سطر پانزدهم ✌️فاتحان تاریخ 📜 جزء ۱۵ 🟢 وَ قُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا (إسراء، آیه ۸۱) ⁉️انبیای الهی در طول تاریخ پیروز شدند یا شکست خوردند؟ 🧐ترجمه تدبری👇 «وَ قُلْ جَاءَ الْحَقُّ» و [ای پیغمبر] بگو حق آمد «وَ زَهَقَ الْبَاطِلُ» و باطل نابود شد. این سنت الهی است و راه انبیاء هم که مصداق حق است، مشمول این سنت می‌شود؛ «إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا» سنت این است که اساساً باطل نابود شدنی است. باطل یعنی پوچ به این معنا که از ابتدا شکست خورده بوده و در واقع عالم هرگز نمی‌تواند کاری پیش ببرد. طبق این سنت انسان هر کاری در راه خدا و پیروی از انبیا کند، چون حق است محقق خواهد شد و سرانجام در عالم تأثیر می‌گذارد و پیروز می‌شود. 🌊آب یا کف؟ آب را به لیوان بریز و تماشا کن کف‌ها بالا می‌آيند، بالای آب اما بالا نمی‌مانند اصلاً نمی‌مانند ولی آب می‌ماند آب مایه حیات است تشنگان را سیراب می‌کند درختان را بارور، گل‌ها را شکفته، میوه‌ها را رسیده و به هر چیز سر و سامان می‌دهد؛ اما کف‌ها چه؟ نه سیراب می‌کنند و نه می‌رویانند. در نگاه قرآن کریم حق عین آب است و عین آب غالباً خاموش بی ادعا، افتاده و مایه حیات و طراوت است و باطل عین کف مستکبر، بالانشین خالی بی محتوا بی خاصیت و رفتنی «إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا» پس یادت باشد اگر باطل و عاطل باشی نمی‌مانی، محو می‌شوی تمام می‌شوی نه تنها آدم‌های باطل نمی‌مانند فکرهای باطل هم، عمل‌های باطل هم. می‌خواهی بمانی؟ حق باش حق بگو حق بخواه! آنکه آمدنی است حق است «جَاءَ الْحَقُّ» و آنکه رفتنی است باطل است. «وَ زَهَقَ الْبَاطِلُ» ❓پیروزی یا شکست؟ آن جوری که در ذهن ما هست و در تاریخ نبوت‌ها می‌خوانیم پیغمبران همه با تلاش‌ها و جهادها زندگی را گذراندند و بسیاری هم شربت شهادت نوشیدند پس کار اين‌ها آیا کار بی ثمر و بی فایده‌ای بود؟ آیا پیغمبران در تاریخ شکست خوردند؟ آیا آن طوری که در ذهن ساده دلان عالم هنوز هم هست و قدرت‌های ضد انبیا هم بدشان نمی‌آید که این مطلب در ذهن عامه مردم باشد انبیا از تلاش خود نتیجه ثمر بخشی نگرفتند و بر سرتاسر تاریخ ظلم و ستم و نامردمی و طغیان و کفر تسلط داشته است؟ آیا این جور است؟ ما معتقدیم که این جور نیست.¹ دو مطلب ما در اینجا داریم یکی اینکه این سلسله‌ای که به نام نبوت و رسالت معروف است یعنی قافله پیغمبران از آدم تا خاتم این‌ها چه کار کردند؟ مجموعشان چه عملی را انجام دادند؟ آیا پیش بردند یا ورشکسته شدند؟ این یک مطلب است. مطلب دیگر این است که انبیای عظام الهی هر کدامی در زمان خود آیا موفق شدند یا شکست خوردند؟² در مسئله اول این جور نتیجه می‌گیریم می‌گوییم که انبیای عظام الهی، اگرچه که تک تکشان با محرومیت‌ها و ناکامی‌ها مواجه شده‌اند اما در مجموع سیر بشریت به سوی ترقی و تعالی بوده و عاملش انبیا بودند. انبیا بوده‌اند که انسان را به سوی آن سرمنزل مقصود و به سوی سررشته عاقبت انسانی هل دادند حرکت دادند به او کمک کردند در رفتن این راه.³ و اما هر دانه دانه از پیغمبران یعنی هر تک تک از نهضت‌های انقلابی الهی و توحیدی آیا آن‌ها موفق شدند یا نه؟ می‌گوییم اینجا یک قاعده کلی وجود دارد قاعده کلی این است که هر کدامی دارای ایمان و صبر کافی بودند موفق شدند؛ هر کدامی دارای ایمان و صبر کافی نبودند موفق نگشتند.⁴ 📚منابع: 1. طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن جلسه ۲۰، ص ۵۶۷ 2. همان، جلسه ۲۰، ص ۵۶۸ 3. همان، جلسه ۲۰، ص ۵۷۵ 4. همان، جلسه ۲۰، ص ۵۸۹ 🔴⁉️🔴⁉️🔴⁉️🔴⁉️🔴 📣 ‼️ ✅ سوال جزء پانزدهم: ⁉️ بر اساس آیه "وَ قُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا" کدام گزینه صحیح است؟ ۱- اصولاً طبیعت باطل نابود شدنی است، جولانی دارد، ولی بقا و دوام ندارد. ۲- سرانجام، پیروزی و کامیابی از آن حق و پیروان آن خواهد بود. ۳- هر دو گزینه صحیح است. 🔸همراهان قرآنی، لطفا عدد گزینه صحیح را تا ساعت ۲۴ امشب به شماره 3000081812 پیامک نمایید. 🔹در پایان ماه مبارک رمضان به تعدادی از افراد، که حداقل به ۲۴ سوال پاسخ صحیح داده باشند، به قید قرعه جوایزی اهداء خواهد شد. ⬇️ بیایید قدمی برداریم... مفردِ مذڪرِ ꔷ͜ꔷ @SHAHIDANEH12 🌙✨🌙✨🌙✨🌙✨ 📝🌱📝🌱📝🌱📝🌱
🌙✨🌙✨🌙✨🌙✨ 📝🌱📝🌱📝🌱📝🌱 💚 سطر سطر زندگی با آیه‌ها *⃣ تبیین و حفظ ۳۰ فراز زندگی ساز قرآن کریم 6⃣1⃣ سطر شانزدهم ❗️بزرگ‌ترین مخالفین انبیا 📜 جزء ۱۶ اذْهَبْ إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى قَالَ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَ يَسِّرُ لِي أَمْرِي وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِسَانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي * (طه، آیه ۲۴ تا ۲۸) فرعون‌ها، اشراف صاحب نفوذ سرمایه داران چپاول گر و علمای منحرف میدانی چرا همگی با انبیای الهی دشمنی می‌کردند؟ 🧐ترجمه تدبری👇 [خداوند به موسی وحی کرد:] «اذْهَبْ إِلَى فِرْعَوْنَ» به سمت فرعون برو «إِنَّهُ طَغَى» چون فرعون در برابر بندگی خدا طغیان کرده [و تبدیل به طاغوت شده است.] «قَالَ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي» [موسی در پاسخ به این مأموریت سنگین] گفت: پروردگارا، سینه‌ام را گشاده کن [شخصیت والا به من بده که هرگونه سختی و فراز و نشیب این مأموریت را بتوانم با روح وسیع خودم تحمل کنم] «وَ يَسِّرْ لِي أَمْرِی» و کارم را [در این مأموریت پس از بعثت] آسان كن، «وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِسَانِي» گره از زبان من بگشای [تا بتوانم به خوبی پیام تو را به فرعون و فرعونیان ابلاغ کنم] «يَفْقَهُوا قَوْلِي» تا حرفم را بفهمند [و در نتیجه از طغیانگری دست بردارند و بنده خدای واحد شوند. ☕️چای داغ چای داغ در استکان دیر سرد می‌شود اما در نعلبکی سریع و راحت چرا؟ چون بر خلاف استکان سینه‌ای باز و گشاده دارد. آدم‌ها غالباً یک شخصیت استکانی دارند حرف داغی که می‌شنوند مدت‌ها داغ می‌مانند اما بعضی‌ها انگار نه انگار چون سینه‌هایی باز و گشاده دارند. موسی از خداوند همین گشادگی سینه را تمنا کرد: «رَبِّ اشْرَحْ لي صَدْرِي» خدايا! سینه‌ام را باز و گشاده قرار ده و این درست در جایی بود که خداوند به او فرمان داد «اذْهَبْ إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى» به سوی فرعون راهی شو چون پا از گلیمش درازتر کرده است. و همین جا رحمت خدا را تماشا کن که حتی هوای فرعون را هم دارد. فرعون را هم حتی نمی‌خواهد از دست بدهد و از دست برود. بیشترین دشمنی‌ها را همین فرعون کرد بیشترین معجزات هم به همین فرعون نشان داده شد ولی متأسفانه نشنید و عاقبتش شنیدی که غرق شد و این یعنی فرعون‌ها غرق می‌شوند. اگر فرعون هم باشی غرق می‌شوی غرق گرفتاری‌ها، رنج‌ها و دشواری‌ها هر چند مِصرت کوچک‌تر باشد. 👿جنود ابلیس اگر پیغمبری در یک جامعه جاهلی بیاید حرف خودش را هم بزند هدف خودش را هم بگوید و بگوید که می‌خواهد چگونه جامعه‌ای و دنیایی بسازد بگوید می‌خواهد نظام اجتماعی را چه جوری ترتیب بدهد اگر این حرف را پیغمبر بزند چه کسانی با او در این اجتماع جاهلی مبارزه خواهند کرد؟ گفتم پیغمبر چه جور جامعه‌ای می‌خواهد درست کند خیلی روشن است که چه کسانی با پیغمبر معارضه و مبارزه خواهند کرد. اولین کسانی که با پیغمبر مبارزه بکنند آن کسانی هستند که از اختلاف طبقاتی زنده‌اند زنده هستند برای خاطر اینکه می‌توانند یک عده مردم را بدوشند می‌توانند از نیروهای یک عده انسان بی گناه به ناحق استفاده کنند. دیگر از کسانی که مخالف خواهند بود با دعوت این نبی و با اقامه چنین جامعه و نظامی آن ثروت اندوزانند، آن مال جمع کنانند.¹ یک گروه حکام مستبدند که با این دعوت نبوی و رسالت الهی مبارزه خواهند کرد.² یک طبقه دیگر هم احبار و رهبانند آن کسانی که با مغزهای مردم سروکار دارند.³ همین طبقه احبار و رهبان بوده اند در طول تاریخ که با وجود روشن بودن بیان انبیا نگذاشتند مردم به انبیا بگروند با وجود اینکه انبیا با سلطان مبین با حجت آشکار آمدند همه جا نور با خود همراه داشتند همه جا انسان‌ها را روشن کردند هیچ وقت مغلق گویی نکردند هیچ وقت اصطلاحات فيلسوف مآبانه به مردم تحویل ندادند فلسفه بافی نکردند برای مردم، صاف و راست و صریح حرف زدند با مردم با وجود این مردم باید خیلی زود قبول می‌کردند مردم باید خیلی زود صحت و اتقان سخن پیغمبران خدا را درک می‌کردند علت چیست که این قدر عناد و تعصب و لجاجت به خرج داده می‌شد و دعوت انبیا به زودی و آسانی پذیرفته نمی‌شد؟ چرا؟ همین کهنه و اخبار و رهبان و همان طبقه‌ای که قرآن از آن‌ها به نام اخبار و رهبان یاد می‌کند اين‌ها مانع می‌شدند. مردم را می‌خواندند به پایبندی هرچه بیشتر به سنت‌های فکری غلط و پندارهای خرافی موروثی.⁴ 📚منابع: 1. طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن، جلسه ۱۹ ، ص ۵۴۱ 2. همان، جلسه ۱۹، ص ۵۴۲ 3. همان، جلسه ۱۹، ص ۵۴۳ 4. همان، جلسه ۱۹، ص ۵۴۸
🌙✨🌙✨🌙✨🌙✨ 📝🌱📝🌱📝🌱📝🌱 💚 سطر سطر زندگی با آیه‌ها *⃣ تبیین و حفظ ۳۰ فراز زندگی ساز قرآن کریم 7⃣1⃣ سطر هفدهم ⚙ کارخانه انسان سازی👤 📜 جزء ۱۷ 🟢 الَّذِينَ إِن مَّكَّنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَوٰةَ وَ ءَاتَوُا الزَّكَوٰةَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنكَرِ وَ لِلَّهِ عَقِبَةُ الْأُمُورِ (حج، آیه ۴۱) ⁉️اگر بخواهی شبیه انبیا همه انسان‌ها را اصلاح کنی از کجا شروع میکنی؟ 🧐ترجمه تدبری👇 [اجازه جنگ و وعده نصرت الهی داده شد به] «الَّذِينَ إِن مَّكَّنَّهُمْ في الْأَرْضِ» همان کسانی که اگر در زمین قدرت و حکومت به آنان بدهیم، «أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَ ءَاتَوُا الزَّكَوةَ» [در ابعاد همان قدرت و حکومتشان] نماز برپا می‌دارند و زکات می‌دهند. [به عبارت دیگر کارخانهٔ انسان‌سازی راه می‌اندازند] «وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ المنكر» [و در ابعاد حکومتشان] به معروف و واجب امر کرده و از منکر و حرام نهی می‌کنند [تا آن‌ها را ریشه کن کنند. این مستضعفان و مظلومان همان کسانی هستند که اگر صاحب حکومت شوند همه تلاششان تحقق احکام الهی در جامعه است.] «وَ لِلَّهِ عَقِبَةُ الْأُمُورِ» و سرانجام اتفاقات و امور [قضایای سیاسی و نبرد قدرت] فقط برای خداست و به دست اوست. [او تعیین می‌کند قدرت و حاکمیت سرانجام به این بندگان برسد و به آنان نیز مأموریت داده که از سوی خدا حاکمیت دین را محقق نمایند.] ☔️باران و چتر یک کور اگر بینا شد اول چیزی که کنار می‌گذارد عصای خود است همان عصایی که عمری تکیه گاه او بود و با تکیه بر آن به چاه و چاله نیفتاد و راه را پیدا کرد؛ درست مثل خود ما که وقتی باران بند می‌آيد چتر را فراموش می‌کنیم بسیاری هم وقتی که به مکنت و مکانتی می‌رسند و منزلت و موقعیت و مقامی پیدا می‌کنند اول چیزی که فراموش می‌کنند خداست همان خدایی که تکیه گاه آنان و حافظ و نگهبان ایشان بود و همواره مورد عنایت او بودند و به هر کجا هم که رسیدند به مدد و یمن او بود. از رهگذر خاک سر کوی شما بود هر نافه که در دست نسیم سحر افتاد اما شیوه پاکان و مردان حق این نبوده و این نیست «إِن مَّكَّنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ» اگر قوتی و قدرتی بیابند نه تنها رابطه‌شان را با خداوند قطع نمی‌کنند بلکه بازار ارتباط با خداوند را گرم و گیرا کرده و رونق می‌بخشند «أَقَامُوا الصَّلَوٰةَ» و زیردستان و تهی دستان را از یاد نمی‌برند، گلریزان می‌کنند «وَ ءَاتَوُا الزَّكَوه» و مردمانی بی تفاوت نیستند، به خوبی‌ها امر و از بدی‌ها باز می‌دارند «وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ» «وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنكَرِ». ✅ الگوی تربیتی انبیا انبیا برای پیراستن و آراستن مردم از چه راهی استفاده کردند؟ چه کار کردند؟ آیا آمدند پیش مردم دانه دانه گوش افراد را گرفتند دست افراد را گرفتند تنها بردند در خلوت خانه و صندوق خانه و مدرسه و مکتب بنا کردند آن‌ها را تعلیم و تربیت دادن؟ آیا انبیا مثل زاهدان و عارفان عالم نشستند در خانقاه خودشان تا مردم بیایند حال معنوی آن‌ها را ببینند و با آن‌ها هم عقیده و همراه و همگام بشوند؟ آیا انبیا مثل فلاسفه عالم مدرسه باز کردند تابلو زدند، دعوت هم کردند هر که می‌خواهد از ما حرف یاد بگیرد بیاید اینجا پیش ما حرف یاد بگیرد؟ این جوری بودند؟ یا نه، انبیا معتقد به تربیت فردی نیستند انبیا معتقد به دانه دانه انسان سازی نیستند. انبیا معتقد به کارهای اتو کشیده و نظیف نیستند که خیال کنی مثل سقراط و افلاطون می‌نشست ابراهیم خلیل الرحمان یا موسی یا عیسی یا پیغمبر ما در مدرسه مردم می‌رفتند از او استفاده می‌کردند این جوری نیستند و البته اوليا مثل انبيا.¹ نه امام جعفر صادق نه جدش پیغمبر اسلام و نه همه انبیای عالم، روششان این روش‌ها نبوده مدرسه بازی و موعظه کاری و تربیت فردی کار انبیا نیست انبیا فقط یک پاسخ دارند به این سؤال که چگونه میتوان انسان‌ها را ساخت؟ چگونه می‌توان انسان الهی تربیت کرد؟ یک جواب دارند آن جواب این است انبیا می‌گویند برای ساختن انسان باید محیط متناسب، محیط سالم محیطی که بتواند او را در خود بپروراند تربیت کرد و بس انبیا می‌گويند دانه دانه نمی‌شود قالب گرفت کارخانه باید درست کرد. انبیا می‌گویند اگر بخواهیم ما یکی یکی آدم‌ها را درست کنیم شب می‌شود و عمر می‌گذرد جامعه لازم است نظامی لازم است باید در منگنه یک نظام انسان‌ها به شکل دلخواه ساخته بشود و بس فقط همین است و بس.² مطلب خیلی مهم است. همه اشکال‌ها همین جا در می‌آید. یک عده‌ای نمی‌توانند این را بفهمند که انبیا می‌خواستند محیط متناسب و مساعد درست کنند خیال می‌کنند انبیا می‌خواستند دانه دانه آدم درست کنند در حالی که دانه دانه آدم درست کردن از شأن انبیا به دور است.³
🌙✨🌙✨🌙✨🌙✨ 📝🌱📝🌱📝🌱📝🌱 💚 سطر سطر زندگی با آیه‌ها *⃣ تبیین و حفظ ۳۰ فراز زندگی ساز قرآن کریم 8⃣1⃣ سطر هجدهم 🔸لزوم اطاعت از پیغمبر 📜 جزء ۱۸ 🟢 إِنَّمَا كَانَ قَوْلَ الْمُؤْمِنِينَ إِذَا دُعُوا إِلَى اللَّهِ وَ رَسُولِهِ، لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ أَن يَقُولُواْ سَمِعْنَا وَ أَطَعْنَا وَ أُوْلَبِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (نور، آیه ۵۱) ⁉️بار بر زمین مانده انبیا الهی را بلند می‌کنی؟ یا باری بر دوش ایشان؟! 🔴 با توجه به دشواربودن حفظ این آیه برای عموم مخاطبین، آیۀ مشابه دیگری با همین موضوع در بخش بعد برای حفظ انتخاب شده است. 🧐ترجمه تدبری👇 «يَأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا» اى مؤمنان «أَطِيعُوا اللَّهَ» از خدا اطاعت کنید [که در قالب اطاعت از نمایندگان او متجلی است.] «وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُوْلِي الْأَمْرِ مِنكُمْ» [و به همین خاطر] از رسول و صاحبان امر [حکومت از سوی خدا و رسول] از میان خودتان اطاعت کنید. «فَإِن تَنَزَعْتُمْ فِي شَيْءٍ» [پس با این حساب که اطاعت رسول و اولی الامر در یک رتبه و در طول اطاعت از خداست] اگر در مورد چیزی به اختلاف خوردید، «فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَ الرَّسُولِ» پس داوری در آن را به خدا و [در مرتبة بعد] به رسول ارجاع دهید. [البته وقتی رسول نباشد، همان اولی الامر در جای او می‌نشینند و فکر نکنید نظر خدا چیزی غیر از نظر رسول و جانشینان اوست.] «إن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ» البته اگر به خدا و روز قیامت ایمان دارید [اگر قرار است به غیر اين‌ها ارجاع دهید و در اختلافات حرف خودتان یا غیر رسول و جانشینانش را به کرسی بنشانید که دیگر مؤمن نیستید.] «ذَلِكَ خَيْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْوِيلًا» این کار [نه تنها اقتضای ایمان است بلکه برایتان] بهتر است و سرانجام بهتری هم دارد [و به نفع خودتان است هر چند نفهمید و در اختلاف فقط نظر خودتان را درست بدانید.] ▫️شاقول زرگرها ترازو دارند زغال فروش‌ها هم حتی ترازو دارند، گوش و چشم همه به ترازوست حرف اول و آخر هم ترازو می‌زند، این در عالم ماده و مادیات در عالم معنا و معنویات هم همینطور هرکس ترازوی خود را دارد. ترازوی یکی عقل است عقلِ خُرد خود یا دیگران، یعنی گوش و هوشش به حرف و حدیث دیگران است، اینکه دیگران چه می‌گويند ملاک است و ترازوی یکی هم وحی است. یعنی آنچه خدا و پیامبر خدا می‌گويد در نگاه این جماعت که اهل ایمان باشند عقل به شمع می‌ماند و وحی به شمس یعنی خورشید؛ اين‌ها شمع عقل خود و دیگران را در برابر شمس وحی فوت می‌کنند و کناری می‌نهند و می‌گويند هرچه خدا و پیامبرش بخواهند و بگویند. حرف و سخن اهل ایمان و نطق و منطق این جماعت وقتی که برای داوری به خداوند و پیامبرش حواله می‌شوند این است که می‌گویند سراپا گوش و هوش هستیم و همین‌ها هستند که رستگارانند. در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم لطف آنچه تو اندیشی حکم آنچه تو فرمایی 🔹ادامه راه انبیا در دنیای مسیحیت یک نفری در رأس مقامات روحانی قرار دارد به نام پاپ که می‌دانید این پاپ فقط یک مجسمه‌ای است در حقیقت که مردم باید به او احترام کنند نه یک نظریه تازه‌ای در عقاید مسیحیت ابراز می‌کند نه یک حکم تازه‌ای در احکام مسیحیت مختلف با احکام قبلی ابراز می‌کند بودن و نبودن او فقط مثل بودن یا نبودن یک مجسمه زیباست در اتاق پذیرایی شما اگر بود دکور اتاق کامل است اگر نبود از نظر آدم‌های تجمل پرست ناقص است.¹ اما ایمان به پیغمبر تعهداتی را با خود به دنبال می‌آورد. اگر آن تعهدات انجام گرفت به هر اندازه که آن تعهدها انجام گرفت ایمان انسان به همان اندازه درست است اگر چنانچه ایمانی بر زبان یا حتی در دل ایمانی انسان داشت ولی هیچ تعهدی را که این ایمان برای انسان معین می‌کند متعهد نشد هیچ گونه از مسئولیت‌هایی را که قبول نبوت پیغمبر بر دوش انسان می‌گذارد انسان نپذیرفت این انسان اگرچه به ظاهر مؤمن است، اما مؤمن واقعی نیست.² مؤمن آن وقتی است که به تعهدات و مسئولیت‌هایی که ایمان به نبوت برای انسان می‌آورد پایبند باشد این تعهد چیست؟ این تعهد این است که من ببینم پیغمبر چه کار می‌خواست در این دنیا بکند؟ یک بار عظیمی را پیغمبر می‌خواست بردارد، یک سنگ عظیمی را پیغمبر می‌خواست از جا بکند، یک بنیان عظیمی را پیغمبر می‌خواست بنا کند. من هم در زمان خودم نگاه کنم ببینم آیا آن باری که پیغمبر میخواست بردارد کاملاً برداشته شده است؟ آن سنگی که پیغمبر می‌خواست از زمین قلع کند و بکند کاملاً کنده شده است؟ آن بنیانی که پیغمبر می‌خواست بریزد و بسازد، آیا کاملاً ساخته شده است؟
🌙✨🌙✨🌙✨🌙✨ 📝🌱📝🌱📝🌱📝🌱 💚 سطر سطر زندگی با آیه‌ها *⃣ تبیین و حفظ ۳۰ فراز زندگی ساز قرآن کریم 🔴 فصل چهارم: ولایت و هم جبهگی 9⃣1⃣ سطر نوزدهم 🔸اصل مترقی ولایت 📜 جزء ۱۹ 🟢 فَلَمَّا تَرَهَا الْجَمْعَانِ قَالَ أَصْحَابُ مُوسَى إِنَّا لَمُدْرَكُونَ ٦۱ قَالَ كَلاَ أنّ مَعى ربي سيهدين ٦٢ (شعراء، آیه ۶۱ و ۶۲) ⁉️اگر جای پیغمبر بودی برای ایجاد یک کارخانه انسان سازی چه می‌کردی؟ 🧐ترجمه تدبری👇 [در مسیر فرار بنی اسرائیل از دست فرعونیان لشکر فرعون که به دنبال بنی اسرائیل آمده بود به آنان رسید.] «فَلَمَّا تَرَاءَا الْجَمْعَانِ» زمانی که دو جمعیت [فرعونیان و بنی اسرائیل] یکدیگر را دیدند «قَالَ أَصْحَابُ مُوسَى إِنَّا لَمُدْرَكُونَ» اصحاب موسی گفتند: ما قطعاً گرفتار فرعونیان می‌شويم [و هیچ راه فراری هم نداریم.] «قَالَ كَلَّا» [اما حضرت موسی به عنوان رهبر و فرمانده بنی اسرائیل] گفت: هرگز! [به هیچ عنوان گرفتار فرعونیان نمی‌شویم؛] «إِنَّ مَعِيَ رَبِّي سَيَهْدِین» چون پروردگارم در این جنگ، همراه ماست. [من به خدای قدرتمندی که طرف ماست، اعتماد کامل دارم] و مطمئن هستم راه خروج از این بن بست را به زودی به ما نشان خواهد داد. 🛣راه یا چاه؟🕳 هرگاه دری بسته شد پنجره‌ای باز می‌شود؛ پس روی در بسته تمرکز نکن نگاهت به پنجره باشد و این یکی از آموزه‌های لطیف قرآن کریم است که در ماجرای موسی و قوم او به نمایش گذاشته شد. قوم موسی وقتی که دریایی از آب پیش رو و دریایی از دشمن پشت سر دیدند همه یک صدا گفتند: «إِنَّا لَمُدْرَكُونَ» ما گرفتار آمدیم. «قَالَ كَلَّا» موسی گفت: هرگز! «إِنَّ مَعِيَ رَبِّي سَيَهْدِينِ» یار با ماست. خدا اگر باشد چاه می‌شود راه و اگر نباشد راه می‌شود چاه یادمان باشد تا خدا نخواهد نه کسی زمین می‌خورد و نه کسی از زمین بلند می‌شود. خدا وقتی بخواهد می‌شود، وقتی نخواهد نه خدا وقتی بخواهد غیر ممکن می‌شود ممکن ولی وقتی نخواهد واقعاً دیگر نخواهد شد و خدا برای قوم موسی خواست و شد و راهی پیش پای آنها گذاشت که گمانش هم نمیکردند دریا کوچه داد و از آن عبور کردند. ⛓جمع به هم پیوسته ولایت را از قرآن و از آیات کریمه قرآن می‌کشیم بیرون استنباط و استخراج می‌کنیم و می‌بینید که چه اصل مدرن مترقی جالبی است اصل ولایت و یک ملت یک جمعیت پیروان یک فکر و یک عقیده اگر دارای ولایت نباشند چطور بیخودی ول معطلند. این را درک خواهید کرد و احساس خواهید کرد. در سایه این بحث به خوبی می‌شود فهمید که چرا کسی که ولایت ندارد نمازش نماز و روزه‌اش روزه و عباداتش عبادت نیست به خوبی می‌شود با این بحث فهمید که چرا جامعه‌ای و امتی که ولایت ندارد اگر همه عمر را به نماز و روزه و تصدق تمام اموال بگذراند باز لایق غفران و لطف خدا نیستمسئله ولایت در دنباله بحث نبوت است؛ یک چیز جدای از بحث نبوت نیست مسئله ولایت در حقیقت تتمه و ذیل و خاتمه بحث نبوت است حالا خواهیم دید که اگر ولایت نباشد، نبوت هم ناقص می‌ماند.² پیغمبر وقتی که می‌آید برای اینکه بتواند جامعه مورد نظر را که همان کارخانه انسان سازی است تشکیل بدهد برای این کار احتیاج دارد به یک جمع به هم پیوسته متحد، دارای ایمان راسخ از اعماق قلب مؤمن و معتقد به این مکتب با گام استوار پویا و جویای آن هدف یک چنین جمعی را پیغمبر اول کار لازم دارد. لذا پیغمبر بنا می‌کند این جمع را فراهم آوردن و درست کردن.³ این‌ها در میان چه جامعه‌ای دارند زندگی می‌کنند؟ در میان جامعه جاهلی مثلاً مسلمانان صدر اسلام در میان جامعه جاهلی مکه، این‌ها آنجا دارند زندگی می‌کنند. اگر بخواهند این جریان باریک که به نام اسلام و مسلمین به وجود آمده در میان آن جامعه جاهلی پرتعارض و پرزحمت باقی بماند اگر بخواهد همین جمعیت و همین صف و همین جبهه نابود نشود از بین نرود هضم نشود حل نشود بایستی این عده مسلمان را مثل پولاد آبدیده به همدیگر بتابند. این مسلمان‌ها را باید آن چنان به هم متصل و مرتبط کنند که هیچ عاملی نتواند این‌ها را از یکدیگر جدا کند. به قول امروزی‌ها و فرهنگ‌های امروزی، یک انضباط حزبی بسیار شدید و سختی را باید در میان این افراد مسلمان برقرار کنند باید این‌ها را هر چه بیشتر به هم بچسبانند، هرچه بیشتر به هم بجوشانند و گره بدهند و هرچه بیشتر از جبهه‌های دیگر از جریان‌های دیگر از انگیزه‌های مخالف دور نگه دارند؛ چون این‌ها در اقلیتند.⁴ 📚منابع: 1. طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن، جلسه ۲۳، ص ۶۵۷ 2. همان جلسه ۲۳، ص ۶۵۸ 3. همان جلسه ۲۳، ص ۶۶۴ 4. همان جلسه ۲۳، ص ۶۶۵
🌙✨🌙✨🌙✨🌙 📝🌱📝🌱📝🌱📝 💚 سطر سطر زندگی با آیه‌ها *⃣ تبیین و حفظ ۳۰ فراز زندگی ساز قرآن کریم 0⃣2⃣ سطر بیستم ❌نفی ولایت غیر خدا 📜جزء ۲۰ 🟢 مَثَلُ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ أَوْلِيَاءَ كَمَثَلِ الْعَنكَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَيْتًا وَ إِنَّ أَوْهَنَ الْبُيُوتِ لَبَيْتُ الْعَنكَبُوتِ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ (عنکبوت، آیه ۴۱) ⁉️می‌توانی به خانه عنکبوت تکیه کنی؟! 🧐ترجمه تدبری👇 «مَثَلُ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ أَوْلِيَاءَ» مثل کسانی که ولایت غیر خدا را پذیرفتند [و با آنان هم جبهه شدند تا مشکلاتشان حل شود و پشتیبانی داشته باشند] «كَمَثَلِ الْعَنكَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَيْتًا» مانند عنکبوتی می‌ماند که [از تارهای نازک و سستش] خانه ساخته باشد! «وَ إِنَّ أَوْهَنَ الْبُيُوتِ لَبَيْتُ الْعَنكَبُوتِ» در حالی که قطعاً سست‌ترین خانه‌ها خانه عنکبوت است. [به همین صورت هر پشتیبانی غیر از خدا سست است و اگر کسانی به پشتیبانی غیر خدا دل خوش کنند هیچ امنیت و آرامشی دریافت نخواهند کرد.] «لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ» اگر اهل علم و معرفت بودند، این مسئله را می‌فهمیدند که پذیرش ولایت دشمنان خدا و دوستی و هم جبهه شدن با آنان برای قدرتمندی بیشتر سرابی بیش نیست! 🕸خانه عنکبوت🕷 یک رشته سیم به راحتی خم می‌شود مچاله می‌شود می‌شکند؛ اما همین رشته سیم اگر گرداگرد یک مفتول آهنین بپیچد چه؟ هرگز خم و مچاله نمی‌شود و نمی‌شکند. آدمی وقتی که تکیه و توکلش به خداوند باشد یک چنین حکایتی دارد همان که سعدی می‌گفت: چرا باید از ضعف حالم گریست؟ اگر من ضعیفم پناهم قوی است ولی جز خداوند هرکه و هر چه باشد حکایت خانه عنکبوت برای عنكبوت دارد خانه‌ای که از خانه بودن فقط نام آن را دارد نه دری نه دیواری، سست است و فقط به یک فوت بند هیچ کس برای آدمی خانه‌ای امن نمی‌شود و اسباب راحت و آسایش فراهم نمی‌سازد. تو گویی غیر خدا چون آتش است و آتش با یک درخت چه می‌کند؟ پیوسته از درخت می‌کاهد و هرچه دارد می‌گیرد؛ حیات را سرسبزی را ثمر را سایه را، و به تلی از خاکستر تبدیلشان می‌کند. درست برخلاف آب که فقط گلریزان می‌کند و مدام بر درخت می‌افزايد و خرم و سبز می‌کند و پر سایه و ثمر. 🌍الگوی روابط خارجی اسلامی این‌ها می‌خواهند سراغ طاغوت بروند، غافل از اینکه این شیطان طاغوت این شیطانی که با عنوان طاغوت در قرآن شناخته می‌شود آن‌ها را از راه راست دور می‌کند تا از گمراهی‌ها از وادی‌های تپه سرگردانی سرشان را در می‌آورد. طاغوت آن‌ها را شیطان آن‌ها را از جاده آن چنان دور می‌اندازد که برگشتنشان کار یک ذره دو ذره نیست؛ خیلی به دشواری دیگر برگردند به راه راست هدایت. این آیه قرآن است.¹ از لحاظ روابط خارجی یک ذره تأثیرپذیری از جناح‌های ضد اسلامی یا غیر اسلامی مخصوصاً ضد اسلامی، ممنوع است. حق ندارد جامعه اسلامی و امت اسلامی که پیوند خودش را با دنیای خارج از اسلام جز به صورت فرا دست بودن بالا دست بودن برقرار کند؛ یعنی اگر چنانچه یک رابطه‌ای میان امت اسلامی و امتی غیر مسلمان بنا شد برقرار بشود رابطه استثماری، مثلاً فرض کنید از قبیل ماجرای تنباکو و کمپانی رژی که آقایان می‌دانید و شنیدید عالم اسلام حق ندارد این رابطه را ببندد. یا فرض بفرمایید مثل آن سلاطین و حکام مغولی هندوستان که اجازه دادند دولت‌های خارجی بیایند آنجا کمپانی تأسیس بکنند عملی برخلاف ولایت عالم اسلام انجام دادند. جایز نبود این کار که بگذارند کمپانی بیاید؛ چون می‌دانستند یا اگر نمی‌دانستند بایست می‌دانستند -باید بدانند- که کمپانی مثلاً هند شرقی وقتی که وارد آن منطقه شد وارد آن سرزمین شد چه بلایی به روزگار آن مردم در خواهد آورد و چگونه سرطان استعمار را تا رگ و پی آن شبه قاره عظیم خواهد گسترانید باید می‌فهمیدند اين‌ها را نفهمیدند و عالم اسلام و امت اسلامی اجازه نمی‌دهد هرگز این گونه روابط را.² 📚منابع: 1. طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن جلسه ۲۶، ص ۷۶۱ 2. همان جلسه ۲۴، ص ۶۹۲ 🔴⁉️🔴⁉️🔴⁉️🔴 📣 ‼️ ✅ سوال جزء بیستم: ⁉️ خداوند، در آیه ۴۱ بیست و نهمین سوره از قرآن کریم، چه کسانی را به عنکبوت تشبیه می‌کند؟ ۱- کسانی که در جامعه اسلامی باعث تفرقه می‌شوند. ۲- آنان که در ایمان خود شک و تردید دارند. ۳- افرادی که ولایت و سرپرستی غیر خدا را می‌پذیرند. 🔸همراهان قرآنی، لطفا عدد گزینه صحیح را تا ساعت ۲۴ امشب به شماره 3000081812 پیامک نمایید. 🔹در پایان ماه مبارک رمضان به تعدادی از افراد، که حداقل به ۲۴ سوال پاسخ صحیح داده باشند، به قید قرعه جوایزی اهداء خواهد شد. ⬅️ بیایید قدمی برداریم... @SHAHIDANEH12 🌙✨🌙✨🌙✨🌙 📝🌱📝🌱📝🌱📝
🌙✨🌙✨🌙✨🌙✨ 📝🌱📝🌱📝🌱📝🌱 💚 سطر سطر زندگی با آیه‌ها *⃣ تبیین و حفظ ۳۰ فراز زندگی ساز قرآن کریم 1⃣2⃣ سطر بیست و یکم 📜 جزء ۲۱ 🟢 النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنفُسِهِمْ وَ أَزْوَاجُهُ أُمَّهَتُهُمْ وَ أُوْلُوا الْأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَى بِبَعْضٍ فِي كِتَابِ اللَّهِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُهَاجِرِينَ إِلَّا أَن تَفْعَلُوا إِلَى أَوْلِيَا بِكُم مَّعْرُوفًا كَانَ ذَلِكَ فِي الْكِتَابِ مَسْطُورًا (أحزاب، آیه ۶) ⁉️تا به حال کس دیگری را بر خودت ترجیح داده‌ای؟ 🔴 با توجه به دشوار بودن حفظ این آیه برای عموم مخاطبین آیه مشابه دیگری با همین موضوع در صفحه بعد برای حفظ انتخاب شده است. 🧐ترجمه تدبری👇 «إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ ءَامَنُوا» ولی، [حاکم و هم جبهه] شما فقط خدا [و در او] رسول خدا و مؤمنانی هستند «الَّذِینَ يُقِيمُونَ الصَّلَوٰةَ» که نماز برپا می‌دارند [و به دنبال توسعه یاد خدا در جامعه هستند] «وَ يُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَ هُمْ رَاكِعُونَ» و در حال رکوع، [حال خشوع و تسلیم کامل نسبت به خدا زکات می‌دهند [و وظایف اجتماعی‌شان را انجام می‌دهند. حکومت خدا در تبعیت مردم از همین نمایندگان او متجلی می‌گردد و دین‌داری در تبعیت از رسول و جانشینان او در امر نمایندگی از خداست جانشینانی که کاملاً تابع خدا هستند و مانند رسول تنها امر خداوند را اجرا می‌کنند.] 🥤شربت نسترن شربت، بدون شکر نمی‌شود ولی شکر هم به تنهایی نه، قدری نسترن، گلاب یا بیدمشک هم لازم است تا شربتی دل چسب و گوارا باشد. و نماز شکر است و شیرینی، البته گناه هم نمک است و مایه شوربختی؛ نمک بریزی شکر ضایع می‌شود زباله می‌شود و از شربت خبری نیست. همان بلایی که غالباً مبتلاییم سال‌ها خواندیم، انگار نخواندیم؛ چون همواره شکر را با نمک قاطی کردیم، نماز خواندیم دروغ هم گفتیم، نماز خواندیم تهمت هم زدیم، نماز خواندیم غیبت هم کردیم، و چه بود که نکردیم! یا از آن طرف از بیدمشک و گلاب خبری نبود یعنی از گره گشایی، دست به جیب شدن، دستگیری کردن و اگر از این‌ها خبری بود چه شربت گوارایی می‌شد این نماز، و چه بازاری پیدا می‌کرد این نماز و تازه بوی ایمان مشام‌ها را نوازش می‌داد و چنین نمازگزارانی چه لایق می‌شوند چون قدم در قدمگاه رسول و خدای رسول می‌نهند و در حقیقت امتدادی می‌شوند برای خدا و رسولش و زمام دل‌ها و جان‌ها را در کف می‌گیرند. ✊مُشتی واحد اگر بخواهند برسند به آن ولایت قرآنی، آن ولایتی که در قرآن مطرح شده، امت اسلامی بخواهد آن را تأمین کند برای خودش دو جهت را باید مراعات کند یک جهت جهت ارتباطات داخلی است در داخل جامعه اسلامی یک جهت جهت ارتباطات خارجی است.¹ در زمینه ارتباطات داخلی امت اسلامی آن وقتی دارای ولایت به معنای قرآنی است که کمال هم بستگی و اتصال و ارتباط و اتحاد صفوف و فشردگی هر چه بیشتر آحاد و جناح های گوناگون را در خودش تأمین کند.² و اما در زمینه روابط خارجی عالم اسلامی باید سعی کند روابط خود را با دنیای غیر مسلمان و غیر این امت جوری تنظیم کند که یک ذره تحت فرمان آنها قرار نگیرد یک ذره تحت تأثیر افکار آن‌ها قرار نگیرد.³ در جامعه اگر بخواهد همه نیروها به کار بیفتد و همه در یک جهت به کار بیفتد و هیچ یک از نیروها هرز نرود و همه نیروهای جامعه به صورت یک قدرت متراکمی به مصالح جمعی بشریت به کار بیاید و جامعه بتواند مثل مشت واحدی باشد در مقابل جناح ها و صف‌ها و قدرت‌های مخاصم؛ اگر این‌ها را بخواهد داشته باشد، احتیاج دارد به قدرت متمرکز، به یک دلی احتیاج دارد، به یک قلبی احتیاج دارد، این جامعه و این پیکر عمومی امت اسلام. البته شرایطی هم دارد باید خیلی آگاه باشد باید خیلی بداند، باید خیلی با تصمیم باشد باید چشمش دارای یک دید دیگری باشد بایستی از هیچ چیزی در راه خدا نهراسد بایستی وقتی لازم شد خودش را هم فدا کند؛ ما اسم یک چنین موجودی را چه میگذاریم؟ امام.⁴ در این آیات قرآن از سوره مائده هم به جنبه مثبت ولایت یعنی پیوند داخلی هم به جنبه منفی ولایت یعنی قطع پیوندهای خارجی هم به آن بُعد دیگر ولایت یعنی ارتباط و اتصال با ولی، ولی یعنی آن قطب، یعنی آن قلب، یعنی آن حاکم و امام به همه این چیزها اشاراتی رسا شده.⁵ 📚منابع: 1. طرح کلی اندیشه اسلامی، جلسه ۲۴، ص ۶۹۰ 2. همان، جلسه ۲۴، ص ۶۹۰ 3. همان، جلسه ۲۴، ص ۶۹۱ 4. همان، جلسه ۲۴، ص ۶۹۶ 5. همان جلسه ۲۴، ص ۷۰۰
🌙✨🌙✨🌙✨🌙✨ 📝🌱📝🌱📝🌱📝🌱 💚 سطر سطر زندگی با آیه‌ها *⃣ تبیین و حفظ ۳۰ فراز زندگی ساز قرآن کریم 2⃣2⃣ سطر بیست و دوم 🔸ولی الهی، قطب اصلی جامعه 📜 جزء ۲۲ 🟢... إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا (أحزاب، آیه ۳۳) ⁉️ظرفیت و استعدادهایت شکوفا شده؟ ⁉️دنبال شکوفایی هستی؟ ⁉️راهش را بلدی؟ 🧐ترجمه تدبری👇 «إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ» خداوند اراده کرده است که شما اهل بیت را از هرگونه ناپاکی پاک کند. «وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا» و به طور کامل از هر گناه و بدی پاک و پاکیزه کند. این موضوع صرفاً درباره اهل بیت است و این پاکان امت برترین افراد برای ولایت بر امت و مدیریت آن به شمار می‌روند. 🔹چشم و چشمه هرکس به خدا چشم گفت خدا به او چشم داد. اهل بیت چون به خداوند چشم گفتند خداوند هم به آنان چشم داد چشم بینا و چشمه داد، چشمه حکمت و آن چشم و این چشمه یا بگو آن بینایی و این حکمت مایه عصمت آنان از عصیان و معصیت شد. خود ما هم هر قدر تشنه باشیم حاضر نمی‌شویم لب به آب جوی لجن آلود بزنیم چون لجن و تعفن آن را به خوبی حس و احساس می‌کنیم در حقیقت معرفتی است که مانع است. اهل بیت از آنجا که ارادتی به خداوند نشان دادند. به حکم آنکه: ارادتی بنما تا سعادتی ببری خداوند هم سعادت بینایی و آگاهی به آنان کرامت فرمود و همین امر با وجود تمام اختیاری که داشتند آنان را از عصیان و معصیت دور داشت؛ چون حقیقت گناه را همچون لجن‌های ته جوی احساس می‌کردند و این تبعیض نیست این پاداش ارادتی است که از خود نشان داده‌اند و خداوند به وزن و میزان ارادت سعادت کرامت می‌کند و این اراده را خداوند در باب یک یک ما هم دارد اما دریغا که ما ارادتی نشان نداده و نمی‌دهیم! ما کی و کجا فرهاد او بوده تا او شیرین ما باشد؟ولایت الهام بخش همه عده‌ای خیال می‌کنند که دارای ولایت بودن یک آدم به این است که آدم در مجالس اهل بیت گریه کند فقط خیال می‌کنند که دارای ولایت بودن به این است که وقتی اسم اهل بیت می‌آید پشت سرش حتماً "عليهم السلام" را بگوید؛ فقط همین و بس خیال می‌کنند که دارای ولایت بودن به این است که محبت اهل بیت در دل انسان باشد، همین و بس بله محبت اهل بیت را داشتن واجب و فرض است. نام این بزرگواران را با عظمت بردن بسیار جالب و لازم است. به نام اين‌ها مجلس به پاکردن و از عزا و شادی آن‌ها درس گرفتن، عزای آن‌ها را گفتن شادی آن‌ها را گفتن، گریستن بر بزرگواری‌های آن‌ها، بر شهامت‌های آن‌ها بر مظلومیت‌های آن‌ها همه اين‌ها لازم است؛ اما همه اين‌ها ولایت نیست ولایت از این بالاتر است. آنی که در مجلس سید الشهدا می‌نشیند و اشک می‌ریزد، کار خوبی می‌کند که اشک می‌ریزد؛ اما کار بدی می‌کند که اشک ریختن را کافی می‌داند برای دارا بودن ولایتولایت در یک انسان به معنای وابستگی فکری و عملی هرچه بیشتر و روز افزون تر با ولی است ولی را پیدا کن، ولی خدا را بشناس آن کسی که او ولی حقانی جامعه اسلامی است، او را مشخص کن. بعد از آنی که مشخص کردی شخصاً از لحاظ فکر از لحاظ عمل از لحاظ روحیات از لحاظ راه و رسم و روش خودت را به او متصل کن مرتبط کن دنبالش راه بیفت حرکت بکن اگر تلاش تو تلاش او، جهاد تو جهاد او، دوستی تو دوستی او دشمنی تو دشمنی او، جبهه بندی‌های تو جبهه بندی‌های او، باشد تو دارای ولایتی.² و اما ولایت یک جامعه به چیست؟ ولایت یک جامعه به این است که ولی در آن جامعه اولاً مشخص باشد؛ بدانند که این است ولی این یک ثانیاً منشأ و الهام بخش همه نیروها، نشاطها فعالیت‌های آن جامعه باشد. قطبی باشد که همه جوی‌ها و سرچشمه‌ها از او سرازیر می‌شود مرکزی باشد که همه فرمان‌ها را او می‌دهد و همه قانون‌ها را او اجرا می‌کند. نقطه‌ای باشد که همه رشته‌ها و نخ‌ها به آنجا برگردد همه به او نگاه کنند، همه دنبال او بروند موتور زندگی را او روشن بکند در این جامعه راننده و پیش قراول کاروان زندگی در جامعه او باشد. این جامعه جامعه دارای ولایت است.³ در این جامعه ولی یعنی حاکم همان کسی که همه سررشته‌ها به او برمی‌گردد جامعه را از لحاظ مشی عمومی در راه خدا و دارای ذکر خدا می‌کند از لحاظ ثروت تقسیم عادلانه ثروت به وجود می‌آورد. سعی می‌کند نیکی‌ها را اشاعه بدهد، سعی می‌کند بدی‌ها را محو و ریشه سوز کند.⁴ 📚منابع: 1. طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن، جلسه ۲۵، ص ۷۲۳ 2. همان، جلسه ۲۵، ص ۷۲۶ 3. همان، جلسه ۲۵، ص ۷۲۸ 4. همان جلسه ۲۵، ص ۷۳۳
🌙✨🌙✨🌙✨🌙✨ 📝🌱📝🌱📝🌱📝🌱 💚 سطر سطر زندگی با آیه‌ها *⃣ تبیین و حفظ ۳۰ فراز زندگی ساز قرآن کریم 3⃣2⃣ سطر بیست و سوم 😈 هم جبهه با شیطان 📜 جزء ۲۳ 🟢 أَ لَمْ أَعْهَدُ إِلَيْكُمْ يـٰـبَنِي ءَادَمَ أَن لَّا تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ وَ أَنِ اعْبُدُونِي هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ * (یس، آیه ۶۱-۶۰) ⁉️شيطان مخصوص خودت را می‌شناسی؟ ⁉️حواست به دشمنی‌اش با خودت هست؟ 🧐ترجمه تدبری👇 «أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يـٰـبَنِي ءَادَمَ» مگر ای فرزندان آدم، با شما عهد نبستم که «أَن لَّا تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ» شیطان را نپرستید؟! «إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ» زیرا او به وضوح دشمن شماست. [انسان عاقل که دشمن خود را نمی‌پرستد؛ چون به ضرر خود اوست. البته پرستش آشکار شیطان در بشر چندان دیده نمی‌شود؛ پس خداوند پیروی تبعیت و اطاعت از شیطان را پرستش او دانسته است و می‌فرماید:] «وَ أَنِ اعْبُدُونِي» و مگر عهد نبستم که به جای شیطان و دیگران فقط بنده من باشيد [و فقط مرا اطاعت کنید؟!] «هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ» این بندگی من همان شاهراه اصلی و نزدیک‌ترین مسیر به هدایت است. [آنچه تهدید اصلی برای انسان به شمار می‌رود این است که بنده شیطان شود. یعنی شیطان از گلوگاهی وارد می‌شود تا معبود و رهبر فرد و جامعه شود و در عرض خدا مردم را به عبادت و اطاعت خود فراخواند!] 🔸غلام و بيل ارباب وقتی به غلام خود بیلی میدهد هیچ هم نگوید تمام گفتنی‌ها را گفته که ننشین راه بیفت بیکار نباش کاری کن تو گویی عهدی میان آن‌ها گذشته باشد و اگر گذشت و کاری نکرد می‌تواند مؤاخذه کند و غلام هم نمی‌تواند بگوید که چیزی به من نگفته‌ای چرا که ارباب خواهد گفت پس بیل چه بود؟ و برای چه؟ بیل را در کف تو نهادم که چه شود؟ چرا دادم؟ چرا گرفتی؟ خداوند هم در سر آدمی عقلی نهاد که اگر به کار بسته شود آدمی جز پرستش و حرف شنوی از او را سزاوار نمی‌داند؛ یعنی گوش و هوشش تنها بدهکار حق می‌شود نه شیطان که دشمنی آشکار است اگر چه دشمنی‌هایش هیچ آشکارا نیست. گاه راه می‌نماید اما چاه است و گاه چاه اما راه است. می‌خواهی دست به جیب شوی می‌گوید هزاران مثل او هستند مگر همین یکی است؟! و به این وسیله کمک را در نگاه تو کوچک و تو را از انجام آن مأیوس می‌کند. و اگر گوشَت بدهکار نشد و کردی می‌گوید در این روزگار که قحط رحم و ترحم است دست به جیب شدی مرحبا! آفرین! کاری کردی کارستان! و بدین وسیله آن را بزرگ و با بزرگ کردن آن تو را مغرور و با همان غرور به زمینت می‌زند. ببین دشمنی کرد ولی آشکارا نبود! 🤝هم جبهگی با شیطان شیطان عبارت از جناب ابلیس نیست یا یک چیز پنهان و مخفی که به چشم نمی‌آید به دست لمس نمی‌شود، در همه جای زندگی آدم هم ممکن است پیدا باشد. فقط این نیست. شیطان یک چیز وسیعی است یک مفهوم عامی است. شیطان یعنی نیروهای شرانگیز و شرآفرین خارج از وجود انسان نیروهای شرآفرین، اما خارج از محدوده وجود خود آدم، این می‌شود شیطان. همچنانی که نفس را که قرین شیطان است، نوکر شیطان است آلت دست و آلت فعل شیطان است اگر بخواهیم تعریف کنیم می‌توانیم این جوری تعریف کنیم: نیروهای شرانگیز و شرآفرین درونی انسان، نفس و شیطان، نفس اماره، شیطان. این از داخل آن از خارج این دو تا نیروهای فساد آفرینند، نیروهای شر آفرینند نیروهای انحراف و انحطاط آفرینند.¹ اگر چنانچه گردنت را بردی طرف شیطان و طاغوت که ریسمان ولايتش را بر گردن تو بیندازد دیگر از دست او خلاصی پیدا نخواهی کرد. هرچه در وجود تو از نیرو و از ابتکار و از فعالیت‌های سازنده و از جلوه‌های درخشنده وجود دارد تحت قبضه طاغوت و شیطان درخواهد آمد. وقتی که تو تمام وجودت در قبضه او درآمد آن وقت او به آسانی می‌تواند تو را در همان راهی که خودش می‌خواهد به همان جایی که خودش می‌خواهد با همان وسیله‌ای که خودش می‌خواهد بکشاند و ببرد و پیداست که شیطان و طاغوت انسان را به نور و معرفت و آسایش و رفاه و معنویت رهنمون نمی‌شود. او برایش این چیزها هدف نیست برای شیطان و طاغوت، مصالح شخصی خودش هدف اولی است و می‌خواهد آن‌ها را تأمین کند؛ پس تو را در راه مصالح شخصی خود به کار می‌اندازد.² اگر تن به ولایت طاغوت دادی تمام نیروها و انرژی‌ها و ابتکارها و استعدادهای تو در قبضه طاغوت واقع می‌شود.³ 📚منابع: 1. طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن جلسه ۱۰، ص ۲۷۷ 2. همان جلسه ۲۷، ص ۷۶۹ 3. همان جلسه ۲۷، ص ۷۷۰
🌙✨🌙✨🌙✨🌙✨ 📝🌱📝🌱📝🌱📝🌱 💚 سطر سطر زندگی با آیه‌ها *⃣ تبیین و حفظ ۳۰ فراز زندگی ساز قرآن کریم 4⃣2⃣ سطر بیست و چهارم ✌️استقامت در جامعه ولایی 📜 جزء ۲۴ 🟢 إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَ لَا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنتُمْ تُوعَدُونَ (فصلت، آیه ۳۰) ⁉️چقدر تحمل سختی‌ها مشکلات و ناملایمات را داری؟ ⁉️فایده کوچ کردن را می‌دانی؟ ⁉️تا بحال کوچ کردی؟ 🧐ترجمه تدبری👇 «إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا» کسانی که گفتند پروردگار ما الله است [و فهمیدند همه امورشان "فقط" به دست خدا باید مدیریت بشود] و سپس بر این حرف و عملشان استقامت کردند [و با وجود سختی‌های فراوان این مسیر، آن را رها نکردند،] «تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةُ» قطعاً ملائکه به صورت پیوسته و مداوم بر آن‌ها نازل می‌شوند «أَلَّا تَخَافُواْ وَ لَا تَحْزَنُوا» [تا به قلب آنها الهام کنند که] از آینده نترسید و برای گذشته ناراحت نباشید! «وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنتُمْ تُوعَدُونَ» و این مژده بر شما باد که سرانجام به بهشت خواهید رفت؛ همان بهشتی که به آن وعده داده می‌شدید. [این سرانجام را از یاد نبرید تا بتوانید پایمردی کنید.] 🔺فصل سخت به فصل بهار دیده‌ای که با بارش باران بهاری گل‌ها و سبزه‌ها، چه حیات چه نشاط و چه خرمی و چه طراوتی پیدا می‌کنند و البته هرچه دارند از رهگذر استقامت صبوری پایداری و بردباری است که در پاییز و زمستان از خود نشان داده‌اند! حال قرآن کریم می‌گويد فرشته‌ها مثل همان باران بهاری بر گل‌ها که همان خوبان عالمند در آستانه مرگ اینگونه می‌بارند. همان خوبانی که هرچه دارند از رهگذر پایداری و پایمردی است. یعنی گفتند خدا و دست از او برنداشتند حتی در آن اوقات و ایامی که ریشخند دیگران می‌شدند هرگز نام خدا و یاد خدا از زبان و ذهن و زندگی و ضمیر آنان دور نشد و با همه سردی‌ها و با همه سختی‌ها راه خدا را پیش گرفتند و پی گرفتند. و همان طور که به دنبال هر پاییز و زمستانی بهار و تابستانی است بهار و تابستان آن‌ها هم فراخواهد رسید؛ یعنی کسانی که گفتند صاحب اختیار ما و اختیاردار ما خداست و پای این حرف هم پایمردی کردند و ایستادند فرشتگان حق در آستانه مرگ بر آنان فرود خواهند آمد بهار آن‌ها آستانه مرگ و احتضار است، درست همان وقتی که برای بسیاری فصل پاییز و خزان است. ✌️استقامت با ابزار هجرت یکی از آن دو شرط پیروزی ایمان است اعتقادی از روی آگاهی است باوری است همراه با تعهد پذیری قبولی همراه با تلاش و حرکت این شرط اول شرط دوم صبر [است]. صبر یعنی چه؟ یعنی مقاومت، از میدان در نرفتن، کار را در لحظه حساس و خطرناک رها نکردن. هر جا شما در طول تاریخ نبوت‌ها می‌بينيد یک پیغمبری شکست خورده از طاغوت زمان، برای خاطر این بوده که پیروانش، اطرافیانش، ایمان کافی یا صبر کافی نداشتند.¹ مسئله هجرت مربوط می‌شود به مسئله ولایت با آن وسعتی که مسئله ولایت را ما اینجا مطرح کردیم² اگر پذیرفتیم که می‌باید انسان همه نیروهایش همه نشاطهای جسمی و فکری و روانی او با اراده ولی الهی و والی مِن قِبَلِ الله به کار بیفتد و خلاصه انسان باید با جمیع عناصر وجودش بنده خدا باشد، نه بنده طاغوت اگر این مطالب را ما قبول داریم و می‌پذیریم پس ناچار این را هم باید قبول کنیم که اگر یک جایی وجود ما و هستی ما و همه نیروها و نشاطهای ما تحت فرمان ولایت الهی نبود بلکه تحت فرمان ولایت طاغوتی و شیطانی بود. تعهد الهی ما این است که ما خودمان را از قیدوبند ولایت طاغوت رها کنیم نجات بدهیم آزاد کنیم و برویم تحت سایه پرمیمنت ولایت الله خارج شدن از آن ولایت ظالم و وارد شدن به آن ولایت عادل اسمش هجرت است. می بینید که مسئله هجرت یکی از مسائلی است که در دنباله ولایت مطرح است.³ در مکه بیچاره نمازش را به زور می‌خواند، اگر خیلی حدت میکرد در مسجد الحرام دو رکعت نماز می‌خواند، بعد هم مفصل کتک نوش جان می‌کرد دیگر نهایت مسلمانی این بود نه بیشتر از این بعد که هجرت کرد آمد به سرزمین آزاد به هوای آزاد به جامعه اسلامی به تحت ولایت الله و رسول الله، دید عجب جایی است اینجا، اینجا با آیه قرآن و تقوا و عبادت مرتبه افراد مشخص و معلوم می‌شود هر که بیشتر برای خدا جهاد بکند او عزیزتر است در این جامعه.⁴ 📚منابع: 1. طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن، جلسه ۲۰، ص۵۸۱ 2. همان جلسه ۲۸، ص ۷۹۳ 3. همان، جلسه ۲۸، ص ۷۹۴ 4. همان، جلسه ۲۸، ص ۸۱۶
🌙✨🌙✨🌙✨🌙✨ 📝🌱📝🌱📝🌱📝🌱 💚 سطر سطر زندگی با آیه‌ها *⃣ تبیین و حفظ ۳۰ فراز زندگی ساز قرآن کریم 🔴 فصل پنجم: معاد و مقصد 6⃣2⃣ سطر بیست و ششم ❗️حقیقتی گریز ناپذیر 📜 جزء ٣٦ 🟢 وَ جَاءَتْ سَكْرَةُ الْمَوْتِ بِالْحَقِّ ذَلِكَ مَا كُنتَ مِنْهُ تَحِيدُ (ق، آیه ۱۹) ⁉️کسی که در حال احتضار و مردن است را دیدی؟ ⁉️توان فرار از چنگال مرگ را دارد؟ ⁉️خودت چطور؟ میتوانی از مرگ فرار کنی؟ 🔺با توجه به دشوار بودن حفظ این آیه برای عموم مخاطبین آیه مشابه دیگری با همین موضوع در صفحه بعد برای حفظ انتخاب شده است. 🧐ترجمه تدبری👇 «كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ» همۀ افراد مرگ را می‌چشند و امکان فرار از مرگ را ندارند؛ «وَ نَبْلُوكُم بِالشَّرِّ وَ الْخَيْرِ فِتْنَةٌ» و [ در مسیر زندگی تا مرگ به بدی و خوبی، سختی و رفاه یا بدی از طرف شیاطین و خوبی از سوی عالم تکوین آزمایشتان می‌کنیم «وَ إِلَيْنَا تُرْجَعُونَ» و سپس برای حسابرسی میزان موفقیت در امتحان‌ها به سوی ما بازگردانده می‌شوید. 🌷گل فروش مرگ اندیش از چه نام برگ را کردی تو مرگ؟! گل‌ها توی گل فروشی‌ها چرا آن قدر خرم و شادابند؟ چون گل فروش همواره به یاد مرگ است مدام با خود می‌گويد: اگر به گل‌ها نرسم و رسیدگی نکنم پژمرده می‌شوند و می‌میرند. به همین خاطر آب پاک دمای لازم و نور کافی در اختیار آن‌ها قرار می‌دهد. یاد مرگ با آدمی همان می‌کند که گل فروش مرگ اندیش با گل‌ها، اگر از مرگ غافل نباشیم لقمه‌هامان را پاک می‌کنیم و لقمه‌ها تنها آنچه در سفره‌هاست نیست آنچه هم می‌شنویم لقمه، آنچه هم می‌بینیم لقمه، آنچه هم می‌اندیشیم لقمه است و این لقمه‌ها همه باید پاک باشد. آفات که گناهان باشند را باید از خود دور کنیم و به قرآن که نور است روی آوریم. راز اینکه قرآن کریم به تکرار از مرگ یاد می‌کند و به یاد مرگ توصیه می‌کند همین است؛ چون نشاط و طراوت آدمی در گرو همین یاد است؛ در این صورت است که مرگ ساز و برگ و سرمایه‌ای می‌شود برای آدمی همان مرگی که از آن گریز و گزیری نیست اگرچه آدمی همیشه از آن گریزان است. همان مرگی که وقتی می‌آید هوش از سر آدمی می‌پرد و می‌برد و از شدت وحشت تمام مشاعرش¹ را از کف می‌دهد. ✅ قطعیت مسئله مرگ و قیامت اگر ما جزء عقلای عالم محسوب شویم مسائل واقعی زندگی را هرگز شوخی نمی‌گیریم جدی می‌گیریم جدی‌تر از مسائل این زندگی مسئله مرگ، مسئلة قبر، مسئلة سؤال الهی، مسئله برزخ و مسئله قیامت است. این‌ها را باید شوخی نگیریم باید جدی بگیریم اين‌ها مسائل مهمی است.² ما نباید قیامت را فراموش کنیم قیامت واقعه عظیمی است. ما باید همیشه یاد قیامت را در ذهن خود داشته باشیم و از قیامت بترسیم.³ از یک جامعه جاهل متعصب دور از اخلاق گرفتار انواع و اقسام فساد پیغمبر بتواند یکی مثل عمار را بیرون بیاورد یکی مثل ابوذر درست کند این‌ها مگر کار آسانی است؟! پیغمبر چه کار کرد؟ این دنده سنگینی که توانست این موتور را به راه بیندازد چه بود؟ آیات مکی را نگاه کنید در درجه اول ذکر قیامت، ذکر عذاب الهی ترساندن از نقمت الهی برای کافران و دوران و کوران است. این‌ها بود که آن تکان اول را به مردم داد ما از این نکته نباید غفلت کنیم شفاعت به جای خود محفوظ، محبت به جای خود محفوظ، ولایت به جای خود محفوظ، اما خدای متعال هم رحمت دارد هم سخط دارد. سخط الهی را هم به یاد خودمان بیاوریم؛ اول به یاد خودمان بعد به یاد مردم این است که دل‌های ما را تکان می‌دهد این است که ما را از اعماق جهالت‌ها و ما دیگری‌ها و گرفتاری‌ها بیرون می‌کشد.⁴ این حالتی که برای همه پیش می‌آید و شاید خیلی‌ها این حالت احتضار و لحظات نزدیکی مرگ را در دیگران دیده‌اند، من و شما در آن لحظات از خودمان اختیاری نداریم؛ هیچ کس در آنجا به ما نزدیک‌تر از خدا نیست. «وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنكُمْ وَ لَكِن لَّا تُبْصِرُونَ»⁵ هیچ کس نمی‌تواند ما را در آن حالت از آن ورطه‌ای که در مقابل ماست نجات بدهد مگر عمل صالح و فضل الهی.⁶ 📚منابع: 1. جمع مشعر، حواس 2. بیانات رهبر معظم انقلاب ۱۳۸۳/۰۸/۲۰ 3. بیانات رهبر معظم انقلاب ۱۳۸۳/۰۸/۰۶ 4. بیانات رهبر معظم انقلاب ۱۳۹۱/۰۲/۲۳ 5. سوره واقعه، آیه ۸۵ 6. بیانات رهبر معظم انقلاب ۱۳۹۴/۰۴/۰۲
🌙✨🌙✨🌙✨🌙✨ 📝🌱📝🌱📝🌱📝🌱 💚 سطر سطر زندگی با آیه‌ها *⃣ تبیین و حفظ ۳۰ فراز زندگی ساز قرآن کریم 7⃣2⃣ سطر بیست و هفتم 🔸حقیقت زندگی دنیا و آخرت 📜جزء ۳۷ 🟢 اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ زِينَةٌ وَتَفَاخُرُ بَيْنَكُمْ وَ تَكَاثُرُ فِي الْأَمْوَالِ وَ الْأَوْلَادِ... (حدید، آیه ۲۰) ⁉️در دنیا مشغول چه کاری هستی؟ ⁉️بازی، سرگرمی، زینت، فخرفروشی به دیگران یا زیاد کردن مال و فرزند؟ 🧐ترجمه تدبری👇 [انفاق کنید و دنیایتان را در راه آخرتتان خرج کنید؛] «اعْلَمُوا أَنَّمَا الحَيَاةُ الدُّنْيَا» بدانید که زندگی دنیا بدون آخرت [با همه رقابت‌ها و حرص‌هایش] «لَعِبٌ» فقط چیزی شبیه بازی بچه‌هاست [و معلوم نیست به چه دردی می‌خورد] «وَ لَهُو» و کار بیهوده‌ایست «وَ زِينَةٌ» و فقط به درد زینت و زیبا کردن می‌خورد؛ [ولی واقعاً نیازی را برطرف نمی‌کند.] «وَ تَفَاخُرُ بَيْنَكُمْ» و فقط مسابقه فخر بین خودتان است؛ [ولی در حقیقت هیچ سودی ندارد.] «وَ تَكَاثُرُ فِي الْأَمْوَالِ وَ الْأَوْلَادِ» و مسابقه‌ای بی هدف در افزایش اموال و اولاد است. [انسان تا کودک است بازی می‌کند، نوجوانی را بی هدف می‌گذارند، در جوانی به فکر زینت و زیبایی گذران دنیاست و در میان سالی و پیری هم به فخرفروشی و مسابقه جمع کردن مال و اولاد مشغول می‌شود!] 🐍مار و پله🪜 دنیا بازی است مواظب باشیم بازی نخوریم. عین بازی ماروپله هم مار دارد و هم پله. ممکن است خیلی بالا رفت اما یک باره نیش خورد و فرو افتاد پس اگر بالاییم مغرور نباشیم و اگر هم پایین مأیوس نباشیم. ای بسا نردبانی پیش رویمان سبز شود، مثل استاد یا رفیق یا کتاب خوب. نومید هم مباش که رندان جرعه نوش ناگه به یک خروش به منزل رسیده‌اند قرآن روی بازی بودن دنیا تکیه دارد «اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا لَعِبٌ» البته دنيا دام‌های دیگری هم دارد «وَ لَهْوٌ» یعنی سرگرمی سرگرمی‌های روزمره و از تله‌های دیگر آن «وَ زِينَةٌ» مدام برابر آینه به خود پرداختن هر روز یک مد یک مدل و یک تیپ و از دیگر تله‌ها «وَ تَفَاخُرٌ بَيْنَكُمْ» فخر فروشی‌ها، «وَ تَكَاثُرُ فِي الْأَمْوَالِ» فزون طلبی‌ها حرص‌های بی حد و اندازه برای انباشتن ثروت «وَ الْأَوْلَادِ» بیشتر خواهی نوه‌ها و نتیجه‌ها. تمام دنیا در نگاه قرآن در همین پنج کلمه خلاصه می‌شود و هر کدام دامی و هربار گرفتار یکی! صد هزاران دام و دانه است ای خدا ما چو مرغان حريص بينوا دم به دم ما بسته دام نویم هر یکی گر باز و سیمرغی شویم 🔹تكامل زندگی پس از مرگ یکی از نقاط اصلی و اساسی در جهان بینی اسلامی، مسئله تداوم حیات بعد از مرگ است؛ یعنی زندگی با مردن تمام نمی‌شود. در اسلام و البته در همه ادیان الهی این معنا هم جزء اصول جهان بینی است و تأثیر دارد همان طور که گفتم، تمام این اصول جهان بینی در تنظیم روابط زندگی و در تنظیم پایه‌های حکومت اسلامی و اداره جامعه و اداره عالم مؤثر است. بعد از مرگ ما وارد مرحله جدیدی می‌شویم این طور نیست که انسان نابود شود؛ از جوی جستن و رفتن به یک مرحله دیگر است و بعد در آن مرحله مسئله حساب و کتاب و قیامت و این چیزهاست. مرحله بعدی زندگی ما از مرحله فعلی زندگی‌مان کامل‌تر است. امروز ما اسیر و محدود به چهار دیوار جسم هستیم. گرچه عقلمان پرواز می‌کند و بینش ما همه جا را سیر می‌کند و اراده ما بر بسیاری از چیزها فائق می‌آید اما محدودیت‌های جسمی برایمان هست؛ لکن در آن نشئه این محدودیت جسمی وجود ندارد و انسان به معنای بسیار وسیع‌تری بی‌نهایت می‌شود؛ اگرچه در دنیا هم یک بی نهایتهای مجازی در وجود بشر هست چون بی نهایت به معنای حقیقی فقط خدای متعال است یعنی انسان در نشئه بعد از مرگ و عمدتاً در قیامت و بهشت و دوزخ یک سعنشئه وجودی می‌کند. این چیزی است که ادیان نسبت به او اتفاق نظر دارند و در آن دو قسم زندگی هست یکی زندگی خوش و راحت و از همه جهت کامل و دیگری زندگی تلخ و سخت و در حد اعلای شکنجه و سختی است آن اولی اسمش بهشت است و آن دومی اسمش جهنم است.² 📚منابع: 1. بیانات رهبر معظم انقلاب ۱۳۷۹/۰۹/۱۲ 2. بیانات رهبر معظم انقلاب ۱۳۷۱/۰۲/۲۳
🌙✨🌙✨🌙✨🌙✨ 📝🌱📝🌱📝🌱📝🌱 💚 سطر سطر زندگی با آیه‌ها *⃣ تبیین و حفظ ۳۰ فراز زندگی ساز قرآن کریم 8⃣2⃣ سطر بیست و هشتم 🔸آمادگی و مراقبه برای مرگ 📜جزء ۲۸ 🟢 يَأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَلْتَنظُرْ نَفْسٌ مَّا قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ (حشر، آیه ۱۸) ⁉️آماده‌ای از زمان حرکت خبر داری؟ ⁉️سی سال دیگر یک سال دیگر ماه دیگر امروز یا شاید همین لحظه؟! 🧐ترجمه تدبری👇 «يَأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ اتَّقُوا اللهَ» اى مؤمنان، تقوای الهی داشته باشید [و رعایت وجود خدا را بکنید و به لوازم عملی این باورتان پایبند شوید.] «وَلْتَنظُرْ نَفْسٌ مَّا قَدَّمَتْ لِغَدٍ» [ یکی از مهم‌ترین لوازم این است که هر کسی خود را در برابر خدای متعال پاسخگو بداند. و هرکس باید نگاه کند چه چیزی را برای فردای دنیا و قیامتش آماده کرده و از پیش فرستاده است. «وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ» [و حتماً هوشیار باشید و تقوای الهی را رعایت کنید و در محاسبه اعمال امروزتان غفلت نکنید؛] «إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ» چون خداوند از هرکاری که می‌کنید، باخبر است [و این چنین نیست که شما گمان کنید که خدای متعال از برخی از اعمال و افکار شما بی خبر باشد!] 🔸میهمان خود اگر بار خار است خود کِشته‌ای، و گر پرنیان است خود رشته‌ای؛ بخواهیم یا نه بدانیم یا نه در این دنیا مهمانیم، مهمان خدا در آخرت هم البته مهمانیم اما مهمان خود امروز هرچه می‌کنیم از خوب یا بد توشه فردای ماست، خوب باشد پرنیان است و بافته ما، بد باشد خار است و کاشته ما «وَلْتَنظُرْ نَفْسٌ مَّا قَدَّمَتْ لِغَدٍ»¹ آدمی باید بیاندیشد که پیشاپیش چه برای فردای خود پیش می‌فرستد، «كُلُّ نَفْسُ بِمَا كَسَبَتْ رَهِينَةٌ» همه درگیر و گرفتار اعمال خودند. امروز عمل در مشت ماست فردا ما در مشت عملیم؛ البته اگر عمل ما کریمانه باشد با خدای کریم هم سنخ می‌شویم و غرق کرامت او خواهیم شد و اگر لئیمانه² باشد راه به دهی نمی‌بریم و تا خدا خدایی کند اسیر و محبوسیم «وَ اتَّقُوا الله» یعنی خدا را برای خود نگه دارید تا در نتیجه خدا هم شما را نگه دارد. همان خدایی که از جیک و پیک هرچیز و هرکس خبردار است «إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ» و چقدر این فراز آیه امید بخش است یعنی اگر کاری کردی که ندیدند یا نادیده گرفتند نگران نباش من دیدم و دانستم و همین آیا کافی نیست؟ 🔹اعتقاد به آخرت، تضمین کننده عمل صالح ما به قیامت و سؤال الهی و مؤاخذه الهی اعتقاد داریم ای فرزند آدم روزی هم از خاک برانگیخته و در مقابل پروردگار نگاه داشته خواهی شد و از تو سؤال خواهند کرد آن روز برای همه ما هست. همین من و شما با همین احساسات و با همین ظرفیت یک روز از خاک برانگیخته خواهیم شد. خدای متعال ما را در قیامت جمع خواهد کرد و از ما سؤال خواهد کرد برای آن روز جوابی آماده کن.³ اعتقاد در منطق اسلام باید منشأ عمل باشد؛ چون ما در محدوده اعتقادات اساسی اسلام اعتقادی که به عمل ارتباط نداشته باشد نداریم و توحید اعتقاد به وجود و وحدانیت خدا منشأ مجموعه‌ای از قالب‌های زندگی است و آخرت هم همین طور است زندگی برای کسی که اعتقاد دارد مرگ آخرین مرحله حیات اوست با هدف و با کیفیت و روحیه خاصی است و برای کسی که معتقد است مرگ پایان بخشی از زندگی است با هدف و جهت و روحیه دیگری است. فرق است بین اینکه انسان بداند در این زندگی هر حرکتی که از او سر می‌زند یا هر سخنی که می‌گوید یا هر تلاشی که می‌کند حتی هر عدم تلاشی ثبت می‌شود. این ثبت خواهد شد. اگر هم تلاش نکردید یعنی ایستادید، یعنی ایستادید تماشا کردید تا او بمیرد این هم ثبت می‌شود حتی بالاتر از این هر نیتی که شما بر دل می‌گذرانید ثبت می‌شود و لذا کسی که به این اعتقاد دارد یک جور زندگی می‌کند؛ آن کسی هم که معتقد است نه آقا هر کاری که خواستی بکن حداکثر اگر قانون و حکومتی هست مواظب باش مردم نفهمند این یک جور دیگری زندگی خواهد کرد و یقین به آخرت زندگی را در یک جهت خاصی حرکت خواهد داد.
🌙✨🌙✨🌙✨🌙✨ 📝🌱📝🌱📝🌱📝🌱 💚 سطر سطر زندگی با آیه‌ها *⃣ تبیین و حفظ ۳۰ فراز زندگی ساز قرآن کریم 9⃣2⃣ سطر بیست و نهم 😰خوف از آخرت 📜جزء ۳۹ 🟢 إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنكُمْ جَزَاءً وَ لَا شُكُورًا * إِنَّا نَخَافُ مِن رَّبِّنَا يَوْمًا عَبُوسًا قَمْطَرِيرًا * (انسان، آیه ۱۰-۹) ⁉️شجاع ترین انسان‌ها اگر از چیزی بترسند نشانه چیست؟ ⁉️چقدر شجاع هستی؟ 🧐ترجمه تدبری👇 [اهل‌ بیت‌ در انفاق غذا به مسکین یتیم و اسیر این گونه قصدشان را از این کار توضیح دادند که] «إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ» ما اهل بیت فقط برای خدا به شما غذا دادیم، «لَا نُرِيدُ مِنكُمْ جَزَاء» همچنین از شما هیچ پاداشی نمی‌خواهیم «وَ لَا شُكُورًا» و حتى هیچ تشکری هم از شما نمی‌خواهیم [این کار را بخاطر ترس از مقام پروردگار انجام دادیم.] «إِنَّا نَخَافُ مِن رَّبِّنَا يَوْمًا» ما اهل بيت از پروردگارمان به خاطر روزی می‌ترسیم که «عَبُوسًا قَمْطَرِيرًا» آن روز، روزی بسیار خشمگین و سخت است. [اهل بیت با آن مقام والای معنوی خود این چنین از آخرت می‌ترسند؛ زیرا آخرت بر هر کار انسان سایه انداخته است و نسبت انسان با پروردگارش را روشن می‌کند.] 🫐ترش و شیرین🍓 شیرینی زیاد زیان دارد، زدگی می‌آورد ترشی هم لازم است. خدای بعضی‌ها شبیه آب شکر فقط شیرین است با چنین خدایی هر خبط و خطایی و هر کاری می‌شود کرد‌. خدای قرآن اما اگر شیرین است ترش رویی هم دارد، اگرچه شیرینی آن افزون است خدای قرآن تو گویی شربت است، دلچسب و گوارا و پرخاصیت. سکنجبین را ندیدی؟! هم عسل دارد و هم سرکه البته عسلش بیشتر خداوند هم اگر رحمت دارد قهر و غضبی هم دارد ولی رحمتش بیشتر است پس جای بیم و نگرانی هم دارد. خائف و ترسان هم باید بود که مبادا با ما ترش رویی کند. قرآن کریم از خوف خداوند فراوان یاد می‌کند و از زبان کسانی که از باران پاک‌ترند می‌گوید: «إِنَّا نَخَافُ مِن رَّبِّنَا» ما سخت بيمناكيم از پروردگارمان «يَوْمًا عَبُوسًا قَمْطَرِيرًا» در آن روزی که دل‌ها درهم و گرفته است و روزی سخت و پرگزند است. تازه این خوف و بیم از زبان کسانی است که می‌گفتند اگر کاری کردیم «لِوَجْهِ اللهِ» بوده فقط به خاطر گل روی خدا کردیم و هیچ انتظار جبران هم نداریم کاسه‌ای ندادیم تا قدحی بگیریم و نه کیسه‌ای دوخته‌ایم و نه کاسه‌ایست زیر نیم کاسه. 😥ترس از روز حسابرسی کفار قریش به پیغمبر می‌گفتند قیامت و جهنمی که ما را از آن می‌ترسانی کجاست؟ قرآن می‌فرماید: ... «وَ الَّذِينَ ءَامَنُوا مُشْفِقُونَ مِنْهَا»¹ .... کسانی که ایمان دارند از قیامت بیمناکند. قیامت حقیقتاً این گونه است باید از قیامت ترسناک بود باید قیامت را از یاد نبرد؛ این ضامن حفظ ماست قیامت روز عرضه شدن بر خداست؛ «وَ عُرِضُوا عَلَى رَبِّكَ صَفًّا»² ...... انسان با حقیقت خود، با باطن قلب خود با ملکات راسخه نفس خود در مقابل خدای متعال آشکار می‌شود. این جا هم خدای متعال باطن ما را می‌بیند اما آن جا دیگر هیچ پرده پوشی‌ای وجود ندارد؛ خود ما هم می‌فهمیم و می‌بینیم؛ خود ما هم خود را محکوم می‌کنیم. روز جزا، روز پاسخگویی است؛ پاسخگویی به معنای واقعی کلمه پاسخگویی بدون امکان رفع و رجوع بی مورد؛ اصلاً نمی‌شود انسان عذر دروغین و بیخودی بیاورد انسان در مقابل خدای متعال است؛ او گریبان انسان را می‌گیرد قیامت، روز محاسبه بی اغماض است؛ همه ما محاسبه می‌شویم. قیامت روز بسته شدن زبان است زبان بازی‌هایی که این جا می‌توان کرد، آن جا دیگر نیست؛ «هَذَا يَوْمُ لَا يَنطِقُونَ * وَ لَا يُؤْذَنُ لَهُمْ فَيَعْتَذِرُونَ»³ . زبان بسته می‌شود؛ آنگاه باطن و ملکات و اعضا و جوارح انسان حرف می‌زنند اگر در دلمان حقد، حسد، بدبینی، بدخواهی، امراض گوناگون قلبی، کینه ورزی نسبت به صالحان و شوق و عشق نسبت به گناهان پنهان کرده باشیم آن جا همه آشکار می‌شود قیامت واقعه عجیبی است؛ «الْيَوْمَ تَخْتِمُ عَلَى أَفْوَاهِهِمْ وَ تُكَلِّمُنَا أَيْدِيهِمْ وَ تَشْهَدُ أَرْجُلُهُم بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ»⁴'⁵ او این گناهان ما خطاهای ما همان صورت‌های ناسوتی آن عذاب‌های آخرتند اگر اینجا ظلم می‌کنیم اگر غیبت می‌کنیم اگر بدگویی می‌کنیم اگر از حد خودمان تجاوز می‌کنیم اگر از تکلیف تجاوز می‌کنیم هر کدام از این‌ها یک صورت اخروی دارد که در عالم برزخ و در عالم قیامت به شکل‌های مخصوص خودش ظاهر می‌شود، تجسم پیدا می‌کند و این‌ها عذاب الهی است.⁶ 📚منابع: 1. سوره شوری، آیه ۱۸. 2. سوره کهف، آیه ۴۸ 3. سورة مرسلات. 4. سوره یس آیه ۶۵ 5. بیانات رهبر معظم انقلاب ۱۳۸۳/۰۸/۰۶ 6. بیانات رهبر معظم انقلاب ۱۳۹۲/۰۴/۳۰