eitaa logo
شهـــــ⚘ــــــیدانـہ
248 دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
969 ویدیو
28 فایل
⚪️🔹 ◎﷽◎ ⚪️🔹 🌸🍃‌ - از ڪجا گرفتـی ؟! + چے رو ؟! - رزق |شهـادت‌| ... + از سحـرهـا هنگـام تنهایےام با خـدا :) دوست شهیدت داره صدات میکنه🌹 با رمز عملیات 🌸یا زهرا🌸 وارد کانال بشید🙏 شهیدانه https://eitaa.com/shahidaneh_313
مشاهده در ایتا
دانلود
شهـــــ⚘ــــــیدانـہ
#قسمت24🍃🌸 شهید سلیمانی وآزاد سازی شهر محاصره شده...؟! یکـی از مطالبـی کـه رهبـری در نمـاز جمعـه ف
🌹 حاج قاسم یادت می آید ؟ حـاج احمـد گفـت: اجـازه بدهیـد حـاج قاسـم هـم حادثـه جالبـی را کـه ایـن روزها در مـورد جنـازه یـک شـهید بسـیجی در عـراق اتفـاق افتـاده را بـرای دوسـتان نقـل کنـد. حـاج قاسـم هـم نقـل مـی کنـد کـه چگونـه یـک بسـیجی شـهادت خـود را در جبهـه پیـش بینـی مـی کنـد و بـا اسـتفاده از کارت و پـاک یـک اسـیر عراقـی زمینـه دفـن جنـازه خـود را در کربـا فراهـم مـی کنـد و حـال سـال هـا پـس از مفقودیـت ، یـک خانـواده عراقـی آدرس قبـر او را در کربـا بـه حـاج قاسـم رسـانده انـد تـا بـه خانـواده اش خبـر دهـد... • نماز شب خواندن حاج قاسم بارهـا گفتـم طـی سـالها رفاقـت بـا حـاج قاسـم هیـچ وقـت ندیـدم نمـاز شـب شــهید ســلیمانی قطــع شــود. آنهــم نــه نمــاز شــبی عــادی، نمــاز شــبهای او همیشــه بــا نالــه و اشــک و انــدون بــه درگاه خــدا بــود. مــن بــا شــهید ســلیمانی رفـت و آمـد داشـتم حتـی بارهـا در منزلشـان خوابیـدم، اتـاق مهمانـان بـا اتـاق حـاج قاسـم فاصلـه داشـت امـا مـن بـا اشـکها و صـدای نالههـای او بـرای نمـاز بیــدار میشــدم... در کجــای دنیــا ســراغ داریــد یــک فرمانــده ارشــد نظامــی یــک عـارف حقیقـی باشـد او در مکاتبـات خـود بـه نیروهایـش بـا و صمیمیـت قلـم مـیزد... راوی: سردار حسین معروفی خاطرات شهید سلیمانی، از سردار شهید حاج احمد کاظمی احمــد عصــاره و خالصــه ای از شــخصیت امــام خمینــی در ابعــاد مختلــف بــود... هیــچ جلســه ای، هیــچ خلوتی،جلســه رسمی،جلســه دوســتانه، جلســه خانوادگــی، مســافرتی وجــود نداشــت كــه او یــاد باكــری و خــرازی و همــت و ایــن شــهدا را نكنـد. هیـچ نمـازی ندیـدم، كـه احمـد بخوانـد و در قنـوت یـا در پایـان نمـاز گریـه نكنـد وپیوسـته ایـن ذكـر: "یـا رب الشـهدا، یـا رب الحسـین، یـا رب المهـدی ورد زبـان احمـد بـود و بعـد گریـه مـی كـرد..."از دسـت دادن احمـد همـه را ناراحـت كـرد، امـا آن چیـزی كـه بچـه هـای جبهـه بـا احمـد دلخـوش بودنـد و بـا رفتـن او غمگیــن شــدند ایــن بــود كــه، احمــد تداعــی رفتارهــای جنــگ بــود، تداعــی خلـوص، صفـا، پاكـی، صداقـت بـود. وقـت سـخن بـا احمـد ناخـودآگاه آدم را بـه یـاد خـرازی مـی انداخـت، بـه یـاد همـت مـی انداخـت، حیـای احمـد آدم را بـه یـاد آن انسـان پـر از حیـای جنـگ مـی انداخـت... جلســهای بــود کــه احمــد کاظمــی، باقــر قالیبــاف، قاســم ســلیمانی و همــه رفقــا بودنــد. مــن دیــدم کــه شــهید کاظمــی گفــت گرســنهام چــرا غــذا نمیدهنــد، جلسـه هـم خیلـی مهـم بـود، وقتـی بـرای غـذا رفتیـم یـک سـفره رنگیـن انداختـه بودنـد و مشـخص بـود ارتـش سـنگ تمـام گذاشـته اسـت. ایـن موضـوع مربـوط بــه اوج جنــگ یعنــی بیــن ســالهای 65-64 اســت. مــن دیــدم احمــد کاظمــی کـه از فرماندهـان نیـروی زمینـی سـپاه بـود نشسـت و ظرفـی کشـید جلـو، چنـد تکــه نــان و پنیــر و ســبزی گذاشــت جلویــش و خــورد بعــد هــم چیــز دیگــری نخـورد. گفتـم ایـن همـه غـذا هسـت چـرا نمیخـوری، احمـد آقـا گفـت نـه مـا بــه ایــن ســفرهها عــادت میکنیــم بهتــر اســت از خودمــان مراقبــت کنیــم و از ایــن تشــریفات خالــی باشــیم. آن زمــان بچههــا خودشــان را حفــظ میکردنــد. ایــن طرفتــر آمــدم. آقــا رحیــم را دیــدم کــه ظرفــش تمیــز تمیــز اســت و هیــچ چیـز اسـتفاده نکـرده، گفـت دل درد داشـتم نـان خـوردم و سـیر شـدم. بعـدا از آقـا رحیـم پرسـیدم چـرا چیـزی نخـوردی گفـت یـاد بچههـای خودمـان در جنـگ کـه میافتــم شــرفم اجــازه نمیدهــد... ... تقدیم به شهدای گمݩــــــــامـ❤️