امام رضای ِ من!
بِجَوادٍ
بِجَوادٍ
بِجَواد
#جواد_الائمه
💠 #شهیدانه، مجموعه ای برای روایت شهادت
🆔 @shahidaneh_khoy
🖌به بهانه شهادت دانشمندان هسته ای،
🖌به بهانه ایثار و فداکاری مجاهدان سنگر علم و پیشرفت،
🖌و به بهانه گفتن یک جمله:
🌳"جای تان در اینجا خالی خالی خالیست"
💠#شهیدانه، مجموعه ای برای روایت شهادت
🆔@shahidaneh_khoy
10.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🟢 مسافری از گانورا
▫️به مناسبت میلاد با سعادت حضرت علی (ع) و روز #پدر :
اکران انیمیشن سینمایی #مسافری_از_گانورا
🕰 زمان: دوشنبه ۲۴ دی / بعد از نماز مغرب و عشا
🏢 مکان: گلزار مطهر شهدای شهرستان خوی
(باخانواده مشرف شوید)
🔴 #رسانه_باشیم
💠 #شهیدانه، مجموعه ای برای روایت شهادت
🆔 @shahidaneh_khoy
May 11
🔺️روضه حضرت اباعبدالله الحسین (ع)
کربلایـــــی هادی عدیـــلی،کربلایی امیررضا جبلی
هیئت هفتگی شهیدانه
۲۰ دی ۱۴۰۳
شهیدانه
💠 #شهیدانه، مجموعه ای برای روایت شهادت
🆔 @shahidaneh_khoy
9.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺️قرائت وصیت نامه #شهید
هیئت هفتگی شهیدانه
۲۰ دی ۱۴۰۳
شهیدانه
💠 #شهیدانه، مجموعه ای برای روایت شهادت
🆔 @shahidaneh_khoy
20.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺️حجتالاسلام کوه کمری
هیئت هفتگی شهیدانه
۲۰ دی ۱۴۰۳
شهیدانه
💠 #شهیدانه، مجموعه ای برای روایت شهادت
🆔 @shahidaneh_khoy
🟢 مسافری از گانورا
▫️به مناسبت میلاد با سعادت حضرت علی (ع) و روز #پدر :
اکران انیمیشن سینمایی #مسافری_از_گانورا
🕰 زمان: دوشنبه ۲۴ دی / بعد از نماز مغرب و عشا
🏢 مکان: گلزار مطهر شهدای شهرستان خوی
(شرکت برای عموم آزاد است)
🔴 #رسانه_باشیم
💠 #شهیدانه، مجموعه ای برای روایت شهادت
🆔 @shahidaneh_khoy
🌺💐علی ای همای رحمت ...💐🌺
روزی مردی خسته و گرسنه وارد مسجد پیامبر شد و اظهار گرسنگی کرد. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) کسی را به منزل خود فرستاد تا ببیند آیا امکان پذیرایی یک شب از او وجود دارد یا نه؟ فرد به خانه پیامبر رفت و خبر آورد که در خانه ایشان جز آب هیچ چیز برای پذیرایی وجود ندارد. پیامبر رو به اصحاب خود کرد و فرمود: کیست که امشب این پیرمرد را نزد خود مهمان کند؟ صدایی آشنا بلند شد که: ای رسول خدا! من امشب او را مهمان خود، می کنم. او امیر المؤمنین بود که مثل همیشه در کار نیک پیش گام شده بود.
پیرمرد به همراه امیر المؤمنین (علیه السلام) به راه افتاد و به خانه امام رفت. امام، پس از راهنمایی مهمان به اتاق، نزد همسرش فاطمه (علیهاالسلام) رفت و پرسید: آیا در خانه غذایی هست؟ فاطمه با شرمندگی گفت:
ای اباالحسن! وعده ای غذا به اندازه یک نفر وجود دارد ولی ما مهمان را بر خود و فرزندان مقدم می داریم. امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمود: پس بچه ها را بخوابان و غذا را بیاور. فاطمه (علیهاالسلام) فرزندان را خواباند. امام سفره گسترد و چراغ ها را خاموش کرد و غذا را جلوی مهمان گذاشت. ایشان در تاریکی دهان خود را تکان می داد و چنان وانمود می کرد که او نیز مشغول خوردن غذا است تا مهمان خجالت نکشد و هر چه می خواهد از غذا بخورد.
پیرمرد که بسیار گرسنه بود، در هنگام خوردن غذا، متوجه نشد که امام چیزی نمی خورد. او به خوردن ادامه داد تا غذای کاسه تمام شد.
سپس امام بستر خواب برای او گسترد و سفره را جمع کرد. پیرمرد به بستر رفت و خوابید. سحرگاه امام برای نماز برخاست و پیرمرد را بیدار کرد و به اتفاق، برای خواندن نماز صبح به مسجد رفتند.
وقتی به مسجد رسیدند، پیامبر با چشمانی اشکبار، در آستانه درب مسجد به انتظار آمدن امیر المؤمنین ایستاده بود. وقتی امام به مسجد رسید، پیامبر او را در آغوش کشید و فرمود: یا اباالحسن! دیشب عرشیان شگفت زده از رفتار و ایثار تو گشتند و این آیه بر من نازل شد:
«و یُؤثرون علی انفسهم و لو کان بهم خصاصة»؛ (حشر: ۹) «و هر چند در خودشان احتیاجی [مبرم] باشد، آن ها را بر خودشان مقدم می دارند.»
داستان پذیرایی امام علی علیه السلام از مهمان فقیر - حجت الاسلام دکتر رفیعی
🌺الَّلهُمَّ صلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و آلِ مُحَمَّد و عجِّل فَرَجَهُم🌺
💠#شهیدانه، مجموعه ای برای روایت شهادت
🆔@shahidaneh_khoy