#جمعههاییبهرنگکتاب📚
زندگینامۀ داستانی مدافع حرم
#شهیدمحمدرضادهقانامیری
نویسنده:فاطمهسلیمانیازندیاری
قسمتیازکتاب↯
میدانی،آرزوی دو چیز به دلم ماند .
هم دلم میخواست یك دل سیر کتکت میزدم
و هم دلم میخواست یك یادگاری از تو
داشته باشم . در جریان یادگاری ها که هستی .
همه را گذاشتند توی ویترین و درش را چند قفله
کردهاند . از تو فقط چند عکس دارم که آن هارا هم از مهدیه گرفتهام .
هر چه که از تو مانده را مامانفاطمه بلوکه کرده .
حتی کم مانده دور ویترین سیمخاردار بکشند .
البته حق هم دارند . من اگر بودم شاید دزدگیر
هم نصب میکردم . چه صحنۀ بامزهای میشود
که مثلا یك نفر مهمان خانۀ شما باشد و بخواهد
دور از چشم بقیه درِ ویترین را باز کند .
آن وقت آژیر دزدگیر رسوایش میکند .
من هم به قول خودت گوریل شدم وقتی که به
مهدیه گفتم درِ ویترین را باز کند و گفت درِ
ویترین چندقفلهست و کلیدش را هم احتمالا
یك نفر قورت داده ...
@shahidanehh