#گذری_بر_زندگی_شهدا
#شهید_محمودرضا_بیضائی
#قسمت_اول
پاییز سال 60 بود . سال های آغازین جنگ .
خانواده ی بیضائی با احمدرضای سه ساله شان در تبریز زندگی می کردند . آن ها منتظر تولد فرزند دومشان بودند .
در 18 آذر انتظارشان به پایان یافت و محمودرضا به دنیا آمد .
ورزش کار بود و به ورزش کاراته علاقه داشت و از 10 سالگی به این ورزش پرداخته بود .
در سال 72 همراه تیم استان آذربایجان شرقی در مسابقات چهارجانبه ی بین المللی در تبریز به مقام قهرمانی دست پیدا کرد .
فوتبال ، دیگر ورزش مورد علاقه ی او بود .
به دنبال تعقیب حرفه ای این ورزش بود که به خاطر پرداختن به درس از پیگیری آن منصرف شد .
#ادامه_دارد....
ادامه داستان حوالی ساعت 20
@shahidanehkhodaii
برگــــی از زندگــــی شهــــدا
#شهــــــید_محمد_حسین_محمد_خانی
#قسمت_اول
♦️ فرمانده تیپ هجومی سیدالشهدا(ع)
تولد:۹تیر۱۳۶۴
شهادت:۱۶ابان ۱۳۹۴
محل شهادت:حلب سوریه
مزار:بهشت زهرا (س)قطعه۵۳
♦️شهیدی ک حاج قاسم سلیمانی هر شب برای سلامتی اش صدقه کنار میگذاشت
♦️ اصالتا یزدی بود ولی متولد تهران. مثل همه دهه شصتی ها چیز زیادی از دفاع مقدس و حال و هوای جبهه ها به یاد نداشت
مطابق سالروز تولدش تنها ۴ساله بودک روح الله به خدا پیوست.
اما از همان کودکی سرباز امام بود و گوش به فرمان خلف صالحش.
و دقیقا هم ب همین خاطر بود ک وقتی شنید همه ی دغدغه ی رهبری حفظ حرمین شریفین است
و دلش از حمله ی تکفیری ها به درد امده ،زن و بچه ی ۹ماهه اش را به خدا سپرد و لباس رزم پوشید.
#ادامه_دارد...
ادامه داستان
حوالی ساعت 20
@shahidanehkhodaii
#مروری_بر_زندگی_شهدا
#شهید_محمودرضا_بیضائی
قسمت دوم
اوایل دهه ی هفتاد وقتی تازه به محل آمده بودیم....
پنج شنبه شبها یک دستگاه اتوبوس میآمد جلوی مسجد ، نمازگزارها را سوار میکرد میبرد مسجد جامع برای دعای کمیل .
راه دوری بود ؛ از این سر شهر تا آن سر شهر . من بیشتر وقتها «درس دارم» را بهانه میکردم و توفیق پیدا نمیکردم شرکت کنم ولی محمودرضا هر هفته میرفت.
یادم هست بار اولی که رفت و بعد از دعا به خانه برگشت ، گریه کرده بود . پرسیدم : چطور بود ؟!
💫گفت: حیف است آدم این دعا را بخواند بدون اینکه بداند دارد چه میگوید .
این حرفش از همان شب توی گوشم است و هیچ وقت یادم نرفته . هر وقت دعای کمیل میخوانم یا صدای خوانده شدنش به گوشم میخورد ، محمودرضا میآید جلوی چشمم .
راوی : برادر شهید
#ادامه_دارد....
@shahidanehkhodaii
برگـــی از زندگـــی شهـــدا
#شهید_محمد_حسین_محمد_خانی
#قسمت_دوم
پدرش رزمنده و ایثارگر دفاع مقدس بود از این رو از بچگی با فرهنگ ایثار و مقاومت به خوبی اشنا بود.
سال ۷۴عضو بسیج محله شد. علاقه زیادی به شهدا داشت و زندگی نامه شهدا رو حفظ بود.
از کودکی علاقه خاصی به اهل بیت وخصوصا امام حسین داشت. مرید خاص امام حسین بود.
به قول مادرش اصلا مدافع به دنیا امده بود. هیئت علمدار یزد رو راه اندازی کرد.
مداحی هیئت معمولا با او بود.
بچه درسخونی بود. دانشگاه ازاد یزد رشته مهندسی عمران پذیرفته شد.
عضو بسیج دانشگاه بود .علی رغم همه ی مخالفت ها توانست ۸ شهید گمنام را در دانشگاه دفن کند.
دوره ارشد راهم در رشته مدیدیت در تهران گذراند.
#ادامه_دارد...
@shahidanehkhodaii