تاقیامتسرِسربندتوبیبیجاندعواست
معنیاینسخنمرا #شهدا میفهمند!! :)
سلام ✋
#صبحتون شه🌹دایی
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
✳️ همان چای بسش بود!
🔻 قرار بود مقام معظم رهبری برای بازدید و دیدار تشریف بیاورند. پدر، چهار پنج روزی درگیر تدارکات دیدار بود. صبح میرفت و شب میآمد. من هم با بسیجیها رفته بودم برای کمک. ظهر که شد، رفتم همان قسمتی که پدر مشغول بود. برایم چای آوردند. میخواستم بروم که دفتردار پدر گفت: دارند ناهار میآورند، کجا میروی؟ پدر صدایش را شنید. گفت: بگذار برود. ناهار برای کارکنان است. فرجالله بسیجی است و همان چای بسش بود!
شهید #نورعلی_شوشتری
📚 از کتاب نورعلی | نیمنگاهی به زندگی و اوج بندگی سردار
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
22.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔖#منبرهای_کوتاه
#فضایل_و_کرامات_امام_رضا(ع)
🎥 حجت الاسلام والمسلمین «مسعود عالی»
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
5.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قصاص دفاع از زندگی است
باید بفهمند جان انسان گرانه
متعرض زندگی هیچکس حق نداری بشی
دلتون برای مجرم میسوزه؟
مقتول گناه نداشت؟
استاد رحیمپور ازغدی
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
🇮🇷🇮🇷 #وقتی مهتاب گم شد 🇮🇷🇮🇷
✒قسمت شانزدهم
فصل دوم
پایگاه راه خون (۵)
... از همه عجیب تر قیافه غلط انداز یک آدم کت و شلواری سفید و اتو کشیده بود که دور تر از بقیه با یک ساک در محوطه سپاه مریوان ایستاده بود. انگار به پیک نیک آمده است. سیمای ظاهری اش داد میزد که اهل رزم نیست.
بالاخره ناهیدی بعد از کلی وراندازی قد و قامتمان و چند سوال در گوشی از چند نفر، ما را تقسیم کرد. به من که رسید، پرسید: کلاس چندی پسر؟
گفتم: سوم راهنمایی
گفت: پیداست که ریاضی خوبی داری؟
سرم را به علامت مثبت تکان دادم. اما خودم میدانستم که ریاضیام افتضاحه.
گفت: تو را با خودم میبرم برای آموزش خمپاره و دیدهبانی.
نیروها که تقسیم شدن یک آن دلم گرفت. سعید پسر خالهام و یکی دو نفر دیگر به جای دیگری رفتند. من ماندم و آقای ناهیدی که مرا سوار تویوتای جنگی خودش کرد و به سمت خط حرکت کرد.
ناهیدی گرم رانندگی خودش بود و حرف نمیزد اما من یک دنیا سوال داشتم.
بالاخره سر صحبت را باز کردم و گفتم:
برادر ناهیدی! اسم جایی که میریم چیه؟
با خنده گفت: پایگاه راه خون!
از خندیدن او و این اسم عجیب و نامأنوس به این فکر افتادم که مرا دست انداخته و سر به سرم می گذارد.
گفتم: ما توی همدان پایگاه انتقال خون داریم. آنجایی که اداره است که مردم به آدمهای نیازمند خون اهدا میکند. این پایگاه هم یکی از آآنهاست؟
با جدیت گفت: شاید.
گفتم: جا قحط بود که مسئولان اداره خون این جاده را برای اهدای خون انتخاب کردهاند؟
این دفعه خندید و با لحن معنیداری گفت:
آری برادرم اینجا هم جایی برای اهدای خون است. اما نه از آن ادارههایی که شما میگویید.
این راه این جاده این مسیر، مسیر راه خون است .
وی دلیل اینکه این نام برای این جاده انتخاب شده است، گفت:
این مسیر با لودر و بلدوزر باز نشده. بلکه با خون باز شده است و به خط مقدمی میرسد که بچه ها آنجا را پایگاه راه خون را مینامند.
از شک و تردیدم شرمنده شدم.
او تعریف میکرد و من لذت می بردم. لذتی آکنده از حسرت و حسرتی سرشار از شرمندگی.
به نزدیکی خط که رسیدیم از حجم برفها کم شد و سرخی لالههای بهاری نگاهمان را به سمت خود کشید.
آنجا یک دکل مخابراتی بود که عراقی ها برای ساقط کردن آن مهمات زیادی مصرف می کردند اما دکله همچنان کشیده و بلند ایستاده بود.
یک تویوتا از خط مقدم آمد. پشت آن پیکر یک شهید بود که کاملاً سر نداشت با آن قد و قامت شاید هم سن من بود. راننده که دوستش بود با گریه میگفت علی جان شهادتت مبارک.
ماشین که به سمت عقب میرفت نگاه من همچنان به پیکر شهید خیره مانده بود.
وقتی پیدا کردم و اولین وصیت نامهام را نوشتم. خطم چندان خوب نبود و اصلا نمیدانستم چه باید بنویسم. فقط حس دیدن آن شهید مرا به نوشتن وصیت نامه وادار کرده بود.
وقت نماز مغرب و عشا شد. کنار دکل مخابراتی یک سنگر اجتماعی بزرگ بود که حکم مسجد داشت.
روحانی جوانی بین دو نماز از مناقب حضرت علی علیهالسلام گفت و از رسالت شیعه بودن.
بعد از نماز عشا گوشهای نشستم و این بار خطاب به خانوادهام نامهای نوشتم، با این مضمون:
با سلام خدمت پدر و مادر مهربان و عزیزتر از جانم! حال من خوب است...
... اما یک نگرانی دارم؛ از این پس نام من جمشید نیست. اسم من علی است. علی خوش لفظ. این را به همه فامیل و قوم و خویش و دوستانم بگویید.
اگر کسی مرا جمشید صدا بزند با او قهر خواهم کرد. به امید پیروزی رزمندگان اسلام در سراسر جبههها بر کفر جهانی
علی خوش لفظ
◀️ ادامه دارد ...
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
15.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نماهنگ امام زمانی «جان جهان» در حرم امام رضا علیه السلام
🎙 با نوای رسول صدوقی
📝 شاعر: محمد جواد الهی پور
🎹 آهنگسازی و تنظیم: رضا ثقفی
تهیه شده در موسسه آفرینش های هنری آستان قدس رضوی
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷