🌷〰🌷〰🇮🇷〰🌷
✨#السلام_علی_المهدی_عج ✨
امروز #شنبه برابر است با :
🗓 11 اردیبهشت 1400 ه.ش
🗓 18رمضان 1442ه.ق
🗓 1 مه2021
🌸 ذڪر روز 🌸
#یا_رب_العالمین
#ای_پروردگار_جهانیان
سلامتی #امام_زمان_عج
و
#عظمای ولایت امام خامنه ای حفظ الله
و
هدیه به روح #مطهر_شهداء #امام_شهدا
#اموات #صلوات
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
70.Maarij.19-23.mp3
2.37M
🌷〰🌷🇮🇷〰🌷〰🌷
🌺 #درسهایی_از_قرآن 🌺
🌸 تفسیر قطره ای🌸
💐 #قرآن_کریم 💐
استاد گرانقدر
حجت الاسلام و المسلمین
#حاج_محسن_قرائتی
🌸#سوره_معارج🌸
💐#آیـات 19-23💐
💐 #التماس_دعای_فرج 💐
🌿ثواب این تفسیر هدیه به ارواح طیبه #شهداءبویژه سردارحاج قاسم سلیمانی و همرزمانش#امام شهداء #اموات🌿
هر روز با تفسیر آیاتی از سوره های قرآن کریم
توسط استاد حجه الاسلام والمسلمین قرائتی در
👇👇👇👇👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
18صوت تحدیر جزء هجدهم.mp3
4.16M
#تندخوانی_جزء_هیجدهم_قرآن
استاد_معتز_آقایی
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
مینویسم تا یادم نرود:
تمام اقتدار میهنم را از پرواز شما دارم...
با شهدا بودن سخت نیست، باشهدا ماندن سخته
سلام✋
#عاقبتتون_شهدایی🌸
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
هدایت شده از رسانه اجتماعی مسجد و محله
سلام
طاعات قبول
مراسم احیاء شب ۱۹ ماه مبارک رمضان
سخنران دعای قرآن: حجةالاسلام محمدپور
مداح: حاج حسن اسداللهی
شروع مراسم: امشب ساعت ۲۳:۳۰
شهرک شهید زینالدین/مسجد حضرت زینب علیهاالسلام
التماس دعا
💠رهبر انقلاب روز یکشنبه با مردم سخن خواهند گفت
🔹 حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی (مدظله العالی) ساعت ۱۸ روز یکشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۰ به صورت زنده از طریق شبکه های رسانه ملی با مردم سخن خواهند گفت.
🔹 سخنرانی معظم له همزمان از شبکه یک سیما، شبکه خبر و رادیو سراسری پخش خواهد شد.
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
این خبر را برسانید به عشاق نجف
بوی سجاده ی خونین کسی می آید...
وصدای سخن فُزت و رب الکعبه
از گلوی شهِ خونین جگری می آید...
🏴 آجرک الله یا بقیة الله..🏴
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
🌷〰🌷〰🇮🇷〰🌷〰🌷
روز #کارگر بر ایثارگران خط مقدم #جنگ_اقتصادی مبارک باد .
#کارگران_بسیجی خستگی راخسته می کنند و در تمام عرصه ها پشتیبان #ولایت_فقیه و نظام #جمهوری_اسلامی خواهند ماند ..
شادی ارواح طیبه #شهدای_کارگر و سلامتی آنهایی که در عرصه #کار و #کارگری با #عشق مشغول فعالیت هستند .
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
#کتاب
#عصرهای_کریسکان #خاطرات_امیر_سعیدزاده #رزمنده_کرد_اسیر_در_چنگال
#ضد_انقلاب_کومله
#نویسنده_کیانوش_گلزار_راغب
#فصل_سوم
#قسمت هشتم
سری به بانه میزنم و در شهر میچرخم. در همین لحظه انفجار مهیبی در میدان اسلحهفروشی بانه، که توسط فرصتطلبان دایر شده، رخ میدهد و بانه را میلرزاند. با عجله به آنجا میروم و میبینم گونیهای انباشته از تی ان تی کنار میدان که برای فروش گذاشتهاند، منفجر شده و اجزای تکه پاره بدن افراد را روی شاخۀ درختان انداخته و خونشان بر زمین میچکد.
سپاه در صدد ورود به بانه است. تبلیغات منفی ضد انقلاب باعث ترس و وحشت عمومی مردم از سپاه میشود. قبل از ورود سپاه به بانه، هواپیماها میآیند و دیوار صوتی میشکنند. کومله و دموکرات همراه جمعی از مردم وحشتزده فرار میکنند و به روستاها و دامنه کوهها پناه میبرند. تعدادی که پای فرار ندارند و پیر و مریضاحوالاند در شهر میمانند. آنهایی که تبلیغات ضد انقلاب را قبول ندارند و طرفدار انقلاباند، قرص و محکم ایستاده و آماده استقبال از سپاه میشوند. خبر ورود پاسداران به شهر میپیچد. به قهوهخانۀ ابتدای شهر میروم و منتظر ورود نیروهای سپاه میمانم. ستون نظامی از طرف جاده سقز وارد بانه میشود و بیمارستان و پادگان را تصرف میکند. پاسداران وارد خیابانهای شهر میشوند و با آغوش باز طرفداران انقلاب مواجه میشوند. مردم شوقزده با آنها روبوسی کرده و چاقسلامتی میکنند. آنها که از دست ضد انقلاب به تنگ آمدهاند با نقل و شیرینی به طرف پاسداران میروند و خوشآمد میگویند.
خبر میرسد پدرم مجروح شده و در بیمارستان سردشت بستری است. بهسرعت خودم را به بیمارستان سردشت میرسانم و میبینم مصطفی بالای سر پدرم ایستاده است. دماغ و صورت پدر شکسته و بدنش آش و لاش شده است. همین که مرا می بینند. صورتم را میبوسد و میگوید: «شایع کرده بودن پاسدارا اومدن بانه و هر کس رو دیدن کشتن. گفتن شهر رو آتش زدن و همه جا رو نابود کردن. منم دلواپس شدم و سوار یه جیپ توپدار دموکرات شدم و به طرف بانه راه افتادم. وسط راه، راننده از ترس حملۀ پاسدارا هول کرد و جیپ چپ شد. لوله توپ خورد توی دماغم و بیهوش شدم.»
پدرم را دلداری میدهم و میگویم: «در بانه خبری نیس. اینا همش شایعهاس. پاسدارا اومدن و مردم با گل و شیرینی ازشون استقبال کردن. اونا مهربون و جوونمَردن.»
فرماندۀ ستون نظامی که بانه را فتح کرده بود، سروان صیاد شیرازی بود. مدتی بعد ستون نظامی به طرف سردشت حرکت میکند و تشویش و دلهره در دل مردم میپیچد. اما ستون نظامی صیاد شیرازی در روستای دارساوین زمینگیر شده و به محاصره ضد انقلاب میافتد. دارساوین روبهروی سردشت است و از دور قابل مشاهده است. هر شب به پشت بام میروم و انفجار تانکها و آتش گرفتن خودروهای نظامی را از دور میبینم که توسط گروههای ضد انقلاب به آتش کشیده میشوند. هیچ کس باور نمیکند این کاروان نظامی بتواند از کمین ضد انقلاب بگذرد و سالم به سردشت برسد. روز و شب درگیری است و صدای
خمپاره و انفجار به گوش میرسد. محاصره طولانی میشود و بیشتر نیروهای کاروان شهید شده و کسی به یاریشان نمیرود. ضد انقلاب جسورتر شده و سرود پیروزی سر میدهد. ستون نه راه پس دارد و نه راه پیش. در تنگه و صخرههای دارساوین گرفتار مانده است.
چند روز بعد انگار معجزهای رخ میدهد و کاروان از محاصره خارج شده و سرافرازانه به طرف سردشت حرکت میکند. خبر ورود کاروان به سردشت میپیچد و ضد انقلاب با غافلگیری امکاناتش را سراسیمه از شهر خارج میکند. مردم به دامنههای کوهستان و روستاهای اطراف پناه میبرند.
طرفداران انقلاب خبری را پخش میکنند و شایع میشود هلیکوپتری در راه سردشت است و قرار است لوازم و اقلام دارویی مورد نیاز بیمارستان را بیاورد. میگویند کسی به طرفش تیراندازی نکند. روز پانزدهم شهریور 1358 هلیکوپتری در آسمان سردشت ظاهر میشود و پرسنل بیمارستان پارچه سفیدرنگی را که آرم صلیب سرخ بر رویش نقش بسته در کف حیاط بیمارستان پهن میکنند و علامت میدهند تا آنجا بنشیند. اما بر خلاف انتظار، هلیکوپتر میچرخد و تغییر مسیر داده و بر وی قله گردهسور، محل دکل مخابراتی فرود میآید. به محض نشستن، دو دستگاه جیپ و تعدادی نیروی مسلح از آن خارج و بر بالای گردهسور مستقر میشوند. همین که حواس ضد انقلاب به بالای گردهسور متمرکز است، ستون زرهی نظامی از جاده بانه، سردشت وارد شهر شده و بیمارستان و پادگان را تصرف کرده و بر شهر مسلط میشود.
گروههای ضد انقلاب شوکه شده و فرار میکنند. مردم با نقل و شیرینی به استقبال پاسداران میروند و با شعار ورودشان را خوشآمد میگویند.....
⬅️ ادامه دارد ....
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
🌷〰🌷〰🇮🇷〰🌷〰🌷
#رمضان_در_نگاه_شهدا
❣شهید رضا صادقی یونسی❣
اولين بار كه به جبهه رفتم، نزديك شب قدر بود
شب قدر كه رسيد، به اتفاق چندين تن از همرزم هايم، به محل برگزاري مراسم احيا رفتم. از مجموع 350 نفر افراد گردان، فقط بيست نفر آمده بودند. تعجب كردم.
شب دوم هم همين طور بود. برايم سؤال شده بود كه چرا بچه ها براي احيا نيامدند، نكند خبر نداشته باشند.
از محل برگزاري احيا بيرون رفتم؛ پشت مقر ما صحرايي بود كه شيارها و تل زيادي داشت. به سمت صحرا حركت كردم، وقتي نزديك شيارها رسيدم، ديدم در بين هر شيار، رزمنده اي رو به قبله نشسته و قرآن را روي سرش گرفته و زمزمه مي كند. چون صداي مراسم احيا از بلند گو پخش مي شد، بچه ها صدا را مي شنيدند و در تنهايي و تاريكي حفره ها، با خداي خود راز و نياز مي كردند....
بعدها متوجه شدم آن بيست نفر هم كه براي مراسم عزاداري و احيا آمده بودند، مثل من تازه وارد بودند.
#نثار ارواح طیبه شهداء . امام شهداء و اموات صلوات
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷