•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
پیشانےبند بسته ،
پرچم دست گرفته بود و
بی سیم را هم روی کولش ،
خیلی با نمک شده بود ...
گفتم :
"خودت رو مثل علَم درست کردی؟
می دادی روی لباست را هم بنویسند...."
پشت لباسش را نشان داد نوشته بود:
« #جگرشیرنداریسفرعشقمرو »
گفتم :
"به هرحال ، اصرار نکن
بیسیم چی لازم دارم
ولی تو را نمی برم
چون هم سن ات کم است ،
هم برادرت شهید شده...!"
با ناراحتی دستش رو گذاشت روی کاپوت ماشین و گفت:
"باشه ، نمیام ...
ولی فردای قیامت شکایتت رو به فاطمة الزهرا « علیها السلام » می کنم ،
می تونی جواب بده...!"
گفتم : برو سوار شو...
دربحبوحه عملیات پرسیدم :
بی سیم چی کجاست ...؟
گفتند :
"نمی دانیم ، نیست"
به شوخی گفتم :
"نکنه گم شده ،
حالا باید کلی بگردیم تا پیدایش کنیم."
بعد عملیات نوبت جمع آوری شهدا شد...
یکی از شهدا ترکش سرش را برده بود...
وقتی برگرداندیمش
پشت لباسش نوشته بود :
« #جگرشیرنداریسفرعشقمرو »
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
⚘نثار ارواح طیبه شهداء . امام شهداء و اموات صلوات⚘
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
#خاطرات_جبهه
پیشانےبند بسته ،
پرچم دست گرفته بود و
بی سیم را هم روی کولش ،
خیلی با نمک شده بود ...
گفتم :
"خودت رو مثل علَم درست کردی؟
می دادی روی لباست را هم بنویسند...."
پشت لباسش را نشان داد نوشته بود:
« #جگرشیرنداریسفرعشقمرو »
گفتم :
"به هرحال ، اصرار نکن
بیسیم چی لازم دارم
ولی تو را نمی برم
چون هم سن ات کم است ،
هم برادرت شهید شده...!"
با ناراحتی دستش رو گذاشت روی کاپوت ماشین و گفت:
"باشه ، نمیام ...
ولی فردای قیامت شکایتت رو به فاطمة الزهرا « علیها السلام » می کنم ،
می تونی جواب بده...!"
گفتم : برو سوار شو...
دربحبوحه عملیات پرسیدم :
بی سیم چی کجاست ...؟
گفتند :
"نمی دانیم ، نیست"
به شوخی گفتم :
"نکنه گم شده ،
حالا باید کلی بگردیم تا پیدایش کنیم."
بعد عملیات نوبت جمع آوری شهدا شد...
یکی از شهدا ترکش سرش را برده بود...
وقتی برگرداندیمش
پشت لباسش نوشته بود :
« #جگرشیرنداریسفرعشقمرو »
#یاد_شهداء_و_اموات #صلوات
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷