eitaa logo
امام زادگان عشق
95 دنبال‌کننده
14.5هزار عکس
3.8هزار ویدیو
325 فایل
خانواده های معظم شهداء و ایثارگران محله مسجد حضرت زینب علیها سلام . ستاد یادواره امام زادگان عشق ارتباط با مدیر کانال @ya110s تاریخ تاسیس ۱۳۹۷/۱۰/۱۶
مشاهده در ایتا
دانلود
عبدالصالح به روایت مادر به خاطر کار پدر آقا صالح ما باید می رفتیم قم خیلی نگرانش بودم عبد الصالح از اول بچه ی پاک و حرف گوش کنی بود بعضی از خانوم های فامیل میگفتن: حاج خانوم شما چجوری با صالح برخورد میکنید که انقد پسر خوبیه؟! همیشه حسرت میخوردن به آروم بودن صالح من میگفتم : هیچ کاری نکردم شاید ذات بچه اینجوره بهش می گفتم حالا که میخوای دانشگاه بری من دلم نمیاد گفت : چرا؟!!! گفتم: نمیدونم تو تا الان پاک زندگی کردی و پاک بودی ما هم که میخوایم بریم قم ولی تو میخوای اینجا باشی و بری دانشگاه ( از محیط دانشگاه حرفی نزدم چون جوون بود و می ترسیدم بهش بر بخوره) به پدرش گفتم نگرانم خیلی دغدغه دارم از اینکه دانشگاه بره و ما بریم قم یه وقت دوست ناباب پیدا کنه و مسیرش عوض بشه من چیکار کنم؟؟!! حاج آقا گفت خب چیکار کنیم؟ گفتم نمیدونم بهش بگیم بیاد بره سپاه من سپاه و خیلی دوست داشتم بهش پیشنهاد دادم و گفتم نگرانتم هر چی باشه شاید دوست نابابی سر راهت بیاد من میترسم صالح هیچی نگفت گفت باشه خیلی راحت گفت باشه پدرش یه شب نشست و جریان کار سپاه رو براش گفت گفت هر ارگانی آدم بد و خوب داره فکر نکن تو سپاه همه ی آدما خوبن با این حال، من کار خودمو میکنم وظیفه مو انجام میدم و نون حلال میارم نگاه نمی کنم کی مرخصی میره ، از کارش میزنه ، ساعت میزنه یا نه فردا رفتی سپاه اینا رو دیدی تعجب نکنی!! صالح همه رو قبول کرد... ثبت نام کرد و رفت پذیرش ما اون موقع اومده بودیم سه روز بعد از بود که کردم صالح تو قبول بشه و خدمت کنه. بعد وقتی رسمی شد بطری یک نفره بخره و بیاد به عنوان بین ها پخش کنه موقعی که قبول شد من مشهد بودم زنگ زد و گفت قبول شدم و الان اومدم قم و دارم آب بین دسته هاپخش میکنم