eitaa logo
امام زادگان عشق
95 دنبال‌کننده
14.5هزار عکس
3.8هزار ویدیو
325 فایل
خانواده های معظم شهداء و ایثارگران محله مسجد حضرت زینب علیها سلام . ستاد یادواره امام زادگان عشق ارتباط با مدیر کانال @ya110s تاریخ تاسیس ۱۳۹۷/۱۰/۱۶
مشاهده در ایتا
دانلود
☘ سلام بر ابراهیم ☘ 💥 رسيدگي به مردم ✔️راوی : جمعي از دوستان شهيد 🔸«بندگان من هستند پس محبوبترين افراد نزد من کساني هستند که نسبت به آنها مهربانتر و در رفع آنها بيشتر کنند. » عجيب بود! جمعيت زيادي در ابتداي خيابان شهيد سعيدي جمع شده بودند. 🔸با رفتيم جلو، پرسيدم: چي شده!؟ گفت: اين پسر عقب مانده ذهني است، هر روز اينجاست. سطل آب کثيف را از جوي بر ميدارد و به آدمهاي خوش تيپ و قيافه ميپاشد! مردم کم کم متفرق ميشدند. مردي با کت و شلوار توسط پسرك خيس شده بود. مرد گفت: نميدانم با اين آدم عقب مانده چه کنم. آن آقا هم رفت. ما مانديم و آن پسر! ابراهيم به پسرک گفت: چرا مردم رو خيس ميکني؟ پسرك خنديد و گفت: خوشم مياد. ابراهيم کمي فکر کرد و گفت: کسي به تو ميگه آب بپاشي؟ پسرك گفت: اونها پنج ريال به من ميدن و ميگن به کي آب بپاشم. بعد هم طرف ديگر خيابان را نشان داد. سه جوان هرزه و بيکار ميخنديدند. ابراهيم ميخواست به سمت آنهابرود، اما ايستاد.کمي فکر کرد و بعد گفت: پسر، خونه شما کجاست؟ 🔸پسر راه خانه شان را نشان داد. ابراهيم گفت: اگه ديگه مردم رو نکني، من روزي ده ريال بهت ميدم، باشه؟ قبول کرد. وقتي جلوي خانه آنها رسيديم، ابراهيم با مادر آن پسرک صحبت کرد. به اين ترتيب مشکلي را از سر راه مردم بر طرف نمود. ٭٭٭ 🔸در تربيت بدني مشغول بوديم. بعد از گرفتن حقوق و پايان ساعت اداري، پرسيد: آوردي؟ گفتم: آره چطور!؟ گفت: اگه کاري نداري بيا با هم بريم فروشگاه. تقريباً همه حقوقش را خريد کرد. از برنج و گوشت، تا صابون و... همه چيز خريد. انگار ليستي براي خريد به او داد ه بودند! بعد با هم رفتيم سمت مجيديه، وارد کوچه شديم. ابراهيم درب خانه اي را زد. 🔸پيرزني که درستي نداشت دم در آمد. ابراهيم همه وسائل را تحويل داد. يك صليب گردن بود. خيلي تعجب کردم! در راه برگشت گفتم: داش ابرام اين خانم بود؟! گفت: آره چطور مگه!؟ آمدم كنار خيابان. موتور را نگه داشتم و با عصبانيت گفتم: بابا، اين همه مسلمون هست، تو رفتي سراغ مسيحيا! 🔸همينطور كه پشت سر من نشسته بود گفت: مسلمونها رو کسي هست کمک کنه. تازه، کميته امداد هم راه افتاده، کمکشون ميکنه. اما اين بنده هاي خدا کسي رو ندارند.با ين کار، هم مشکلاتشان کم ميشه، هم دلشان به امام و گرم ميشه. ٭٭٭ 🔸26 سال از ابراهيم گذشت. مطالب جمع آوري و آماده چاپ شد. يكي از نمازگزاران مرا صدا كرد و گفت: براي مراسم يادمان آقا ابراهيم هر كاري داشته باشيد ما در خدمتيم. با تعجب گفتم: شما شهيد رو ميشناختيد!؟ ايشون رو ديده بوديد!؟ گفت: نه، من تا پارسال كه مراسم يادواره برگزار شد چيزي از شهيد هادي نميدونستم. اما آقا ابرام حق بزرگي گردن من داره! 🔸براي رفتن عجله داشتم، اما نزديكتر آمدم. باتعجب پرسيدم: چه حقي!؟ گفت: در مراسم پارسال جاسوئيچي عكس آقا ابراهيم را توزيع كرديد. من هم گرفتم و به ماشينم بستم. چند روز قبل، با خانواده از مسافرت برميگشتيم. در راه جلوي يك مهمانپذير توقف كرديم. وقتي خواستيم سوار شويم باتعجب ديدم كه سوئيچ را داخل جا گذاشتم! درها قفل بود. به خانمم گفتم: يدكي رو داري؟ او هم گفت: نه،كيفم داخل ماشينه! 🔸خيلي شدم. هر كاري كردم در باز نشد. هوا خيلي سرد بود. با خودم گفتم شيشه بغل را بشكنم. اما هوا سرد بود و راه طولاني. يكدفعه چشمم به عكس آقا ابراهيم افتاد. انگار از روي جاسوئيچي به من نگاه ميكرد. من هم كمي نگاهش كردم و گفتم:آقا ابرام، من شنيدم تا زنده بودي مشكل مردم رو حل ميكردي. شهيد هم كه هميشه زنده است. بعد گفتم: خدايا به آبروي شهيد هادي مشكلم رو حل كن. 🔸تو همين حال يكدفعه دستم داخل جيب كُتم رفت. دسته كليد منزل را برداشتم! ناخواسته يكي از كليدها را داخل قفل دَر ماشين كردم. با يك تكان، قفل باز شد. با وارد ماشين شديم و از خدا تشكر كردم. بعد به عكس آقا ابراهيم خيره شدم وگفتم: ممنونم، انشاءالله جبران كنم. هنوز حركت نكرده بودم كه خانمم پرسيد: در ماشين با كدام كليد باز شد؟ 🔸با تعجب گفتم: راست ميگي، كدوم كليد بود!؟ پياده شدم و يكي يكي كليدها را امتحان كردم. چند بار هم امتحان كردم، اما هيچكدام از كليدها اصلاً وارد قفل نميشد!! همينطوركه ايستاده بودم نَفس عميقي كشيدم. گفتم: آقا ابرام ممنونم، تو بعد از شهادت هم دنبال حل مشكلات مردمي. 📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم 👉 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 آیه 65 سوره نساء 🌸 فَلَا و رَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فِيَما شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لَايَجِدُواْ فِى أَنْفُسِهِمْ حَرَجَاً مِّمَّا قَضَيْتَ و َيُسَلِّمُواْ تَسْلِيماً 🍀 ترجمه: نه چنین است؛ قسم به پرودگارت، كه ایمان نمى آورند مگر آنکه تو را در آنچه میان خود نزاع و اختلاف دارند داور قرار دهند؛ سپس از قضاوتی که کرده ای در دل خود هیچگونه احساس ناراحتى نداشته باشند و به طور کامل تسلیم باشند. 🌷 : ايمان نمى آورند 🌷 : تو را داور قرار دهند 🌷 : شجر در اصل درخت است ولی معنای دیگر آن نزاع و اختلاف و مشاجره است. از آنجایی که نزاع میان دو نفر مانند برگ و شاخه درخت مختلط است به نزاع مشاجره می گویند. 🌷 : نمی یابند، نداشته باشند 🌷 : ناراحتی 🌷 : قضاوت کرده ای 🌷 : به طور کامل تسلیم باشند. 🔴 : این آیه همانند سایر آیات سوره نساء در مدينه نازل شده است. زبیربن عوام که از مهاجران بود با یكى از انصار که از مسلمانان مدینه بود بر سر آبیارى نخلستان های خود که در کنار هم قرار داشتند اختلافی پیدا کردند و هر دو برای حل اختلاف خدمت صلی الله علیه و آله و سلم رسیدند ، پیامبر قضاوت كرد كه چون قسمت بالاى باغ، از زبیر است، اوّل او آبیارى كند. مرد انصارى که از مسلمانان مدینه بود از قضاوت عادلانه پیامبر ناراحت شد و گفت: چون زبیر، پسر عمه توست، به نفع او داورى كردى! رنگ پیامبر پرید و این آیه نازل شد و به مسلمانان هشدار داد. 🌸 در این آیه سوگند یاد می کند و به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم می فرماید: فلا و ربک لا یؤمنون : چنین نیست ، به پروردگارت که ایمان نمی آورند. یعنی قسم به پروردگارت به این سادگی نیست که هر کسی دارد و نشانه هایی دارد که در ادامه آیه به آن می پردازیم. حتى يحكموک فیما شجر بینهم: مگر آنکه تو را در آنچه میان خود نزاع و اختلاف دارند داور قرار دهند سپس می فرماید: ثم لا یجدوا فی أنفسهم حرجا مما قضيت و يسلموا تسليما: سپس از قضاوتی که کرده ای در دل خود هیچگونه احساس ناراحتی نداشته باشند و به طور کامل باشند. یعنی این داوری خواه به سود آنها باشد یا به زیان آنها باشند علاوه بر اینکه اعتراض نکنند نشوند. امام صادق علیه السلام فرمود: اگر كسانى اهل نماز و حج و زكات باشند، ولى نسبت به كارهاى پیامبر صلى الله علیه وآله سوءظن داشته باشند، در حقیقت نیستند. سپس این آیه را تلاوت فرمودند. 🔴 براساس این آیه از نشانه های اهل ایمان راستین سه مورد است: 1⃣ : در هنگام اختلافات سراغ پیامبر و اهل بیت علیهم السلام می روند. 2⃣ : وقتی مراجعه کردند و اگر نظر پیامبر اسلام و اهل بیت علیهم السلام خلاف نظر آنها بود باید بپذیرند. 3⃣ : مطابق آن قضاوت و داوری که پیامبر و اهل بیت علیهم السلام انجام دادند باید عمل کرد. 🌸 اما اگر کسی خلاف این سه مورد عمل کرد نشان می دهد که ایمانش واقعی نیست و ایمانی در ندارد. امروزه باید به قوانین اسلامی مراجعه کرد که همان سخن پیامبر و اهل بیت علیهم السلام و می باشد و مطابق آنها عمل کرد. 🔹 پيام های آیه 65 سوره نساء 🔹 ✅ به جاى طاغوت، داورى را نزد پیامبر می برند. ✅ نسبت به قضاوت پیامبر، سوءظن ندارند. ✅ فرمان پیامبر را با دلگرمى می پذیرند و تسلیم او هستند. ✅ ، علاوه بر تسلیم ظاهرى، به ابعاد روحى و تسلیم قلبى توجّه كامل دارد. ✅ وجوب تسلیم در برابر قضاوت پیامبر، نشان پیامبر است. 🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸