🌷〰🌷〰🇮🇷🌷〰🌷
#تواضع_و_فروتنی
#سردار_رشید_اسلام
#شهید_مصطفی_چمران
بچه ها تا فهمیدند #دکتر_چمران به مدینه الزهرا (س) می آید، برای خیر مقدم و محافظت از او رفتند و اتوبان را بستند! #دکتر تا از دور متوجه این موضوع شد، پیاده شد و از بچه ها پرسید برای چی راه را بسته اید؟ گفتند:"به احترام شما! " دکتر دو دستی بر سرش کوبید و گفت :"وای بر من ! به بچه ها بگویید :" وای بر ما اگر حلالمان نکنند!
دکتر با خودش می گفت : وای بر تو #مصطفی! باید بروی از تک تکشان حلالیت بطلبی! دکتر سرش را توی ماشین ها می کرد و می گفت: آقا مرا حلال کنید! بچههای مرا حلال کنید ! نفهمیدند ! اشتباه کردند! بچگی کردند!
برای همین رفتار هاست که #امام_خمینی ره در باره اش گفتند : #چمران در این دنیا شرف را بیمه کرد و در آن دنیا هم رحمت خدا را بیمه کرد.
#سالروز_شهادت
🌷〰🌷〰🇮🇷〰🌷〰🌷
روزتـان بےنظیـر
درها براے ڪسانـے
گشـوده می شوند
ڪه جـسارت در زدن
داشته باشند.
امروز با امیـد، با عشـق
با محبت، با تـلاش
در بزن
حتماً درها گشوده خواهند شد.
سلام ✋
#روزتان_شهدایی🌸
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌸〰🇮🇷〰🌸🍃
شاد باش عرض می کنیم میلاد خورشید هشتم، امام رضا علیهالسلام و حضور مقتدرانه ی ملت ایران در صحنه ی انتخابات را به تک تک شما سروران گرامی
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
✍وقتی به فرماندهی سپاهششم منصوب شد،
کلید فرماندهی را به رئیس ستادش داد،
نمیخواست پشت میز فرماندهی بنشیند!
میگفت هرکس میخواهد مرا ببیند
بیاید در جزیره مجنون ...
#سردار_هور
#علمدار_اطلاعات_و_عملیات
#شهید_سرلشکر_علی_هاشمی
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴شهید چمران از آن دسته شهدایی بود پیش از شهادت به زمان شهادتش آگاه بود و ساعاتی پیش از مرگ، وصیت نامه خود را نوشت؛
🔹در این فیلم برادرش مهدی چمران، وصیتنامه عجیب این شهید را میخواند .
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
رهبر انقلاب اسلامی:
♦️ #شهید_چمران خوش ذوق بود، هنرمند بود، عکاس درجه یک بود، دل باصفایی داشت، عرفان نظری نخوانده بود، اما دل، دلِ خداجو بود، اهل مناجات و اهل معنا بود.
چرا اول دبستان که بودیممعلم به حرف (چ)که رسید نگفت:
چ'مثل -چمران؟؟
تامابپرسیم!چمران دیگر کیست!؟
واوبگوید یک اسطوره
یک قهرمان
یک همه چیزتمام
یک..
یک...
مرد!!
ما با تعجب بگوییم مرد!!
مرد دیگر کیست!؟
قهرمان یعنی چه؟!
اسطوره کیست؟!
واو لبخند بزند و بگوید:قهرمان اویی که مغز فیزیک پلاسما بود
میتوانست ریش پرفسوری بگذارد کراوات بزند و پشت میز بنشیند و زندگی اش را بکند؛
هرچیز که می خواست به پیشش حاضر شود!!
وبهانه زیاد بیاورد!!
اینکه کسی در ایران به او بها نمیدهد!!
میتوانست کراوات بزند و درجای گرم و نرمش بنشیند و زندگی اش را بکند!
گه گاهی میهمان این برنامه و آن برنامه تلویزیونی شود و از اوضاع اسف بار ایران بگوید و انقلاب مردم را اشتباه بداند!!
میتوانست نوبل برنده شود و لبخند بزند به این چیزهای کوچکی که خیلی ها بزرگش کردند
و میتوانست یک نگاه به کشورش هم نیندازد و بگوید نخبه کشور باید بماند ،جنگ برود که چه؟!!
میتوانست سالی یک مقاله علمی جهانی بدهد و همه به به و چه چه کنند!!
اما مردها
قهرمان ها
اسطوره ها
اینچنین نیستند!
اومغز فیزیک پلاسما بود درست!اما قبلش یک انسان بود!؟
شنیده اید که خون خدا امام حسین (ع) یک روز گفت:اگر دین ندارید آزاده باشید؟
اوهم دین داشت و هم آزادگی"
براهمین بود که کراوات نزدوبجای کت و شلوار، لباس خاکی پوشید و کلاه جنگی به سر گذاشت و اسلحه بدست گرفت و بند پوتینهایش را همیشه محکم نگه میداشت .
برا همین بود که جای گرم و نرمش را رها کردومیهمان جاده های سرد کردستان شد!
قهرمان ها
اسطوره ها
اینچنینند!!!
عادت دارند لبخند نمکین خدا را بچشم ببینند و شیدا شوند!!
صدای گلوله ها بشود،موسیقی رقص سماءشان!!
مردها
اسطوره ها
قهرمان ها
عادت دارند فدای یک راه اصیل شوند!!
عادت دارند لطیف باشند انقدر که گرگ و میش صبح باشدوجاده های کردستان را طی کنند اما دستور ایست ماشین بدهندو به کنار جاده بروند و تنها برای لمس یک گلبرگ گل!!!
مردها
اسطوره ها
قهرمان ها کم از شاعران ندارند!!!
وبعد از گفتن این جمله ها مدادهایمان را تراش میکردیم و با زیبا ترین خطمان مینوشتیم
چ"مثل چمران
چ"مثل مرد
چ"مثل قهرمان
چ"مثل اسطوره
۳۱ خرداد، سالروز شهادت دکتر مصطفی چمران را گرامی میداریم.
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
#کتاب
#عصرهای_کریسکان #خاطرات_امیر_سعیدزاده #رزمنده_کرد_اسیر_در_چنگال
#ضد_انقلاب_کومله
#نویسنده_کیانوش_گلزار_راغب
#فصل_هجدهم
#قسمت ۵۴
یک روز عکس من و سعید را در کنار هم دید و گفت: «شما هر دوتان خوشگلین و به هم میاین. حیف عمرم تلف شد. تصمیم داشتم با سعید ازدواج کنم ولی روزگار نذاشت. نترس حالا قصد ازدواج باهاش ندارم ولی اگه برگرده نمیدونم با دلم چهکار کنم.»
خندهام گرفت و گفتم: «بیچاره شوهر من داره توی زندان زجر میکشه، تو در حسرت ازدواج با اونی. خدا کنه آزاد بشه و با تو هم ازدواج کنه اشکالی نداره.»
یکی از همسایهها گفت: «مواظب باش این منتظره سعید برگرده و باهاش ازدواج کنه!»
فهمیدم تلفن هم کار او بوده و میخواسته مرا از زندگیام متنفر کند تا به خانه پدرم بروم و خودش از بچههایم نگهداری کند. بعد از مدتی فهمیدم نازیخانم گزارش ما را به برادرش که عامل دموکرات بوده میرسانده و وقتی برادرش توسط سپاه دستگیر شد، نازی هم به خارج از کشور فرار کرد.
خاله غنچه تا شایعهای میرسید شال و کلاه میکرد و به ملاقات سعید میرفت و خبر راست را برایمان میفرستاد و خیالمان راحت می شد. بچهها حرفشنوی داشتند و رعایت حالم را میکردند و خوب درس میخواندند.
شش هفت ماه از اسارت سعید گذشته بود که دموکرات پیغام فرستاد باید همسر سعید به زندان دموکرات بیاید تا با او صحبت کنیم. اگر نیاید شوهرش را آزاد نمیکنیم. مصطفی هم بیتابی میکرد و بهانۀ پدرش را میگرفت. آماده شدیم و به ملاقات سعید رفتیم.
خرما و حلوا برایش بردم. یک مرغ هم سرخ کردم و با خودم بردم. تا مرز با ماشین رفتیم ولی در خاک عراق ماشین بد گیر میآمد. با تراکتور و اسب و قاطر رفتیم. در زمستان برف و باران و سرما آزاردهنده بود. حیوانات وحشی سر راهمان بودند و امنیت جانی نداشتیم. عبور از مرز چله سخت بود ولی ما مجوز داشتیم و راحت عبور کردیم. توی چادر عراقیها به جای چای، شیشههای مشروب چیده بودند و مصرف میکردند. عبور از کنار مردان مست و حرامچشم آزاردهنده بود. از صبح تا غروب توی راه بودیم. دایی عزیز و سعید پسرعموی پدر شوهرم همراهمان بود. اول رفتیم شهر قلعه دیزه عراق. شب در خانه یکی از اقوام ماندیم. قلعه دیزه در اثر جنگ نیمه ویران شده بود. دو تا اتاق
داشتند که ده دوازده نفر توی آن خوابیدیم. مچاله شدم و نتوانستم تا صبح چشم روی هم بگذارم. جنگزدههای عراقی تازه داشتند برمیگشتند به شهرشان و اوضاع مالی مناسبی نداشتند. همچنان بین صدام و کردها جنگ ادامه داشت و امنیت چندانی وجود نداشت. بمباران و خمپاره و خونریزی در مسیرمان اتفاق میافتاد. صبح رسیدیم کریسکان و گفتند ملاقات نمیدهیم. گفتم: «دموکرات ما رو خواسته. ما که با رضایت خودمان نیامدیم.»
همه وسایل را بازرسی کردند و زنهای دموکرات تمام بدنمان را گشتند. شال و روسریام را باز کردند و داخل موهای بافتهام را هم گشتند.
سید سلام و سید منصور قاضی آنجا بودند. گفتند: «شما چه دلخوشی از این شوهرت داری که پاش وایسادی؟ اون ضد ما بوده و باید اعدام بشه.»
ـ من پنج تا بچه از شوهرم دارم. چه دلخوشی بهتر از این داشته باشم؟
ـ آخه بچه و شوهر به چه دردت میخوره؟ اون به تو خیانت کرده و به کشورهای خارجی رفته. شب و روز با دخترای خارجی گذرانده. تو رو با پنج تا بچه قد و نیم قد ول کرده و رفته پی عشقش.
فهمیدم میخواهند تحریکم کنند مطلبی علیه سعید بگویم. گفتم: «ببخشید آقایان محترم، حرفتون تموم شد؟»
ـ دیگه بدتر از این چی میخوای خانم؟
ـ ببین آقای محترم، شما اول بگین به چه جرمی شوهر منو زندانی کردین؟
ـ به جرم ضد کرد بودن، همراهی با خمینی، به جرم سیاسی و نظامی.
اگه به جرم سیاسی و نظامی و مبارزاتی ایشون رو دستگیر کردین، چرا مسائل شخصی و خانوادگی رو به میان میکشین؟ این مسائلی که مطرح کردین به شخص من و ایشون مربوط میشه، به شما چه ربطی داره؟ هر کاری کرده به من مربوطه، با خانم سر کرده، خارج رفته، اینا چه ربطی به شما داره؟ اگه من اومدم و از شوهرم شکایت کردم و گفتم شوهرم به من خیانت کرده اونوقت شما دادگاهی و مجازاتش کنین.
رو به سید منصور کردم و گفتم: «الان زن شما میدونه شما اینجا چهکار میکنین؟ میدونه با کی ارتباط دارین؟ فقط خدا میدونه آدما چهکاره اَند و چهکار میکنن. پس لطفاً این مسائل را تموم کنین آقا.»
سید منصور گفت: «احسنت به شما خانم. شما واقعاً خانم محترمی هستین.»
⬅️ ادامه دارد. . . . .
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نقاره ها ز اوج مناره وزیده اند
مردم صدای آمدنت را شنیده اند
زیباتر از همیشه شده آستان تو
آقا! چقدر ریسه برایت کشیده اند.
غافل نشو شاید نظرے شد امشب
شاید ڪه مبارک سحرے شد امشب
شاید ڪه به خاطر امام هشتم...
از یوسف زهرا خبرے شد امشب
#ولادت_امام_رضا 💐
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🤲🏻
🌺 داستان شهیدی که آرزوی زیارت امام رضا علیه السلام را داشت
#انتشارات_حماسه_یاران
#خط_عاشقی
#خاطرات_شهدا
#شهید_حسن_تاجیک
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 #ببینید
🤔به نظرتون چه کسی لیاقت نشستن روی این صندلی رو داره؟
💌 بفرستید برای اونایی که لیاقت نشستن روی این صندلی رو دارند.
❤️ کانال رسمی حرم مطهر امام رضا(ع)
#السلام_علی_المهدی_عج
امروز #سه_شنبه برابر است با :
🗓 1 تیر 1400ه.ش
🗓 11 ذی القعده 1442ه.ق
🗓 21 ژوئن 2021 میلادی
🌸 ذڪر روز 🌸
#یا_ارحم_الراحمین
ای مهربانترین مهربانان
💠زیارت مختصر امام هشتم
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وَلِيَّ اللّٰهِ وَابْنَ وَلِيِّهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللّٰهِ وَابْنَ حُجَّتِهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا إِمامَ الْهُدىٰ وَالْعُرْوَةَ الْوُثْقىٰ وَرَحْمَةُ اللّٰهِ وَبَرَكاتُهُ، أَشْهَدُ أَنَّكَ مَضَيْتَ عَلَىٰ مَا مَضىٰ عَلَيْهِ آباؤُكَ الطَّاهِرُونَ صَلَواتُ اللّٰهِ عَلَيْهِمْ، لَمْ تُؤْثِرْ عَمىً عَلَىٰ هُدىً، وَلَمْ تَمِلْ مِنْ حَقٍّ إِلىٰ باطِلٍ، وَأَنَّكَ نَصَحْتَ لِلّٰهِ وَ لِرَسُولِهِ، وَأَدَّيْتَ الْأَمانَةَ، فَجَزاكَ اللّٰهُ عَنِ الْإِسْلامِ وَأَهْلِهِ خَيْرَ الْجَزَاءِ، أَتَيْتُكَ بِأَبِي وَأُمِّي زَائِراً عَارِفاً بِحَقِّكَ، مُوالِياً لِأَوْلِيائِكَ، مُعادِياً لِأَعْدائِكَ، فَاشْفَعْ لِي عِنْدَ رَبِّكَ.
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مَوْلايَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ وَرَحْمَةُ اللّٰهِ وَبَرَكاتُهُ، أَشْهَدُ أَنَّكَ الْإِمامُ الْهادِي وَالْوَلِيُّ الْمُرْشِدُ، أَبْرَأُ إِلَى اللّٰهِ مِنْ أَعْدائِكَ، وَأَتَقَرَّبُ إِلَى اللّٰهِ بِوِلايَتِكَ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْكَ وَرَحْمَةُ اللّٰهِ وَبَرَكاتُهُ.
#امام_رضا_عليه_السلام
ما #حجّتهاى خداييم در ميان خلايق و #جانشينان او در ميان بندگانش و معتمدان او در اسرارش. ما كلمه #تقوا هستيم و #دستاويز_استوار.
📙 کمال الدین،جلد 6، صفحه 202
🌺 فرخنده #میلاد با سعادت
💐 هشتمین اختر تابناک ولایت و امامت
🌸 حضرت #علی_بن_موسی_الرضا علیه السلام
🍀 مبارک باد