#خداحافظ_سالار
روایتی از زندگی ۴۰ساله همسر گرامی سرلشکر شهید حاج حسین همدانی
#قسمت : هفتاد و پنجم
حاج آقا صبورانه از او تشکر کرد و پیر
مرد رفت. حاج آقا گفت: «من و امثال
من
باید بمیریم
که شماها...»
و پیتها را از سرپله ها بالا آورد
فردا برگشت با یک تانکر بزرگ نفت که دویست لیتر ظرفیت داشت دو تا کارگرتانکر را گوشه حیاط گذاشتند.گفتم حاج آقا نه من راضی ام و نه
حسین آقا.»
گفت:نگران نباش برای همه همسایه ها تانکر سفارش دادم آرام
شدم و دعایش کردم.
زمستان نفس های آخرش را
میکشید که حسین آمد. دم نزدم و از
کمبودها و سختی زندگی گلایه
نکردم
گفت: «پروانه جان ساکت رو ببندبچه ها رو حاضر کن بریم یه خونه
دیگه
گفتم : از دربه دری و خونه به دوشی
خسته شدم همین امسال اومدیم
توی این خونه کجا بریم؟
گفت «خونه ای که به جای چند ماه یه بار حداقل هفته ای یه بار به شما سرمیزنم خونه ای نزدیک جبههٔ
سرپل ذهاب.»
دید که رفتم توی فکر پرسید
«هستی؟!»
محکم :گفتم آره تا هرجا که بخوای
با تو میام.»
👇👇👇
دستش را به شانه ام زد و گفت:«پروانه سالار حسین یعنی همین ساک را بستم با کلی لباس پشمی و
،زمستانی حسین :خندید اینجا
زمستونه و سرپلذهاب بهار خبری از برف و یخ .نیست. هوا اون قدر لطیفه که فکر میکنی آخر اردیبهشته و توی باغهای فخرآباد، قدم میزنی.»
اسم قدم را که آورد یاد همسایه توی کوچه مان قدم خیر خانم افتادم
همسر یکی از فرمانده گردانها به اسم ستار .ابراهیمی از او هم چند روز پیش شنیده بودم که همسرش بهش گفته که میخواهد او را به سرپل ذهاب .ببرد از این موضوع به حسین چیزی نگفتم و پرسیدم
«فقط ما میریم.»
گفت: «فعلاً ،بله من باید از خودم و
خونواده ام شروع کنم تا از بقیه هم
بخوام خونواده هاشون رو به منطقهٔ
جنگی بیارن
خندیدم و خنده ام کش آمد پس
چندان هم باغ و بستان نیست. منطقه جنگی ،یعنی توپ و تانک و
بمباران
پرسید: «پس نیستی
،گفتم «ساکمو بستم فقط پوتین
نپوشیدم.
اگر این گفت وگوها هم نبود، حسین واقف به فکر درونی من بود و میدانست که حاضر هستم هرجا
برود با او باشم حتی خط مقدم سوار تویوتای جنگی فرمانده تیپ
شدیم راننده نداشت خودش پشت
فرمان نشست و هب و مهدی چپ و راست من نشستند.
صبح راه افتادیم و نزدیک غروب از
تنگه ای که به طرف سرپل ذهاب
سرازیر میشد رد شدیم. طبیعت همان بهشتی بود که حسین توصیفش کرده بود سبزه ها تا زانو بالا آمده بودند و باد آنها را روی هم میخواباند نه از سرما خبری بود و نه از برف و یخ ساعتی پیش نم بارانی روی دشت نشسته بود و به فرش سبز طبیعت طراوت بهارانه داده
بود. حسین شیشه تویوتا را پایین کشید و گفت بو بکشید و هوا را از راه بینی تا ته ریه اش فرستاد.من محوطبیعت بودم پرسیدم اینجا جبهه
بوده؟»
گفت: «وقتی عراقیها تا سرپل ذهاب اومدن اینجا عقبه جبهه بود.»
گفتم : «الآن جبهه کجاست؟»
گفت یه کم جلوتر میرسیم
سرپل ذهاب .
سمت راست شهر مرزی
عراقه اونجا یه گوشه از جبهه س اما جبهه اصلی و فعال اون طرف قصر شیرینه که عراقیا بعد از اون که تموم شهر رو با خاک یکی کردن به
عقب رفتن و خط جلوی شهر بسته
شده.
دقایقی بعد وارد شهر سرپل ذهاب
شدیم کم و بیش مردم به شهر
بازگشته بودند اما ویرانی از سر و
روی شهر میریخت
.خانه ها یک طبقه و در و دیوارشان
همه سوراخ بودند و متربه متر آسفالت،خیابانها خراش خمپاره و برچسبی از
توپ نشسته بود.حسین
آهسته از چاله ها رد شد و هرازگاهی نیم نگاهی به خانه ای میکرد و جایی را نشان میداد که در آغاز هجوم عراقی،ها محل استقرار بچه های سپاه همدان بوده و با حسرت از شهدایی میگفت که توی این خانه های خالی از سکنه
شب زنده داری میکردند. از شهیدان،بهمنی ،فریدی حاج بابایی و
مظاهری
از شهر به جاده ای که به پادگان ابوذر میرفت چرخیدیم خودروهای نظامی ارتش و سپاه از سمت مخالف ما می آمدند و به سمت قصرشیرین میرفتند.
از دورساختمانهای
یک شکل و پنج طبقه نمایان شدند وارد پادگان که شدیم ازبلندگوهای پادگان صدای اذان مغرب آمد. حسین از دژبانی رد شد و گفت: «تو جبهه هیچ کاری مقدم بر نماز اوّل وقت نیست و ما را به مسجدی برد که روی دیوار آن عکس بزرگ مسجد الاقصی نقاشی شده بود با این جمله از امام که «راه قدس از
کربلا میگذرد . »
توی مسجد قدس پادگان ابوذر سرپل ذهاب در قسمت خانمها سه چهار خانواده بیشتر نبودند اما وقتی نماز تمام ، شد صدها رزمنده با لباسهای ،بسیجی سپاهی و ارتشی از مسجد بیرون رفتند.
⬅️ ادامه دارد.....
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
هدایت شده از سالن مطالعه
KayhanNews759797104121505748153460.pdf
13.27M
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄
امروز یکشنبه
۲۰ آذر ۱۴۰۱
۱۶ جمادیالاول ۱۴۴۴
۱۱ دسامبر ۲۰۲۲
تمام صفحات #روزنامه_کیهان
پیدیاف روزنامههای آرمان، ایران و وطن امروز در "سالن مطالعه"
🔸🌺🔸--------------
🖋"سالن مطالعه" با کلی رمان، داستان، مقاله و ... مفید و خواندنی
@salonemotalee
هدایت شده از
امام زادگان عشق
17.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰روز یـکشنبـــه روز زیارتی
🌸حضرت علـــــے علیه السلام
🌸حضـرت زهــرا سلام الله علیها
#التماس_دعا 🤲
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
بسم الله الرحمن الرحيم
🌹 #تفسیر_یک_دقیقه_ای_قرآن_جلسه_368
🌹 آیه 74 سوره آل عمران
🌸 يَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ يَشَآءُ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ
🍀 ترجمه: (خداوند) هر كه را بخواهد به رحمت خودش اختصاص دهد و خداوند صاحب فضل بزرگ است.
🌷 #یختص: اختصاص دهد
🌷 #برحمته: به رحمت خودش
🌷 #یشآء: بخواهد
🌷 #ذو_الفضل: صاحب فضل
🌷 #العظيم: بزرگ
🌸 این آیه، تصوّر غلط یهود را كه خداوند هیچ قومى را مانند یهود مورد لطف خویش قرار نمى دهد، نفى كرده و #خداوند بهتر مى داند چه كسى را عهده دار رسالت خویش بگرداند. او در میان بندگانش لایق ترین فرد را انتخاب نموده و مورد لطف خاص خویش قرار مى دهد. خداوند، هم لطفش توسعه دارد و هم حكمتش انتخابگر است. بنابراین اگر فضل و موهبت الهی شامل بعضی می شود نه بعضی دیگر به خاطر محدود بودن آن نیست بلکه به خاطر شایستگی هاست.
🌸 آیات قبلی که از آیات اعجاز آمیز #قرآن بوده و اسرار و توطئه های یهود و دشمنان اسلام را آشکار نمود، امروز هم به مسلمانان در برابر این جریان هشدار می دهد، زیرا در عصر ما نیز وسایل تبلیغاتی #دشمن که از مجهزترین وسایل تبلیغاتی جهان است در این جهت به کار گرفته شده که عقاید اسلامی را در افکار مسلمین مخصوصا نسل جوان ویران سازند آنها در این راه از هر وسیله و هر کسی در لباس های دانشمند، خاورشناس، سیاستمدار، روزنامه نگار و حتی هنرمندان و... استفاده می کنند و هدف آنها ویرانی افکار مسلمانان و بی علاقه ساختن جوانان نسبت به مفاخر دینشان است.
🔹 پیام های آیه74سوره آل عمران🔹
✅ #خداوند بهتر می داند که رحمت خودش را به چه کسی اختصاص دهد.
✅ #فضل و رحمت الهی شامل افراد شایسته می شود.
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
هیچ زمان!
آدم هایی که شما را به خدا
نزدیک می کنند، رها نکنید
بودن انها یعنی خدا هنوز
حواسش بهت هست ...
صبحتون شهدایی
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷