مادرشان نقل میکنند :
دانشجویِ دانشگاه شهید بهشتی ِ
تهران بود ؛ به زبان عربی و انگلیسی
تسلط داشت .
از او میپرسیدم :
سید محمد ! تو که داری درس
میخونی میخوای چه کاره بشی ؟
میگفت : پاسدار . .
گفتم : آخه تو که الان هم پاسدار
هستی !
جواب داد : مامان ! جمهوری اسلامی
پاسدار بیسواد نمیخواد ؛ به پاسدار
باسواد احتیاج داره !
#شهید_سید_محمد_اسحاقی
#اللهم_الرزقنا_شهادت_فی_سبیلک
#شهیدانه
#زندگی_به_سبک_شهدا
🖤❤️🌱
ألـلَّـھُـمَــ ؏َـجِّـلْ لِوَلـیِـڪْ ألْـفَـرَج
♥️⃟؎•°🫧🦋
#زندگی_به_سبک_شهدا
✍يكى از دوستان شهيد رجائى چنين مى گويد: روزى حدود ظهر نزد شهيد بزرگوار رجائى بودم صداى اذان شنيده شد، در حالى كه ايشان از جايش حركت كرده، مى خواستند خود را براى اقامه نماز آماده كنند، يكى از خدمتگزاران وارد اتاق شد و گفت: غذا آماده است سرد مى شود، اگر اجازه مى فرماييد بياورم.
شهيد رجائى فرمود: "خير بعد از نماز"
وقتى كه خدمتگزار از اتاق خارج شد، ايشان با چهره اى متبّسم و دلى آرام خطاب به من فرمود: "عهد كرده ام هيچ وقت قبل از نماز نهار نخورم اگر زمانى ناهار را قبل از نماز بخورم، يك روز روزه مى گيرم."
شهدای مدافع امنیت و حرم
_
#زندگی_به_سبک_شهدا
🔻سجاد از اول در بحث انقلاب خيلي صادق بود و علاقه زيادی به اهل بيت علیهمالسلام داشت و در اين مورد مطالعات فراواني هم داشت.
خيلی دلرحم بود و هميشه دوست داشت به هر نحوي شده به فقرا كمک كند.
هميشه لبخند به چهره داشت و هركس او را ميديد فكر میکرد سجاد خودش اصلاً مشكلي ندارد و هميشه مشكلات ديگران را بر كار خودش ترجيح ميداد.
ديگر اينكه روحيه ايثارگري خوب و عجيبي داشت كه او را به سعادت شهادت رساند.✨
▪️نقل از عموی شهید مدافع حرم #سجاد_باوی
#زندگی_به_سبک_شهدا🕊
یکی از دوستان میگفت:
در صحن جامع رضوی دیدم؛
حاجی تشت قرمز دستشان است
و دارد می رود،
کنجکاو شدم و دنبالش رفتم؛
دیدم رسید به پیرمردی
و پای او را در تشت گذاشت
و ماساژ می داد؛
رفتم نزدیک و گفتم:
حاجی این چه کاری است؟
گفتند "ایشان پدرم هستند"
#زندگی_به_سبک_شهدا ✨
یکی از دوستان میگفت:
در صحن جامع رضوی دیدم حاجی تشت قرمز دستشان است و دارد می رود،
کنجکاو شدم و دنبالش رفتم؛
دیدم رسید به پیرمردی و پای او را در تشت گذاشت و ماساژ می داد؛
رفتم نزدیک و گفتم حاجی این چه کاری است؟
گفتند "ایشان پدرم هستند"
حاج قاسم اینطوری حاج قاسم شد.
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی🕊
#زندگی_به_سبک_شهدا
💖 زندگی با ایشان ، #زندگی راحتی نبود !
#سخت بود ، ولی به سختی اش می ارزید !
علی خیلی وقت نمی کرد که در خانه کنار من و بچه هایش باشد ، ولی همان وقت کمی هم که پیش ما بود ، وجودش به ما #آرامش می داد !
#مهربانی اش ، #ایمان اش و #قدرشناسی اش !
💖 یک روز #جمعه صبح دیدم پایین شلوارش را تا کرده زده بالا ، آستین هایش را هم !
پرسیدم :
حاج آقا!
چرا این طوری کرده ای ؟
رفت طرف #آشپزخانه .
گفت :
💞 به خاطر #خدا و برای #کمک به شما !
رفت توی آشپزخانه و #وضو گرفت و بعد هم شروع کرد به جمع و جور کردن !
رفتم که نگذارم ، در را رویم بست و گفت :
#خانم !
بروید بیرون !
#مزاحم نشوید !
پشت در #التماس می کردم :
حاج آقا !
شما رو به خدا بیا بیرون !
من #نارحت می شوم !
#خجالت می کشم !
شما را به خدا بیا بیرون !
💖 می گفت : چیزی نیست .
الان تمام می شود ، می آیم بیرون !
آشپزخانه را مرتب کرد ،
ظرف ها را چید سرجایشان ،
روی اجاق گاز را مرتب کرد ،
بعد شلنگ انداخت و کف آشپزخانه را شست !
آشپزخانه مثل دسته ی #گل شده بود .
🌷 شهید صیاد شیرازی 🌷
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
••|🌿🕊|••
#زندگی_به_سبک_شهدا
💠حمید به این چیزها خیلی حساس بود.
به من میگفت« فاطمه ! این چیه که زنها میپوشند ؟ »
میگفتم « مقنعه را میگویی ؟ »
میگفت : « نمیدانم اسمش چیه .
فقط میدانم هر چی که هست برای تو که بچه بغل میگیری وروسری و چادر سرت میکنی بهتر از روسریست .
دوست دارم یکی از همینها بخری سرت کنی راحتتر باشی .»
گفتم « من راحت باشم یا تو خیالت راحت باشد ؟
خندید گفت « هر دوش »
از همان روز من مقنعه پوشیدم و دیگر هرگز از خودم جداش نکردم ،
تا یادش باشم ، تا یادم نرود او کی بوده ، کجا رفته ، چطور رفته ، به کجا رسیده .
🌹 #شهیدحمیدباکری
#حجاب_وصیت_شهدا🕊
💚•••|↫ #شهـღـیدانهـ
💚•••|↫ #لبيڪیامہدےعج
🕊⃟🇮🇷
#یڪروایتعاشقانہ 🍁
عباس گفـت: اگه بخواهیـم زندگی موفقی داشته باشیـم
باید سبـک زندگی حضـرت علی (ع) و حضـرت زهرا(س) رو سرلوحه زندگـیمون قرار بدیم
باید یه زندگی سـاده و دور از تجمـلات داشته با عشـق باید اساس زندگیمون باشه .
میگفـت: زن و شوهـر باید یار و همـدم هم باشند تا به کمـال برسند
به ادامـه تحصیل تاکـید میکرد و میگفـت: میشود در کنـار زندگی ، تحصیل را هم ادامه داد .
خودش را برایم اینگونه معرفی کرد: انسانی تلاشگـر ، آرمانگـرا ، دست و دلباز ، اهل محبـت ، پرکار و متعهد به پاسـداری از انقلاب اسلامی
- همسر شهید عباس دانشگر
#زندگی_به_سبک_شهدا
بعداز شهادت علی،
خوابش را دیدم بهم گفت:
اگر میدونستم در برزخ...
صلوات فرستادن اینقدر ثواب دارد،
آرزو نمیکردم به این زودی شهید بشم!
میموندم توی دنیا و صلوات می فرستادم(:
شهیدعلیموحددوست🍃"
#زندگی_به_سبک_شهدا
#روز_جمعه_بهار_صلوات
#اللهمعجللولیکالفرج
#شهیدانه🕊
_میگم به نظرت کیا شهید میشن!؟
+میگه: اوناییکهاسرافمیکنن:)
_میگم: اسراف تو چی؟!
+میگه: تو"دوستداشتنِخدا"🌱
#اللهم_الرزقنا_شهادت_فی_سبیلک
#زندگی_به_سبک_شهدا
#شهیدانه
🔺#مادر_شهید_مجید: فقط تنها چیزی که
از مجیدم برام مونده همین لباسهاش
هست که روز و شب نگاهش میکنم..
#اللهم_الرزقنا_شهادت_فی_سبیلک
#زندگی_به_سبک_شهدا
#شهیدانه
#شهیدمجیدسلمانیان
●برای شهادت و برای رفتن تلاش نکنید✨
برای رضای خدا ڪار ڪنید بگویید : 🗣
خداونـدا نه برای بهشت❌
و نه برای شهـادت ، 🌹
اگر تو ما را در جهنمت بیندازی🔥
فـقط از مـا راضی باشی🥀
برای مـا کافـی است.🙃
#شهید_علی_چیت_سازیان
‹ 📚🌸⇢ #زندگی_به_سبک_شهدا›
‹ ✨🗣⇢ #کلام_شهدا›