eitaa logo
°|⚘کانال شهیدان شهر هرند⚘|°
312 دنبال‌کننده
11.2هزار عکس
4.1هزار ویدیو
285 فایل
﷽ ❤️|شهادت بہ‌خون‌وتیروترڪش‌نیست.آن‌روزڪہ‌خداراباهمہ‌چیزودرهمہ‌چیزدیدم شهیدشده‌ام کانال اطلاع رسانی و اخبار |⚘|ڪانال‌وقفِ‌سیدالشهداست|⚘| (ڪپی‌؛باذکرصلوات‌وهشتگ‌مخصوص‌ڪانال:) جهت ارتباط با ادمین کانال @Nazemi6127 @sadatmosavi59186
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹خود را بزرگتر از آن می دانم، که خود را از کسی دریغ کنم هرچند آنها محبت مرا درک نکنند.
😂 مصطفی تو کچلی؟ او حتی نفهمیده بود، یعنی اصلا ندیده بود که سر مصطفی مو ندارد! دو ماه از ازدواجشان می‌گذشت که دوستش مسئله را پیش کشید: «غاده! در ازدواج تو یک چیز بالاخره برای من حل نشد. تو از خواستگارهایت خیلی ایراد می‌گرفتی، این بلند است، این کوتاه است ... مثل اینکه می‌خواستی یک نفر باشد که سر و شکلش نقص نداشته باشد. حالا من متعجبم چه طور دکتر را که سرش مو ندارد قبول کردی؟» «مصطفی کچل نیست، تو اشتباه می‌کنی.» دوستش فکر می‌کرد غاده دیوانه شده که تا حالا نفهمیده. آن روز همین که رسید خانه، در را که باز کرد و چشمش افتاد به چمران، شروع کرد به خندیدن. مصطفی پرسید: «چرا می‌خندی؟» و غاده که چشم‌هایش از خنده به اشک نشسته بود گفت: «مصطفی، تو کچلی؟ من نمی دانستم!» و آن وقت مصطفی شروع کرد به خندیدن و حتی قضیه را برای امام موسی صدر هم تعریف کرد. از آن به بعد آقای صدر همیشه به مصطفی می‌گفت: «شما چه کار کردید که غاده شما را ندید؟» مطالعه متن کامل: iranjavanbeman.ir/?p=3078 ╭━━⊰ ❀ 🇮🇷 ❀ ⊱━━╮