eitaa logo
شهیدان شاهدان زنده
177 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
1.4هزار ویدیو
0 فایل
⚘امروز فضیلت زنده نگهداشتن یاد و خاطره شهدا کمتر از #شهادت نیست (امام خامنه ای مدظله العالی) ⚘روزانه ۱۰۰ صلوات هدیه به شهدا ⚘کپی مطالب کانال با ذکر صلوات ┄┄┅┅┅❅⚘❅┅┅┅┄┄
مشاهده در ایتا
دانلود
👈قصه ننه علی 🔵 فصل پنجم : خداحافظ مادر قسمت دهم فردا ظهرش مرخص شدم. ملاقاتی نداشتم و کسی هم دنبالم نیامده بود. من و یک زن دیگر که او هم همراه نداشت با همان لباس‌های بیمارستان سوار بر آمبولانس برگشتم خانه! ماشین راه افتاد و چند دقیقه بعد تصادف کردیم. حسین از دستم افتاد و قِل خورد رفت زیر صندلی! راننده آمبولانس فوری آمد حسین را برداشت و دست من داد. نمی‌دانستم بخندم یا گریه کنم. شکر خدا سالم بود. به خدا گفتم: «من این طفل معصوم رو چطور بزرگ کنم؟!» زائویی که کنارم نشسته بود، پرسید: «خانوم! بچه‌ت دختره؟! چرا هیچ حسی بهش نداری؟! چرا خوش‌حال نیستی؟ بچه زیاد داری؟» پر از درد و غصه بودم. چطور حسم را به بچه‌ای نشان می‌دادم که کسی دنبالش نیامده و مثل مادرش تنهاست؟! وقتی رسیدیم، مادرم داشت داخل حیاط راه می‌رفت و غر می‌زد: «خدایا! دیدی یه گُل داشتم با دست خودم کردمش تو گِل! شوهرش ول کرده رفته سر کار. معلوم نیست بچه‌م آواره‌ی کدوم بیمارستان شده! کاش می‌مردم و...» خجالت کشیدم مرا با آن حال ببیند. حواسش که پرت بچه‌ها شد، بی‌سروصدا رفتم داخل اتاق. راننده آمبولانس جلوی در داد زد: «لباسای زائو رو بدید ببرم.» مادرم متوجه آمدنم شد. با عجله آمد داخل اتاق و قربان‌صدقه‌ام رفت. امیر و علی دور رختخواب می‌چرخیدند و منتظر دیدن برادر جدیدشان بودند. مادرم پارچه سفید دور حسین را باز کرد و با تعجب گفت: «اِه! پسره؟! زهرا جان! پسر که داشتی، دختر میاوردی!» خندیدم و گفتم: «ان‌شاءالله دفعه بعد مامان.» به روی مادرم می‌خندیدم که کمتر غصه‌ی مرا بخورد؛ همین سه پسر برای هفت پشت من بس بود. ♥️روایت زندگی زهرا همایونی؛ مادر شهیدان
👈قصه ننه علی 🔵 فصل پنجم : خداحافظ مادر قسمت یازدهم ماه مهر نزدیک بود و امیر باید می‌رفت کلاس اول. نزدیک خانه‌مان، مدرسه ابتدایی بود؛ همان جا اسمش را نوشتم. روپوش و کیف برایش خریدم و آماده رفتن به مدرسه شد. نق و نوق می‌کرد و از درس خواندن خوشش نمی‌آمد. چند هفته‌ای طول کشید تا به محیط مدرسه و هم‌کلاسی‌هایش عادت کند. چند کلاس اکابری که رفته بودم، اینجا به کمکم آمد و می‌توانستم در درس‌های امیر کم‌وبیش کمکش کنم. با همان سن کم ادای مردهای بزرگ را درمی‌آورد. هروقت آخر هفته می‌خواستم خانه دایی محمد یا مادرم بروم، مرا همراهی می‌کرد تا تنها نباشم. جلوی در می‌نشست و نمی‌آمد داخل خانه. می‌گفت: «مامان جان! اینا بی‌حجابن؛ اصلا محرم و نامحرم حالی‌شون نیست؛ من نمیام خونه‌شون. می‌خوای چشم پسرت به گناه بیفته؟! تا هروقت دوست داری بمون، بعد بیا تا بریم. من همین جا می‌شینم.» واقعا غیرتی بود؛ ادا درنمی‌آورد. قبل از اینکه به سن تکلیف برسد، خیلی از احکام را یادش دادم. هفته‌هایی که مدرسه‌اش شیفت ظهر بود، اول می‌رفت مسجد جامع امام جعفر صادق (علیه‌السلام) که نزدیک خانه‌مان بود، نمازش را می‌خواند و بعد می‌رفت مدرسه. ♥️روایت زندگی زهرا همایونی؛ مادر شهیدان
👈قصه ننه علی 🔵فصل پنجم : خداحافظ مادر قسمت دوازدهم چند روزی از مادرم خبر نداشتم. تلفن زدم به خوشبخت؛ او هم بی‌خبر بود و گفت مادر خیلی وقت است به دیدن او نرفته. دل‌شوره گرفتیم. به محمدحسین خبر دادیم. چند روز دنبال مادر می‌گشتیم؛ اما خبری از او نشد. بیمارستان و کلانتری‌ای نبود که سر نزده باشیم. شب و روزم شده بود گریه؛ تا اینکه یک روز محمدحسین با چشمانی سرخ آمد و خبر مرگ مادرم را داد. گوشم سوت کشید، کر شدم، چشمانم سیاهی رفت، نفسم بند آمد و غش کردم. مادرم روزی که از خانه‌ی ما رفت، در سه‌راه آذری موقع عبور از خیابان، پوست موز زیر پایش می‌رود و زمین می‌خورد. همان لحظه یک کامیون با سرعت زیاد از روی بدن مادرم رد می‌شود. بلایی سرش آمد که پیکرش قابل شناسایی نبود! تا هفتم مادرم با پای خودم می‌رفتم خانه‌اش و شب جنازه‌ام را از مطب دکتر می‌آوردند. همه می‌گفتند زهرا تا چهلم دوام نمی‌آورد و کنار مادرش خاک می‌شود؛ اما کدام قبر؟! بنده‌ی خدا چون قابل شناسایی نبود، گمنام و بی‌کس دفنش کردند. افسرده شدم و فقط با قرص آرام می‌گرفتم. همه‌ی دل خوشی‌ام در روزهای سخت زندگی، مادرم بود. دردهایم را وقتی در آغوشش می‌گرفتم و سرم را روی زانوهایش می‌گذاشتم فراموش می‌کردم. به‌یک‌باره کمرم شکست و بی‌کس شدم. بابا هم حال و روزش بهتر از ما نبود. طاقت خانه‌ی بدون مادرم را نداشت و بعد از چند روز برگشت خانه‌ی ارباب. اوضاع روحی و جسمی بدی داشتم. خودم هم امیدی به زنده ماندن نداشتم. محمدحسین پایش را کرده بود در یک کفش که راننده فراری کامیون را پیدا کند. شبی خواب دیدم مادرم در جوار اهل‌بیت (علیهم‌السلام) و حضرت زهرا (علیهاالسلام) است. بانویی نورانی گفت: «ما خیلی وقته منتظر مادرت بودیم. جای خوبی تو بهشت داره؛ نگران نباش.» ♥️روایت زندگی زهرا همایونی؛ مادر شهیدان
⚘️غواص شهید یوسف قربانی⚘️ ⚘️🕊⚘️🕊⚘️🕊⚘️🕊⚘️🕊⚘️ ⚘️نام پدر: صمد ⚘️تاریخ تولد: 1345 ⚘️محل تولد: زنجان ⚘️تاریخ شهادت: 1365/10/19 ⚘️محل شهادت : شلمچه ⚘️نام عملیات: کربلای5 ⚘️مسئولیت:معاون گروهان خط شکن ⚘️مزار : زنجان گلزار پایین ┄┄┅┅┅❅⚘️❅┅┅┅┄┄ https://eitaa.com/shahidanshahedanezendeh
🔰مختصری از زندگینامه شهید بزرگوار یوسف قربانی   ♦️شهید «یوسف قربانی» در خانواده‌ای مستضعف در زنجان متولد شد. یوسف در شش ماهگی پدر خود را از دست داد. در سن شش سالگی مادر یوسف در اثر حادثه‌ای از دنیا رفت و یوسف و برادرش را با همه دردها و رنج‌هایشان تنها گذاشت تا آنها آبدیده‌تر شوند و طعم تلخ فقر و مصیبت را به طور کامل احساس نمایند و خود را برای یک زندگی پر فراز و نشیب آماده سازند. 🔷یوسف به همراه برادرش در کنار مادربزرگ در خانه‌ای محقر سال‌های اول دبستان را پشت سر می‌گذاشتند که تنها پناهگاه آنها نیز از دنیا رفت. ♦️ دوران نوجوانی یوسف قربانی 🔷بعد از سه سال زمانی که یوسف سال چهارم ابتدایی را می‌خواند، همراه برادرش به تهران می‌روند و نزد فردی حدود چهار یا پنج سال زندگی و کار می‌کنند و دوباره به زنجان برگشته و در خانه‌ای کوچک ساکن می‌شوند. 🔷 یوسف به همراه برادرش سختی‌های زیادی را متحمل می‌شوند اما تجربه گرفته و آماده می‌شوند تا اندوخته خویش را در معرض ظهور قرار دهند. 🔷 برادر یوسف هنرمند بود و بر روی سنگ و آجر، نقاشی و کنده‌کاری می‌کرد و همه او را به این لقب می‌شناختند و هیچ کس نمی‌دانست که در این هنر او چه چیزی نهفته بود. ♦️دوران جوانی 🔷با پیروزی انقلاب اسلامی و سپری شدن دوران ستم‌شاهی، یوسف نیز همراه دیگر فرزندان مستضعف امام پا به عرصه انقلاب می‌گذارد و با تشکیل اولیه بسیج، جذب خیل عاشقان انقلاب می‌شود که در همین سال‌ها یوسف برادرش را نیز در سانحه رانندگی از دست می‌هد.
🔷عملکرد شهید قربانی در دفاع مقدس   ⚘️او در لشکرهای 17 علی بن‌ابی طالب و 31 عاشورا خاضعانه و غریبانه بدون آنکه مسئولیتی داشته باشد خدمت می‌کرد. ⚘️از جمله نیروهای شجاع و کارآمد اطلاعات و عملیات گردان همیشه خط‌شکن حضرت ولیعصر عج‌الله استان زنجان بود که در عملیات‌های آبی - خاکی والفجر هشت (بهمن ماه 1364، منطقه اروندرود، فاو) و کربلای پنج (دی ماه 1365، منطقه عمومی شلمچه) در ماموریت‌های شناسایی و جمع‌آوری اطلاعات، از مناطق پدافندی دشمن و درهم شکستن خطوط مستحکم نیروهای بعثی، در کسوت یک بسیجی غواص حضوری چشمگیر و نقشی تاثیرگذار داشت. ⚘️او سرانجام در عملیات کربلای پنج، هنگام فتح پاسگاه کوت سواری عراق در شلمچه به شهادت رسید. ┄┄┅┅┅❅⚘️❅┅┅┅┄┄ https://eitaa.com/shahidanshahedanezendeh
♦️شهادت شهید یوسف قربانی از زبان همرزمش: 🔷وقتی که عملیات کربلای 5 آغاز شد با هم در یک گروهان بودیم شب اول عملیات بود ما مسافت زیادی از دریاچه مصنوعی موسوم به آب‌گرفتگی در دشت شلمچه را با لباس‌های غواصی طی کرده بودیم. 🔷دوشکا و تیربارهای دشمن شدیدا کار می‌کرد سطح آب را آتش پر حجمی پوشانده بود. پیشروی در آب با آن همه مواضع مثل سیم‌های خاردار و موانع خورشیدی واقعا دشوار بود. 🔷 بچه‌ها یکی پس از دیگری، مظلومانه در داخل آب شهید می‌شدند تقریبا به نزدیکی‌های دشمن رسیده بودیم یوسف داشت با فاصله کمی از من حرکت می‌کرد. 🔷یوسف ناگهان از ناحیه سر مورد اصابت قرار گرفت گلوله از سمت راست اصابت کرد و از سمت چپ خارج شد نزدیک بود در آب بیفتد که من گرفتمش. 🔷خون از دهان و گوشهایش فوران می‌کرد و او سرش را آرام به چپ و راست می‌چرخاند صدایش کردم: یوسف! یوسف! یوسف او آرام آرام زار می‌زد نمی‌توانست چشمانش را باز کند. 🔷دیدگانش پر از خون بود قطرات اشک امانم را برید خدایا! بچه ها چقدر غریبانه و دلگیر پرپر می‌شوند! لحظاتی بعد به آرامی نسیم سحری سر بر بالین شهادت گذاشت و به آرامشی به رنگ سبز و جاودانه فرو رفت پیشانیش را بوسیدم و وداعش گفتم. ┄┄┅┅┅❅⚘️❅┅┅┅┄┄ https://eitaa.com/shahidanshahedanezendeh
⚘️وصیت‌نامه شهید یوسف قربانی⚘️ امروز کشورمان امام زمانی شده ومردم فداکارتمام جبهه‌ها را پرکرده‌اند وامام آن اسطوره‌ی مقاومت وتقوا وپرهیزکاری،دستوربسیج نمود وفرمودندکه جبهه‌هابایدپرشود. برادران بشتابیدبه جبهه‌هاکه این شیوه شیوه‌ی مردانی چون علی صفرزاده‌ها وغلامی‌ها میباشد. برادران عزیزومردم محترم ایران،امروز تمام کفر درمقابل اسلام قرارگرفته ومسئله سرنوشت‌ساز است.اگرخدای نکرده غفلتی بکنیم دیگرآنها برای ما هیچ چیز نمیگذارند... برادران سعی کنید شب‌های جمعه وشب‌های دیگرمسجدرا پرکنید.. برادران انجمن اسلامی شهید وهاج،سعی کنیداخلاقتان،رفتارتان وحرف زدنتان برای خداباشد.نکندخدای نکرده پیروی ازهواهای نفسانی کنید وبامردم برخورد خوب نداشته باشید..آیاغیرازاین است که روزی ازاین دنیا به دنیای دیگر سفر خواهیدکرد؟پس چه بهتر راهی انتخاب کنیم که صدهاهزارشهیدانتخاب کردند. پدرومادرم صابرباشید که خدا صابرین را دوست دارد... خواهرانم راه زینب را پیشه خود گیرید که ازبهترین شیوه ها می باشد. ┄┄┅┅┅❅⚘️❅┅┅┅┄┄ https://eitaa.com/shahidanshahedanezendeh
📌دلنوشته ای،زیبا برای شهید یوسف قربانی ⚘️وقتی زندگی نامه این شهید را می خوانیم متوجه خواهیم شد که دفاع از وطن برای هر کسی واجب است چه زن چه کودک وچه کسی که همه اعضای خانواده خود را از دست داده و کسی را ندارد. ⚘️از دست دادن عزیزان خود سخت ترین امتحان الهی است وتنها کسانی می توانند در این امتحان موفق شوند که تسلیم اراده خداوند باشند و ایمان کامل به او داشته باشند،همانند تو که پاداش صبر خود را با شهادت گرفتی.. ⚘️نامه برای آب درواقع نامه برای خداست تو ای شهید دلاور با این همه سختی و تنهایی برای آب نامه نوشتی تا از خدا کمک برای تحمل سختی ها را طلب کنی و با این کار خود را قوی و محکم نگاه داری و خم به ابرو نیاوری ، درود برتو ای شهید دلاور. ⚘️باشد که شمارا سرلوحه خود قرار دهیم و در سختی ها و ناملایمات زندگی از خداوند یاری جوییم.. ⚘️این شعر تقدیم به تو ای شهید غواص: در وقت مرگ ، روی لبش خنده ای شکفت با خون خود نوشت: "آخر فتاد مرغ سعادت به دام ما" "زد روزگار ، سکه ی عزت به نام ما."
هدایت شده از شهیدان شاهدان زنده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 زیارتنامه تصویری شهدا ⚘️🕊زیارتنامه ی شهدا🕊⚘️ 🕊بسم الرب الشهدا و الصدیقین🕊 اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم ⚘️🍃⚘️🍃⚘️🍃⚘️ 🕊️🕊️🕊️به کانال شهدا بپیوندید🕊️🕊️🕊️ ┄┄┅┅┅❅⚘❅┅┅┅┄┄ https://eitaa.com/shahidanshahedanezendeh
هدایت شده از شهیدان شاهدان زنده
⚘️بسمِ رَبِّ الشُهَدا و الصِدّیقین⚘️ ⚘️هر روز صد صلوات هدیه ⚘️به روح پاک و مطهر همه شهدا ⚘️برای تعجیل در فرج آقا صاحب الزمان ⚘️عجل الله تعالی فرجه الشریف ان شاءالله ⚘️هدیه به روح پاک و مطهر ⚘️شهید ⚘️اَللّهُمَّ _صَلِّ_ عَلی _مُحَمَّدٍ _وَ ⚘️آلِ _مُحَمَّدٍ _وَ_عَجِّلْ _فَرَجَهُم_ اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم به گروه ها ومخاطبینتون هم ارسال کنید تا همه به این شهیدبزرگوارصلوات و فاتحه هدیه کنند ┄┄┅┅┅❅⚘️❅┅┅┅┄┄ https://eitaa.com/shahidanshahedanezendeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از شهیدان شاهدان زنده
17.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ﺩﻋﺎی فرج به نیابت ازاهل بیت علیهم السلام وجمیع شهداواموات بزرگوار 💚 دعـــــــــــای فـــــــــــرج💚 ⚘بسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیم⚘ ⚜الهی عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْکَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِی الاْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کلمح الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَانْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی السّاعَهَ السّاعَهَ السّاعَهَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمین بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ.⚜ 💚دعــای ســـلامتی امــام زمــــان(عج)💚 ⚜"اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن،صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ،فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً،حَتَّی تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا"⚜ 💚اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجُ💚 اگرهمگی یکدل و یکصدابرای ظهوردعاکنیم قطعاًامرشریف ظهوربه زودی محقق خواهدشد🤲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨💚✨💚✨﷽✨💚✨💚✨ 💚حسین‌جان کاری‌کن‌باما‌که‌بعدازمرگ اگر‌سوال‌کردند.. بماقضیت‌عمرك‌یا‌ابن‌آدم؟! بتوانیم‌بگوییم: بِحُب‌ِّالحُسَین(ع)💚 🕊✨صلَّی‌اللهُ‌عَلَیکَ‌یَااَبَاعَبدِالله✨🕊 🤲الهی به امید تو🤲 💚یه سلام از راه دور خدمت حضرت عشق 💚به نیابت ازطرف تمام شهدای بزرگوار 💚 اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْن 💚 وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ 💚 وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ 💚 وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن ┄┄┅┅┅❅⚘️❅┅┅┅┄┄ 🕊️👇شمادعوت هستیدبه کانال شهدا👇🕊️ https://eitaa.com/shahidanshahedanezendeh
🌹مدح حضرت زینب (س)🌹 دست در عالم ایجاد تو داری زینب خبر از مبداء و میعاد، تو داری زینب کلماتی که خداوند به قرآن فرمود آن معانی همه را یاد، تو داری زینب چون حسین و حسن و احمد و زهرا و علی خوب‌تر از همه استاد، تو داری زینب طینتی فاطمه‌پرور چوحسین است تو را همّتی عاطفه‌بنیاد، تو داری زینب چون علی منطق کوبنده و علمی سرشار چون حسن صبر خداداد، تو داری زینب همه اجداد تو آقای دو عالم هستند ارث آقایی اجداد، تو داری زینب پُر شد از عطر تو امشب همه عالم گویا باغ گل در گذر باد، تو داری زینب چون گل صبح که شبنم چکد از هر برگش خنده درگریۀ میلاد، تو داری زینب گشتی از گریه تو خاموش در آغوش حسین که به او اُنس خداداد، تو داری زینب پنج معصوم به میلاد تو حاضر بودند این‌چنین لیلۀ میلاد، تو داری زینب ای وفادارترین خواهر عاشورایی مکتب زنده و آزاد، تو داری زینب علم و حلم و ادب و عصمت و ایثار و وفا فضل و بذل و کرم و داد، تو داری زینب سخن عالمۀ غیر معلّم شرفی‌ست که ز فرموده‌ی سجّاد، تو داری زینب ز عبادات چنانی که خدا خواسته است برتری بر همه عبّاد، تو داری زینب شام تسخیر تو شد، ای مه ویرانه‌نشین! تا ابد دولتِ آباد، تو داری زینب در اسارت، طلبِ خون شهیدان کردی در سکوت، این‌همه فریاد، تو داری زینب شعله زد اشک تو در هستی غارتگرِ شام خطبه چون خطبۀ سجّاد، تو داری زینب راز خود را به تو بسپرد چو دانست حسین دل سرکوبی بیداد، تو داری زینب از درا زنگ شترها ز نهیب تو فتاد که به کف رشتۀ اجساد، تو داری زینب ذرّه‌ای کاش ببخشند «مؤید» را هم ز جلالی که به میعاد، تو داری زینبمرحوم _استاد _سیدرضا_موید