🍃گاهی ما عکس ها را می سوزانیم...
و گاهی عکس ها...🌷
شادی روح #شهدا صلوات🌹
🍃🌹
@ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
اين كجا و آن كجا!!😔
🔹چند وقت پیش ﯾﻜﯽ ﺍﺯ جایی ﺳﻪ ﻫﺰﺍﺭ میلیارد ناقابل برداشت و رفت و دیگه هم برنگشت...
و یکی ديگه دوازده هزار ﻣﯿﻠﯿﺎﺭﺩ ﮔﺮفت ﻭ ﺭفت و دیگه برنگشت...
والان یکی دیگه 100هزار میلیارد..
و هیچکدومشون برنگشتن .....!!!!!!!!!!
اما...سی ﺳﺎﻝ ﭘﯿﺶ،
در یک جنگ، ﭘﺸﺖ ﻣﯿﺪﺍﻥ ﻣﯿﻦ، ﭼﻨﺪ ﻧﻔﺮ میخواستن با جونشون ﻣﻌﺒﺮ ﺑﺎﺯ ﻛﻨﻨﺪ....
یکیشون ﭼﻨﺪ ﻗﺪﻡ ﻛﻪ رفت دوباره برگشت!
همه فکر کردن ترسیده،
ﭘﻮﺗﯿﻦ ﻫﺎﺵ ﺭﻭ درآورد؛
ﺩﺍﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ : « ﺗﺎﺯﻩ ﺍﺯ ﺗﺪﺍﺭﻛﺎﺕ ﮔﺮﻓﺘﻢ، نو هستش، حیفه، بیت الماله»
ﺑﻌﺪ ﭘﺎﺑﺮﻫﻨﻪ ﺭﻓﺖ ﻭ اتفاقا:
اونم ﺩﯾﮕﻪ ﺑﺮﻧﮕﺸﺖ....!
رفتن این کجا و رفتن اونا کجا...
حالا رفتن کسی مهم نیست.چطوری رفتن و برای چی رفتن مهمه.
🍃🌹
@ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
مداحی آنلاین - شهید گمنام - مجتبی رمضانی.mp3
1.73M
⏯ #صوت_شهدایی
🍃دلم گرفته بازم چشام بارونیه
🍃خبر آوردن بازم تو شهر مهمونیه
🎤 #مجتبی_رمضانی
#ورود_پیکر_مطهر_شهدا
#ششم_آبان
@ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
🍃🌹
مداحی آنلاین - اشک ارثیه عشقه - سید رضا نریمانی.mp3
5.87M
🌴شب زیارتی امام حسین(ع)
🍃اشک ارثیه عشقه
🍃اشک مرثیه عشقه
🎤 #سید_رضا_نریمانی
⏯ #شور
🌷 #صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
🌷 #شب_جمعه
@ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
🍃🌹
۲۵ صفر
پیامبر در بستر بیماری فرمودند دوات و قلم بیاورید تا چیزی برایتان بنویسم که هرگز گمراه نشوید!
عمر گفت: درد بر او غلبه کرده و (العیاذ بالله) هذیان میگوید، کتاب خدا ما را بس است!
📚صحیح بخاری، جلد ۷، صفحه ۹
📚 صحیح مسلم، جلد ۵، صفحه ۷۶
وَمَن يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَتَعَدَّ حُدُودَهُ يُدْخِلْهُ نَارًا خَالِدًا فِيهَا وَلَهُ عَذَابٌ مُّهِينٌ
ﻭ ﻫﺮ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﻭ ﺭﺳﻮﻟﺶ ﻧﺎﻓﺮﻣﺎﻧﻰ ﻛﻨﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺣﺪﻭﺩ ﺍﻭ ﺗﺠﺎﻭﺯ ﻧﻤﺎﻳﺪ، ﺧﺪﺍ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺁﺗﺸﻰ ﺩﺭﺁﻭﺭﺩ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺟﺎﻭﺩﺍﻧﻪ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﺮﺍﻯ ﺍﻭ ﻋﺬﺍﺑﻰ ﺧﻮﺍﺭﻛﻨﻨﺪﻩ ﺍﺳﺖ.
سوره نساء | آیه ۱۴
#قرآن
🍃🌹
@ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
چه میجویی؟
آرامش؟
آرامش نه در بالشت پر است
ونه در قرص های آرامبخش
آرامش را درلابه لای نگاه پرمعنای شهدا بجوی !!!!
#نگاهیاز_جنس_عشق ...
🍃🌹
@ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
💌 #پیامکی_ازبهشت
🌸 | #رفیق_شهیدم | 🌸
حاج حسین یکتا:
بچه ها بگردید یه #رفیق خدایی پیدا ڪنید ڪ وسط میدون #مین گناه دستتون رو بگیره ...
#شهید_ابراهیم_هادی🌹
🍃🌹
@ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
کانال شهید ابراهیم هادی
☘ سلام بر ابراهیم ☘ 💥قسمت هفتم : شرطبندی ✔️راوی : مهدی فریدوند ، سعید صالح تاش 🔸تقريباً سال 1354
☘ سلام بر ابراهیم ☘
💥قسمت هشتم : کشتي
✔️راوی : برادران شهيد
🔸هنوز مدتي از حضور ابراهيم در #ورزش باستاني نگذشته بود که به توصيه دوستان و شخص حاج حسن، به سراغ #کشتي رفت.
او در باشگاه #ابومسلم در اطراف ميدان خراسان ثبت نام کرد. او کار خود را با وزن 53 کيلو آغاز کرد. آقايان گودرزي و محمدي مربيان خوب ابراهيم درآن دوران بودند. آقاي محمدي، ابراهيم را به خاطر #اخلاق و رفتارش خيلي دوست داشت. آقاي گودرزي خيلي خوب فنون کشتي را به ابراهيم مي آموخت.
🔸هميشه ميگفت: اين پسر خيلي آرومه، اما تو کشتي وقتي زير ميگيره، چون قد بلند و دستاي کشيده و #قوي داره مثل #پلنگ حمله ميکنه! او تا امتياز نگيره ول کن نيست. براي همين اسم ابراهيم را گذاشته بود پلنگ خفته!
بارها ميگفت: يه روز، اين پسر رو تو مسابقات جهاني ميبينيد، مطمئن باشيد!
🔸سالهاي اول دهه 50 در مسابقات قهرماني نوجوانان تهران شرکت کرد. #ابراهيم همه حريفان را با اقتدار شکست داد. او در حالي که 15 سال بيشتر نداشت براي مسابقات کشوري انتخاب شد.مسابقات در روزهاي اول آبان برگزار ميشد ولي ابراهيم در اين مسابقات شرکت نکرد!
مربيها خيلي از دست او ناراحت شدند. بعدها فهميديم مسابقات در حضور #وليعهد برگزار ميشد و جوايز هم توسط او اهداء شده. براي همين ابراهيم در مسابقات شرکت نکرده بود.
🔸سال بعد ابراهيم در مسابقات قهرماني آموزشگاهها شرکت کرد و قهرمان شد. همان سال در وزن 62 کيلو در قهرماني باشگاههاي تهران شرکت کرد.در سال بعد از آن در مسابقات قهرماني آموزشگاه ها وقتي ديد #دوست صميمي خودش در وزن او، يعني 68 کيلو شرکت کرده، ابراهيم يک وزن بالاتر رفت و در 74 کيلو شرکت کرد.
🔸در آن سال #درخشش ابراهيم خيره کننده بود و جوان 18 ساله، #قهرمان 74 کيلو آموزشگاهها شد.تبحر خاص ابراهيم در فن لنگ و استفاده به موقع و صحيح از دستان قوي و بلند خود باعث شده بود که به کشتي گيري تمام عيار تبديل شود.
٭٭٭
🔸صبح زود ابراهيم با وسائل کشتي از خانه بيرون رفت. من و برادرم هم راه افتاديم. هر جائي ميرفت دنبالش بوديم!
تا اينکه داخل سالنِ هفت تيرِ فعلي رفت. ما هم رفتيم توي سالن و بين تماشاگرها نشستيم. سالن شلوغ بود. ساعتي بعد مسابقات کشتي آغاز شد.
آن روز ابراهيم چندکشتي گرفت و همه را پيروز شد. تا اينکه يکدفعه نگاهش به ما افتاد. ما داخل تماشاگرها تشويقش ميکرديم. با عصبانيت به سمت ما آمد. گفت: چرا اومديد اينجا !؟
گفتيم: هيچي، دنبالت اومديم ببينيم کجا ميري.
بعد گفت: يعني چي !؟ اينجا جاي شما نيست. زود باشين بريم خونه با تعجب گفتم: مگه چي شده!؟ جواب داد: نبايد اينجا بمونين، پاشين، پاشين بريم خونه. همينطور که حرف ميزد بلندگو اعلام کرد:
🔸کشتي نيمه نهائي وزن 74 کيلو آقايان #هادي و تهراني.ابراهيم نگاهي به سمت تشک انداخت و نگاهي به سمت ما. چند لحظه سکوت کرد و رفت سمت تشک.ما هم حسابي داد ميزديم و تشويقش ميکرديم .مربي ابراهيم مرتب داد ميزد و ميگفت كه چه کاري بکن. ولي ابراهيم فقط #دفاع ميکرد. نيم نگاهي هم به ما مي انداخت. مربي که خيلي عصباني شده بود داد زد: ابرام چرا کشتي نميگيري؟ بزن ديگه.
🔸ابراهيم هم با يك فن زيبا حريف را از روي زمين بلند کرد. بعد هم يک دور چرخيد و او را محکم به تشك کوبيد. هنوز كشتي تمام نشده بود كه از جا بلند شد و از تشک خارج شد. آن روز از دست ما خيلي #عصباني بود. فکر کردم از اينکه تعقيبش کرديم ناراحت شده، وقتي در راه برگشت صحبت ميکرديم گفت: آدم بايد #ورزش را براي قوي شدن انجام بده، نه #قهرمان شدن.من هم اگه تو مسابقات شركت ميكنم ميخوام فنون مختلف رو ياد بگيرم.هدف ديگه اي هم ندارم. گفتم: مگه بده آدم قهرمان و مشهور بشه و همه بشناسنش؟!
بعد از چند لحظه سکوت گفت: هرکس ظرفيت مشهور شدن رو نداره، از #مشهور شدن مهمتر اينه که آدم بشيم.
🔸آن روز #ابراهيم به فينال رسيد. اما قبل از مسابقه نهائي، همراه ما به خانه برگشت! او عملاً ثابت کرد که رتبه و مقام برايش اهميت ندارد. ابراهيم هميشه جمله معروف امام راحل را ميگفت: ورزش نبايد هدف زندگي شود.
📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم
🍃🌹
@ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
🌿هرگاه شب جمعه شهدا را یاد کردید، آنها شما را نزد سیدالشهدا(ع) یاد میکنند.
بیاد #شهید_ابراهیم_هادی
شادی روحش صلوات 🌺
اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم
🍃🌹
@ShahidAziz_Ebrahim_Hadi