eitaa logo
کانال شهید ابراهیم هادی
2.2هزار دنبال‌کننده
29.1هزار عکس
25هزار ویدیو
67 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
♥️ صبح علی‌الطلوع، گدا بر تو می‌گذشت نزدیک ظهر بود که عالیجناب شد ✨🤚 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روز چهارشنبه روززیارتی🕊💚 🕌امام کاظم علیه السلام 🕌امام رضا علیه السلام 🕌امام جوادعلیه السلام 🕌امام هادی علیه السلام التماس دعا داریم 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
لطفا‌ یکی سلام‌ِ مارو‌ دلتنگیِ‌ مارو بی‌کسی‌ِ‌ ما‌رو بی‌پناهیِ‌ مارو گرفتاریِ‌ مارو غریبیِ‌ مارو به‌ امام‌رضا‌ برسونه ما دلتنگیم‌ امام‌ رضا جانم ... امام مهربانم✨ دلتنگتم 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
🌺امام صادق(علیه‌السلام)فرمودند: ♦️تکمیل روزه به پرداخت زکات یعنى فطره است، همچنان که صلوات بر پیامبر(ص) کمال نماز است. 📚وسائل،ج6،ص221 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
🌺عید فطر آمد و ماه رمضان گشت تمام 🌸بر شما همسفران سفر روزه سلام 🌺روزه هاتان همه در پبش خداوند قبول 🌸روزگار خوشتان مظهر توفیق مدام 🌺 و حلول بر شما مبارک 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
والله يَعلمُ ما في قُلوبكم حواسم هست توی دلت چی میگذره... نماز و روزه هاتون قبول باشه❤
جات همیشه خالیه ❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 علامت قبولی روزه 🎙شهید مطهری اگه دیدی بعد ماه رمضان میتونی عصبانیتت رو ، چشم و زبانت رو... کنترل کنی و مسلطی رو نفست این علامت قبولی روزه است😍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 متفاوتی از مادر شهیدان حافظی این روایت گفتگو با مادر این شهیدان است که در آن از دیدارهای مکرر فرزندان شهید با مادرشان بعد از شهادت را بیان می‌کند . یادشهداباصلوات اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
💔 سلام شهید عید فطر استـــ و فطریہ واجبــــ ؛ و فطــریہ را گفته اند: "قوتــِــ غـالبــــ "... چہ ڪنیمــ ما وقتی ڪہ قوتــِــ غالبــ‌مان حسرتـــ جاماندن از شـ‌هداستــــ ؟؟ دسته گلی از صلوات به نیابت از تمامی شهدا از صدر اسلام تاکنون، هدیه می دهیم محضر حضرت علی و فاطمه زهرا سلام الله علیهما به نیت تعجیل در فرج امام زمان 🌸الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ‌فَرَجَهم🌸 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
💎 صدقه‌ای که مرا از مرگ حتمی با نیش عقرب سیاه نجات داد!! 🔸روزی در دوران به اردوی آموزشی رفتیم. کلاسهای روزانه تمام شد و برنامه اردو به شب رسید نمی‌دانید که چقدر بچه های هم دوره را اذیت کردم. بیشتر نیروها بودند و داخل چادرها خوابیده بودند من و یکی از رفقا می رفتیم و با اذیت کردن آنها را از خواب بیدار میکردیم برای همین یک چادر کوچک به من و رفیقم دادند و ما را از بقیه جدا کردند. شب دوم بود که باز هم بقیه را اذیت کردیم و سریع برگشتیم چادر خودمان که بخوابیم. 🔸البته بگذریم از اینکه هرچه ثواب و اعمال خیر داشتم به خاطر این کارها از دست دادم. وقتی در اواخر شب به خودمان برگشتیم دیدم یک نفر سر جای من خوابیده. من یک بالش مخصوص برای خودم آورده بودم و با دو عدد پتو برای خودم یک قشنگ درست کرده بودم. چادر ما چراغ نداشت و متوجه نشدم چه کسی جای من خوابیده فکر کردم یکی از‌ بچه ها میخواهد من را اذیت کند لذا همینطور که پایم بود جلو آمدم و یک لگد به شخص خواب زدم. 🔸یکباره دیدم حاج آقا... که امام جماعت اردوگاه بود از جا پرید و قلبش را گرفته و داد میزد کی بود؟ چی شد؟ کردم سریع از چادر آمدم بیرون بعدها فهمیدم که حاج آقا جای خواب نداشته و بچه ها برای اینکه من رو اذیت کنن به حاج آقا گفتن که این جای و آماده برای شماست اما لگد خیلی بدی زده بودم. بنده خدا یک دستش به قلبش بود و یک دستش به پشتش. حاج آقا آمد از چادر بیرون و گفت الهی پات بشکنه مگه من چیکار کردم که اینجوری زدی؟ اومدم جلو و گفتم حاج آقا غلط کردم ببخشید من با کسی دیگه شما رو اشتباه گرفتم. اصلا حواسم نبود که پوتین پام کردم و ممکنه شدید باشه! 🔸خلاصه اون شب خیلی معذرت خواهی کردم. بعد به حاج آقا گفتم شرمنده شما برید بخوابید من میرم تو میخوابم فقط با اجازه بالش خودم رو بر می‌دارم. چراغ برداشتم و رفتم توی چادر همین که بالش رو برداشتم دیدم یک به بزرگی کف دست! زیر بالش من قرار داره. حاج آقا هم اومد داخل و هر طوری بود عقرب رو کشتیم. حاجی نگاهی به من کرد و گفت: جون من رو دادی، اما بد لگدی زدی هنوز درد دارم. من هم رفتم توی ماشین خوابیدم. 🔸اردو که تمام شد و برگشتیم، روز بعد من در حین تمرین در ورزشهای رزمی پایم شکست. اما نکته جالب توجه این بود که ماجرای آن روز در نامه عمل من کامل و با شرح جزئیات نوشته شده بود. پشت میز به من گفت آن عقرب مأمور بود که تو را بکشد. اما صدقه ای که آن روز دادی مرگ تو را به عقب انداخت! همان لحظه فیلم مربوط به آن صدقه را دیدم عصر همان روز خانم من زنگ زد و گفت فلانی که ماست خیلی مشکل مالی داره، هیچی برا خوردن ندارن اجازه میدی از پول‌ هایی که کنار گذاشتی مبلغی بهشون بدم. گفتم آخه این پولها رو گذاشتم برا خرید اما عیب نداره هر چقدر میخوای بهشون بده. جوان گفت: صدقه مرگ تو را عقب انداخت. اما آن روحانی که لگد خورد؛ ایشان در آن روز کاری کرده بود که باید این ضربه را میخورد، ولی به ایشان پای تو هم شکست! 📕 کتاب سه دقیقه در قیامت 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨وقتی رهبری فرمود اسرائیل باید تنبیه بشود، نفر کنار سردار حاجی زاده با ایشون صحبت میکنه و میگه؛ آقای حاجی زاده آقا به شما نگاه کرد! ✍حسن قانع پور 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
از زندان بوشهر زنگ زد. گفت: در مورد شهید هادی باید مطلبی بگویم: من مدت‌هاست در زندان هستم و به نماز و.... بی‌توجه بودم. يک‌بار کاغذی در زندان پیدا کردم که چند خاطره زیبا و کوتاه از این شهید نوشته بود. آنها راخواندم و دوست داشتم از این شهید بیشتر بدانم. از خاطرات او یاد گرفتم که همه چیز دست خداست.از خدا خواستم بقیه خاطرات او را به من برساند. گفتم ان‌شاءالله باعث هدایت من به سوی نماز و دین شود. روز بعد مرا به بند دیگری منتقل کردند.تا وارد شدم دیدم روی طاقچه دوجلد کتاب سلام بر ابراهیم قرار دارد‌! نمی‌دانید چقدر خوشحال شدم و ازخدا تشکر کردم. سه ماه از آن روز گذشته، ابراهیم، حجت مسلمانی من شد. نمازهای من همیشه اول وقت است و هیچکدام دراین مدت قضا نشده. روزها برایش قرآن می‌خوانم. عجب رفیقی است این ابراهیم بزرگوارانی که در نشر این مطلب ما رو یاری می‌کنند، در ثواب جهاد تبیین سیره شهدا شریک هستند. 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عالی بود بعضی از مامانا طوری بیرون مهربونند که بچه میگه مامان میشه بیرون زندگی کنیم⁉️ 🤦‍♀️😀 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔 حرف آخر... چه فرقی میکند که تو در دهه‌ی ۶۰ شمسی عضو ارتش جمهوری اسلامی باشی یا دهه‌ی ۹۰.... هدفت که دفاع از اسلام باشد مردانه پای حرم می‌ایستی.... چه حرم ایران باشد چه حرم حضرت عقیله... و تو ای مدافع! یقینا اگر در کربلای سال ۶۰هجری هم بودی با جانت از امام عشق دفاع می‌کردی.... 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
🖊... دلتنگم برای لحظه های خوب ماهی که ممکنه دوباره دستمون بهش نرسه... به روزهایی که میشد بهتر و بیشتر از لحظه به لحظه اش استفاده برد... به شب‌هایی که حس و حال عاشقانه و بیداری‌های پر از تفکرش شبیه شب‌های یازده ماه دیگه‌ی سال نیست... به دل هایی که در کنار سفره‌های افطار نزدیک تر میشه... به حرف‌هایی که مراعات میشه برای نگفتنش به دیدن نور معنویت، با خالی نگه داشتن اندرون از طعام به بغض های مکرر و پشیمانی‌های عمیق در شب‌های قدر و حس خوب تولدی دوباره در صبح قدر... به اجتماعات دینی محکم ترمان در افطاری های ساده مساجد و شب‌های قدر پر از زمزمه دعا و شکوه دلچسب و رنگارنگ روز عیدفطر با تم نانوایی های شلوغ بعد از اقامه نماز عید به بی حالی و کم آوردن های دهه آخر، و هوس چایی داغ وسط یک جلسه کاری و موقع تدریس و حتی پشت فرمان ماشین... به مردد ماندن بین دیدن تلاوت‌های زیبای برنامه محفل یا تلنگرهای خیلی لازم و ضروری و بارها دلشکسته شدن پای برنامه زندگی پس از زندگی... من برای تکاندن وجودم از گرد و غبار پرسه زدن بین کوچه های فرعی غفلت برای خلوت روحم بین شلوغی های دنیا برای روشن شدن ذهنم میان تاریکی و هجوم سرد گفتگوهای بیهوده برای فراموش نکردن آن لحظه آخر، آن لحظه جدا شدن روح از قالب تن، به تو محتاج بودم من به برکت روشنای پاک لحظه های تو، عاشق تر، آرام تر، امن تر و بنده تر بودم ای ماه خدا... 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥مدح شهید مدافع حرم مهدی دهقان در وصف امام رضا (ع) شهید مهدی دهقان در خردسالی دچار فلج اطفال شد. با نذرهای متعدد مادر که مهم ترین آن سه ماه مبارزه با اسرائیل بود مهدی به دست امام رئوف شفا یافت. و در نهایت در روز ۲۰ فروردین ۹۷ در پایگاه تیفور سوریه، با حملات هوایی جنگنده های اسرائیلی، با ۶ تن از رفقای همرزم خود به درجه رفیع شهادت نائل گردید. 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
🔰بمناسبت سالروز شهادت شهید حبیب الله کریمی، فرمانده توپخانه 63 خاتم الانبیاء 🔹سال ۶۴، مادر به حج مشرف شد. قبل از اعزام حبیب به مادر می گفت: مادر در بازار چشم هایت را به زمین بدوز تا با دیدن برق اجناس خارجی, وقت زیارت و عبادت تو صرف خرید نشود, اگر هم می خواهی خرید کنی, بگذار برای یک روز... 🔹سال ۶۵ خود حبیب مشرف شد به حج. یکی از دوستانش می گفت به حبیب گفتم قد و قواره ای کوچکم باعث شده زیر دست و پای حجاج عرب و افریقایی گم شوم و نتوانم حجر الاسود را ببوسم! حبیب گفت:دست هایت را باز کن و بگو یا صاحب الزمان و برو جلو... همین کار را کردم. دیدم جمعیت تا خود حجرالاسود باز شد و من به راحتی به سنگ رسیدم و چند دقیقه تنها بودم... 🔹وقت قربانی که شد, حبیب دنبال بزرگترین گوسفند بود. گفتیم با کوچک هم می شود, اعمال را انجام داد. گفت چیزی را که می خواهیم در راه خدا بدهیم باید بهترین باشد. حبیب الله کریمی 🌹 🕊 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi