💔
ایـن رزمنـده
اگر الان بـود
#افسر_جنگ_نرم
لقب مےگـرفت
و تا نـابودے استڪبار
مےجنگیـد
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
💔
روحش شاد شهید #حسین_خرازی که مےگفت:
ما به اینجا نیامده ایم تا روی هر تپه ای #سنگری بکنیم و خودمان را با زدن چهار تا #گلوله مشغول کنیم!☝️
آمده ایم تا نَفَس #دشمن را ببریم؛
قیمتش را هم با #خون مان❣ مےدهیم...
🌷🍃
حالا باید گفت:
ما اینجا جمع نشده ایم که تعداد اعضای #کانال و یا #بازدید از مطالب به هر نحوی برایمان مهم شود!
ما آمده ایم خود را #بسازیم؛👌
👈تا نفس شبهه و دروغ و ابتذال و گناه دشمنان را ببریم...
👈 #صدای_شهدا را به گوش عالم برسانیم...
👈 از کانال #ایتا و صفحات مجازی به کانال #شهدا وصل شویم...
#مجاهد باشیم
#افسر_جنگ_نرم باشیم،
اگر به خودمان آمدیم و دیدیم، مشغول رد و بدل کردن شعر در وصف چشم و ابروی شهدا شده ایم و اسمش را گذاشته ایم کار فرهنگی و ثواب!!! اول خجالت بکشیم و بعد تکانی به خودمان بدهیم.
#شهادت را به اهل درد و رنج مےدهند.
بازی با الفاظ، کسی را شهید نکرده‼️
خیره شدن به عکس، مقدمه ی ارتباط و تحول هست، نباید مانع بشه...
شهدا دنبال کف روی آب نبودند... فرصت، اندک است...
باید بلند شویم و کاری کنیم... میدان جنگ نرم، رزمنده ی خودساخته ی متخصص و متعهد میخواهد.
رفقا!
بیاین با هم قرار بگذاریم، کار عملی انجام بدیم،
اگه دلسوخته #شهدا
و راه و رسم #جهاد و #شهادتی
همه رو دعوت کن
باید کاری کنیم، حتی شده یک نفر از مسیر دشمن بیاد جبهه حق.
یارگیری واسه انقلاب اسلامی تا پای طهور
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
💔
خیال میکنند هر چه بیشتر بنویسی، #قلم راحت تر کلمات را بر زبان جاری میکند اما گویا در این وادی، همه چیز برعکسِ همیشه است.
اینجا، در دیار حبیبانِ بی شمارِ #حسین، هر چه بیشتر بدانی، کلمات کمتری را میهمان کاغذ میکنی؛ اصلا آنقدر در این راه متحیر میشوی و شگفت زده، که خیال میکنی جوهر کافی برای وصف #مردانگی هایشان در جهان نیست.
تازه! اگر مخاطبت #شهید_حجت_الله_اصغری_شیبانی باشد که دیگر مات میمانی و تنها خیره به کاغذ سفید مقابلت میشوی.
تصور کن باید تمامِ آن سال زندگی را، #شهامت را و همه ی قهرمانی هایش را خلاصه کنی در یک متن چند بندی.
باید بنویسی و بگویی که او مرید #اباعبدللّه بود؛ در هیئات پایه ثابت #دلدادگی و در شیطنت ها روی کودکانه اش را نمایان میکرد. حجت البته نه! بهتر است بگویم #طاها؛ با این نام وارد فضای مجازی شده بود تا هم #افسر_جنگ_نرم شود و هم با این نامِ #جهادی گمنام بماند. دیگر پس از این همه مدت، ورد زبانمان شده که زهرای مرضیه (س) گمنام میخرد.
طاهای #جهادگر داستان! رسم #دلبری را از بر بود، گویا شب های روضه قدم به قدم با شرمندگی آقا ابالفضل همراه میشد و تا #بین_الحرمین میرفت؛ او هم در درون شرمنده بود. شرمنده دیوار های #حرم که محل تیر و ترکش ها شده بودند، شرمنده امام زمان (عج) که نتوانسته بود برای عمه شان #مدافع شود.
اما قصه قرار بود جورِ دیگری به پایان برسد، صدای حجت یا همان طاهای جهادگر به گوش #علمدارِ حسین (ع) رسید و روحِ او بود که روز #تاسوعا با جسمی بی دست به ملاقات خانواده ی آسمانیاش رفت.
✍️اسما همت
سالروز شهادت
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi