eitaa logo
کانال شهید ابراهیم هادی
2.2هزار دنبال‌کننده
29.2هزار عکس
25.2هزار ویدیو
70 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
💔 ایـن رزمنـده اگر الان بـود لقب مےگـرفت و تا نـابودے استڪبار مےجنگیـد 🍃🌹🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi
💔 روحش شاد شهید که مےگفت: ما به اینجا نیامده ایم تا روی هر تپه ای بکنیم و خودمان را با زدن چهار تا مشغول کنیم!☝️ آمده ایم تا نَفَس را ببریم؛ قیمتش را هم با مان❣ مےدهیم... 🌷🍃 حالا باید گفت: ما اینجا جمع نشده ایم که تعداد اعضای و یا از مطالب به هر نحوی برای‌مان مهم شود! ما آمده ایم خود را ؛👌 👈تا نفس شبهه و دروغ و ابتذال و گناه دشمنان را ببریم... 👈 را به گوش عالم برسانیم... 👈 از کانال و صفحات مجازی به کانال وصل شویم... باشیم باشیم، اگر به خودمان آمدیم و دیدیم، مشغول رد و بدل کردن شعر در وصف چشم و ابروی شهدا شده ایم و اسمش را گذاشته ایم کار فرهنگی و ثواب!!! اول خجالت بکشیم و بعد تکانی به خودمان بدهیم. را به اهل درد و رنج مےدهند. بازی با الفاظ، کسی را شهید نکرده‼️ خیره شدن به عکس، مقدمه ی ارتباط و تحول‌ هست، نباید مانع بشه... شهدا دنبال کف روی آب نبودند... فرصت، اندک است... باید بلند شویم و کاری کنیم... میدان جنگ نرم، رزمنده ی خودساخته ی متخصص و متعهد میخواهد. رفقا! بیاین با هم قرار بگذاریم، کار عملی انجام بدیم، اگه دلسوخته و راه و رسم و همه رو دعوت کن باید کاری کنیم، حتی شده یک نفر از مسیر دشمن بیاد جبهه حق. یارگیری واسه انقلاب اسلامی تا پای طهور 🍃🌹🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi
💔 خیال می‌کنند هر چه بیشتر بنویسی، راحت تر کلمات را بر زبان جاری می‌کند اما گویا در این وادی، همه چیز برعکسِ همیشه است. اینجا، در دیار حبیبانِ بی شمارِ ، هر چه بیشتر بدانی، کلمات کمتری را میهمان کاغذ می‌کنی؛ اصلا آنقدر در این راه متحیر می‌شوی و شگفت زده، که خیال می‌کنی جوهر کافی برای وصف هایشان در جهان نیست. تازه! اگر مخاطبت باشد که دیگر مات می‌مانی و تنها خیره به کاغذ سفید مقابلت می‌شوی. تصور کن باید تمامِ آن سال زندگی را، را و همه ی قهرمانی هایش را خلاصه کنی در یک متن چند بندی. باید بنویسی و بگویی که او مرید بود؛ در هیئات پایه ثابت و در شیطنت ها روی کودکانه اش را نمایان می‌کرد. حجت البته نه! بهتر است بگویم ؛ با این نام وارد فضای مجازی شده بود تا هم شود و هم با این نامِ گمنام بماند. دیگر پس از این همه مدت، ورد زبانمان شده که زهرای مرضیه (س) گمنام می‌خرد. طاهای داستان! رسم را از بر بود، گویا شب های روضه قدم به قدم با شرمندگی آقا ابالفضل همراه میشد و تا می‌رفت؛ او هم در درون شرمنده بود. شرمنده دیوار های که محل تیر و ترکش ها شده بودند، شرمنده امام زمان (عج) که نتوانسته بود برای عمه شان شود. اما قصه قرار بود جورِ دیگری به پایان برسد، صدای حجت یا همان طاهای جهادگر به گوش حسین (ع) رسید و روحِ او بود که روز با جسمی بی دست به ملاقات خانواده ی آسمانی‌اش رفت. ✍️اسما همت سالروز شهادت 🍃🌹🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi