بسمربالشهددالصدیقین
#خاطره_شهدایی
🍃 با یکی از رفقایش به سمت نانوایی محله می رفتند که می بینند چند نفر از اراذل اوباش به نانوایی حمله کردند و با کتک زدن شاطر میخواهند دخل را خالی کنند.
💢 ترس و وحشت عجیبی بین مردم بود و کسی جرئت نداشت کاری کند محمد رضا سریع خودش را وارد معرکه کرد تا کاری کند،
📛 اما یکی از اراذل شیشه نوشابه خالی که آنجا بوده را به زمین کوبیده و با ته بطری شکسته به او حمله و گردن او را می شکافد.
زخمی به عمق یک بنده انگشت در بیمارستان سینا جراحی شد و سر و گردنش بیشتر از هجده بخیه خورد.
آن موقع فقط چهارده سالش بود که میخواست #امر_به_معروف کند و جانش را هم به خطر انداخت.💔
#شهیدمحمدرضادهقانامیری
#اللهمعجللولیکالفرج
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
🌹🍃🌹🍃
@shahidaziz_ebrahim_hadi
#خاطره_شهدایی
🍃یکی از بچه ها به شوخی پتویش را پرت کرد طرفم.
اسلحه از دوشم افتاد و خورد توی سر کاوه. کم مانده بود سکته کنم ؛
♨️سر محمود شکسته بود و داشت خون می آمد.
با خودم گفتم: الان است که یک برخورد ناجوری با من بکند.
چون خودم را بی تقصیر می دانستم ، آماده شدم که اگر حرفی ، چیزی گفت ، جوابش را بدهم.
🔸او یک دستمال از تو جیبش در آورد ، گذاشت رو زخم سرش و بعد از سالن رفت بیرون.
این برخورد از صد تا توی گوشی برایم سخت تر بود.
در حالی که دلم می سوخت ، با ناراحتی گفتم: آخه یه حرفی بزن ،
همانطور که می خندید گفت: مگه چی شده؟
🥀گفتم: من زدم سرت رو شکستم ، تو حتی نگاه نکردی ببینی کار کی بوده ،
همان طور که خون ها را پاک می کرد ،
گفت:
🔻این جا کردستانه ، از این خون ها باید ریخته بشه ، این که چیزی نیست.
چنان مرا شیفته خودش کرد که بعدها اگر می گفت بمیر ، می مردم ...
سردار #شهیدمحمودڪاوه
🌷شادی ارواح شهدا صلوات
#اللهمعجللولیکالفرج
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
🌹🍃🌹🍃
@shahidaziz_ebrahim_hadi
#خاطره_شهدایی
سلام
اولین باری که رفتم بهشت زهرا خیلی مشتاق بودم تا مزار #شهید_محمد_خانی رو زیارت کنم چون از بعد شهادتشون بهشون ارادت داشتم و به عنوان رفیق شهید انتخابشون کردم ...
اونجا اونقدر بزرگ بود که من نمیدانستم داداش محمد خانی کجاس مزارش با یه خانمی دوست شدم تا راهنماییم کنه منو برد کنار مزار شهید محمدخانی خیلی آرامش داشت و خوب بود، بالا سر مزارش چایی بهمون دادن خیلی اون چایی با بقیه چایی ها فرق داشت گمانم از بهشت بود=)
اونروز شد بهترین روز من چون رفیق شهیدم رو زیارت کردم و رفتم کنارش 😍🥺
سر مزار داداش محمد خانی اونقدر آرامش داشت که موج آرامش دریای چشمانم رو بهم زد و حسابی آروم شدم و بغضم شکست=) 🥺
و از آن روز رفاقت من باهاش صمیمی تر شد❤️😊
📌 احمدی از یزد
#شهیدمحمدحسینمحمدخانی
#عمار_حلب
📥رسانه_حاج_عمار
هیئترايةالزهراسلاماللهعليهايزد
اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
🌹🍃🌹🍃
@shahidaziz_ebrahim_hadi