🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
#رایحه_بهشتی
#سردار_شهید
#سیدعبدالرضا_موسوی
فرمانده سپاه خرمشهر
وقتی بعد از سه روز به سردخانه رفتم و می خواستم برای آخرین وداع قیافه ایشان را ببینم تصور می کردم که با یک جسد متلاشی شده و غیرقابل شناسایی روبه رو می شوم به خصوص که سه روز از #شهادت ایشان گذشته بود و جسد متلاشی شده را درون پلاستیک گذاشته بودند، ولی وقتی پلاستیک را باز کردند آنچنان تبسمی روی لبان ایشان دیدم که هرگز از یادم نمی رود همان لذتی که همیشه در مورد آن با من صحبت می کردند و می گفتند که #شهدا از #شهادت لذت خاصی می برند واقعاً در سیمای ایشان مشاهده می شد.
از سوی دیگر وقتی پلاستیک را باز کردند آنچنان #عطر و #رایحه خوشی فضای سردخانه را پرکرد که من تابه اکنون چنین رایحه ای را استشمام نکرده بودم، سید #بهشتی شده بود و بوی #بهشت می داد .
راوی :
#همسر_شهید
شادی روح #امام_راحل وشهدا
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
🌹🍃🌹🍃
@shahidaziz_ebrahim_hadi
🔰ادامه عملیات کربلای 5 بود. حاجمحمـد دنبال من آمد و گفت: بیا بریم گتوند کار دارم.
من رانندگی میکردم. حاجمحمـد خسته از روزهای سخت عملیات، حرفی نمیزد و به مسیر جلو خیره شده بود. انگار به چیزی فکر میکرد. من هم چیزی نمیگفتم. آمدیم اهواز، از میدان چهار شیر که رد شدیم. حاجمحمـد سکوتش را شکست و بیمقدمه گفت: عبدالله من دو تا آرزو از خدا دارم، دعا کن که خدا بهم بده!
گفتم: چیا؟
گفت: دوست دارم سال دیگه باز برم حج واجب و خانه خدا را زیارت کنم، بعدش بیام و شهید بشم!
با خودم گفتم تو چه فکرهایی است حاجمحمـد. گفتم: انشاالله که هر چی خیر است پیش میاد!
وقتی سال بعد برای بار دوم به حج واجب رفت، گفتم این از آرزوی اولش. وقتی هم سال بعدش در آخرین روزهای جنگ شهید شد، با خودم گفتم: این هم اجابت آرزوی دومش!
#سردار_شهید🌷
#حاجمحمد_ابراهیمی🌹
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
🌹🍃🌹🍃
@shahidaziz_ebrahim_hadi