eitaa logo
کانال شهید ابراهیم هادی
2.3هزار دنبال‌کننده
30.1هزار عکس
27هزار ویدیو
72 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
💔 قلب یک پاسدار در سینه‌ی پسر ۱۷ساله‌ی کرُد در خرداد ۱۳۳۹ در روستای جعفر آباد بیجار در استان کردستان بدنیا آمد و سال ۱۳۵۶ وارد دانشکده افسری شد. پدرش که از همان اوایل پیروزی انقلاب، به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمده بود، در تیرماه۱۳۵۹ به دست گروهک‌های ضدانقلاب به شهادت رسید. شهید محمود همان سال مأمور شد تا به عنوان مسئول سپاه و پیشمرگان مسلمان کُرد پایگاه موچش و رابط بین ارتش و سپاه در محور عملیاتی قروه سنندج به انجام مأموریت بپردازد. در ۲۳ مهر ماه ۵۹ در حالیکه قسمت غربی خرمشهر سقوط کرده و عده زیادی از همرزمانش به شهادت رسیده بودند، مجروح شد و به اسارت ارتش بعثی عراق درآمد. وضعیت جراحتش به‌گونه ای بود که هیچکس احتمال زنده ماندنش را نمی‌داد و شهادت او بر همگان محرز شد و حتی مراسم شب هفتم و چهلم در زادگاهش برگزار شد. غافل از آنکه او اسیر شده است. ایشان پس از تحمل ۲۴۴ روز اسارت، به عنوان مجروح جنگی صعب‌العلاج شناخته شد و طبق کنوانسیون سوم ژنو، در تاریخ ۶۰/۳/۲۶ به همراه ۲۴ نفر دیگر از اسرای معلول ایرانی، با اسرای عراقی مبادله شدند. اما او پس از آزادی، بلافاصله به فعالیت نظامی خود را شروع کرد و در طی این دوران، سه‌بار دیگر به شدت مجروح شد. به علت مجروحیت حاد مغزی چندین بار مورد عمل جراحی قرار گرفت ولی در تاریخ ۷۹/۳/۱۷ ندای حق را لبیک گفت. بنابه وصیتش، قلب و کلیه‌هایش به سه نفر از نیازمندان که سال‌ها از درد بیماری رنج می‌کشیدند، اهدا شد. 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
قلب یک پاسدار در سینه‌ی پسر ۱۷ساله‌ی کرُد در خرداد ۱۳۳۹ در روستای جعفر آباد بیجار در استان کردستان بدنیا آمد و سال ۱۳۵۶ وارد دانشکده افسری شد. پدرش که از همان اوایل پیروزی انقلاب، به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمده بود، در تیرماه۱۳۵۹ به دست گروهک‌های ضدانقلاب به شهادت رسید. شهید محمود همان سال مأمور شد تا به عنوان مسئول سپاه و پیشمرگان مسلمان کُرد پایگاه موچش و رابط بین ارتش و سپاه در محور عملیاتی قروه سنندج به انجام مأموریت بپردازد. در ۲۳ مهر ماه ۵۹ در حالیکه قسمت غربی خرمشهر سقوط کرده و عده زیادی از همرزمانش به شهادت رسیده بودند، مجروح شد و به اسارت ارتش بعثی عراق درآمد. وضعیت جراحتش به‌گونه ای بود که هیچکس احتمال زنده ماندنش را نمی‌داد و شهادت او بر همگان محرز شد و حتی مراسم شب هفتم و چهلم در زادگاهش برگزار شد. غافل از آنکه او اسیر شده است. ایشان پس از تحمل ۲۴۴ روز اسارت، به عنوان مجروح جنگی صعب‌العلاج شناخته شد و طبق کنوانسیون سوم ژنو، در تاریخ ۶۰/۳/۲۶ به همراه ۲۴ نفر دیگر از اسرای معلول ایرانی، با اسرای عراقی مبادله شدند. اما او پس از آزادی، بلافاصله به فعالیت نظامی خود را شروع کرد و در طی این دوران، سه‌بار دیگر به شدت مجروح شد. به علت مجروحیت حاد مغزی چندین بار مورد عمل جراحی قرار گرفت ولی در تاریخ ۷۹/۳/۱۷ ندای حق را لبیک گفت. بنابه وصیتش، قلب و کلیه‌هایش به سه نفر از نیازمندان که سال‌ها از درد بیماری رنج می‌کشیدند، اهدا شد.