میگن بابا شهید شده، عمو.
#شهید چیه؟
چه شکلیه؟
این اولین سوال دو یادگارش، محمد جواد و محمد صادق بود. و #عمو ماند که چه جواب بدهد؟ چه بگوید به این دو طفل که فقط کنجکاو بودند ببینند شهید کیست و چه شکلیست. نمیتوانست شهید را توصیف کند هرکاری کرد نتوانست. چشمان مالامال #اشک اطرافیانش زمین خشک را #دریاچه کرد. #چشمانش آرام بسته بود، آرام خوابیده بود، آرام و زیبا.
خواهر با صدایی آغشته به #بغض در گوش برادر نجوا میکند: "گلم را به #حضرت_زینب«س»سپردم."
خواهرم غم مخور که اورا به خوب کسی سپردی! به #عمه_ساداتمان که در اوج بی کسی اش چگونه زیبا همه کَس #عاشوراییان شد،چگونه همدم غم زده های حسین شد،چگونه مرحم زخم هایشان شد،خیالت راحت باشد.
یدالله آرام خوابیده، اطرافیان به این آرامشش غبطه میخورند. شاید فرزندانش حالا معنی شهید را فهمیدند، حالا دیدند شهید چه شکلیست، #پدر با آن قامت رعنا و چهره نورانی اش در #تابوت آرام گرفته بود و به جگر گوشه هایش فهماند شهید کیست؟ و چه شکلیست؟فکر کنم خوب در ذهن بچه ها ماند...
راستی با هر #جمعه همسر و فرزندانت چشم انتظار #صاحب_الزمانند، چشم هایشان دریایی میشود، دلشان دیدن قامتت را میخواهد،همان وقت که در رکاب صاحب الزمانی...!
عاشقی دردسری بود نمی دانستیم
حاصلش خون جگری بود نمی دانستیم
نگرانم که پس از مردن من برگردی
پای تابوت،سرِ بُردن من برگردی
✍نویسنده :#مهدیه_نادعلی
🌸به مناسبت سالروز #شهادت #شهید_یدالله_قاسم_زاده
📅تاریخ تولد : ۱٨ اسفند ۱٣۶۱
📅تاریخ شهادت : ۱ آذر ۱٣٩۵
🥀مزار شهید : بهشت زهرا قطعه ۵۳
🕊محل شهادت:حلب
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
#افتخار_بهشهر
💢 #سردار_شهید_محمدحسن_طاطیان .
( فرمانده شهیدی که #منافقین در عملیات #مرصاد #چشمانش را از کاسه درآوردند و #زبانش را بریدند و بشهادت رساندنش)
.
▪️شعاری که در پادگان برای او میدادند، این بود: عزرائیل پادگان / محمد حسن طاطیان! گفتم: اینجا میگویند که تو خیلی سختگیری میکنی. گفت: اگر آنها را در باد و طوفان به منجیل و نیمهشبها به دریا میبرم، به خاطر این است که به راحتی در مقابل دشمن بایستند.
.
همرزمش میگفت :
دختربچه هفده، هجده سالهای دست حزب دموکرات اسیر بود، محمدحسن او را نجات داد. وقتی آن دختر را به پدرش رساندیم، یک سرویس طلا برای محمدحسن آورد. ما به آن مرد گفتیم: اگر او بیاید و این را ببیند، ناراحت میشود؛ برگرد برو تا تو را نبیند. همین که آن مرد داشت میرفت، محمدحسن رسید و پرسید: تو اینجا چهکار میکنی؟ گفت: برایت هدیه آوردم. گفت: من هدیهام را از خدا میخواهم. فقط برو دعا کن که شهادت نصیبم شود.
.
🚩«محمد حسن طاطیان» فرزند «قربانعلی» یکم آبان ۱۳۳۷ در #بهشهر به دنیا آمد و در تاریخ سوم مرداد ۱۳۶۷ در منطقه گیلانغرب در کمین دشمن افتاد و در تاریخ #۵_مرداد به دست شقیترین افراد منافق بیشرم شکنجه و چشمانش را از حدقه درآوردند و زبانش را بریدند و به شهادت رساندند.
.
#عملیات_مرصاد
#منافقین_کوردل
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا