‹🍫🥜›
👨⚕دکتر با خنده بهش گفت:
برادر! مگه پشت لباست ننوشتی
ورود هرگونه تیر و ترکش ممنوع!!😄
پس چرا مجروح شدی؟!
گفت: دکتر جان! ترکشه بیسواد بوده! تقصیر من چیه؟!🤕🤷♂
•°
🥜🍯¦⇢ #طنز جبهه
🥜🍯¦⇢ #فدایۍ_ولایت
ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ
↱ @Shahidbabaknourii↲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‹❄☃️›
•°
وقتی به میدون مین رسیدیم😁🤣
•°
❄☃️¦⇢ #طنز جبهه
❄☃️¦⇢ #ـفدایۍ_وݪایت
ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ
↱ @Shahidbabaknourii↲
‹🧸🎐›
•°
ترکش خمپاره پیشونیش رو چاک داده بود . ازش پرسیدم: چه حرفی برای مردم داری؟ با لبخند گفت: از مردم کشورم میخوام وقتی برای خط کمپوت میفرستن، عکس روی کمپوت ها رو نکنن!!
گفتم داره ضبط میشه برادر یه حرف بهتری بگو با همون طنازی گفت:
اخه نمیدونی سه بار بهم رب گوجه افتاده ...!!😂😂🚶♀️
•°
🧸🎐¦⇢ #طنز جبهھ
🧸🎐¦⇢ #ـفدایۍ_وݪایت
ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ
↱ @Shahidbabaknourii↲
‹✨💛›
•°
دو تا از بچہهاے گردان،
غولے را همراه خودشان آورده بودند
و هاے هاے مےخندیدند
گفتم : این کیہ؟
گفتند : عراقے
گفتم : چطورے اسیرش کردید؟
مےخندیدند
گفتند : -از شب عملیات پنهان شده
بود ، تشنگے فشار آورده
با لباس بسیجےها آمده
ایستگاه صلواتے شربت گرفتہ بود
پول داده بود!😂-
اینطورے لو رفتہ بود..
•°
✨💛¦⇢ #طنز جبھه
✨💛¦⇢ #ـفدایۍ_وݪایت
ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ
↱ @Shahidbabaknourii↲
⊰•🍑🔗•⊱
.
ﻫﻤﺴﺎﯾﻤﻮﻥ ﻧﺬﺭﯼ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﺍﻭﻣﺪﻡ ﺗﺸﮑﺮ ﮐﻨﻢ ﻗﺎﻃﯽ ﮐﺮﺩﻡ ﮔﻔﺘﻢ:
ﺧﺪﺍﺭﻭﺷﮑﺮ ...
ﺑﯿﭽﺎﺭﻩ ﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩ ﻣﺎ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ ﺍﺯ ﮔﺸﻨﮕﯽ ﻣﯿﻤﺮﺩﯾﻢ ، ﺩﻭﺗﺎ ﺑﻬﻢ ﺩﺍﺩ 😂😂
.
⊰•🍑•⊱¦⇢#طنـز
⊰•🍑•⊱¦⇢#فدایۍ_وݪایٺ
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
➜ @Shahidbabaknourii