eitaa logo
کانال شهید محمدعلی برزگر
7.4هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
5هزار ویدیو
1 فایل
ارتباط با ما و سفارش کتاب از قفس تا پرواز (زندگینامه شهید محمدعلی برزگر): @ShahidBarzgar ولادت:۵'۳'۱۳۴۵ شهادت ومفقودیت:۱۰'۶'۱۳۶۵ عملیات:کربلای۲ فرمانده:شهیدمحمودکاوه منطقه شهادت:حاج عمران عراق
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قرار روزانه... به نیت نزول رحمت الهی هدیه به اهلبیت (ع) تعجیل درفرج امام زمان (عج) وامام وشهدا مخصوصا شهیدبرزگر... ۳صلوات محبت کنید... ذکرِ تعجیلِ فرج؛ رمزِ نجاتِ بشر است ما بر آنیم که این ذکر جهانی گردد... پنجشنبه آمد 👌پویشی ها صلوات هفتگی فراموش نشه 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸✨ایام نشاط و شور امت آمد ⚪️✨هنگام سرور و اخذ حاجت آمد 🌸✨روز سه و چهار ماه شعبان ⚪️✨ازجانب حق سه پیک رحمت آمد 🌸✨میلادحسین استُ ابوالفضل و علی ⚪️✨یعنی که سه منشأ سعادت آمد 🌸✨آن ماه که ماه حاجتش میخوانند ⚪️✨ما بین دو خورشید امامت آمد 🌸✨میلاد با سعادت بزرگ پاسدار اسلام ⚪️✨حضرت اباعبدالله الحسین (ع) مبارک
هدیه امام حسین(ع) به امیرکبیر 🔸مرحوم آیت الله اراکی فرمود: شبی خواب امیرکبیر را دیدم، جایگاهی متفاوت و رفیع داشت. پرسیدم چون شهیدی و مظلوم کشته شدی این مرتبت نصیبت گردید؟ با لبخند گفت: خیر سؤال کردم چون چندین فرقه ضاله را نابود کردی؟ گفت: نه با تعجب پرسیدم: پس راز این مقام چیست؟ جواب داد: هدیه مولایم حسین است! گفتم: چطور؟ 🔹 با اشک گفت: آنگاه که رگ دو دستم را در حمام فین کاشان زدند؛ چون خون از بدنم میرفت تشنگی بر من غلبه کرد سر چرخاندم تا بگویم قدری آبم دهید؛ ناگهان به خود گفتم میرزا تقی خان! ۲ تا رگ بریدند این همه تشنگی! پس چه کشید پسر فاطمه؟ او که از سر تا به پایش زخم شمشیر و نیزه و تیر بود! از عطش حسین حیا کردم، لب به آب خواستن باز نکردم و اشک در دیدگانم جمع شد. 🔻آن لحظه که صورتم بر خاک گذاشتند امام حسین آمد و گفت: به یاد تشنگی ما ادب کردی و اشک ریختی؛ آب ننوشیدی این هدیه ما در برزخ، باشد تا در قیامت جبران کنیم. 📑منبع : کتاب آخرین گفتارها 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥روایت یک تجربه‌گر مرگ موقت از دیدن چهره مبارک امام حسین علیه السلام و ماجرای شفاعت شدن توسط ایشان. 👤: آقای میثم عباسیان 🆔@ShahidBarzegar65
پدر پنج شهید دفاع مقدس( شهیدان افراسیابی) در زمانی که آخرین فرزندش را به خاک می‌سپردند، تقاضا کرد یک بار دیگر فرزندش را ببیند. وقتی کفن را باز کردند او خطاب به آخرین فرزند شهیدش گفت؛ به آقا اباعبدالله سلام برسان و بگو عذر میخواهم اگر دیگر پسری ندارم تقدیمت کنم🥺. گفت،شما در کربلا تمام عزیزانت را در راه خدا دادی....😭 چگونه شرمسار این عزیزان نباشیم...؟! "شهیدبرزگر"💫 @shahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نسخه برای نجات ازفتنه ها ♨️ وصیت‌نامه‌ای برای تمام نسل‎‌ها... ⁉️ حرف اول و آخر یک فرمانده؟! روز پاسدار بر تمام پاسداران اسلام وایران مبارک🌹🕊 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حساب..👌 همه چیز در زندگی موقتی و گذراست ...! همه چیز در زندگی گذرا و موقتی است. هر وقت باران بیاید ، بالاخره بند خواهد آمد . هر وقت ضربه می‌خورید، بالاخره خوب می‌شوید. بعد از تاریکی همیشه روشنایی ست. هر روز صبح طلوع خورشید می‌خواهد همین را بگوید اما شما یادتان می‌رود و در عوض فکر می‌کنید که شب همیشه باقی می ماند. اما اینطور نیست. هیچ‌چیز همیشگی نیست. پس اگر اوضاع زندگی خوب است از آن لذت ببرید چون همیشگی نیست. اگر اوضاع بد است، نگران نباشید چون این شرایط هم همیشه نمی‌ماند.... فکر می‌کنید بدترین چیز این است که بمیرید... مرگ بدترین چیز نیست ، بدترین چیز این است که در زمان زنده بودن ذره ذره بمیرید.. 🆔@ShahidBarzegar65
نمره_قضاوت پسر کوچولو از مدرسه اومد و دفتر نقاشیش رو پرت کرد روی زمین! بعد هم پرید بغل مامانش و زد زیر گریه! مادر نوازش و آرومش کرد و خواست که بره و لباسش رو عوض کنه. دفتر رو برداشت و ورق زد. نمره نقاشیش ده شده بود! پسرک، مادرش رو کشیده بود، ولی با یک چشم! و بجای چشم دوم، دایره‌ای توپر و سیاه گذاشته بود! معلم هم دور اون، دایره‌ای قرمز کشیده بود و نوشته بود: «پسرم دقت کن!» فردای اون روز مادر سری به مدرسه زد. از مدیر پرسید: «می‌تونم معلم نقاشی پسرم رو ببینم؟» مدیر هم با لبخند گفت: «بله، لطفا منتظر باشید.» معلم جوان نقاشی وقتی وارد دفتر شد خشکش زد! مادر یک چشم بیشتر نداشت! معلم با صدائی لرزان گفت: «ببخشید، من نمی‌دونستم...، شرمنده‌ام.» مادر دستش رو به گرمی فشار داد و لبخندی زد و رفت. اون روز وقتی پسر کوچولو از مدرسه اومد با شادی دفترش رو به مادر نشون داد و گفت: «معلم مون امروز نمره‌ام رو کرد بیست!» زیرش هم نوشته: «گلم، اشتباهی یه دندونه کم گذاشته بودم!» بیا اینقدر ساده به دیگران نمره‌های پائین و منفی ندیم. بیا اینقدر راحت دلی رو با قضاوت غلط‌مون نشکنیم. 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
توصیه های اخلاقی به زبان طنز... خنده حلال☺️ عیدتون مبارک...دلتون شاد... 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مقصد مهم‌تره یا مسیر؟ قدیمیها مدرک نداشتند اما تا دلت بخاد درک داشتند.. 🆔@ShahidBarzegar65
💠 آمبولانسی داشتیم که دائم رسیدگی میشد. سابقه خـرابی نداشت. در راه برگشت از منطقـه، در یک سرپایینی خـاموش شد. هرچه استارت زدم روشن نشد.از تعمیرگاه ارتش هم آمدند اما فـایده ای نداشت. لذا تصمیم برآن شـد تا شـب نشده یک تانکـر بیـاید و بکسـل کند. اما وقتی به آمبولانس وصـل شد، گـاز که میداد خاموش میشد! گفتم: «فایده نداره، بعداً می آییم آنرا میبریم.» 🌹 صبح زود رفتم سراغش. تک و تنها توی حال خودم بودم که رسیدم به مکانی صخره مانند که دقیقـاً روبـروی مـاشین بود. دیدم تعـدادی پـلاک و استخوان افتاده بود. پیکر مطهـر هفت شهید بودند. بچـه ها را خبـر کـردم و پیکـرها را داخـل ماشین دیگـری گذاشتیم. بطـرف آمبولانـس کـه رفتم، بچه هـا فکر کردند من فـراموش کرده ام ماشین خـراب است؛ خندیدند! اما ماشین با همـان استـارت اول روشـن شـد! 🎙راوی: محمد احمدیان 📚 برگـرفته از کتاب تفحـص (با اندکی تغییر) "صـلواتی هدیه کنیم به ارواح مطــهر شهــدا" 🆔@ShahidBarzegar65
🍀امام خمینی= ۱همسر با۱۱سال اختلاف سِنی🍀 🍁رضاخان= ۴همسربا۲۸سال اختلاف سنی🍁 ☘آیت الله خامنه ای= ۱همسربا۸سال اختلاف سنی☘ 🍂محمدرضاشاه= ۳همسربا۱۹سال اختلاف سِنی🍂 حالا قضاوت باشما⁉️ 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تاسف آقا از....⁉️ ماچقدر به این سفارش آقاعمل کردیم⁉️ سهم ما از جهادتبیین ؛پیشرفت علم در جامعه اسلامی چقدره⁉️ 🆔@ShahidBarzegar65
Voice-0003.mp3
340.5K
👌صوت واقعی شهیدبرزگر 📚(صاحبِ کتاب ازقفس تاپرواز) چندین نفر پیام دادین.که صدای شهیدروبزارم.. بنده هم از نوار کاسِت دوطرفه چندلحظه گلچین کردم واستون.. بعداز این صوت شهید داوطلبانه به جبهه عازم میشودو به خانه برنمی‌گردد وتامدتها شهیدگمنام میشود @ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دعایی قشنگ تر ازاین مگه داریم⁉️🥺 اللهم عجل لولیک الفرج 🤲 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این نوای دلنشین عیدانه تقدیم شما اللهم عجل لولیک الفرج از حضور وفعالیت ونشرکانال ازشما خوبانِ همیشه همراه سپاسگذارم.‌ عیدتون پربرکت بادعای ارباب✨ پاسداران جان برکف..خداقوت✋ اجرتون باسیدالشهدا(ع)💌🕊 التماس دعا تشکراز ارسالی دوست خوبم 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قرار روزانه... به نیت نزول رحمت الهی هدیه به اهلبیت (ع) تعجیل درفرج امام زمان (عج) وامام وشهدا مخصوصا شهیدبرزگر... ۳صلوات محبت کنید... ذکرِ تعجیلِ فرج؛ رمزِ نجاتِ بشر است ما بر آنیم که این ذکر جهانی گردد... پنجشنبه آمد 👌پویشی ها صلوات هفتگی فراموش نشه 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدایا✨ در این شب فرخنده و مبارکــــــــَ 🎉 میلاد باسعادت حضرت ابالفضل العباس💚 زیباترین سرنوشت را برای عزیزانی✨ که این نوشته را 💐 می خوانند مقدر بفرما 🙏 آمیـــن یا رَبَّ 🙏 عیدمون مبارک .. اللهم عجل لولیک الفرج...💚 🆔@ShahidBarzegar65
روباه وخروس...قشنگه خروس و شيرى با هم رفيق شدند شب هنگام خروس برای خوابيدن بالای درخت رفت. شير پاى درخت دراز کشيد. هنگام صبح خروس مطابق معمول شروع به خواندن کرد. روباهى که در آن حوالى بود به طمع افتاد نزدیک درخت آمد و به خروس گفت: بفرمایيد پایين تا نماز را به شما اقتدا کنيم! خروس‌گفت: بنده فقط مؤذنم،  پيشنماز پاى درخت است او را بيدار کن! روباه که تازه متوجه حضور شير شده بود، با غرش شير پا به فرار گذشت! خروس پرسید: کجا تشريف مى‌بريد؟! مگر نمى‌خواستيد جماعت بخوانيد؟! روباه در حال فرار گفت: دارم مى‌روم تجدید وضو کنم! دشمنان جمهوری‌اسلامی‌ایران بدانند که: شیران زیادی پای درخت انقلاب آماده جانفشانی هستند. دور و بر ایران‌ پرسه نزنند تا نیاز به تجدید وضو پیدا نکنند! 🆔@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تست جانبازی سردار سلیمانی ازحضار😳 شادی شهدا و شفاء جانبازان و بیماران اللهم صل علی محمد و ال محمد وعجل فرجهم💚 🕊🦋روز جانباز برتمام ایثارگران وجانبازان سرزمینم گرامی باد. حاجی جان.. روز شهید بهت تبریک گفتیم روز پاسداره بهت تبریک گفتیم روز جانبازه بهت تبریک میگیم روزساجدین هم که قطعا بایدتبریک بگیم توی دنیا چه مدالی باقی مونده بود که به دستش نیاوردی؟😔 افتخار مردم سرزمین لاله ها...🌹🕊 🆔@ShahidBarzegar65
👌ماجرای جانبازی شهیدبرزگر خسته.تشنه.گرسنه از عملیات والفجر مقدماتی برگشته بودیم . خاطرم هست که شهیدبرزگر ؛ علی اصغربزم آرا؛محمد سعیدی ومرا پشت خاکریز جمع کرد ومثل همیشه با شوخ طبعی هایش حسابی روحیه داد. ناگهان مُنَوَّر فرود آمد وشهیدگفت: خدایا:کاش این شربت گوارا نصیب ما میشد. علی اصغر گفت:شوخیت گرفته محمد..کجای منور گواراست؟😡 شهیدبالبخند برخاست وکنارعلی اصغرنشست و گفت:اتفاقا کنارت می نشینم که اگر خواست به تو بخورد باهم به بهشت برویم؟😊😂 علی اصغر که جدی گرفته بودباعصبانیت جایش را عوض کرد وگفت: عموجان..دست بردار..مامتاهلیم ..تومجرد. شربت گوارا هم نوش جان خودت.تنها به بهشت برو..😂😂😡 صدای خنده رزمنده ها مثل خمپاره درفضا پیچیده بود که بیسیم چی پیغام داد عملیات تازه ای در راه است وهرکس داوطلب میدان است برود. ما که تازه از عملیات برگشته بودیم نای حرکت نداشتیم. ازمیان گردان فقط محمد داوطلب میدان شد؛هرچه گفتم خسته ای؛تازه آمدی. گفت:ممکن است یک امتحان الهی باشد. رفت.ودرهمان عملیات(والفجریک)ازناحیه کتف وبازو دست راست جانبازشد. بخاطر اینکه تا آخرعملیات درمنطقه مانده بود .دستش عفونت کرد وآنقدر وحشتناک بود که گوشت روی استخوان مچاله شده بود.مافکر کردیم که دیگر محمد نمی رود. اما او ۶بار عازم میدان شد.ودرآخرین دفعه عملیات کربلای ۲ در خاک اربابش حسین(ع ) شهیدومدتهاگمنام ماند. روایتگر:آقای قربانعلی امروزی 📚کتاب ازقفس تاپرواز 🆔@ShahidBarzegar65