شهید_نادر_مهدوی
🦋پس از اسارت بر عرشه ناو آمریکایی یو. اس. اس. چندلر USS Chandler، آماج شکنجههای بسیار سخت و توانسوز سربازان آمریکایی قرار گرفت
🦋سینههای او را با میخهای بلند آهنین سوراخ کردند.
وپس از اصابت تیرهایی به بازو، قلب و پیشانی به شهادت میرسد
🦋بالاخره بعداز شهادت پیکر مطهر شهید نادر مهدوی با دستهای بسته به نیروهای ایران تحویل داده شد
شهید #نادر_مهدوی
"شهیدبرزگر"💫
@shahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ﺯﻧﺪﮔﯽ...
ﮐﻠﺒﻪ ﯼ ﺩِﻧﺠﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻧﻘﺸﻪ ﺧﻮﺩ،
ﺩﻭ ﺳﻪ ﺗﺎ ﭘﻨﺠﺮﻩ ی ﺭﻭ ﺑﻪ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ ﺩﺍﺭﺩ ،
ﮔﺎﻩ ﺑﺎ ﺧﻨﺪﻩ ﻋﺠﯿﻦ ﺍﺳﺖ ؛ﮔﻬﯽ ﺑﺎ ﮔﺮﯾﻪ ،
ﮔﺎﻩ ﺧﺸﮏ ﺍﺳﺖ ﻭ ﮔﻬﯽ ﺷﺮ ﺷﺮ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺩﺍﺭد،
ﺯﻧﺪﮔﯽ آﻥ ﮔﻞ ﺳﺮﺧﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﻮ ﻣﯽﺑﻮﯾﯽ،
ﯾﮏ ﺳﺮآﻏﺎﺯ ﻗﺸﻨﮕﯽ ﺍﺳﺖﮐﻪ ﭘﺎﯾﺎﻥ دارد!
ﺩﻝ ﺍﮔﺮ ﻣﯽ ﺷﮑﻨﺪ ؛
ﮔﻞ ﺍﮔﺮ ﻣﯽ ﻣﯿﺮﺩ ؛
ﻭ ﺍﮔﺮ ﺑﺎﻍ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﻧﮓ ﺧﺰﺍﻥ ﻣﯿﮕﯿﺮﺩ ؛
ﻫﻤﻪ ﻫﺸﺪﺍﺭ ﺑﻪ ﺗﻮﺳﺖ ؛
ﺟﺎﻥ ﻣﻦ ﺳﺨﺖ ﻧﮕﯿﺮ،
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻮﭺ ﻫﻤﯿﻦ ﭼﻠﭽﻠﻪ ﻫﺎﺳﺖ ،
ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ...
ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﮐﻮﺗﺎﻫﯽ ...💚
یک روز دیگه ازتابستونمون هم گذشت
به همین راحتی...
آرزومیکنم بحق نفس گرم این فصل خدا ؛
دلتون باکوچکترین دلخوشی گرم بشه.
تادلگرم تربشین به زندگی مثل تابستون.
"شهیدبرزگر"💫
@ShahidBarzegar65
🌸داستان وزیر و کار خدا🌸
👑 سلطانی به وزیرش گفت:
سه سوال میکنم فردا اگر جواب دادی هستی و گرنه عزل میشوی...
❔سوال اول: خدا چه میخورد؟
❔سوال دوم: خدا چه می پوشد؟
❔سوال سوم: خدا چه کار میکند؟
😔وزیر از اینکه جواب سوالها را نمیدانست ناراحت بود ولی غلامی فهمیده و زیرکی داشت.
وزیر به غلام گفت: سلطان سه سوال کرده اگر جواب ندهم برکنار میشوم.
اینکه :
❓خدا چه میخورد؟
❓چه می پوشد؟
❓چه کار میکند؟
🌚غلام گفت: هرسه را میدانم اما دو جواب را الان میگویم و سومی را فردا...!
اما خدا چه میخورد؟
✅خداغم بنده هایش رامیخورد.
اینکه چه میپوشد؟
✅خدا عیبهای بنده های خود را می پوشد.
❎اما پاسخ سوم را اجازه بدهید فردا بگویم.
☀️فردا وزیر و غلام نزد سلطان رفتند.
وزیر به دو سوال جواب داد ، سلطان گفت درست است ولی بگو جوابها را خودت گفتی یا از کسی پرسیدی؟
وزیرگفت این غلام من انسان فهمیده ایست جوابها را او داد.
👑پادشاه گفت :پس لباس وزارت را دربیاور و به این غلام بده، غلام هم لباس نوکری را درآورد و به وزیر داد.
بعد وزیر به غلام گفت جواب سوال سوم چه شد؟
🌚غلام گفت: آیا هنوز نفهمیدی خدا چکار میکند؟!
✅خدا در یک لحظه غلام را وزیر میکند و وزیر را غلام میکند.
❣بار خدایا توئی که فرمانروائی،هرآنکس را که خواهی سلطنت بخشی و از هر که خواهی فرمانروائی را بازستانی...❣
"شهیدبرزگر"💫
@ShahidBarzegar65
ناگفته های همسر شهید مدافع حرم مهدی نظری/خواب دیده بود سوار بر اسب امام حسین علیهالسلام میجنگد
همسر مدافع حرم شهید مهدی نظری اظهار کرد:
همسرم آقا مهدی خواب دیده بود که سوار بر اسب امام حسین علیه السلام در حال جنگیدن با دشمنان امام حسین علیه السلام است،
به من می گفت چنین خوابی دیده ام چطور شما می گویید سوریه نروم؟!
آقا مهدی می گفت: در هر شرایطی باید به خدا توکل داشت؛
گفت من برای شهید شدن به سوریه نمی روم بلکه برای دفاع از وطنم به جنگ می روم اگر الان با داعشی ها مقابله نکنیم دیر نیست که جنگ وارد ایران شود🌾
بلاخره آقا مهدی راهی سوریه شد، از آنجا هر روز دو، سه بار به من تماس می گرفت، پنجم اردیبهشت سال ۱۳۹۵سه روز مانده بود تا ۶۰ روز ماموریت خود را در سوریه تمام کنند و به ایران برگردندکه دیگر خبری نشد💔🕊
سه روز قبل از اینکه خبر شهادت را بدهند طی یک تماس تلفنی گفت: دو گروه شدیم یک گروه پنجشنبه به ایران باز می گردد و من هم با گروه بعدی راهی ایران می شوم . به آقا مهدی گفتم: مادرت از روزی که رفتی بیمار است اگر برایت امکان دارد با همین گروه برگرد و گفت:
نگران نباش دو روز دیگر برمیگردم...
یادشهدا با #صلوات
#شهید_مدافع_حرم_مهدی_نظری
"شهیدبرزگر"💫
@ShahidBarzegar65
5.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🕊🌹خون شهیدان ما امتداد خون پاک شهیدان کربلاست
شادی ارواح طیبه همه شهدا صلوات
"شهیدبرزگر"💫
@ShahidBarzegar65
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
✍خاطره ای ازشهیدمحمدعلی برزگر
☀️باهم رفته بودیم زیارت امام رضا(ع)
حین ورودبه حرم یک دفعه چشمم به خانوم کم حجابی افتاد.
با اخم به محمدگفتم :معلوم نیست اومده حرم یامهمونی؟
☀️همینطور که داشتم ازخانومه میگفتم
محمدیه نگاه چپی به من کردوگفت:
فعلا که آقا یک دعوتنامه به ما داده
یکی هم به اون ؛تا اینجابرابریم
ولی مادرجان...ماکه ازدرون آدما خبرنداریم که قضاوتشون کنیم.
☀️اگربعداززیارت آقا اونوقبول کردو منونه چی میگی؟
گفتم:معلومه چی میگی؟
گفت:اره
بایدبرم بخاطرحرفی که پشت سرش زدی حلالیت بگیرم.
☀️پرسیدم:تووقتای دیگه ازحُجبُ وحیای زن وغیرت مردامیگفتی
حالا چی شده ؟نظرت برگشته؟
گفت:مادر...حواست بودچه کردی؟
غیبت خیلی گناهش سنگینه...
☀️محمدباعجله خودشوبه خانومه رسوند
تاغیبتی که کرده بودمو حلالیت بگیره
فاصلم بااونا زیادبود ونفهمیدم چی گفتن
بعدباهم رفتیم پاپوس آقا
☀️بعدش محمدم طبق رسم همیشگی مقداری گندم خرید وبه دستم دادوگفت:من نیت می کنم شما دانه هارو بریز.
منم بی خبرازهمه جا بلندبلندمیگفتم انشالله مرادتوببینم مادر...
☀️اونم روبه گنبد میکردومیگفت:
الهی آمین.
وقتی ازحرم خارج می شدیم اون خانوم باشتاب خودشوبه مارسوندوگفت:قبول باشه
انگاربانگاهش میخواست یه چیزی به محمدبفهمونه
اما محمدبه نامحرم نگاه نمیکردکه متوجه تغییربشه.
☀️وقتی خانومه دورشد
گفتم دیدیش؟
پرسید:کیو؟
گفتم خانومه نه تنها آرایششوپاک کرده بودکه یک تارموهاش هم دیده نمیشد.
راستشوبگوچه کردی؟
☀️محمدلبخندی زد وگفت:من چرا؟
آقابهش نظرکرد
تا همون یک اشتباهشم خط بزنه
حالا ما بایدبفکرنامه عمل خودمون باشیم.
راوی :مادرشهید
"شهیدبرزگر"💫
@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عشق يگانه واژهای است كه تمام
چيزهای با ارزش زندگی و تمام
چيزهايی را كه ارزش دارا شدن دارند
در بردارد.
تومگر میتوانی خدا را فراموش كنی،
یادت باشدخدایت باعشق معنامیگیرد
اگر عشق را فراموش كنی،
همه چيز را از دست خواهی داد ...
اگر عشق باشد خدا هم خواهد بود،
زيرا خدا اوج قله عشق است.
اما بدون عشق، حتی خدا هم
ناممكن است.
بدون عشق به خدا هيچ چيز ممكن نيست؛
نه شادمانی، نه خير و بركت،
نه حقيقت، نه آزادی...
عشق همان آب حيات است؛
به تو زندگیِ شادمان میبخشد.
عشق پل ميان زمان و جاودانگی است.
"شهیدبرزگر"💫
@ShahidBarzegar65
⚡️اگر دنبال آرامش هستی با هر کسی درد دل نکن
و مشکلات زندگیت را به دیگران نگو،
اگر آن شخص دوست تو باشد ناراحت میشود و اگر دشمن تو باشد شاد میشود، وقایع زندگی تو مال خودت است پس پیش خودت نگهدار.
⚡️آرامش می خواهی با شخصی که مخالف توست زیاد بحث نکن به حرف هایی که می زند فقط گوش کن.
⚡️آرامش می خواهی سر مسائل جزئی زندگی عصبانی نشو و این و هم بدون که اکثر مسائل زندگی جزئی هستن.
⚡️آرامش می خواهی با شخصی حرف بزن که ذهن و عقل ثروتمندی دارد.
⚡️آرامش می خواهی قران بخوان،
با خدا درد و دل کن، از او سپاس گزاری کن و مشکلاتت را فقط به دستان قدرتمند او بسپار .
#خدایا_شکرت 🦋
┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
"شهیدبرزگر"💫
@ShhidBarzegar65
#شهدا_و_امام_زمان_عج
#شهیدی_که
#امام_زمان_عج
کفنش کرد
💞شهیدی بود که همیشه ذکرش این بود، نمی دونم شعر خودش بود یا غیر...
یابن الزهرا
یا بیا یک نگاهی به من کن
یا به دستت مرادر کفن کن
💞از بس این شهید به امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) علاقه داشت به دوست روحانی خود وصیت می کند. اگر من شهید شدم دوست دارم در مجلس ختم من تو سخنرانی کنی...
💞روحانی می گوید: ما از جبهه برگشتیم وقتی آمدیم دیدیم عکس شهید را زده اند.
پیش پدر و مادرش آمدم گفتم: این #شهید چنین وصیتی کرده است آیا من می توانم در مجلس ختم او سخنرانی کنم؟ و آنان اجازه دادند...
در مجلس سخنرانی کردم بعد گفتم ذکر شهید این بوده است:
💞یا بن الزهرا
یا بیا یک نگاهی به من کن
یا به دستت مرا در کفن کن
وقتی این جمله را گفتم ، یک نفر بلند شد و شروع کرد فریاد زدن .
وقتی آرام شد گفت: من غسال هستم
💞دیشب آخرهای شب به من گفتند یکی از شهدا فردا باید تشییع شود و چون پشت جبهه شهید شده است باید او را غسل دهی
وقتی که می خواستم این شهید را کفن کنم دیدم یک شخص بزرگواری وارد شد گفت: برو بیرون من خودم باید این #شهید را کفن کنم.
💞من رفتم در وسط راه با خود گفتم این شخص که بود و چرا مرا بیرون کرد؟؟؟ با عجله برگشتم و دیدم این #شهید کفن شده و تمام فضای غسالخانه بوی عطر گرفته بود.
از دیشب نمی دانستم رمز این جریان چه بود.اما حالا فهمیدم ...نشناختم...
📚منبع: کتاب روایت مقدس
صفحه ۹۶
به نقل از نگارنده کتاب "میر مهر"
حجه الاسلام سید مسعود پور آقایی
"شهیدبرزگر"💫
@ShahidBarzegar65