فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍روایتی شنیدنی از کرامات
سردار #شهید احمد محتشم
طبق روایت راوی سیره شهدا
حجت الاسلام شیخ حسین عسکری نیا.
🌹گفت: میشه ساعت ۴ صبح بیدارم کنی تا داروهام رو بخورم؟ ساعت ۴ صبح بیدارش کردم، تشکر کرد و بلند شد از سنگر رفت بیرون.
بیست الی بیستوپنج دقیقه گذشت، اما نیومد! نگرانش شدم، رفتم دنبالش و دیدم یه قبر کنده و نمازشب میخونه و زار زار گریه میکنه!
بهش گفتم: مرد حسابی تو که منو نصفجون کردی، میخواستی نمازشب بخونی چرا به دروغ گفتی مریضم و میخوام داروهام رو بخورم؟!
برگشت و گفت: خدا شاهده من مریضم، چشمای من مریضه، دلم مریضه، من ۱۶ سالمه، چشام مریضه، چون توی این ۱۶ سال امام زمان(عج) رو ندیده؛ دلم مریضه بعد از ۱۶ سال هنوز نتونستم با خدا خوب ارتباط برقرار کنم؛ گوشام مریضه، هنوز نتونستم یه صدای الهی بشنوم!
#شهید | #محسن_صاحب_الزمانی
💢 #شهیدی که #حکم #انتصاب #مدیریتش را #پاره کرد ( بیاد #سردار #شجاع #مازنی #لشکر ۲۷ محمدرسول اله #شهید علیرضا نوری ساروی)
.
▪️تو روزگاری که همه برای گرفتن پست و مقام به هر دری میزنن تا مثلا بشن آقای مدیر ، خواستم بگم یه علیرضا نوری بود که بیابان های خوزستان رو به پشت میز نشینی و پست و مقام ترجیح داده بود.
.
▪️سردار کوثری نقل میکرد :
یک روز آقای رسولزاده مسئول دفتر فرمانده وقت سپاه به من زنگ زد و گفت آقای سعیدیکیا (وزیر وقت راه) تماس گرفته و گفته است که حکم نوری را به عنوان جانشین راهآهن سراسری کشور زده است. از من خواسته بودند نوری را تسویه کنم و به تهران برگردانم تا سمتش را تحویل بگیرد. نوری را خواستم. ایشان آمد و تا موضوع را شنید، حکم را با دستش گرفت و نگاهی به آن انداخت.
.
از آنجا که آدم اخلاقمدار و مؤدبی بود، چندبار عذرخواهی کرد و چون یک دست نداشت، حکم را به دندانش گرفت و آن را پاره کرد. بعد مقابل چشمهای متعجبم گفت: من به اینجا (جبهه) نیامدهام که برگردم. اگر میخواستم مسئولیت بگیرم، در همان تهران میماندم و به اینجا نمیآمدم. ماند و کمی بعد هم به شهادت رسید.
#علمدار_خمینی
🌊 #قایقران ۱۶ سالهی #اروند...
#بسیجی_شهید_رضا_آبروان
.
🔸بچهی جنگل بود.
اما توی آب عجیب مهارت و شجاعتی
از خودش نشون داده بود ؛ به طوری
که فرمانده لشکر وقت ( سردار مرتضی قربانی) شیفتهی شجاعت و مهارت
رضا شده بود.سال ۶۳ سن ۱۴ سالگی
رفت جبهه و تا سن ۱۶ سالگی هشت مرحله اعزام شد و بیش از ۲۴ ماه در جبهه ها حضور داشت.سرانجام در عملیات کربلای ۴ بشهادت رسید و پیکرش بعد ده سال بازگشت.
.
🔸روح مادر شاد ، اون روز که تو حیاطشون نشسته بودیم تعریف میکرد: هشت روز قبل از این که فرزندم به دنیا بیاید خواب دیدم یک سیدی نزد من آمد و به من گفت ناراحت نباش فرزندت سالم به دنیا می آید و اسمش را رضا بگذار ما هم اسمشو رضا گذاشتیم .در روز تشییع جنازه اش لباس رزم او راپوشیدم و به تشییع جنازه اش رفتم یاد روزی افتادم که می خواست به جبهه برود به او گفتم نمی خواهد بروی جبهه ولی در جواب به من گفت:« اگر برای یک بار به جبهه بیایی و آن جا را ببینی از خدا می خواهی که همه فرزندانت به جبهه بروند .
.
📩 #قسمتی از #وصیت_نامه #شهید :
به پدر و مادرم سفارش می کنم بعد از شهادتم دو رکعت نماز شکر به جا آورند.
مشغول آشپزی بودم
آشوب عجیبی در دلم افتاد
مهمان داشتم،به مهمانها گفتم:
شما آشپزی کنید من الان برمیگردم
رفتم نشستم برای ابراهیم نماز خواندم
دعا کردم،گریه کردم که سالم بماند،یک بار دیگر بیاید ببینمش
ابراهیم که آمد به او گفتم که چی شد و چه کار کردم
رنگش عوض شد و سکوت کرد
گفتم: چه شده مگر؟
گفت: درست در همان لحظه میخواستیم از جادهای رد شویم که مین گذاری شده بود
اگر یک دسته از نیروهای خودشان از آنجا رد نشده بودند میدانی چی می شد ژیلا؟
خندیدم...
باخنده گفت: تو نمیگذاری من شهید بشوم تو سدّ راه شهادت من شدهای!
بگذر از من!🤍🙃
همسرشهیدمحمدابراهیمهمت🌱
#شهید | #محمدابراهیم_همت 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نحوه شهادت شهید مدافع حرم....
#مصطفیصدرزاده🌷
#شهید روز تاسوعا..
با نام جهادی سید ابراهیم✨
تاریخ تولد: ۱۹ شهریور ۱۳۶۵
محل تولد: خوزستان، شوشتر
تاریخ شهادت: ۱ آبان ۱۳۹۴🌷
محل شهادت: حلب سوریه🌷
وضعیت تأهل: متأهل
تعداد فرزندان: دو فرزند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌نگفته ها نشنیده ها دسیسه های سقوط بالگرد شهیدجمهور...
هلیکوپتر رئیس جمهور در اثر حادثه سقوط کرد ؟
یا توسط سیستم های راداری الهام علیف هک شده؟
این کلیپ را به دقت ببینید تا این شغال اسرائیل را بهتر بشناسید 👆
#شهید رئیسی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️#مداحی زیبای؛ سرتیپ خلبان؛
#شهیدعباس_بابایی
#شهید | #عباس_بابایی
امروز قلب حضرت ولی عصر درفشاره..
لطفا برای سلامتی امام زمان عج صدقه بیاریم.
🌷🌷🌷🕊🌷🌷🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 پیکر سرگرد شهید ارتش حسین سامی مقام پس از ۴۴ سال تفحص شد
#شهید | #حسین_سامی_مقام
🏴یاد شهدای حسینی
💢چند شبانهروز بود که در بستر بیماری افتاده بودم، تب و لرز امانم را بریده و بدندرد شدید من را زمینگیر کرده بود. آن شب بهشدت میلرزیدم و عرق سردی بر بدنم نشسته بود. سه پتو رویم کشیده بودم تا خوابم ببرد. نیمهشب، از خواب پریدم. سهکنج اتاق محمد که از جبهه آمده بود، به نماز ایستاده بود.
محو نمازخواندن محمد شدم. از لرز، دندانهایم به من میخورد. محمد سلام نمازش را داد. متوجه من شد که از خواب پریدهام. سلام کرد و گفت: ولک چی شده، چته؟
- تب و لرز دارم، خسته شدم از این درد!
همینجور که روبهقبله بود. مهرش را برداشت. با ناخن تکهای از آن کند و به سمت من کشید و گفت: این را بخور، تربت کربلاست، انشاالله که بهتر میشی.
بسمالله گفتم، تکه تربت که از یک عدس کوچکتر بود را توی دهانم گذاشتم و قورت دادم. از سردرد، سه پتویم را دوباره رویم کشیدم، چشمهایم روی هم نرفته بود که دیدم محمد باز به نماز ایستاد. چشمم بسته شد.
نمیدانم چقدر گذشت که از گرما دوباره از خواب بیدار شدم. پتوها را از رویم کنار زدم، دیگر نه از سردرد و بدندرد خبری بود، نه از لرز. محمد که هنوز روبهقبله نشسته بود گفت: بهتر شدی؟
- ها دارم، میپزم!
- حالا که خوب شدی، پاشو وضو بگیر، کمکم اذان صبحه، هم دو رکعت نماز شکر بخون، هم نماز صبحت را اول وقت بخون.
وضو گرفتم و به اتاق برگشتم. در زیر نور کم لامپ، محمد را نورانیتر از همیشه دیدم. با دعای محمد و تربت کربلا شفا پیدا کرده بودم. پشت سرش قامت بستم و با گفتن اللهاکبر به نماز ایستادم.
راوی برادر شهید
🌱🍃🌷🌱🍃
#شهید محمد دریساوی
#شهدای_فارس
دختر دانشجو از استادش
شهید دیالمه سوالی میپرسد..
شهید دیالمه سرش را پایین میاندازد
و جواب میدهد..!
دختر دانشجو عصبانی میشود و میگوید:
مگر تو استاد ما نیستی؟!
چرا نگاهم نمیڪنی؟!
شهید دیالمه گفت:
اگر به تو نگاه ڪنم، اونی ڪه
باید نگاهم ڪنه، دیگه نگاهم نمیڪنه..!
شهید_عبدالحمیددیالمه
#شهید | #عبدالحمید_دیالمه
💢 #ام_المصائب در فلسطین کیست⁉️
.
📷از دامن زن ؛ مرد
به معراج میرود، یعنی همین عکس.
🏴 تبریک و تسلیت به این بانو
که طی یک سال
مادر ۴ #شهید
و مادر بزرگ۷ #شهید
و همسر #شهید شد...
#امان_از_دل_زینب
.
#شهید_القدس
#خاطرات_شهید
سال اول دبیرستان بیماری عجیبی گرفت. دکترها بعداز یک ماه بستری شدن گفتند: رضا فلج شده.
کم کم فلج شدنش از پاها به بالا قلب رسیده و جانش را میگیرد.
بعداز قطع امید پزشکان گفتم هیچکس مصیبت زده تر از حضرت زینب س نیست.
نذرعمه سادات کردم.
تارضاخوب شود برای خودشان.
یک روز درکمال ناباوری دیدم رضا دست به دیوار گرفت و راه رفت.
آن روز زینب کبری س پسرم را شفا داد وامروز رضا فدائی زینب س شد.
#شهید #رضا_کارگر_برزی
🌍 آیا میدانستید #شهید محمدجواد تندگویان وزیر نفت ایران دوازده سال تمام در یک سلول انفرادی بعثیهای کثیف بسر برد!؟
🔹طوری که فقط به اندازهای جا داشت که میتونست بشینه و حتی نمیتونست دراز بکشد... و
نمیدونست الان چه ساعتی و چه موقع از روز و شب و ماه و ساله؟!!
🔹الان بهاره یا پاییز ؟
الان روزه یا شب؟
و هر روز بلااستثناء با شکنجه شروع میشده....
🔹 اونم چه شکنجهای!؟
که در اثر شکنجه زیاد گردنش صدوهشتاد درجه میچرخیده...
🔹 و این آخرین شکنجه اون بوده که منجر به شهادت این وزیرجوان و برومند سرزمین اسلامیمان شد!
تنها مونسش کتاب #قرآنی بوده که یک سرباز عراقی برایش آورده بوده و تمام سربازهای عراقی که نگهبان این شهید بودن با شنیدن صوت قرآنش شیفتهاش شدند.
و بعد از شهادتش کتابها در وصفش نوشتند؟!
🔹 اینها رو ما راحت مینویسیم
و خیلی سر سری میخونیم
و راحت از کنارشون رد میشیم.
🔹 اما لحظهای فکر نمیکنیم
دوازده سال به والله خیلی زیاده...
دوازده سال... ۱۴۴ ماه!
یک بچه رو چقدر زحمت میکشیم تا دوازده سال بشه؟🥺😭
🔹حالا فکر کنیم دوازده سال نتونی یک لحظه دراز بکشی و نفهمی روزه یا شب؟..😔
این امنیت رو مدیون این شهداییم...
الهی قدردان باشیم🤲
#شهید | #محمدجواد_تندگویان
🌷🌷🌷🕊🌷🌷🌷
او اولین خبرنگار جمهوری اسلامی ایران پس از پیروزی انقلاب بود که در سفر خارجی مسئولان به الجزایر حضور داشت و در حادثهی طبس به عنوان اولین خبرنگار در محل حادثه بود.
#روز_خبرنگار
#شهید_حسن_باقری
#شهیدغلامرضا رهبر
#شهیدمحمود صارمی
#شهید سیدمرتضی آوینی
وسایر شهدای عزیزی که درراه جهادتبیین
ازجان خود گذشتند...
#روحشان شاد_باصلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢#شفا_به_دست_حسین|
حبیب رو خدا بعد از شانزده سال چشم انتظاریِ پدر و مادرش بهشون بخشیده بود. مادرش میگه: حبیب دو ساله بود که چشمدردِ سختی گرفت و مدام از چشمش اشک میریخت. خیلی خرج دوا و دکتر کردیم، اما فایدهای نداشت و کمکم داشت نابینا میشد. یه شب دلم بدجوری شکست. متوسل شدم به امام حسین(ع) و گفتم: آقا شما یه کاری بکنید این بچه شفا بگیره...همون شب خواب دیدم آقایی نورانی اومد؛ دستی به سر و روی حبیب کشید و گفت: چشم بچهات خوب شد. صبح که پا شدم، دیدم داره تو گهواره بازی میکنه و با چشمای قشنگش برام میخنده...
#شهید حبیب الله مظاهری
📚منبع: خبرگزاری دفاعمقدس
💢 یک لحظه بود آن اعزام...!
یک عکس خانوادگی آن دم آخر
و دقایقی بعد رفت ....زود هم رفت.
من ماندم و ۳۷ سال تماشای
همان یک قاب عکس و دنیایی حسرت
و فراق یک مرد که بابا می نامیدمش...
.
📷 #عکس #خانوادگی #شهید نورعلی جهانیان ( از شهرستان #بهنمیر #بابلسر)
.
#مرد
#وداع_آخر
#هفت_تپه_ی_گمنام
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روز سرد و بارانی بود. وارد محل کار شدم، سرمان شلوغ بود، مرتب متوفی وارد سالن تطهیر می شد.
من هم ناظر سالن بودم.
وقتی در سالن قدم می زدم متوجه نسیم خوشبویی شدم.
معمولا هوای سالن تطهیر هوای خفه ای است که بوی متوفاهایی که از بیمارستان اعزام شده اند به شدت می پیچد.
در میان این همه بو، این نسیم خوشبو برایم جای سوال بود. ابتدا فکر کردم به کفن یکی از این جنازه ها عطر زده شده اما وقتی بیشتر کنجکاوی کردم،
دیدم نَخِیر این گونه نیست. رفتم نزدیک آخرین سنگ شستشو که جنازه ای را برای شستن آماده می کردند.
متوجه شدم این بوی خوب از این متوفاست، باز هم تصور کردم لباس تن مرحوم را با گلاب یا عطر معطر کرده اند.
وقتی غسال، لباس ها را از تن متوفی جدا کرد و در کیسه زباله قرار داد،
باز هم بوی عطر می آمد.
دیگر مطمئن شده بودم این بوی خوش و عطر دل انگیز، از خود" شهید سید احمد پلارک " است
راوی : یکی از کارکنان بهشت زهرا (س)🍀
#شهید | #سیداحمد_پلارک🌷🕊
📸 #عکسی از #شهید عزیزالله رودباری ( اهل رودبار قزوین ) که از #لشکر ویژه ۲۵ #کربلا در بمباران #هفت_تپه # بشهادت رسید.
👌دو هفته بعد از #شهادتش و پسرش در #شلمچه #بشهادت رسید.
شهادت ۲۴اردیبهشت ۶۵ش شهادت پسرش شعبان رودباری ۹ اردیبهشت
فرمانده به آقا «عزیز» گفت برای تشییع پسرش به مرخصی برود، اما ایشان میگفت: من احساس میکنم قرار است در این عملیات مزدم را بگیرم، دلم نیست بروم.
#حبیب_لشکر_روحالله
#شهید_عزیزالله_رودباری
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
#همیشه_دوستت_دارم_ای_شهید
♦️ میدونستید دانشمند شهید محسن فخری زاده، کربلا نرفته بود؟!
🔹 ایشون خیلی دوست داشتن کربلا برن، ولی بخاطر محدودیتهای امنیتی که داشت نمیتونست از کشور خارج بشه و کربلا و مکه نرفته بود.
🔸یک بار به حاج قاسم گفته بود امکانش هست، اینقدر تو عراق نفوذ داری، من تا حالا حرم امام حسین(ع) نرفتم یه بار برم و بیام..
🔻حاج قاسم بهش گفته بود: محال نیست، اما من موافق نیستم.
✅چون اگر من شهيد بشم جایگزین دارم، ولی تو معادل نداری، هیچ کسی نیست که جاتو پر کنه !!!!!
💠روایت حاج حسین کاجی از شهید گرانقدر فخری زاده ...
#شهید #محسن_فخری_زاده
#شهید #حاج_قاسم_سلیمانی
🌷🌷🌷🕊🌷🌷🌷
به روایت همسر شهید #جواد_تیموری :
🔷️آخرین خوابم این بود که خودم را میدیدم در جایی مثل بهشت، سبز و زیبا؛ با چادر مشکیام روبهروی یک تابوت مزین به پرچم جمهوری اسلامی ایران ایستاده بودم. جلوتر رفتم. همسرم بود. کنارش نشستم و حرف زدم که ناگهان از خواب پریدم.
گفتم خیر است انشاءالله! حتماً طول عمرش بیشتر میشود.
اما روزی که همسرم را به معراج شهدا آوردند، درست همان صحنهای بود که در خواب دیده بودم.
#شهید #مدافع_امنیت
#اولین_شهید_حادثه_مجلس
شهید صدرزاده در يادداشتى📝
به دوستان بسیجی خود مىنويسد:
چه مىشود روزی سوریه امن و امان شود و کاروان راهيان نور مثل شلمچه و فکه به سمت حلب و دمشق راه بیفتد🚌🚎
فکرش را بکن!
راه مىروى و راوی مىگويد:
اینجا قتلگاه شهید رسول خليلى است.💔
یا اینجا را که مىبينى همان جایی است که، مهدی عزیزی را دوره کردند و شروع کردند از پایش زدند تا ... شهید شد.😭😭
یا مثلاً اینجا همان جایی است که،
شهیدحيدرى نماز جماعت مىخواند.🌱
شهید بيضائى بالای همین صخره نیروها را رصد مىكرد و کمین خورد.😞
شهید شهریاری را که مىشناسيد؟
همین جا با لهجه آذری برای بچهها مداحی مىكرد.🎤
یا شهید مرادى؛ آخرین لحظات زندگىاش را اینجا در خون خودش غلتیده بود.😔
یا شهید حامد جوانى؛ اینجا عباسوار پر کشید.😭
خدا بیامرزد شهيد اسكندرى را ...
همینجا سرش بالای نیزه رفت.😭
شهید جهاد مغنيه، در این دشت با یارانش پر کشید ...💔
عجب حال و هوایی مىشود کاروان مدافعین حرم ...
عجب حال و هوایی ...😭
@ShahidBarzegar65
#شهیـد #مصطفی_صدرزاده
#ما_ملت_امام_حسینیم