eitaa logo
🇰🇼 🇮🇷شهید بزاز
103 دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
8.1هزار ویدیو
141 فایل
sapp.ir/shahidbazaz ارتباط با ادمین S63h84@
مشاهده در ایتا
دانلود
15.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ ❤️ السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الصِّدِّیقَةُ الشَّهِیدَةُ ❤️ 💢 روضه شب شهادت سلام الله علیها @shahidbazaz
📸 تصویری متفاوت از سخنرانی یک دانشجوی خانم همراه فرزند در محضر رهبر انقلاب ١۴۰۰/۰٢/٢١ پ.ن: عکس از خانم فاطمه یوسفی دانشجوی دکتری دانشگاه علوم پزشکی شیراز « اگر اسلام روی حرمت مادر یا نقش زن در خانواده تکیه می‌کند، به‌هیچ‌وجه به معنای این نیست که زن را از شرکت در مسائل اجتماعی منع کند. عده‌‌ای بد و یا کج فهمیدند؛ یک عده مغرض هم از این کج‌فهمی استفاده کردند؛ کأنّه یا باید زن، خوب و خوبی باشد یا باید در فعالیتهای اجتماعی شرکت کند؛ قضیه اینطوری نیست؛ هم باید مادرِ خوب و همسر خوبی باشد، هم در شرکت کند.» 🎙رهبر حکیم انقلاب
💎 ارزش خانه‌داری 🗂 پرونده ویژه‌ی 🌐 رهبر انقلاب: امروز نیاز جامعه‌ی ما به این است که بداند مادری، زنِ خانه بودن، کدبانو بودن یعنی چه؟ 🌷 فاطمه‌ی زهرا(سلام الله علیها ) با آن رتبه و مقام و عظمت، یک است؛ این تحقیر او نیست؛ مگر این عظمت را می شود کوچک شمرد؟ 🏡 یکی از شئون و یکی از مشاغل همین عظمت عبارت است از بودن یا بودن و خانه‌داری کردن؛ با این چشم به این مفاهیم نگاه کنیم. ۱۳۹۵/۱۲/۲۹
بچه‌ها را چه چیزی تشکیل می‌دهد؟ 🔸 بچه‌ها چیزی نمی‌شوند غیر از نتیجه رفتارهای مادرانشان .... آنچه نور چشمان باشد برای بچه‌ها مهم خواهد بود ... میزان عواطف و احساسات و یا احیاناً غم و ناراحتی که مادر در امور مختلف ابراز می‌کند علاقه‌مندی‌های آینده کودکان را خواهد ساخت ... زندگی بچه‌ها براساس شخصیتی شکل می‌گیرد که در کودکی بنا نهاده شده ... 🦋https://eitaa.com/shahidbazaz
9.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❓‌بچه بیارم یا برم سرکار؟!🤔 بین بودن و فعالیت‌های اجتماعی کدام را انتخاب کنیم؟؟؟ 🇮🇷https://eitaa.com/shahidbazaz
10.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 حلالی که عُرف غلط، آن را حرام جلوه داده! ✍ هموطن محترم! این عرف غلط رو به خاطر خدا و برای پرهیز از عذاب دردناک الهی بریز دور! ⚠️ماجرای بانویی که بخاطر عرف غلط، برای همیشه از موهبت شدن محروم شد!😔 📛خانم‌هایی که در دوران ، سقط جنین می‌کنند، امکان دارد برای همیشه از امکان بچه دار شدن محروم شوند! 😔بترسیم از خشم خدا و آه طفل معصوم ... جشن عروسی یک تشریفاته مهم خطبه ی عقد هست که دختر وپسر حلال هم میشن. 📣عرف های غلط وخانمان سوز جامعه رو تغییر بدیم... 🚫جشن عروسی، جهزیه، سیسمونی و... یکی از عوامل اصلی های امروزه ⭕https://eitaa.com/shahidbazaz
🔻مادرهای عروسکی ▫️خیانت بزرگی است که به ما کردند، و به ملت ما کردند. را منصرف کردند از ، ▫️بچه‌داری را یک چیز منحطی حساب کردند؛ ▫️در صورتی که از دامن همین مادرها مالک‌اشتر پیدا می‌شود. ▫️از دامن همین مادرها حسین‌بن‌علی پیدا می‌شود. ▫️از دامن همین مادرها اشخاص بزرگ پیدا می‌شوند که یک ملت را نجات می‌دهند. ▫️اینها این را منحطش کردند. شما را به یک صورتی می‌خواهند حفظ کنند. ▫️مادرها را [اگر] بتوانند به صورت در آورند. عروسک! که هیچ کار نداشته باشد به سرنوشت ملت خودش. 📚صحیفه امام؛ ج7؛ ص447 | قم؛ 2 خرداد 1358 🌸🍃🌼🍃🌸🍃 🇮🇷https://eitaa.com/shahidbazaz
🔴درد و دل یک دخترخانم پنجاه سالهچند روزی است که ۵۰ ساله شده ام، اما هنوز مجردم.😭 🔻چیزی که هرگز فکرش را هم نمی کردم  نه اینکه زشت بودم و یا موقعیت اجتماعی نداشتم نه .من در جوانی در دچار وسواس شدم. 🔘در فامیل از من به عنوان دختری یاد می کنند که منتظر مردی با اسب سفید بود. چند من از  فامیل بودند که دست رد به سینه شان زدم و هنوز هم که هنوزه مورد سرزنش بزرگان فامیل هستم. اولین خواستگارم در سن 19 سالگی پسر عمویم بود او کارمند یک داروخانه، با درآمد متوسطی بود. خانواده و خود او به من بسیار ابراز علاقه می کردند. اما بزرگترین مشکلی که در با او می دیدم فاصله سنی مان بود.من و او تنها 5 ماه داشتیم و احساس می کردم او نمی تواند مرا درک کند. از نظر من او خیلی بچه بود.بنابراین نتوانستم به او به عنوان یک همسر که تکیه گاهم باشد نگاه کنم.اینطوری اولین خواستگار خود را  رد کردم و تا مدت ها به همین دلیل از خانواده عمویم فاصله گرفتم. ❌در 19 سالگی تقریبا 6 تا 7 خواستگار دیگر هم داشتم که هر کدام را به دلیلی  رد کردم. در آن سال ها فکر می کردم نباید زندگی اطرافیانم را تجربه کنم.مثلا خواهرم که 17 سالگی ازدواج کرد و در کمتر از 6 سال صاحب 4 فرزند شد و لذتی از زندگی نبرد.بنابراین تصمیم گرفتم بخوانم و پیشرفت کنم.در این میانه اگر یک خواستگار خوب هم داشتم از دست ندهم. اینگونه بود که درس می خواندم و کمتر به مسائل دیگر توجه داشتم. 🔷بعد از مدتی  معلم شدم و کارم برایم از هر چیز مهم تر بود. ✳️دیگر به سن 25 سالگی رسیده بودم و خود را در اوج جوانی می دیدم.در آن سال ها هم تعداد زیادی خواستگار داشتم اما موقعیت اجتماعی به من اجازه نمی داد که بخواهم همسری پایین تر از سطح خود داشته باشم. بنابراین هر خواستگاری که سطح و اش کمتر از من بود را  رد می کردم. 🔰تا قبل از سن 30 سالگی حداقل دو ماهی یکبار حضور خواستگار در خانه را تجربه می کردم.اما بعد از آن از این کار هم خجالت کشیدم و به مادرم گفتم:از این به بعد تا کسی به دلم نشیند و اطلاعات کافی درباره اش نداشته باشم به خانه راه نمی دهم. و با این توجیه که مگر اینجا نمایشگاه است که هر کسی بیاید و من را نگاه کند و برود تا تصمیم بگیرد. 🔸از این به بعد حضور خواستگاران در خانه مان بسیار کمرنگ شد.سن من هم بالا رفته بود و هرگز حاضر نبودم ریسک کنم. چرا که معتقد بودم تا قبل از 30 سالگی ممکن است که زندگی سخت را تحمل کرد اما بعد از این سال دیگر باید زندگی خوبی را داشت و حتما باید دارایی مرد در شان تو باشد. چرا که بزرگترها می گفتند"هر چه نشینی بر تخت نشینی "یعنی هر چه قدر صبر کنی و دیرتر ازدواج کنی خواستگاران بهتری برای تو خواهد آمد. پس از آن دیگر کسانی که خانه و ماشین نداشتند نمی توانستند گزینه خوبی برای ازدواج باشند.چرا که تجربه مستاجری و با خط اتوبوس سیر کردن را در خود نمی دیدم.از سن 30 به بعد علاوه بر شغل و موقعیت اجتماعی،داشتن خانه و ماشین هم برایم مهم بود. ⚜اما خواستگارانم دیگر کمتر مجرد بودند و اکثرا یا همسرانشان را به دلیل بیماری و تصادف از دست داده بودند و یا اینکه از هم جدا شده بودند.هرگز حاضر نبودم زندگی با مردی که تجربه زندگی قبلی داشته را تجربه کنم.از نظرم آن ها هم مردود بودند.من در رویاهای خود به دنبال شهزاده زرین کمری با اسب سفید می گشتم و همه خواستگاران مجرد خود را رد کرده بودم.حالا باید به چنین مردی جواب مثبت می دادم. آیا با این کار مورد دوست و فامیل قرار نمی گرفتم؟ ♻️کم کم به سن 40 سالگی رسیدم. خواستگارانم خیلی کم شده بودند تقریبا هر 6 ماهی یک بار خواستگار از راه دور را تجربه می کردم.با این تفاوت که دیگر زندگی متاهلی را تجربه کرده بودند و بچه هم داشتند. تفاوت آن ها با هم در تعداد بچه ها بود و این موضوع برایم بسیار آزار دهنده بود. ♨️فشار خانواده هر روز بیشتر می شد و تعداد خواستگاران بسیار کم.آخرین مورد خواستگارم راهرگز فراموش نمی کنم که دو شبانه روز گریه می کردم.پیر مرد 65 ساله ای که صاحب داماد و عروس و نوه بودازمن خواستگاری کرد. ❌فهمیدم چقدر فرصت های خوبی را از دست داده ام.😭 چرا همکارم که تمام یک مرد در اوجمع شده بودفقط به خاطر چند سال فاصله سنی ردکردم.😞 ⭕️سنم به 45 رسیده بود تصمیم گرفتم کمی عاقلانه تر فکر کنم. دیگر به مردانی که تجربه زندگی متاهلی داشتند و همسر خود را از دست داده بودند هم راضی شده بودم. اما کمتر کسی بود که همسرش را از دست داده باشد و بچه نداشته باشداگر هم بودچهره دلنشینی نداشت. 💔امروز در۵۰ سالگی  حس شدن واز همه مهمتر حس شدن را ازدست داده ام. امروز خواهرم با نوه هایش بازی می کندومن هنوزاندرخم یک کوچه منتظرخواستگارم. ❣امروزحسرت فرصت‌های گذشته رامی خورم.😔 ‌‌ 🇮🇷https://eitaa.com/shahidbazaz
26.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بخاطر مادرمحجبه شد⁉️ چهــارراه ولیعصــر تهــران چـه خبــره؟ 💪هر کشف حجابی که به عشق و نفرت از در تعزیه محجبه می‌شود یک موشک به قلب دشمن پرتاب میشود وقتی بی بی دوعالم دلهای شکسته را بهامیدهد... چقدر حال خوب میده این کلیپ... خدا خیرتون بده باورکنیم این دخترا بدون سوء نیت مسیرشان رو تغییردادن و نیاز به ارشاد محترمانه دارند... دختری 🇮🇷https://eitaa.com/shahidbazaz
🎁هدیه ی روز مادر؛ خاطره ای از شهید آرمان علی وردی 🔸روز مادر بود، میدانستم آرمان یادش نمیرود... آمد توی خانه پیشم؛ گفت: مامان چشمات رو ببند. گفتم: چی کار داری؟ 🔹گفت: حالا شما ببند. چشم هامو بستم. آروم خم شد و شروع کرد به بوسیدن دستم. گفتم: مادر نکن. دست هاشو باز کرد و یه انگشتر عقیق رو توی دستانم گذاشت. ▪️گفت: مبارکه. بعدم رفت پایین که پاهام رو ببوسه... اجازه نمی‌دادم؛ میگفت: مگه نمیگن بهشت زیر پای مادرانه!نمیخوای من بهشت برم؟ (س) 🇮🇷https://eitaa.com/shahidbazaz