🔻مقام معظم رهبری: 🔸جانبازان ما هنوز در میدان مقاومت و ایستادگی هستند. عزیزان جانباز بدانند که مبارزه آنها ادامه دارد. جانبازان ما، در تمام دوران جانبازی در حال مجاهدتند. 🎉 ولادت حضرت اباالفضل العباس علیه السلام و روز جانباز را تبریک می‌گوییم. #موسسه_شهیددانشگر ╭─┅•🍃🌸🍃•┅─╮ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @shahiddaneshgar ╰─┅•🍃🌸🍃•┅─╯

📢 با اعزام هیئت‌هایی از طرف رهبر معظم انقلاب اسلامی در #روز_جانباز انجام شد؛ 🌺 تجلیل و قدردانی از رشادت و ایثارگری جانبازان سرافراز 🔻 در سالروز ولادت با سعادت قمر بنی‌هاشم حضرت اباالفضل العباس علیه‌السلام و روز جانباز، هیئت‌هایی از طرف رهبر انقلاب اسلامی با حضور در منازل تعدادی از جانبازان سرافراز از رشادت‌ها و فداکاری‌ها آنان تجلیل کردند. 📍 در تهران، حجج‌اسلام آقایان شکری، حاج‌علی‌اکبری، اختری، محسن قمی و محمد قمی در منازل جانبازان حاضر شدند و ضمن کسب اطلاع از زندگی و شرایط آنان از مجاهدت‌های این یادگاران دفاع مقدس و دفاع از حرم قدردانی کردند. 🔹 آقای قاضی‌زاده هاشمی رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران نیز به منزل تعدادی از جانبازان رفت و با آنان گفت‌وگو کرد. 🔺 همچنین نمایندگان ولی فقیه در مراکز استان‌ها و ائمه جمعه سراسر کشور نیز به نمایندگی از رهبر انقلاب اسلامی در منازل تعدادی از جانبازان سراسر کشور حضور یافتند و از این ایثارگران تجلیل کردند. 💻 Farsi.Khamenei.ir ✅@khamenei_ir

💫 ویژه #روز_جانباز 📹 نماهنگ | شهادت تدریجی 🔺 رهبر انقلاب، خطاب به جانبازان: زحمات شما و اجر شما پیش خدای متعال، هم محفوظ است و هم ان‌شاءالله روزبه‌روز رو به افزایش است؛ چون کار شما یکسره تمام نشد؛ بتدریج این ابتلاء و این امتحان بر شما حاکم است...اجر جانبازان روزبه‌روز رو به افزایش است. هر ساعتی که شما بیشتر عمر کنید، به همان اندازه اجر شما رو به افزایش است. 💻 Farsi.Khamenei.ir ✅@khamenei_ir

📸 #تصویر_ارسالی 🌗 شب گذشته 🟢 بین الحرمین 👤 آقای محمدعلی زراعت کن از دست اندرکاران طرح شهید از استان فارس #به_نیت_رفیق_شهیدم #میلاد_حضرت_عباس(ع)🌺💚 #مبارڪ_باد🌺💚 🎊🌺 #موسسه_شهیددانشگر ╭─•🍃🌸🍃•┅─╮ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@shahiddaneshgar ╰─•🍃🌸🍃•┅─╯

💠جانباز دهه نودی #آرتین❤️ حسینیان (ع)در تاریخ ماندند و یزیدیان را سیر زمانه دفن کرد وعده الهی است که زمین میراث مظلومان ظلم ناپذیر باشد و تاریخ هر طور بگذرد باز نام مستضعفان میماند... #میلاد_حضرت_ابوالفضل #روزجانباز #مبارڪ_باد🌺💚 🎊🌺 #موسسه_شهیددانشگر ╭─┅🍃🌸🍃•┅─╮ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@shahiddaneshgar ╰─┅🍃🌸🍃•┅─╯

📸 هم اکنون مزار مطهر شهید عباس در روز ولات حضرت عباس علیه السلام 🌷 💐شادی روح شهدا #صلوات. 💙اللّٰهمَّ صَلِّ عَلی مُحَمّدٍ وآل مُحمّد وَ عَجّل فَرَجهُم💙 🌸سلام به وفـا 🌸سلام به ادب 🌸سلام به معرفت 🌸سلام به قمـربنی هاشم 🌸سلام به عموی سقای کربلا 🌸سلام به همه عاشقانش 🌸میلاد علمدار کربلا 🌸حضرت ابوالفضل العباس(ع) برهمه عاشقانش مبارک باد🌸🍃 💠کانال رسمی شهید عباس دانشگر در ایتا ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌#میلاد_حضرت_عباس #مبارڪ_باد🌺💚 🎊🌺 #موسسه_شهیددانشگر ╭─┅🍃🌸🍃•┅─╮ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@shahiddaneshgar ╰─┅🍃🌸🍃•┅─╯

❤️ حتــی نوبتــی باشــه نــوبـت بــا یــه داداشــه عبــاس اســم زیبــاشـه 😍 🎤 کربلایی سیدرضا نریمانی 💐 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌#میلاد_حضرت_عباس #مبارڪ_باد🌺💚 🎊🌺 #موسسه_شهیددانشگر ╭─┅🍃🌸🍃•┅─╮ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@shahiddaneshgar ╰─┅🍃🌸🍃•┅─╯

💠حضرت علی بن الحسین علیه السلام: 🔸هر کس به تقسیم الهی قانع باشد از بی نیازترین مردم است. 🌸 فرا رسیدن سالروز میلاد زین العابدین حضرت امام سجاد علیه السلام را تبریک می‌گوییم. #موسسه_شهیددانشگر ╭─┅🍃🌸🍃•┅─╮ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@shahiddaneshgar ╰─┅🍃🌸🍃•┅─╯

بسم الله الرحمن الرحیم سفرنامه: از گلزار شهدای امام زاده علی اشرف(ع) و مزار مطهر شهید عباس دانشگر به سمت گلزار شهدای کرمان و زیارت سردار دلها شهید حاج قاسم سلیمانی شروع حرکت: روز میلاد حضرت ابولفضل العباس(ع) به نام خدا بخش اول: چند روز پیش که اطلاع دادند برای ماموریت باید به کرمان بروم، اول به خاطر شرایط خاص زندگی، بلافاصله رد کردم و گفتم به خاطر فرزند مریضم نمی توانم بروم ؛ مدیر هم قبول کرد و قانع شد سر شب بود که دیدم یک پیامک برام رسید بلیط رفت و برگشت قطار به کرمان بود. یک دفعه دلم لرزید، با خودم گفتم نکنه قسمتت شده برای اولین بار به زیارت مزار شهید قاسم سلیمانی بروی و خودت داری رد می کنی بعد از تفکر، بلافاصله به یکی از دوستان زنگ زدم و مشورت کردم، ایشان کاملا موافق بود ولی دلم قرار نگرفت، گفتم استخاره بگیرم. موضوع را با خانواده در میان گذاشتم و تا آخر شب منتظر پاسخ استخاره بودم. جواب استخاره پیامک شد: با توکل بر خداوند متعال بسیار خوب است انشاءالله. دیگه تردید جایز نبود، خدا رو شکر کردم و خانواده هم راضی شدند . قبل از نیمه شب اطلاع دادم که به کرمان خواهم رفت. مقدمات سفر را باید آماده می کردم. قرار بود ساعت ۱۳:۳۰ راه بیفتیم. هر طور شده خودم رو جمع و جور کردم تا به موقع برسم. تو دلم مونده بود که از رفیق شهیدم عباس دانشگر خداحافظی نکردم و به زیارتش نرفتم. مدتی در ایستگاه ماندیم، گفتند در ساعت مقرر حرکت منتفی شده. چند دقیقه ای که گذشت یادم اومد که نیّت زیارت شهید عباس رو داشتم. انگار شهدا قسمتم کردند که قبل از زیارت سردار به زیارت گلزار شهدای امام زاده اشرف(ع) و رفیق شهیدم بروم.

بخش دوم: بعد از زیارت مزار شهید عباس، به سرعت از امام زاده خارج شدم تا خودم رو به اتوبوس ساعت ۱۵ برسونم. خدا رو شکر قبل از حرکت اتوبوس، به موقع رسیدم. طبق معمول گذشته می دونستم حتما داخل اتوبوس ماموریتی دارم تا شهید را به یک نفر معرفی کنم. بلیط نداشتم، راننده گفت: برو وسط اتوبوس بشین. سوار شدم، تازه مستقر شده بودم که یک نفر گفت بلیط صندلی شماره ۱۰ برای من است. به سمت عقب اتوبوس هدایت شدم. دو تا صندلی خالی بود، نشستم. چند دقیقه بعد راننده، یک پسر جوان با تیپ و مُد روز رو کنارم نشاند‌. به نظرم کار سختی اومد. نقطه مشترکی با او نمی دیدم که بخواهم شهید عباس را به او معرفی کنم. مرتب سرش تو گوشی و فضای مجازی بود ، خوراکی هم که تعارف کردم، بر نداشت. خودم رو سرگرم کارم در فضای مجازی کردم که کم کم خوابم برد. از خواب که بیدار شدم دیدم از گوشی خسته شده و منتظر رسیدن به مقصد نشسته. دلم و زدم به دریا و شروع کردم. از خود شهید کمک خواستم. تراکت وصیت نامه شهید، شروع کار بود. حدود بیست دقیقه از عباس براش گفتم و بین حرف ها ، کلیپ استاد رائفی پور درباره کرامت شهید عباس رو دادم، تا ببیند. الحمد لله موثر بود. با هم رفیق شدیم و شماره اش رو به من داد تا بسته فرهنگی مجازی شهید رو براش تو روبیکا بفرستم. خدا رو شکر در روز میلاد حضرت ابولفضل العباس(ع) با ابولفضل ۲۴ ساله از ورامین آشنا شدم. مطمئنم بعد از شناخت بیشتر شهید و با دیدن کلیپ های شهید عباس و مطالعه فایل پی دی اف کتاب اذان صبح به وقت حلب که تو بسته فرهنگی فرستادم ، شهید عباس دستش رو تو زندگی مثل من خواهد گرفت. ابولفضل، شریف آباد پیاده شد. ...

🗃 بسته فرهنگی مجازی👆🏻👆🏻👆🏻

به نام خدا بخش سوم: بعد از معرفی شهید عباس به آقا ابولفضل، نمی دونم چه شد که به دلم افتاد حالا که وقت دارم، چرا زیارت حرم حضرت عبدالعظیم(ع) نروم. مدت ها بود زیارت حرم مطهر قسمتم نشده بود. خدا رو شکر در ایستگاه مترو به یک بزرگواری که راهنمایی ام کرد و تصویر شهید ابراهیم هادی پشت زمینه گوشی اش بود، تراکت شهید را دادم و کوتاه عباس را معرفی کردم. الحمدلله پس از پرس و جو، ایستگاه مترو شهر ری پیاده شدم و شب میلاد حضرت امام زین العابدین(ع)، زیارت حرم حضرت عبدالعظیم(ع) روزی ام شد که از لطف خدا و عنایت رفیق شهیدم می دانستم حال و هوای حرم مطهر، روح انسان را جلا می داد. ثواب زیارت حرم حضرت اباعبدلله الحسین(ع) با زیارت امشب روزی ام شده بود و متعجب بودم که چطور معرفی شهید عباس به جوانان این قدر زود توفیقات معنوی نصیب انسان می کند. در حرم مطهر پس از زیارت، متوجه حضور یکی از سخنرانان برجسته مذهبی شدم، تصویر شهید عباس را به ایشان نشان دادم و از ایشان خواهش کردم که شهید عباس را در سخنرانی های خود به نوجوانان و جوانان معرفی کند. الحمدلله ایشان هم قبول کرد که اول شهید عباس را بشناسد و ... ساعت ۲۰:۵۰ دقیقه شب، قطار به سمت کرمان راه می افتاد، باید زودتر خودم را به راه آهن می رساندم. ایستگاه شوش پیاده شدم و با یک موتور سوار به سمت راه آهن راه افتادم. به من گفت کجا داری می ری، گفتم ان شاء الله زیارت سردار. اسم سردار سلیمانی را که شنید، از سوابق جبهه و جانبازی خودش برام تعریف کرد، تراکت شهید عباس قسمت او هم شد. انگار عباس خودش انتخاب می کرد که به چه افرادی معرفی اش کنم. خدا رو شکر به موقع به راه آهن رسیدم

به نام خدا بخش چهارم: در سالن شماره ۸ قطار با سه جوان دهه شصتی در کوپه، هم سفر بودم. هر سه شغل آزاد داشتند و مرتب از مسائل بازار صحبت می کردند. در دل با خود گفتم با اینها چطور از شهید عباس بگویم؟ بعد از کلی شنیدن حرف هایشان که به مذاق من هم خوش نمی آمد و رد و بدل شدن خوراکی، بالاخره صحبت از سردار سلیمانی نقطه اشتراک بین ما شد. مگر می شود ایرانی باشی و به سردار دل ها ارادت نداشته باشی بعد از گفتگو درباره سردار، فرصت غنیمت شمردم و از سربازِ سردار ، شهید عباس دانشگر برایشان گفتم؛ در دل از خدا کمک خواسته بودم از یکی از کرامات شهید گفتم و از واسطه شدن شهید برای شِفای یک بیمار بدحال ، به پیشگاه امام حسین(ع) که از آن بیمار شنیده بودم دو نفر با دقّت گوش می دادند و دیگری ظاهرا سَرش تو گوشی بود. می دانستم آشنایی با شهید یک روزی به کارشان می آید و ... ساعت از ۱۲ گذشته بود که خوابم برد، نیمه های شب، اطراف اردکان یزد بود که از خواب بیدار شدم و در فضای مجازی، این حدیث از امام زین العابدین، مرا به یاد سردار دل ها، حاج قاسم سلیمانی انداخت. امام سجاد (ع) : هیچ قطره ای نزد خداوند عزّوجلّ محبوب تر از دو قطره نیست؛ قطره خونی که در راه خدا ریخته شود، قطره اشکی که در دل شبِ تار برای خداوند عزّ و جلّ می ریزد. به راستی شهید سلیمانی عزیز، در دل نیمه های شب، چطور با خداوند عزوجل مناجات می کرد و متوسل می شد به درگاه اهل بیت(ع) و ... او که در وصیت نامه اش اینطور نوشته بود: خدایا ثروت چشمانم، گوهر اشک بر حسین فاطمه(س) است. توفیق مطالعه وصیت نامه سردار شهید نصیبم شد. در انتظار رسیدن به گلزار شهدای کرمان ‌...

به نام خدا بخش پنجم: خدا رو شکر به کرمان رسیدم و پس از استقرار در محل اسکان و ‌... با راننده اسنپ به سمت گلزار شهدای کرمان راهی شدم. الحمدلله آقا محمد راننده هم با شهید عباس آشنا شد و به قول خودش حالش عوض شد. خدا رو شکر انتظار به سر رسید و در روز میلاد امام سجاد(ع) به عنایت اهل بیت(ع) و عنایت شهدا و به نیابت از شهدا، توفیق زیارت گلزار شهدای کرمان و مزار مطهر سردار دلها شهید حاج قاسم سلیمانی قسمت این بنده حقیر خدا شد. خدا را شاکرم که دیشب در زیارت حرم حضرت عبدالعظیم(ع) ثواب زیارت حرم ابا عبدالله(ع) نصیبمان شد و امروز و امشب در گلزار شهدای کرمان حال و هوای حضور در حرم مطهر امام حسین(ع) را دارم. ان شاء الله قسمت همه عاشقان و علاقه مندان شهدا بشود درک این فضای معنوی و پر برکت. بعد از زیارت سردار، طبق معمول شهید راهنمایی ام کرد، جوانی در چند قدمی مزار شهید به گرمی سلام کرد و این سلام ساده شد شروع صحبت از شهید عباس در یک جمع صمیمی جوانان کرمانی، پس از گفتگو الحمدلله متوجه شدم شهید عباس را می شناسند و یکی از جوانان کتاب آخرین نماز در حلب را خوانده بود و دیگری وصیت نامه شهید را. نزدیک اذان مغرب بود ، آماده نماز شدم. بین دو نماز حاج آقا از فضائل ماه شعبان و لزوم آمادگی برای ماه مبارک رمضان گفتند. بعد نماز یکی از جونان کرمانی برای خداحافظی نزد بنده آمد، توفیق شد یک جلد کتاب آخرین نماز در حلب که همراه داشتم به صورت وقف در گردش تقدیم شان کردم. بین دو نماز به دلم افتاده بود که یک کتاب به حاج آقا بدهم خدمتشان رفتم و از عباس گفتم، برایم جالب بود که شهید را می شناختند. کتاب شهید روزی ایشان شد ...