📱 #دل_نوشته_ارسالی غمگینم عباس جان!!! این روزها. تو رو خدا کمکم کن ... باور کن که بدجور کم آورده ام ... دیگه نمی تونم ... دیگه بسمه ... همه رفتن از کنارم فقط تو موندی برام... تو رو به خدا تو یکی تنهام نذار که خیلی داغونم ... اگه از تو نخوام که کمکم کنی از کی بخوام؟ تو تنها کسی بودی که بدون هیچ چشمداشتی به من نزدیک شدی و کاری کردی که باهات رفیق بشم... باهات انس بگیرم... بین این همه آدم دور وبر من فقط تو یکی محبتت رو ساده و بی آلایش و بدون حقه و کلک تو دل من گذاشتی ... حالا اگه تو کمکم نکنی پس کی قراره کمکم کنه؟ داداش!‌ تو که نزدیک ترین واسطه بین من و خدای منی... کمکم کن ... تو از درد سنگین قلبم خبر داری برادر!!! ولم نکن به حال خودم ... خیلی حالم خرابه ... تو خودت شاهد احوال این روزایِ منی ... انفجار بغض های فروخورده قدیمی شده حالِ هر روزم ... کارم شده گریه های مکرر در مکرر ... به دادم برس ... تو رو به همون بانوی والامقامی که شبیه اون پرکشیدی ... تو رو به همون ارباب مهربوونی که امشب مهمونشی ... به دادم برس... خیلی بهت محتاجم، که تو همیشه همدم تنهاییهام بودی عباس!!! ___ 💠شب جمعه ۱۸ ذی القعده 🌷🇮🇷 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌💠 @shahid_abas_daneshgar

📱 #دل_نوشته_ارسالی عباس من قربون اون حلاوت نگاهت بشم من تو که میدونی هر چی بیشتر در به در تر بشم بیشتر دست به دامنت میشم بیشتر به پات میوفتم همینو میخای ببینی ؟ خب ببین ... خب بخواه اما کمکم کن...تو رو خدا کمکم کن من که غیر تو رفیق دیگه ای ندارم ... می‌دونم سرت شلوغه می‌دونم تو جمع رفقای بیشمارت، اینقدر بی لیاقتم که جزو حلقه های آخر هم نیستم ... اما عباس ، تو بزرگی کن تو محبت کن تو عالم رفاقت ... دست من وامونده رو هم بگیر __________ ۲۲ذی القعده۱۴۴۱ه.ق 🌷🇮🇷 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌💠 @shahid_abas_daneshgar

📱 #دل_نوشته_ارسالی تو از عشق گفتي اين كلمه را براي من زنده كردي اري كلمه اي با سه حرف اما عميق در روزگاري كه عشق را به مسلخ هوا و هوس مي برند تو با قدم هاي مقدس عشق به خدا رسيدي و اين عشق را در وجود خودت جاودان كردي چه زيبا بر كشيدي و قلب دنيازده مرا با كلماتت كوبيدي و زنگاره هاي غفلت را از او زدودي عباس برادر عزيزم مرا عاشق خودت كردي اميد ديدارت را دارم برادرم #رفیق_شهیدم_شهید_عباس_دانشگر 🌷🇮🇷 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌💠 @shahid_abas_daneshgar

📱 #دل_نوشته_ارسالی عباس جان! خجلم ... تو هنوز به سن قانونی هم نرسیده بودی که #عطش_شهادت داشتی ... من بیچاره حتی یادم نمیاید در این سن و سال با کدامین #دغدغه مضحک و نخ نما شده ای زندگی میکردم؟ هرچه بودم و به هرچه می اندیشیده ام، این را خوب میدانم که در این سن و سال که هیچ ، بلکه تا سالهای سال، جاهلی بودم #غافل ، که از درک و فهم معنوی و عطش کمالات انسانی (چه برسد به شهادت) هیچ حظ و بهره ای نداشتم... واحسرتا از این همه واماندگی ... ساعِدنی یا عباس! یا أخی! 🌷🇮🇷 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌💠@shahid_abas_daneshgar

👆 دلنوشته ای از استاد گرامی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج آقا دانشی از تهران ✍#دل_نوشته_ارسالی