eitaa logo
•شهــیدمحمدرضا دهقان امیری•
252 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
363 ویدیو
27 فایل
بسمِ الله الرَحمٰن الرَحیم - محبانِ حسین وصالی"شهیددهقان" - وݪادٺـ💕: ۷۴/۱/۲۶ شہادٺـ🕊:۹۴/۸/۲۱ سال تاسیس : 99/3/20 خادم کانال : @mim_vesali
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام علیکم رفقا 🌸✋ تـشــکر فراوان دارم از تمامی عزیزانی که بابت فعالیت کانال از ما تشکر کردند . دوستان دو نکته رو عرض کنم خدمتتون 🍃🍃🍃🍃 نکته اول : ما از شما ممنونیم که کانال ما رو دوست دارید و دنبال میکنید ولی خواهش میکنم از ما درخواست نکنید که پیغام یا پیامی که شما برای اعضای کانال دارید رو داخل کانال بزاریم . چرا که ما از انجام این کار معذوریم🙏 چنانچه مطلبی دارید میتوانید ....👇 نکته دوم : دوستان اگر نظری / انتقادی و یا پیشنهادی برای بهتر شدن کانال دارید . میتونید اینجا با ما در میان بگذارید .↓ @f_2002 و اگر دلنوشته ای برای شهید دارید یا پست مناسبی که مربوط به شهید محمدرضا دهقان امیری مد نظرتون هست و مایلید ما داخل کانال بزاریم رو با ( خادم کانال ) ←@kargar_1384 در میان بگذارید🌹🙏 از همگی سپاسگذاریم💠
🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 ✅ توصیه شهید نوید صفری به خواندن زیارت عاشورا. زیارت عاشورا را بخوانید . و ازطرف من به ارباب ابراز ارادت کنید. حتما هرکجا باشم خود را در کنار شما خواهم رساند. هرکه چهل روز عاشورا بخواند و ثواب او را هدیه بفرستد، حتما تمام تلاش خود را به اذن خدا خواهم کرد تا حاجت او را بگیرم 🙏 شهید تولد : 1365 شهادت: 1396 🎊🎉 امروز تولد شهید نوید صفری هست. ان شاءالله یک زیارت عاشورا به شهید بزرگوار هدیه کنیم . 🌷
📷 شهید نوید صفری، در کنار مزار شهید محمدرضا دهقان امیری✨ ............................................ 🍃بسـم رب الشهدا و الصدیقین 🍃 💌 🔸رابطه ی خوبی با شهدا داشت، هم به مزارشان سر می زد هم به رفتار و منششان... 🔹همسر بزرگوارش می گوید: «با هم رفتیم سر مزار شهید دهقان، شهیدی که مثل من و آقا نوید، شیفته ی راه و سبک زندگی شهید رسول خلیلی بود.☺️ آقا نوید زیارت عاشورای دلچسبی خواند و با آقا محمدرضا حرف می زد.»✨ 🔸عاقبت او هم مانند محمدرضا، شهادتش را از رسول گرفت... 🕊 پرواز شهید رسول خلیلی: 27 آبان 92 🕊 پرواز شهید محمدرضا دهقان: 21 آبان 94 🕊 پرواز شهید نوید صفری: 18 آبان 96 💌|•@dehghanamiri
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🙂 یه بچه بسیجے بود خیلی اهل معنویت و دعا بود... برای خودش یه قبری ڪنده بود. شب ها مےرفت تا صبح با خدا راز و نیاز مےڪرد. ما هم اهل شوخے بودیم😆 یه شب مهتابـے سه، چهار نفر شدیم توی عقبه... گفتیم بریم یه ڪمے باهاش شوخے ڪنیم‌! خلاصه قابلمه ی گردان را برداشتیم با بچه ها رفتیم سراغش... پشت خاڪریز قبرش نشستیم. اون بنده ی خدا هم داشت با یه شور و حال خاصے نافله ی شب مے خوند. دیگه عجیب رفته بود تو حال! ما به یڪے از دوستامون ڪه تن صدای بالایـے داشت، گفتیم داخل قابلمه برای این ڪه صدا توش بپیچه و به اصطلاح اڪو بشه، بگو: اقراء😲 یهو دیدم بنده ی خدا تنش شروع ڪرد به لرزیدن و به شدت متحول شده بود 😨 و فڪر مےڪرد براش آیه نازل شده! 😢 دوست ما برای بار دوم و سوم هم گفت: اقراء بنده ی خدا با شور و حال و گریه گفت: چے بخونم ؟؟!!! رفیق ما هم با همون صدای بلند و گیرا گفت : باباڪرم بخون 😂😂😂😂 •••••••••••••••••••••••••••••••• فدای تک تک شوخیاتون که از ته دل و بی منت بود. شادی روح پاک شهدا صلوات🌹
🍃 بسمـ رب شهدا 🍃 ❤️🕊 دوسال پیش باهم رفته بودیم بهشت زهرا، یکی از مهمترین تفریحات و عاشقانه هایش با شهدا، تمیز کردن سنگهای مزار و چیدن گل روی آن بود.🌺🍃 رسیدیم به مزار شهید محرم ترک، رفت نشست کنار مزار و گفت: "سریع اینجا از من عکس📷 بنداز!! " با تعجب گفتم : "چرا اینجا😳؟ پاشو کنار آقارسول ازت عکس بگیرم! "☺️ گفت :" نه! شهید ترک کلید فتح شهدای ایران توی سوریه ست!👌 آقارسول و آقامحمودرضا هم اینجا عکس دارن! ازم عکس بنداز که بعد از شهادتم پخش کنی..."🕊🍃 عکس انداختم اما به او خندیدم و گفتم: اگر به عکس انداختن بود، الان نصف تهران شهید بودند!!😄 گاهی فکر می کنم چقدر لحظه پروازش را دور میدیدم. حالا سه شهید کنار مزار محرم ترک عکس دارند!!! 🍃 🌹🍃 💌|•@dehghanamiri
یه دیوونه ك بدجور عاشقه.mp3
16.36M
مداحی .🎙 سیدرضا نریمانی📁 ••••• 💌@dehghanamiri
وقتی میگفت: دعا کن شهید بشوم، من همیشه یک جمله داشتم و هر موقع این صحبت‌ را می‌کرد به او می‌گفتم نیتت را خالص کن و او همیشه در جواب به من می‌گفت: باشه، نیتم را خالص می‌کنم، ولی این دفعه یک مدل دیگر جوابم را داد و گفت: مامان به خدا نیتم خالص شده، حتی یک ناخالصی هم در آن وجود ندارد؛ وقتی این جمله را گفت بدون هیچ مقدمه‌ای به او گفتم که پس شهید می‌شوی، بعد گفت: جان من؟ گفتم: آره محمدرضا حتما شهید می‌شوی تا این را گفتم یک صدای قهقهه خنده از آن طرف بلند شد و بلند بلند داد می‌زد و می‌گفت مامان راضی‌ام ازت، بهش گفتم: حالا خودت را اینقدر لوس نکن، بعد محمدرضا گفت: مامان یک چیز بگم دعایم می‌کنی دعا کن که پیکرم بدون سر برگردد: وقتی این را گفت من داد زدم سرش و گفتم اصلا محمدرضا اینجوری برایت دعا نمی‌کنم شهید شوی: گفت: نه پس همان دعا کن که شهید شوم: بعد بلافاصله با دخترم صحبت کرد: بعد از این تلفن آنقدر منقلب شدم که حتی با محمدرضا خداحافظی نکردم و این حرف محمدرضا من را خیلی به هم ریخت. 💌|•@dehghanamiri
🍃📱| پیجی که برای شهید زده بودند و قبل از شهادت آن را اداره میکردند. 📱:|@dehghanamiri