🖤| #شب_های_قدر اکثرا لیالی قدر رو در چرخش بود... حتما چند تا هیئت و مراسم رو درک میکرد معمولا این دو سه‌ سال اخیر به دلایل مختلف یک سری هم به شهرک ما میزد.. یکی‌از اخلاق های محمدرضا این بود که فـاز فضـاے معـنـویش رو اصـلا تـو جـمـع رفـقـا و آشناهـاش نشون نمیداد مثلا گـریه ها واحـوالـات خاصـش رو بـایـد از دور تـو هیئـت ها مـراسمـات میدیدیم... شب قدر پارسال موتورشو داد به مـن و خانومم و به اصرار میخواست یڪ مسیرے رو پیاده بره مطمئنم تو اون۲۰ دقیقه اے ڪه ازمون جدا بود تـو حـال خـودش بـود و اصل شـب قـدر محمـدرضا بود‌.. بعد از اون رفتـیم‌ مقبره شهداے شهرڪ و من مشغول قرائت دعای جوشن ڪبیر شدم از همون اول شروع کرد با خندیدن و بازے ڪردن با گوشیش😂 به اصطلاح خودم چه حال معنوٮ داشت😒 قدر پارسال من ڪجا و قدر پارسال تو ڪجا... (بہ نقل از دوست شهید) 🌸تاریخ‌خاطره‌برای‌اولین‌ماه‌رمضان‌بعدشهادت‌است. 🍃| @shahiddehghan_amiri