فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌾السلام علیک یا صاحب الزمان🌾
🍃#چهار_شنبه_های_امام_رضایی🍃
کانال شهیده راضیه کشاورز🌱
♡@shahideRaziehkeshavarz♡
سلام خدمت اعضای خوب کانال.
عزیزان
یک خانواده ی هست
نیاز به کمک مالی دارند
پدر خانواده مریض و درامدش از کمیته امداست که کفاف زندگیشون نمیده
و خیلی دارای مشکل و فرزند دانش آموز هم دارند.
دوستانی که در توانشون هست و میتونن کمکی کنند به آیدی مدیر کانال مراجعه کنند.
ممنونم اجرتون با سیدالشهدا.
آیدی مدیر: 👇
@fhatmt
May 11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ورود پیکر شهیده معصومه کرباسی
به شیراز💔
از شام بلا شهید آوردند😭
• کانالِ شهیده راضیه کشاورز :)
🌱| @shahideRaziehkeshavarz
13.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥بانویی که در شیراز به دنیا آمد و در لبنان شهید شد را بهتر بشناسیم.
کانال شهیده راضیه کشاورز🌱
♡@shahideRaziehkeshavarz♡
#تسلیت 🖤
إنَّا ِلِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ
کانال شهیده راضیه کشاورز🌱
♡@shahideRaziehkeshavarz♡
•• 🫀🪐
.
.
•| کتاب راض بابا |•
#قسمت_هفتاد_و_شش / صفحه ۸۳
- راضیه طوریش شده؟
نه نه برای چی ؟ فقط یه چیزهایی لازمه باید برم بگیرم نگاه آخر راضیه در ذهنم مانده بود ناگاه پرده ،اشک مقابل چشمانم فرو ریخت و حس مادریم را به زبان آوردم
- من که میدونم راضیه شهید شده صبر کنین منم بیام آقای باصری دیوار را تکیه گاه بدنش قرار داد و چشمانش را دزدید
نه شما خونه باشین بعد میام دنبالتون
به سمت اتاق رفتم و گفتم شما منو نبرین خودم با آژانس میام. به اتاق رفتم و نماز مغربم را قامت بستم بعد چادرم را از گوشه اتاق برداشتم و با آقای باصری سوار ماشین شدیم ربع ساعتی که در راه بودیم به اندازه تمام عمرم از پا افتادم به بیمارستان که رسیدیم در ماشین را باز کردیم و بدون اینکه به فکر بستنش باشیم دویدیم تیمور و آقای مرادی در حیاط نشسته بودند. ،تیمور دستانش را حایل صورتش کرده بود و تمام بدنش میلرزید به سمت اتفاقات .دویدم تمام درها باز بودند و هیچ کس مانع ورودم نمیشد به در آی سی یو که رسیدم ناگهان پرستاری جلویم را گرفت. دستانش را فشردم و با صدایی که از بین بغضهای خفه کننده بیرون می آمد، گفتم: «من اصلاً هیچی نمیگم فقط بذارین برم ببینمش و ازش خداحافظی کنم بچه من شهید شده اصلاً ناراحت نیستم به خدا قول میدم چیزی نگم
پرستار به آهستگی کنار رفت در آی سی یو را فشار دادم آرام به سمتش رفتم دور ملافه پیچیده و بالای سرش هم گره زده بودند ،راضیه باز پشت سفیدی دیگری میخواست خودش را پنهان کند اما این بار با دفعه قبل فرق داشت. روی دیدن نداشت و حالا روسفید شده بود. انگار خاطره دو ماه پیش آن موقع جلوی چشمانم شعله میکشید و من آب میشدم از مدرسه که برگشت
ادامه دارد...
کپی اکیدا ممنوع!!!!🚫
#کتاب_راض_بابا
#شهیده_راضیه_کشاورز
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🍃اللهم صل علی محمد و آل محمد🍃
• کانالِ شهیده راضیه کشاورز :)
🌱| @shahideRaziehkeshavarz
•• 🫀🪐
.
.
•| کتاب راض بابا |•
#قسمت_هفتاد_و_هفت / صفحه ۸۴
در را به رویش باز کردم برگهای جلو صورتش گرفته بود تا بین چشمانش و چشمان من سد شود. در چارچوب در ایستاده بود و تکان نمیخورد من هم دستگیره در را گرفته بودم و با تعجب به راضیه و برگه زل زده بودم که با صدایی گرفته گفت من اصلاً هیچ حرفی برای گفتن ندارم و خیلی شرمنده ام. دستم را بالا آوردم تا برگه را کنار بزنم و نگاهش را بخوانم، اما سریع برگه را در
دستم رها کرد و به اتاقش رفت در نیمه باز را بستم و به برگه چشم دوختم مامان خیلی شرمنده ات .هستم میدونم در برابر زحماتی که شما
برام
کشیدین معدلم خیلی بد .شده ولی به خدا خیلی تلاش کردم و زحمت کشیدم بهتون قول میدم ان شاء الله ترم دوم جبران کنم و معدلم رو به بیست
برسونم.»
تری صورتم را حس میکردم سریع پشت در بسته اتاقش رفتم دری زدم و وارد شدم با چادر و مانتو و شلوار قهوه ای مدرسه روی تختش نشسته بود تا من را دید، سرش را پایین .داد آهسته جلو رفتم و کنارش نشستم و آغوشم را به روی شرمش باز کردم.
- راضیه مامان معدل تو برای من بهترین ،معدله چون تلاشت رو کردی تا اول دبیرستان معدلت بیست میشد و امسال نوزده و سی و سه صدم خیلی فرقی با هم نداره.
همین طور که سرش روی شانه ام جاخوش کرده بود و هم چنان نمی خواست نگاهم را ببیند با صدای خش دارش گفت: «مامان الهی قربونت بشم با چه
رویی توی صورتت نگاه کنم؟ معدلم باید بیست میشد.» راضیه را بین بازوهایم فشردم و گفتم راضیه ، من خیلی ازت راضی هستم.
تو توی درسات موفقی و این معدل برای من از بیست هم با ارزش تره. انگار راضیه حالا هم خود را زیر ملافه ،سفید، پنهان کرده بود تا مجبور نشود
ادامه دارد...
کپی اکیدا ممنوع!!!!🚫
#کتاب_راض_بابا
#شهیده_راضیه_کشاورز
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🍃اللهم صل علی محمد و آل محمد🍃
• کانالِ شهیده راضیه کشاورز :)
🌱| @shahideRaziehkeshavarz