رفته بودیم نمایشگاه کتاب!
من رفتم چنتا کتاب ببینم
یکیشو برداشتم کہ بخونم
حمید بهم گفت :
تاوقتی کتابو نخریدیم
اجازه خوندشونداریم!
ازکجا معلوم همین یہ ذرهاے کہ
میخونے ناشر راضۍ باشہ؟!
چقدشهدابہبیتالمالحساسبودنرفیق🙂
راوی:
همسرشهید
#حمیدسیاهکالی_مرادی
#خاطرات_شهدا
#روایت_عشق