eitaa logo
❤️ شهیدگمنام ❤️
1.9هزار دنبال‌کننده
22.9هزار عکس
9.8هزار ویدیو
22 فایل
السلام علیک یا فاطمة الزهرا(‌س) 🌷یادشهدا کمتراز شهادت نیست🌷 معـرفی شـ📋ـهداء،کلـ🎞ـیپ،‌مدا🎤حـی،خاطــرات شــهداء،عفاف و حجاب،بصیرت افزایی و... #‌شهیدگمنام #حاج_‌قاسم_سلیمانی کپی پست با ذکر صلوات آزاداست
مشاهده در ایتا
دانلود
#فرازی_از_وصیت_نامه #سردار_رشید_اسلام #شهید_محمدعلی_عباسیان #توصیه_ای که به برادران و دوستان عزیز و امت مسلمان و همیشه در صحنه می کنم این است که تا #خون در رگهایتان و #جان در بدنهایتان دارید دست از حمایت #روحانیت علی الخصوص رهبر کبیر انقلاب اسلامیمان #حضرت_امام_خمینی بر ندارید ، زیرا که #ولایت_فقیه تداوم بخش راه انبیاء و امامان معصوم می باشد و اطاعت و حفظ آن بر تمام مسلمین #واجب است . مبادا #روحیه قویتان را ببازید و تابع هوای #نفستان شوید و دل دشمنان را شاد کنید تا آنجا که می توانید از اسلام و انقلاب و روحانیت در صحنه ، دفاع کنید تا چشم دشمنان اسلام کور شود. مبادا #کفران_نعمت کنید ، به فکر سر بلندی اسلام و مسلمین باشید و به هر وسیله ای که می توانید در این راه #گام بردارید . #روحش_شاد #یادش_گرامی 🌷 @shahidegomnam14 🌷
🌹🌹🌷🌸🌷🌹🌹 ۲۱آبان ماه سال پدر موشکی ایران گرامی باد . 🌹🌹🌷🌸🌷🌹🌹 🌷 @shahidegomnam14 🌷
🌷🕊💐🌷💐🕊🌷 #سردار_رشید_اسلام #حاج_ابراهیم_همت به جوانان بگویید : امروز چشم #شهیدان به شماست . بپاخیزید، اسلام و خود را دریابید ... #ای_شهید #بالهایت را به من ببخش دلم #پرواز میخواهد #شهدا_همیشه_نگاهی 🌷 @shahidegomnam14 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹 ‌ آن کسانی که مسئولیتی دارندو با خون شهدا و ایثار و استقامت و کار و تلاش سربازان گمنام ، نام و عنوانی پیدا کرده اند مواظب خود باشند! دوستان عزیز! تنها راه رسیدن به سعادت ، ترک محرمات و انجام واجبات است. راه قرب به خدا همین است و بس. دست یکدیگر را بگیرید و راه شهدا را که همان راه رسیدن به خدای متعال است ادامه دهید. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌷 @shahidegomnam14 🌷
❤️ شهیدگمنام ❤️
🌹🕊💐🕊💐🕊🌹 خاطراتی از شهرداری که رفتگر شد ، در حاشیه تخریب منزل مسکونی مادر پیر دو بچه سندرم داون 🔹اوایل انقلاب بود بود. در گرگ و میش سحر، برای خرید نان از خانه خارج شد. چشمش به رفتگر محله افتاد که مثل همیشه در حال کار بود؛ دید امروز صورت خود را با پارچه ای پوشانده است. نزدیکتر رفت، او رفتگر همیشگی محله نبود. کنجکاو شد، سلام داد و دید رفتگر امروز، آقا مهدی است. او از دوستان شهید باکری بود. آقا مهدی، شما اینجا چیکار میکنی؟ آقا مهدی علاقه ای به جواب دادن نداشت. او ادامه داد، آقا مهدی شما اینجا چیکار میکنی؟ رفتگر همیشگی چرا نیست؟ شما رو چه به این کارا؟ جارو رو بدین به من، شما آخه چرا؟ خیلی تلاش کرد تا بالاخره زیر زبون آقا مهدی رو کشید. زن رفتگر محله، مریض شده بود؛ بهش نمی دادن می گفتن اگه شما بری، نفر جایگزین نداریم؛ رفته بود پیش شهردار، آقا مهدی بهش مرخصی داده بود و خودش اومده بود جاش. اشک تو چشماش حلقه زد. هر چی اصرار کرد، آقا مهدی جارو رو بهش نداد؛ ازش خواهش کرد که هرچه سریعتر بره تا دیگران متوجه نشن، رفتگر امروز محله، است. 🔹آقا مهدی، پدر بچه های پرورشگاه شهرم بود. همیشه بهشون سر میزد؛ نزدیکای عید، کلی کادو میخرید میاورد براشون. خیلی دوستش داشتن، وقتی شهید شد، یه شهر یتیم شدن. 🔹وقتي آقا مهدي ، شهردار اروميه بود، يك شب باران شديدي باريد. به طوري كه سيل جاري شد. ايشان همان شب ترتيب اعزام گروه هاي امداد را به منطقه سيل زده داد و خودش هم با آخرين گروه عازم منطقه شد. پا به پاي ديگران در ميان گل و لاي كوچه ها كه تا زير زانو مي رسيد، به كمك مردم سيل زده شتافت. در اين بين، آقا مهدي متوجه پيرزني شد كه با شيون و فرياد، از مردم كمك مي خواست. تمام اسباب و اثاثية پير زن را داخل زير زمين خانه آب گرفته بود. آقا مهدي، بي درنگ به داخل زيرزمين رفت و مشغول كمك به او شد. كم كم كارها رو به راه شد. پيرزن به مهدي كه مرتب در حال فعاليت بود نزديك شد و گفت: خدا عوضت بدهد مادر ! خير ببيني . نمي دانم اين فلان فلان شده كجاست تا شما را ببيند و يك كم از و شما را ياد بگيرد خنده اي كرد و گفت: راست مي گويي مادر ! اي كاش ياد مي گرفت . آی مسئولین!! مانند ؟؟!! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌷 @shahidegomnam14 🌷
🥀🕊💐🌹💐🕊🥀 🌹 🌹 🌹 ما تا این روزی که ، شد ، نمی‌دانستیم که اینقدر شده، والله یک بار نگفت که به سرم خورده ، به صورتم خورده ، یک بار نیامد بگوید که شدم . من که نزدیک‌ترین فرد به بودم ، نمی‌دانستم اینقدر شده ، هیچ وقت نگفت ، خدا شاهد است که هیچ وقت بر جاری نکرد . خیلی خصلت‌ها داشت ، همیشه از بریدگی از می‌گفت واقعاً عجیبی بود ، یعنی هر چه آدم از او می‌گیرد ، احساس می‌کند که یک بود ، واقعاً یک بود ، متفاوت بود ، خیلی داشت ، برای همین می‌گویم واقعاً خلاصه‌ای از شخصیت بود ، در ابعاد مختلف . راوی : 🌹 🌹 🌹 🌷 @shahidegomnam14 🌷
🌹🕊🥀🏴🥀🕊🌹 سعی‌مان این باشد ڪہ خاطره را در ذهنمان زنده نگهداریم و را به عنوان یڪ الگو در نظر داشته باشیم ڪہ راهشان راه انبیاست و پاسداران واقعی هستند ڪہ در این راه شدند ... 🌷 @shahidegomnam14 🌷
🕊🌷🎋🌹🎋🌷🕊 خداوندا روزی می‌ خواهم که از همه چیز خبری هست الا . سبکباران، خَرامیدند و رفتند! مرا بیچاره نامیدند و رفتند! درِ باغِ را نبندید به ما بیچارگان، زان سو نخندید! 🌷 @shahidegomnam14 🌷
🌷🕊🥀🌺🥀🕊🌷 یکی از بچه ها به شوخی پتویش را پرت کرد طرفم . اسلحه از دوشم افتاد و خورد توی سر . کم مانده بود سکته کنم سر شکسته بود و داشت می آمد . با خودم گفتم : الان است که یک برخورد با من بکند . چون خودم را بی می دانستم ، آماده شدم که اگر حرفی ، چیزی گفت ، جوابش را بدهم . او یک از تو جیبش در آورد ، گذاشت رو و بعد از سالن رفت بیرون . این برخورد از تا توگوشی برایم سخت تر بود . در حالی که دلم می سوخت ، با ناراحتی گفتم : آخه یه بزن همانطور که گفت : مگه چی شده؟ گفتم : من زدم رو شکستم ، تو حتی نکردی ببینی کار کی بوده همان طور که را پاک می کرد ، گفت : این جا کردستانه ، از این باید ریخته بشه ، این که چیزی نیست . چنان مرا خودش کرد که بعدها اگر می گفت ، می مردم . ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ⁦🥀 ✨ 🌷 @shahidegomnam14 🌷
🌹🏴🌹🌴🌹🏴🌹 فرمانده گردان حضرت معصومه (س) براے شهید شدن به هر درے زده بود ، امّا شهادت قسمتش نمےشد . بعد از عملیّات کربلاے ۴ حسابے رفتہ بود تو هم ؛ شب عملیّات کربلاے ۵ مصادف شده بود با شهادت حضرت فاطمہ (س) حاجے نشستہ بود توے سنگر فرماندهے توے اون اوضاع و احوال ڪہ همہ در تب و تاب عملیّات بودند سراغ مدّاح رو گرفت . راضیش ڪرده بود تا براش روضہ بخونہ ، روضہ حضرت زهرا (س) ، مداح میخوند و حاجي گریہ میڪرد : "وقتے ڪہ باغ مےسوخت ، صیّاد بے مروّت مرغ شکستہ پر را ، در آشیانہ میزد* گردیده بود بود قنفذ ، همدست با مغیره* او با غلاف شمشیر ، این تازیانہ میزد* همون شب بـےبـے شهادتش رو امضا ڪرد صبح عملیّات ڪہ اومده بود براے سرڪشے خط ، خمپاره خورد ڪنارش فقط دو تا ساق پاش سالم ماند ... ⁦🥀 ✨ 🌷 @shahidegomnam14 🌷
🌹💐🥀🕊🥀💐🌹 خدایا از مال دنیا چیزی جز بدهکاری و گناه ندارم خدایا تو خود توبه ی مرا قبول کن و از فیض عظمای ، نصیب و بهره مندم ساز و از تو طلب مغفرت و عفو دارم ... ⁦🥀 ✨ 🌷 @shahidegomnam14 🌷