eitaa logo
گروه فرهنگی و جهادی شهید فائزه رحیمی✨️❤️
213 دنبال‌کننده
95 عکس
74 ویدیو
0 فایل
ما ریحانه های چادری با تکیه بر محبت حضرت مادر، هوای کشور را غرق محبت میکنیم و به قلب ها رنگ عشق میزنیم...🥺💜 برای کار های جهادی میتونید روی ما حساب کنید جهت هماهنگی به آیدی زیر پیام بدید @clad_girls88 گروه فرهنگی و جهادی شهیده فائزه رحیمی #اردکان
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 |من دختر ایرانم! 🌸نماهنگ «دختر ایران ۲» به مناسبت ولادت حضرت معصومه (س) و روز دختر منتشر شد. 🆔 @Clad_girls | دختران چادری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸✨.. فقط و فقط و فقط ســ3ـــه روز دیگه باقـی‌مونـده تا.. لبخندخـدا🤩🎉 'سلام‌الله‌علیها'
47.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
°💖🎀 جـَوابــــــ‌‌َکــُدومـــــ‌کــــار‌َخــوبـــــــ‌‌‌‌‌‌‌‌ مـ‌ـ‌‌‌‌ــ‌‌‌َــــنـ‌ـیـــــــ؟!...❤️‍🩹 ° _نـــــمـــاهـــــنــــگ‌ ولــادت حـــــــــضــــــرت مــــــــعــــــــصــــــــومه(س) و روز دختر؛آقای علی اکبر قلیچ✨
امشب که گلی نجمــه به بر آورده بر سینــه‌ی عرشیــــان شــــرر آورده گویندبه گوش‌هم،درافـلاک‌وزمین حـــق، حضرتِ‌زهــــرای دگــر آورده! -تولدِحضرت‌معصومه(س) و روزِ‌دختــــر مبااااارک!😍🎊- ⊹ ⊹ (س)🌱 💕 🌙
سلام سلام ☺️🌸 روزتون مبارک👏 خبرهای خوب تو راهه🥳🥳
گروه فرهنگی و جهادی شهید فائزه رحیمی✨️❤️
مامانای قدیم دخترای قدیمتر😍😍 کدومتون الان هنوز از این کارا میکنین؟😜
هدایت شده از محمدرضا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اردکانی‌ها در غیاب بابا برای سجاد انتظاریان فرزند شهید انتظاریان جشن تولد گرفتند @Ardakaneemrooz
هدایت شده از محمدرضا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 بغض رهبر انقلاب هنگام صحبت دربارهٔ شهدای قدس و امنیت سیستان و بلوچستان 🔹شهیدان زاهدی، رحیمی و دیگر همراهانشان عاشق شهادت بودند، اینها چیزی از دست ندادند خوشا بحالشان؛ ما داغدار شدیم اما آنها کامیاب شدند. 🇮🇷همرزمان عزیز ممنونیم که به ما امنیت و رضایت ولی امر مسلمین را به ارمغان آورید. 🇮🇷گردان امام حسین علیه السلام اردکان
هدایت شده از محمدرضا
🚩 یادگاری‌ام از سوریه و جنگ با داعش، موج انفجار و فراموشی است. کوچکترین موضوعات روزمرهٔ زندگی را فراموش می‌کنم. هشت‌سالی می‌شود که حسابی درگیر تبعات جنگ سوریه‌ام. اما یک چیزی را بعد از هشت سال، آن هم درست روز تشییع جنازه‌ی حسین یادم آمد! 🚩 آذر ٩۵ بود. آقای جمالی مسئول پشتیبانی، ما را رساند به مَشهَدالسِّقْطْ، زیارتگاه و مرقد محسن‌بن‌الحسین(ع) که توی حلب است. پارچه متبرکِ معطری آنجا دستم را گرفت. یک عطر آسمانی داشت؛ مثلش را هیچ‌وقت نشنیده بودم. حسین که فهمید، خواست تکه‌ای هم به او بدهم. قول و قرار گذاشتیم به‌ش برسانم. بعداً...! اما هر دو یادمان رفت. هم من، هم او. من آن‌قدر درگیر فراموشی و سرگیجه و سیاهی رفتن چشم هستم که اتفاقات چند دقیقه قبل را یادم می‌رود. چه برسد به موضوعی که ازش گذشته باشد. 🚩 گذشت تا رسید به روزی که می‌خواستند حسین را تشییع و دفن کنند. یادم آمد! ناگهانی! انگار الهام شده باشد به من که قول و قراری داشتی با کسی! پارچه متبرک را که هنوز بوی عطر می‌داد، بریدم و رساندم به پدر شهید: «امانتیِ حسین است.» راوی: همرزم شهید ✍️ خانم حُسنو 🆔 محفل نویسندگان منادی https://eitaa.com/joinchat/2328953113C3e644bfcef
هدایت شده از محمدرضا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر کسی خبر می‌داد که «راهی کربلام» می‌گفت: «خوش به حالتون... به امام حسین بگین منم می‌خوام بیام...» تا جایی که یکی از بچه‌های گردان پارسال رفت کربلا و براش فیلم مستند آورد که «اونجا یادت کردم و از ارباب خواستم بطلبه بری کربلا» شور و شوقش را بارها دیده بودم. یک بار کشیدمش کنار «خب برو کربلا... علتش چیه نمی‌ری؟!» گفت «قرض دارم» گفتم «کمک می‌کنم؛ تو آماده رفتن باش» خندید... گفت «رئیس، با پول مردم که نمیشه رفت کربلا! اونی که ازم طلب داره که نمی‌دونه قرض کردم و رفتم؟!» و قسمتش نشد تا اینکه به شهادت رسید... حالا شب جمعه‌ای باید به او التماس کنیم کنار سیدالشهداء به یادمان باشد؛ خوش به حالش... راوی: آقای خراسانی
هدایت شده از محمدرضا
🚩 «چی شده رئیس؟!» تکیه‌کلامش رئیس بود. توی اتاق که آمد، فهمید آب و روغن قاتی کرده‌ام! گفت «چی شده رئیس؟! تو فکری؟!» در مورد تغییر مواضع توپ‌های پدافندی به‌ش گفتم و اینکه مهندسی نمی‌تواند توی این ماجرا به ما کمک کند. 🚩 دستمان توی پوست گردو بود. استادِ بنا نداشتند و گیر بودیم. شیرینِ قضیه این بود که یک‌ماهه باید کار را جمع‌وجور می‌کردیم. گزارشش را هم باید تصویری می‌فرستادیم بالا... 🚩 حسین که شنید، خاطرجمع و محکم گفت: «بسپار به من رئیس...!» آستین بالا زد. همه‌فن حریفِ گردان افتاد جلو؛ فرمانده آتش‌بار بود، شد استادِ بنا! و با کمک بقیه، سه روزه کار را تمام کرد... 👤 راوی: آقای خراسانی ✍️ احمد کریمی 🆔 محفل نویسندگان منادی https://eitaa.com/joinchat/2328953113C3e644bfcef
هدایت شده از محمدرضا
امشب قسمت شد نماز مغرب و عشاء و دعای توسل در مسجد روح الله باشم. چای دعا که آوردند بیاد حسین افتادم. بیاد زحماتی که در این مسجد کشید و بالاخره مزد زحماتش رو گرفت. براستی فرزند روح الله به روح الله پیوست. رفیق عزیز به زیارت ارباب بی کفن رفتی ما را فراموش نکن.
ساعت ۶:۳۰ منتظر حضور گرمتان هستیم....!🌸✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷دختر کاپشن صورتی سلام... 🇮🇷کجایی الان....، 🇮🇷که دلتنگتن...، 🇮🇷مردم ایران...😭 روزت مبارک پرنسس گوشواره قلبی🥺
-🤍🍃 -پروردگارا، در روز ولادت حضرت‌معصومه(س)، دختران زلال‌تر از باران سرزمینمان‌را از سربازان و مادران سربازان آقایمان قرار ده! و آنان را با حضرتِ‌مادر(س) محشور کن!:)✨ • • (س) ،،
آبجی فائزه...! 🤍🕊 تو تنها کسی هستی که از تمام هیچ و پوچ زندگیم بدون اینکه برات بگم خبر داری..🌷 یا اونجا که گفتن مواظب رفاقتاتون باشید...❤️‍🩹 💐روزت مبارک فرشته ی سرزمین من🤍✨ 💐گل دخترشهیده فائزه رحیمی🤍🕊 💐روزت‌درآسمان‌ها‌مبارک🤍🕊 💐رفیق‌شهیدم🤍🕊 ✨دعامون‌کن🤲