eitaa logo
• بیت‌الزَهرا •
1.1هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
302 ویدیو
5 فایل
• ‌اینجا کجاست ؟ کلبه‌ای غرق دلتنگی ؛ ‌ ‌یه مکانِ دلی جهت به اشتراك گذاشتنِ درد های بی درمان ! _ دردِ فراق . جمعِ همه نوکرای آقای 128 ؏ : ) ‌ یکم فضا دلیه .. اگه دلشو دارید بمونین ولاغیر . ‌ ‌ [ شهیده حجاب ] * آشفتگیه، باید بخشید .. •
مشاهده در ایتا
دانلود
📚کتاب ؟ 📎قسمت سی وچهارم اگرفرمانده بخواهداین طوری باسربازرفتارکند، ابهت وعظمت فرمانده دردل این سربازنمی نشیند. اثرش این خواهدبودکه پس فردادرلحظات حساس وخطرناک جنگ، دستورفرمانده رااجرانمی کند. فرمانده به او می گوید: «بروجلو»، می گوید: «صبرکن ببینم، چرابروم جلو؟ »اما ازقدیم معروف بوده که«ارتش چراندارد. » بحث مااین نیست که این کارهادرارتش، درست است یانه، واگرلازم است حدومرزآن چقدراست، امادرنیروهای نظامی دستورفرمانده بسیارحساس مهم است. درنیروهای نظامی، ساختاربایداستحکام داشته باشد. لذادیسیپلین نظامی وآداب ویژه ای دارندکه همه بایدازاین آداب تبعیت کنند. درِخانه ی خداهم بایدشبیه همین اتفاق بیفتدتاعظمت وابهت پروردگارعالم دردل ماجای بگیرد. چراعظمت وابهت خداباید درقلب مانقش ببندد؟ یک دلیلش این است که تاوقتی عظمت خداوندبه دل انسان واردنشود، آن طورکه باید وشایددستورات خداراانجام نمی دهدوازفرمان الهی اطاعت نمی کند. مثلاهروقت حال وحوصله داشت انجام می دهدوهروقت حالش رانداشت انجام نمی دهد! سوال بعضی هااین است که: _حاج آقامن هرکاری که می کنم نمی توانم گناه راترک کنم، چکارکنم؟! _به خاطرخداگناه راترک کن. _به خاطرخداهم نمی توانم ترک کنم. _معلوم می شودکه ازخدازیادحساب نمی بری. معلوم می شودکه خداپیش توعظمت وابهتی نداردکه این عظمت باعث شودازدستورخدااطاعت کنی. اگرعظمت خدادرجان های مارسوخ کند، آثاروبرکات بسیاری به دنبال دارد. درک عظمت خذاغیرازاینکه باعث می شودازاواطاعت کنیم واوامرش رادرست ودقیق اجراکنیم، آثاروبرکات دیگری هم داردکه درادامه برخی ازمهم ترین آثارش رابیان می کنیم. ..... ----- @SHAHIDEH_HIJAB
📚کتاب ؟ 📎قسمت سی وپنجم آیامانیازداریم خدادردلمان عظمت داشته باشدیانه؟ اگرسوال کنم که«آیالازم است ماعاشق خداشویم؟ »، همه باطیب خاطرتاییدمیکنند، ولی اگربپرسم«آیالازم است خدادرقلب ماعظمت داشته باشد؟ »، بعضی هابه فکرفرومی روندومی گویند: «حاج آقا! شمامنظورتان ازهمه ی بحث هاوگفتگوهاوسخنرانی هایتان، این است که مادرنهایت عاشق خداشویم، فدای خداشویم، مال خداشویم وحرفش راگوش کنیم، خب طبیعی است که به این سمت برویم ولی این بحث عظمت خدادیگربرای چیست؟! » خیلی هانمی دانندکوچه ای که بایدازآن عبورکنندتابه خانه ی «عشق خدا»برسند، کوچه ای است که درآن کوچه بایداول احساس عظمت خدادردلشان بنشیند. هرکسی عظمت خدابه دلش نشست، عشق وعلاقه ای به خداپیدامی کندکه دیگران فقط حرفش رامی زنند. یکی ازدعاهایی که درماه رمضان بعد ازهرنمازمی خوانیم وهمه تقریباحفظ هستند، جمله ی اولش این است: «یاعلی یاعظیم»، بعد می فرماید: «یاغفوریارحیم». اول ازعظمت خداسخن می گویدوبعدازآن درموردرحمت خداسخن می گوید. اگرکسی بخواهد از«یاغفوریارحیم»لذت ببرد، اول باید«یاعلی یاعظیم»برای اوجاافتاده باشد. ..... ----- @SHAHIDEH_HIJAB
📚کتاب ؟ 📎قسمت سی وششم اگرخدابه مامحبت کند، اگرخداحاجت مارابرآورده کند، مامی فهمیم خدا«غَفور»و«رَحیم»است. اما خداوندمتعال، بایدچکارکند، تامابفهمیم که اوواقعاباعظمت است؟ آیامی خواهی تاروزقیامت صبرکنی تاعظمت خدارادرآنجاببینی؟ همان جایی که می فرماید: «یامَن فِی الحِسابِ هَیبَتُهُ؛ ای کسی که هنگام محاسبه اعمال بندگان، مشخص می شودکه هیبتش چقدراست... یامَن فِی القَبرِقُدرَتُه؛ ای خدایی که قدرتت رادرقبربه بنده ات نشان خواهی داد. »انسان تازه هنگام جان دادن می فهمد درعالم چه خبراست وخداوندچقدرقدرت دارد؛ آیاآنجامی خواهی بفهمی؟ آدم دردنیاچگونه می تواندعظمت خدارابفهمد؟ به کمک«نمازخوب» _حاج آقا! اشکالی داردبدون اینکه خدادردل ماعظمت پیداکند، همین جوری دوستش داشته باشیم؟ _نمی شودعزیزدل من! اگرمی شد، که حرفی نداشتیم. تاحالاماچقدرنشسته ایم پای داستان هاوصحبت هایی ازعشق ومحبت ولطف ومهربانی خداواشک ریخته ایم، حسابی هم گریه کرده ایم، اما بعدش که ازجلسه بیرون رفته ایم، بازهم اوضاع مان مثل قبل بوده وتغییرچندانی درماایجادنشده است؟ ... ----- @SHAHIDEH_HIJAB
📚کتاب ؟ 📎قسمت سی وهفتم می دانیدچرااین قدرعاشق علی بن ابیطالب ع هستی؟ چون ازذوالفقارعلی ع وازغضب وهیبت علی ع هم خبرداری. چراازبین شهدای کربلا، ازهمه بیشتربه قمربنی هاشم اباالفضل العباس ع علاقمندی؟ چون قدرت او، هیبت او وعلمداری اوازهمه بیشتربود. مابرای عباس ع یک حساب ویژه ای قائل هستیم، ضمن اینکه علاقه ی شدیدی هم به ایشان داریم. این شدت علاقه به حضرت عباس ، بعدازشدت عظمت وهیبت او دردل های ماپدیدمی آید. اگربه شمابگویند: «ابالفضل العباس ع یک آقایی بودکه خیلی خوب بود، خیلی به برادرش امام حسین ع وفاداربود، اما حیف که ضعیف ونحیف ولاغربود؛ به حدی که هرکسی به اوتنه میزد، درجازمین می خورد! وهمان اول جنگ هم شهیدشد! »دراین صورت آیابازهم عباس ع این قدرپیش شماعزیزمی شد؟! بعضی هادوست دارندقدرت وعظمت خداراحذف کنند، وفقط باخداعشق بازی کنند! الان سرزمین نازنین ماکه پراست ازمعنویت ونعمات معنوی، داردمین گذاری میشود! عرفان های وارداتی وکاذب که ازغرب وشرق عالم می آیندتاباظاهری جذاب، مانع رسیدن انسان هابه عرفان ومعنویت واقعی شوند. تادلتان بخواهدازنویسندگان مختلف غربی وشرقی کتاب فارسی چاپ می کنند. نویسندگانی که هیچ دینی ندارنداما باخداحرف میزنندوبه اصطلاح خودشان، باخداعشق بازی می کنند! ..... ------ @SHAHIDEH_HIJAB
📚کتاب ؟ 📎قسمت سی وهشتم کتاب هایشان پراست ازحرف های خوب درباره اینکه خدانازومهربان است، خداحرف مارامی شنود، خدامارادوست داردوازاین جورحرف ها. ممکن است سوال شودکه این حرف های خوب چه ایرادی دارد؟ می دانیدمشکل جهان مسیحیت چیست؟مشکل شان این است که خدای آنهاعظمت ندارد، فقط مهربان است. تنهاکاری که خدایشان بلداست انجام دهد، این است که ببخشد. خدایی که انسان ازاوحساب نبرد، عاشق اوهم نمی تواندبشود. مشکل عرفان های کاذب این است که خدای آنهامهربان وبخشنده است ولی عظمت ندارد. این می دانیدچه فاجعه ای درست می کند؟ خدایی که عظمت نداشت، همه می خواهنددوستش داشته باشند، ولی درعمل هیچ کس دوستش نخواهدداشت. همه دوست دارندعاشق این خدای عشق پرورباشند، ولی کسی عاشق خدایی که عظمت ندارد، نخواهدشد. کسی که عظمت خدادردلش ننشسته باشد، وقتی ازمحبت خدابرایش بگویند، یک مقدارلذت می برد، امانمی توانداین محبت راپاسخ دهد. خداوندهم روزقیامت به اومی فرماید: «مگرمن به تونگفتم که چقدردوستت دارم؟ اما توچکارکردی؟! »یعنی کسی که عظمت خدادردلش واردنشده، نمی تواندمحبت خدانسبت به خودش رادرست درک کندوجواب این محبت رابدهد. ... ---- @SHAHIDEH_HIJAB
📚کتاب ؟ 📎قسمت چهلم یک آیه ی قرآن هست که نیمه ی اولش راهمه شنیده اند: «اُدعونی اَستَجِب لَکُم؛ مرابخوانید، جوابتان رامی دهم. »این قسمت ازآیه راهمه بلدهستند چون پرازمهربانی است، معمولاهمه ی ماهرچه آیه ی محبت آمیزهست بلدیم. اما بقیه این آیه راخیلی هابلدنیستند. چرا؟ چون بقیه ی آیه ازعظمت خداصحبت می کندومی فرماید: «اِنَ الَّذینَ یَستَکبِرونَ عَن عِبادَتی سَیَدخُلونَ جَهَنَّمَ داخِرین؛ کسانی که نسبت به عبادت تکبرورزند، به زودی باکمال ذلت وخواری داخل جهنم خواهندشد. »این خداست که درجای جای قرآن ازعظمت خودسخن می گوید. به نظرشمااگرخداازعظمت خودش سخن بگویدوعظمت خودش رانشان دهد، دیگرکسی طرف اونمی رودوعاشق اونمی شود؟ اتفاقاعشق به خداازرؤیت عظمت مقام ربوبی آغازمی شود. چه کسانی خداراملاقات می کنند؟ «وَأَمّامَن خافَ مَقامَ رَبِّهِ»هرکس ازحضوردرپیشگاه عزّ ربوبیت باید بترسد. حالادوباره به معنای این آیه توجه کنید. خداوندابتدامی فرماید: «أُدعونی اَستَجِب لَکُم؛ مرابخوانید، من جوابتان رامی دهم. »بعد بلافاصله می فرماید: «کیانی که تکبرکنندودرِخانه من نیایندوازمن چیزی نخواهند، اگردیگران راعادی به جهنم می برم، آنهارابه خاطرتکبرشان، باخواری وذلت به جهنم خواهم برد.»درواقع معنایش این است: «من خدای توهستم که دارم به تومی گویم مراصدابزن تاجوابت رابدهم، آن وقت توسرت راپایین انداخته ای ولال شده ای! یااینکه اصلااعتنانمی کنی ومی روی؟ »این نوع برخود، نشانه ی تکبرانسان نسبت به خداونداست. ... ---- @SHAHIDEH_HIJAB
📚کتاب ؟ 📎قسمت چهل ویکم به مجلس ختم که می روی، وقتی بچه ای سینی خرماراجلوی شمامی گیردومی گوید«بفرمایید»، بی اعتناازکنارش ردنمی شوی، چون بی ادبی محسوب میشود، هرچندطرف مقابل شمایک بچه است. اگرخرمانخواهی، برمی گردی می گویی: «خیلی ممنون. میل ندارم. تشکر. »بالاخره یک جوابی می دهی. حالاخداوندباآن عظمت وجلال، آمده جلوی شما ومی فرماید: «ازمن چیزی بخواهیدتابه شمابدهم! »اما توسرت راپایین انداخته ای وبی اعتناردمی شوی؟ یعنی داری به خداتکبرمی کنی؟ محبت خداراپس می زنی؟ بی نیازی خودت رااعلام می کنی؟ خداهم باکسی شوخی ندارد. می دانی چرانمازی که تعقیبات نداشته باشد قبول نیست؟ چون خدابعدازنمازبه تومی فرماید: «بنده من نمازخواندی؟ ازمن حساب بردی؟ امر مرااجراکردی؟ احسنت! حالاتویک دعای مستجاب پیش من داری، ازمن بخواه تابه توبدهم. »بعدیک دفعه ای خدانگاه می کندمی بیندکه بنده اش بدون اینکه چیزی بخواهد، داردازسرسجاده بلندمی شودومی رود! این کارمعنایش چیست؟ آیابی اعتنایی به خدانیست؟ آیاتکبرواعلان استغناءوبی نیازی ازخدانیست؟ رسول اکرم ص فرمود: خداونددرموردکسی که بعدازنمازتعقیبات نمی خواندوازخداچیزی نمی خواهد، به ملائکه اش چنین می فرماید: «ملائکه من، این بنده ی مرانگاه نگاه کنید. امرمراانجام دادولی ازمن حاجتی نخواست. انگارازمن بی نیازاست. نمازش رابگیریدوبه صورتش بزنید. »اصلابنده ای که به من نیازندارد، برای چه آمده امرمرااجراکند؟ نکندبااین کارش می خواهد بگوید«نه توخداهستی ونه من بنده ی توهستم»؟! دعانکردن وحاجت نخواستن درجایی که خداوندبه مافرموده است«اگرحاجتی بخواهیدجوابتان رامی دهم»، بی ادبی نسبت به پرودگارعالم است. ... ---- @SHAHIDEH_HIJAB
📚کتاب ؟ 📎قسمت چهل ویکم به مجلس ختم که می روی، وقتی بچه ای سینی خرماراجلوی شمامی گیردومی گوید«بفرمایید»، بی اعتناازکنارش ردنمی شوی، چون بی ادبی محسوب میشود، هرچندطرف مقابل شمایک بچه است. اگرخرمانخواهی، برمی گردی می گویی: «خیلی ممنون. میل ندارم. تشکر. »بالاخره یک جوابی می دهی. حالاخداوندباآن عظمت وجلال، آمده جلوی شما ومی فرماید: «ازمن چیزی بخواهیدتابه شمابدهم! »اما توسرت راپایین انداخته ای وبی اعتناردمی شوی؟ یعنی داری به خداتکبرمی کنی؟ محبت خداراپس می زنی؟ بی نیازی خودت رااعلام می کنی؟ خداهم باکسی شوخی ندارد. می دانی چرانمازی که تعقیبات نداشته باشد قبول نیست؟ چون خدابعدازنمازبه تومی فرماید: «بنده من نمازخواندی؟ ازمن حساب بردی؟ امر مرااجراکردی؟ احسنت! حالاتویک دعای مستجاب پیش من داری، ازمن بخواه تابه توبدهم. »بعدیک دفعه ای خدانگاه می کندمی بیندکه بنده اش بدون اینکه چیزی بخواهد، داردازسرسجاده بلندمی شودومی رود! این کارمعنایش چیست؟ آیابی اعتنایی به خدانیست؟ آیاتکبرواعلان استغناءوبی نیازی ازخدانیست؟ رسول اکرم ص فرمود: خداونددرموردکسی که بعدازنمازتعقیبات نمی خواندوازخداچیزی نمی خواهد، به ملائکه اش چنین می فرماید: «ملائکه من، این بنده ی مرانگاه نگاه کنید. امرمراانجام دادولی ازمن حاجتی نخواست. انگارازمن بی نیازاست. نمازش رابگیریدوبه صورتش بزنید. »اصلابنده ای که به من نیازندارد، برای چه آمده امرمرااجراکند؟ نکندبااین کارش می خواهد بگوید«نه توخداهستی ونه من بنده ی توهستم»؟! دعانکردن وحاجت نخواستن درجایی که خداوندبه مافرموده است«اگرحاجتی بخواهیدجوابتان رامی دهم»، بی ادبی نسبت به پرودگارعالم است. ... ---- @SHAHIDEH_HIJAB
📚کتاب ؟ 📎قسمت چهل ودوم اول بایدعظمت خداراباورکنی وآن رادردل خودت بیاندازی، اول بایدازخداحساب ببری، بعدکم کم خوف ازخداهم دردل تومی نشیند. دراین صورت ، کم کم خوف ازخدابرایت شیرین ولذت بخش می شودواین خوف، کلیدرابطه ی عاشقانه باخداست. می دانیدچرادردوران جبهه وجنگ ودرمیان رزمندگان این قدرچراغ معنویت روشن بود؟ چون درآنجامرگ جلوآمده بودوراحت احساس میشد، مرگ هم هیبت خدارابه دل انسان می افکند. به رزمندگان می گفتند: «نزدیک شدن به شب عملیات، یعنی نزدیک شدن ملاقات باخدا، می فهمیداین یعنی چه؟ »یک دفعه ای خشیت خدادردلشان می نشست، ووقتی که خشیت خدادردل بنده ای نشست، خدابنده نازنینش رادرآغوش می گیردونوازش می کند. حتمادیده ایدمادری که بچه اش ترسیده است، سریع اورابغل می گیردونوازش می کند، خداوندهم مانندهمان مادر، وقتی ببیندبنده اش ازاوحساب می برد، شروع به نوازش کردن می کندکه«بنده ی من نترس! »وسریع مهرخودش رادردل بنده اش خواهدگذاشت ومحبتش رابه اومی چشاند. به این می گویندرابطه عاشقانه باخدا، که کلیدش درخوف است. درروایت فرمود«مومن راچیزی جزخوف ازخدااصلاح نمی کند. »البته الان بحث ماهنوزبه خوف نرسیده، فعلابحث مااین است که کمی ازخداحساب ببریم وکمی عظمت خداراباورکنیم. ... ---- @SHAHIDEH_HIJAB
📚؟ 📎قسمت چهل وسوم عظمت خدادراین دنیاتولیدی خودانسان است. یعنی خودت بایدعظمت خدارادردلت تولیدکنی. حالاباچه چیزی عظمت خدارادردلمان تولیدکنیم؟ باحساب بردن ازامرخدا؛ بارعایت ادب درنماز. هرچقدراحکام وآداب نمازرابیشتروبهتررعایت کردی نشان می دهدکه ازامرخداحساب برده ای وبه این ترتیب خدادردل توعظمت پیدامی کند. نسبت به هرکسی ادب رعایت کنی، ابهتش به دلت می نشیند. آیادوست نداری ابهت خدابه دلت بنشیند؟ می گوید: _حاج آقامن ازخدانمی ترسم. چکارکنم؟ _حتما خدادرنظرت ابهت وعظمت ندارد. لابدنمازت رادرست نخوانده ای، لابددرنمازسرت راخارانده ای! حتمادرنمازمودب نبوده ای وچشمت رابه این طرف وآن طرف گردانده ای، لابدکلمات نمازرابادقت ادانکرده ای. خداوندخیلی راحت می تواندیک گوشمالی حسابی به مابدهد، تاحساب کاردستمان بیاید! اما خدانازنین است، وبه مافرصت می دهد ومی فرماید: «بنده ی من خودش باید بفهمدواین کاررادرست انجام دهد. » اگرتوسرنمازازخداحساب بردی، عظمت خدادردلت بالامی رود. آن وقت دیگرلازم نیست خداسرتودادبزند. می گوید: «عزیزم، من ازاین کارخوشم نمی آید. »توهم می گویی: «باشد، انجام نمی دهم. »همین طوری بایدبندگی کرد، والااینکه آدم دائمابخواهدخودش رابکشد ونفسش رابرای امورحداقلی متقاعدکندکه«بیا وآن کارراانجام نده یااین کارراانجام بده! »فایده ندارد. خداهم می فرماید: «می خواهی دودقیقه به سمت من بیایی چراداری خودت رامی کشی؟ اصلابروراحت باش، آسوده باش! » به بعضی هاکه می گویی بیابرویم دعای کمیل، می گوید: «الان برای دعای کمیل وقت ندارم، گرفتارم. »راست هم می گوید. واقعاگرفتاراست. اما چراگرفتاراست؟ چراوقت ندارد؟ چون خداوقتی ازبنده ای بدش می آید، یک کاری می کندکه سراغ خدانیاید وحتی اگربرای حاجتی د رخانه ی خداآمده، خدازودحاجتش رامی دهدکه دیگرصدایش رانشنود. چه شده که برای خداوقت نداری؟ .... ---- @SHAHIDEH_HIJAB
📚؟ 📎قسمت چهل وسوم عظمت خدادراین دنیاتولیدی خودانسان است. یعنی خودت بایدعظمت خدارادردلت تولیدکنی. حالاباچه چیزی عظمت خدارادردلمان تولیدکنیم؟ باحساب بردن ازامرخدا؛ بارعایت ادب درنماز. هرچقدراحکام وآداب نمازرابیشتروبهتررعایت کردی نشان می دهدکه ازامرخداحساب برده ای وبه این ترتیب خدادردل توعظمت پیدامی کند. نسبت به هرکسی ادب رعایت کنی، ابهتش به دلت می نشیند. آیادوست نداری ابهت خدابه دلت بنشیند؟ می گوید: _حاج آقامن ازخدانمی ترسم. چکارکنم؟ _حتما خدادرنظرت ابهت وعظمت ندارد. لابدنمازت رادرست نخوانده ای، لابددرنمازسرت راخارانده ای! حتمادرنمازمودب نبوده ای وچشمت رابه این طرف وآن طرف گردانده ای، لابدکلمات نمازرابادقت ادانکرده ای. خداوندخیلی راحت می تواندیک گوشمالی حسابی به مابدهد، تاحساب کاردستمان بیاید! اما خدانازنین است، وبه مافرصت می دهد ومی فرماید: «بنده ی من خودش باید بفهمدواین کاررادرست انجام دهد. » اگرتوسرنمازازخداحساب بردی، عظمت خدادردلت بالامی رود. آن وقت دیگرلازم نیست خداسرتودادبزند. می گوید: «عزیزم، من ازاین کارخوشم نمی آید. »توهم می گویی: «باشد، انجام نمی دهم. »همین طوری بایدبندگی کرد، والااینکه آدم دائمابخواهدخودش رابکشد ونفسش رابرای امورحداقلی متقاعدکندکه«بیا وآن کارراانجام نده یااین کارراانجام بده! »فایده ندارد. خداهم می فرماید: «می خواهی دودقیقه به سمت من بیایی چراداری خودت رامی کشی؟ اصلابروراحت باش، آسوده باش! » به بعضی هاکه می گویی بیابرویم دعای کمیل، می گوید: «الان برای دعای کمیل وقت ندارم، گرفتارم. »راست هم می گوید. واقعاگرفتاراست. اما چراگرفتاراست؟ چراوقت ندارد؟ چون خداوقتی ازبنده ای بدش می آید، یک کاری می کندکه سراغ خدانیاید وحتی اگربرای حاجتی د رخانه ی خداآمده، خدازودحاجتش رامی دهدکه دیگرصدایش رانشنود. چه شده که برای خداوقت نداری؟ ... ----- @SHAHIDEH_HIJAB
📚کتاب ؟ 📎قسمت چهل وچهارم چه کسی سرت راشلوغ کرده که وقت نداری؟ خداسربعضی هارااین قدرشلوغ می کند که وقت نکنندباخدامناجات کنند، اما بعضی هاهستندکه خداخیلی دوست داردصدایشان رادرخانه ی خودش بشنود، به حدی که اگرخواب هم باشند، بیدارشان می کند. مثلا«شیخ مرتضی زاهدتهرانی»ازاین دسته است. درموردایشان نقل است که نیمه شب هامی آمدندصدایش می زدند: «مرتضی! مرتضی! »ایشان می فرمودکه من ازچهارگوشه اتاق می شنوم که به من می گویند: «مرتضی! »یعنی برای نمازشب بیدارشو! خب خداهم دل دارد! لابددلش برای مناجات مرتضای نازنین خودش تنگ شده است. بالاخره خدایی که چشم ودست داردچرانگوییم که دل هم دارد؟! بله، خدامثل مانیست که چشم ودست ودل داشته باشد. درموردخداوندمنظورازاین ها، حواس ظاهری نیست؛ منظورچیزدیگری است. جالب تراینکه شیخ مرتضی زاهد می فرمود: دقت می کردم بعضی شب هامرا«آقامرتضی»صدامی زنند، بعضی شب ها«مرتضی». پیش خودم گفتم: چرابعضی وقت ها مقداری احترام می گذارند وبا«آقا»صدامی کنند، بعضی وقت هازیادتحویل نمی گیرند وهمان«مرتضی»می گویند؟ دقت کردم دیدم آن روزهایی که دررفتارواعمالم دقت بیشتری می کنم وبیشترمراقب نفسم هستم، می گویند«آقامرتضی»، اما آن روزهایی که زیادمراقب نیستم، فقط«مرتضی»صدایم می زنند. بعضی هاراخداوندآنقدرمشغول وگرفتارشان می کند که اصلاوقت وحوصله پیدانمی کنند درِخانه ی خدابروند وبااو مناجات کنند، ولی بعضی راخداوندآن قدردوستشان داردکه خودش آنهاراصدامی زندتابیاینددرِخانه ی خدا. فرق این دودسته درچیست؟ درابهت وعظمتی است که ازخدادردل آنهاقراردارد؛ درحسابی است که ازخدامی برند. .. ---- @SHAHIDEH_HIJAB
📚کتاب ؟ 📎قسمت چهل وپنجم امیرالمومنین ع درباره ی متقین می فرماید: «خدادرجان هایشان عظمت پیداکرد، وبه همین خاطرهرچیزی غیرازخدادرچشم هایشان خردوحقیرشد. » یکی ازمهم ترین کارهایی که آیات قرآن باماانجام می دهد این است که ابهت خدارابه دل مامی اندازد. به عنوان مثال، خداونددر سوره ی زلزال می فرماید: «هرکس ذره ای کارخوب انجام بدهدنتیجه ی آن رامی بیند، وهرکس ذره ای کاربدانجام بدهد، نتیجه ی آن رامی بیند. » اگرابهت همین دوآیه دردلت بیفتد، سحرهادیگرنمی خوابی. اولین صفتی ازخداکه بایددردل مابنشیند، باآن انس پیداکنیم وعمیقاآن رادرک کنیم، عظمت وکبریائی خداونداست. اگرمدتی دقت کنیم ونمازمان رادرست بخوانیم واحکام وآداب نمازرابهتررعایت کنیم، کم کم عظمت خدادردل ماخواهدافتاد. اماچرابایدعظمت خدادردل مابیفتد؟ چون مهم ترین مانع برای برقراری ارتباط انسان باپروردگارش، تصوراشتباهی است که ازخودش، نسبت به خدادارد. مرکزاین تصوراشتباه هم«خودبزرگ بینی»انسان است. مامعمولاآن طورکه باید، خودمان رادربرابرخداکوچک وحقیراحساس نمی کنیم. تاوقتی انسان خودش رابزرگ بداند، وبه کوچک بودن خودش دربرابر خدانرسیده باشد وعظمت خداوندرادرک نکرده باشد، تمام تلاش هایش برای برقراری ارتباط باخدابی ثمربوده وهیچ ارتباط موثری شکل نمی گیرد. نه محبتی ردوبدل می شود، نه دعایی بالامی رود ونه دریافتی صورت می گیرد. ... ---- @SHAHIDEH_HIJAB
📚کتاب ؟ 📎قسمت چهل ونهم «ای رسول خدا، به من مهلت بده تافکرکنم. » روزبعدنزدرسول خداص آمد. حضرت به اوفرمودند: _فکرکردی؟ _بله یارسول الله ص، خواسته ام رامعین کردم. من یک خواسته ازشمادارم. _بگوبرایت درست می کنم. _یارسول الله ص، الهی فدایت شوم، دوست دارم روزقیامت همنشین تودربهشت باشم . _کسی یادت داده یاخودت این راگفتی؟ _نه آقا، خودم فکرکردم، دیدم هرچیزی ازشمابخواهم تمام می شود. بالاخره می رسیم به آن لحظه ای که ازآن لحظه به بعدزندگی ابدی آغازمی شود، آن موقع شماکجاماکجا! شمادربالاترین نقطه ی رضوان الهی هستی. اگرمن آنجاکنارشماباشم دیگرهیچ چیزی نمی خواهم. رسول خدا ص تاملی فرمود، کمی نگاهش کردوپاسخ داد: «باشدقبول است. اما به یک شرط؛ توهم مراکمک کن که بتوانم به این قولم عمل کنم. چگونه؟ فرمود: «بازیادسجده کردن مراکمک کن. »یعنی این مشکل من است که بایدتورابه آن موقعیت ببرم، اما برای اینکه بتوانم توراتاآن بالابالاهاببرم، توفقط به من یک قول بده؛ «زیادسجده کن». حالاقدر«سجده»رافهمیدی؟ حالامی توانی بگویی: «خدایا...... ... • @SHAHIDEH_HIJAB
📚کتاب ؟ 📎قسمت پنجاه خدایاواقعاممنونت هستم بااین نمازی که به ماهدیه کرده ای. نمازی که درهررکعتش دوتاسجده قرارداده ای. » سجده خیلی قشنگ است. انسان درسجده، نهایت کوچک شدن پیش خداراتمرین می کند. البته این تمرین ازاول دردل غوغانمی کند، اما وقتی مدتی این کارراقشنگ انجام می دهم، خدامی داندکه ازعشق وعرفان واین مسائل، دردل من خبری نیست، ولی می بیندکه خودم رانگه داشته ام ومی گویم: «سُبحانَ رَبِّیَ الاَعلیٰ وَبِحَمدِه»ودوباره می گویم: «سُبحانَ رَبِّیَ الاَعلیٰ وَبِحَمدِه»دلم می گویدبلندشودیگربس است. اماوقتی من یک باربیشتربگویم، ازیک طرف حال خودم راگرفته ام، ازطرف دیگرهم خداداردنگاهم می کند. امیرالمومنین می فرماید: «اگرنمازگزاربفهمدهنگام سجده چه رحمتی ازجانب خداونداورادربرگرفته، دیگرسرازسجده برنمی دارد. »نقل شده است که گاهی یک سجده ی امام کاظم ع تابه صبح طول می کشید. خدامی داندکه اگراهل تقوافرصت داشته باشند،درِخانه خداچه می کنند. کسی که هنوزعشق ومعرفت چندانی نداردهم می تواندبه کمک آن آگاهی وشعوری که دارد،خودش رابه سجده درِخانه ی خداوادارکند.به خودش بگوید:«هرچقدردرخانه خداخاک شوی وتواضع کنی،خوب است،عیبی ندارد.»حتی ممکن است سرِسجده هم خوابش ببردولی بازهم اشکالی ندارد.آن وقت خدابه ملائکه اش می فرماید:این بنده ی مرانگاه کنید.تازه کاراست،اماببینیدچگونه ازخودش برای من مایه میگذارد.هرکسی یک مقداروقت بگذارد وکمی به خودش زحمت دهد،خداوندآن قدرتحویلش می گیردکه تصورش راهم نکرده باشد. ••• .... ••• @SHAHIDEH_HIJAB
📚کتاب 📎قسمت پنجاه ودوم اینکه انسان ازخشیت الهی رنگ چهره اش درِخانه ی خدابپرد، کارساده ای نیست. ازبس باخدافاصله داریم، خیلی که هنرکنیم، فقط گاهی دلمان برای اوتنگ می شود. خشیت داشتن، کارعارفان نسبت به حضرت حق است وانسان وقتی نمازامیرالمومنین ع رادرنظرمی گیرد، دیگرازخودش ناامیدمی شودکه نمازعاشقانه بخواند. مابرای اینکه نمازخوب خواندن راشروع کنیم ویادبگیریم، بایدجلوی پای خودمان رانگاه کنیم وببینیم ماچقدرمی توانیم قدم برداریم، والبته هرازگاهی به قله هانگاه کنیم. مااگربخواهیم درنمازمان یک قدم به جلوبرداریم، قدم اول نمازمؤدبانه است. نمازمؤدبانه خواندن یعنی چه؟ یعنی موقع نمازبگویی: «خدایا، اگرمن حال دارم یاندارم، اگرعشق به تودارم یاندارم، اگرازتومی ترسم یانمی ترسم، اگرزورم می آیدنمازبخوانم یازورم نمی آید، به هرحال من بایدادب رارعایت کنم. » ازامام جوادع پرسیدند: «مؤدب بودن پیش خدایعنی چه؟ »حضرت فرمود: «قرائت صحیح قرآن»امیرالمومنین ع می فرمایددراثرقرآن خواندن است که سایراجزای نمازدرادامه می آیند؛ یعنی نیمه شب می ایستندوقطعاتی ازقرآن راتلاوت می کنند؛ چه تلاوت کردنی! قلبشان رابه آیات قرآن محزون می کنند. دوای دردهایشان راازآیات قرآن می جویند. ازخوفِ آیاتی که درآن تخویف هست می ترسند. درتشویق های خداطمع می کنند. دراثرقرائت آیات قرآن، ازمیانه تامی شوند! یعنی رکوع می کنندوبعدخمیده می شوندوسجده می کنند. بارسنگین نگاه آیه ها خم نموده قامت دلداده را نمازذلیل شدن درِخانه خداوندمتعال است. درمراحل ابتدایی، نبایدگفت نمازعشق بازی باخداست، برای مازوداست. •• ....
📚کتاب 📎قسمت پنجاه ودوم اینکه انسان ازخشیت الهی رنگ چهره اش درِخانه ی خدابپرد، کارساده ای نیست. ازبس باخدافاصله داریم، خیلی که هنرکنیم، فقط گاهی دلمان برای اوتنگ می شود. خشیت داشتن، کارعارفان نسبت به حضرت حق است وانسان وقتی نمازامیرالمومنین ع رادرنظرمی گیرد، دیگرازخودش ناامیدمی شودکه نمازعاشقانه بخواند. مابرای اینکه نمازخوب خواندن راشروع کنیم ویادبگیریم، بایدجلوی پای خودمان رانگاه کنیم وببینیم ماچقدرمی توانیم قدم برداریم، والبته هرازگاهی به قله هانگاه کنیم. مااگربخواهیم درنمازمان یک قدم به جلوبرداریم، قدم اول نمازمؤدبانه است. نمازمؤدبانه خواندن یعنی چه؟ یعنی موقع نمازبگویی: «خدایا، اگرمن حال دارم یاندارم، اگرعشق به تودارم یاندارم، اگرازتومی ترسم یانمی ترسم، اگرزورم می آیدنمازبخوانم یازورم نمی آید، به هرحال من بایدادب رارعایت کنم. » ازامام جوادع پرسیدند: «مؤدب بودن پیش خدایعنی چه؟ »حضرت فرمود: «قرائت صحیح قرآن»امیرالمومنین ع می فرمایددراثرقرآن خواندن است که سایراجزای نمازدرادامه می آیند؛ یعنی نیمه شب می ایستندوقطعاتی ازقرآن راتلاوت می کنند؛ چه تلاوت کردنی! قلبشان رابه آیات قرآن محزون می کنند. دوای دردهایشان راازآیات قرآن می جویند. ازخوفِ آیاتی که درآن تخویف هست می ترسند. درتشویق های خداطمع می کنند. دراثرقرائت آیات قرآن، ازمیانه تامی شوند! یعنی رکوع می کنندوبعدخمیده می شوندوسجده می کنند. بارسنگین نگاه آیه ها خم نموده قامت دلداده را نمازذلیل شدن درِخانه خداوندمتعال است. درمراحل ابتدایی، نبایدگفت نمازعشق بازی باخداست، برای مازوداست. •• ....
📚کتاب 📎قسمت پنجاه وسوم می ترسم یک وقت حال عشق بازی باخدارانداشته باشی وبه نمازبی احترامی کنی. درحالی که نماز، ادبش خیلی مهم است. نمازدر درجه ی اول عشق بازی نیست، بلکه رعایت کردن ادب است. اولین قدم دررعایت ادب هم رعایت احکام نمازاست؛ به این چندمسأله که مربوط به نمازاست، خوب توجه کنید: _خندیدن موقع نماز، نمازراباطل می کند. _حرکت های اضافی موقع ذکرگفتن، نمازراباطل می کند. _مکروه است سرنمازبدنتان رابخارانید، وکلاً حرکت اضافی سرنمازمکروه است. موقع نمازخواندن، ازهرکاری که نشانه ی ذره ای بی ادبی نسبت به پروردگارعالم است، بایداجتناب کنیم. ازشیخ رجبعلی خیاط نقل شده که: «دیدم که شیطان برجایی که انسان درنمازمی خاراند، بوسه می زند. » درست است که محبت زوری نمی شود، اما ادب که زوری می شود! ادب درنماز، زوری است واحکام دارد. رعایت کردن ادب این قدرمهم است که یک بُعدمهم بسیاری ازاحکام نماز، رعایت ادب است. حتی اگرآدم یک کسی رادوست هم نداشته باشد، اما درمقابل اوادب رارعایت می کند. مراعات ادب که کاری ندارد. نمازمؤدبانه بخوان. آیانمازمؤدبانه خواندن حال می خواهد؟ نه؛ هرکسی می تواندمؤدبانه نمازبخواند. آیاعشق به خداوندمتعال می خواهد؟ نه؛ فقط یک ذره معرفت می خواهدکه الحمدالله همه بیشترازآن رادارند. چراتااین حددراحکام نمازسخت گیری کرده اند؟ مثلاچرافرموده اند: «وقتی سرنمازایستاده ای، چشم هایت رابه این طرف وآن طرف ندوز. »این همه احکام سخت گیرانه برای چیست؟ آیاجزبرای این است که خدادرنماز، دردرجه ی اول ازماادب خواسته است؟! • ....
📚 ؟ 📎قسمت پنجاه وچهارم مثلافرموده اند: موقعی که ایستاده اید، چشم هابایدبه محل سجده باشد. اماموقعی که رکوع می رویداگرچشمت به مُهر«محل سجده»باشد، پلک توبالامی آیدوبی ادبی می شود. آدم پیش خدااین قدرچشمش رابالانمی آورد، بی ادبی می شود. آن موقع بایدنگاهت کجاباشد؟ به بین پاها . ای رکوعت شاخه ی پرباردل ای تواضع ازنگاه توخجل بردوکتفم داغ قربانی بزن یابه سرتاج سلیمانی بزن وقتی تشهدمی خوانید، نگاهتان بایدبه کجاباشد؟ اگربه مهرباشد، زاویه ی چشمت دوباره بازمی شود«پلک توبالامی آید»وبی ادبی می شود. لذاوقتی تشهدمی گویی بایدبه زانوهایت نگاه کنی. پس موقع تشهد، دیگرنبایدچشمت رابه مهربدوزی. اینهاجزءاحکام ومستحبات ومکروهات نمازاست. درجبهه مدتی بایک بنده خدایی محشورشدیم. این رفیق ماوقتی سجده می رفت، درخودش جمع می شدبه طوری که فاصله ی بین مهرتازانوی او، نزدیک یک وجب می شدوبه جای نوک پا، پشت پایش راروی زمین قرارمی دادواین نمازباطل است چون موقع سجده بایدفاصله ی مهرتازانوبه قدرکافی باشدتازانودرست روی زمین قراربگیردوبه آن تکیه شود، وهمچنین بایدسردوانگشت بزرگ پاهارابه زمین بگذارد. این رفیق ماوقتی درسجده ذکر«سُبحانَ رَبِّیَ الاَعلیٰ وَبِحَمدِه»را می خواندبالحن خیلی کشیده وخاصی می گفت: «سُبانَ رَبِّیَ العَلی»البته اودرعالم خودش بودوقشنگ هم می خواند، یعنی صوتش قشنگ بود، ولی تلفظش اشتباه بود؛ به جای «اَعلی»می گفت: «عَلی»وبه جای«سُبحان»می گفت«سُبان». باخودم کلنجارمی رفتم که خدایاچکارکنم؟ بگویم؟ نگویم؟ عیب رفیقم رالاپوشانی کنم تارفاقتمان به هم نخورَدیابه اوبگویم تاازاشتباه دربیاید؟ بالاخره یک لحظه تصمیم راگرفتم وگفتم؛ بگذارعیب رفیقم رابه خودش بگویم. به اوگفتم: _چراموقع سجده، این جوری درخودت جمع می شدی؟ چراآن جوری ناله می زدی؟ ناله ات قشنگ بود، اما قرائتت غلط بود. _من این جوری بیشترباخداحال می کنم! _اشتباه می کنی که می خواهی باخداحال کنی! خدااگرمی خواست… • ....
📚کتاب ؟ 📎قسمت پنجاه وپنجم بلدبوداحکام نمازراساده ترکندتاماآزادباشیم وراحت بااوحال کنیم. آیاخداعقلش به این حرف هانمی رسیدکه این احکام سفت وسخت راگذاشته است؟! درست نیست که مابرای تبلیغ نمازبه جوانمان بگوییم: «ای جوان عزیز، بیاحال کن. سجده هم نرفتی بی خیال. یااگردیدی حال داری، سه بارسجده کن، عیبی ندارد! »بایدبه جوانمان بگوییم رعایت احکام نماز، اولین شرط ادب در مقابل پروردگاراست وادب برمحبت وعشق بازی تقدم دارد. آیااگرنمازراغلط بخوانید باطل می شود، یااگردرنمازگریه نکنیدواشک نریزید؟ کدام یک نمازراباطل می کند؟ طبیعتاغلط خواندن، نمازراباطل می کند. پس غلط نخواندن درنمازاصل است نه گریه کردن. _حاج آقا! مایک روزنمازصبح می خواندیم، چه نمازخوبی هم بود، خیلی رفته بودیم توی حال! اما بعدشک کردیم رکعت اول است یادوم؟ یک رکعت اضافه خواندیم که دیگرمحکم شود. _تاشک کردی رکعت اول است یادوم، نمازت باطل است. بایدازاول بخوانی. _حاج آقا! آخه نمازِباحالی بود! _چه زودباخداپسرخاله می شوی! بغلت رابازکرده ای ومیگویی: «خدایادوست دارم بپرم توی بغلت! »ادب نمازرارعایت کن! این خداست نه پسرخاله ات! هریک ازماببینیم چقدرگذاشته ایم برای اینکه قرائت نمازمان رابه معنای دقیق کلمه عربی بخوانیم؟! •••
📚کتاب 📎قسمت پنجاه وششم _حاج آقااصلاچرابایدنمازراعربی بخوانم؟ _ببخشید، شمااصلاچرابایددرنمازیک رکوع بروی، دوتاسجده؟ دوتارکوع برو، بایک سجده! _این هاراخداتعیین می کند. _خُب، آن راهم خداتعیین می کند. خداگفته نمازراعربی بخوان. نمازخیلی روکم کنی است. امام باقرع می فرماید: «وضوحدی ازحدودالهی است، که قرارداده شده برای اینکه خداببیندچه کسی حرف گوش می کندوچه کسی نافرمانی اش میکند. » مؤدب بودن نمازگزاردرمحضرپروردگارعالم ازمسائلی است که اهل بیت ع به آن خیلی اهمیت داده اندوتوصیه های بسیاری برای رعایت ادب نمازباذکرجزئیات بیان فرموده اند. به عنوان نمونه، امام رضاع دراین باره می فرماید: «اگرخواستی نمازبخوانی، باکسالت برای نمازبلندنشو؛ باچُرت نمازنخوان، باعجله نمازنخوان بلکه باسکون ووقارنمازبخوان... وقتی خواستی سرِنمازدرمقابل پروردگارت بایستی، مثل بنده ی گنهکاری که مولایش می خواهداوراتنبیه کند، درمقابل خداوندبایست «این ادب نمازاست؛ حتی اگرگناهی نکرده باشی». قدم هایت راصاف ومحکم قراربده، نفس خودت رااذیت کن، به این طرف وآن طرف نگاه نکن، باریش وسایرجوارح خودت بازی نکن، انگشت هایت رانشکن، وبدنت رانخاران، به دماغ ولباست دست نزن وبازی نکن، همیشه درطول نمازمادامی که درحالت ایستاده هستی نگاهت به محل سجده باشد. باطمع، وخوف ورغبت نمازبخوان. » ••• ....
📚 📎قسمت پنجاه وهفتم امام محمدباقرع هم درروایت مشابهی می فرماید: «وقتی برای نمازایستادی... بادست وسروریش خودت بازی نکن.. وخمیازه نکش وباکشیدن دست هارفع خستگی نکن... یک بارروی این پاویک بارروی پای دیگرتکیه نکن وروی هردوپاتکیه کن، دوپارابه هم نچسبان وزیادهم ازهمدیگربازنکن ودرسجده دوساعد«ساق دست»خودراروی زمین پَهن نکن«به زمین نچسبان»وانگشتان خودراتانکن تاصدای شکستن آنهابلندشودچون همه ی این کارهاموجب نقصان نمازمی شوندوباکسالت برای نمازبلندنشووباچُرت وحالتِ سنگینی، نمازنخوان! » چرااهل بیت ع به رعایت این جزئیات درآداب نمازخواندن تاکیدفرموده اند؟ به خاطراینکه رعایت ادب درمقابل پروردگارخیلی مهم است واهل بیت ع خواسته اندادب نمازخواندن رابه مایادبدهند. علاوه بررعایت احکام وآداب نماز، بایدسعی کنیم درمقدمات وتعقیبات نمازهم ادب رارعایت کنیم. مثلاموقع وضوگرفتن یک مقداردقت کنیم وآدابش، رارعایت کنی. آب راشالاب شالاب روی دست خودمان نریزیم. حواسمان باشدکه داریم یک کارمحترمانه انجام می دهیم. اگرجلوی مهمان بخواهی میوه ای رابشویی وبه اوبدهی، چه جوری می شویی؟ خیلی محترمانه. وقتی می خواهی جلوی خداوضوبگیری، حواست باشدکه وضوگرفتن، صرفابرای تمیزشدن ونظافت نیست که باعجله وبی حوصله دستت رابکوبی وبروی! مگرازاین کارناراحت هستی که این قدربی حوصله انجامش می دهی؟! می خواهی خداتوفیق نمازخواندن راازتوبگیردوبگوید: «اصلانمی خواهم نمازبخوانی! می خواهم صدسال سیاه نمازنخوانی! نکندازاینکه خواستم یک جابرای توخدایی کنم وبندگی توراببینم ناراحت هستی؟! »هرکسی نمازش رابخواندوبدون خواندن تعقیبات بلندشدورفت، خدابه ملائکه می فرمایدنمازش رابه اوپس دهید. ••• ....
📚 📎قسمت پنجاه وهشت من به اوگفته ام بعدازنمازیک دعای مستجاب داری وهرچه ازمن بخواهی به تومی دهم امااوبلندشدورفت. کجامی رود؟ تعقیبات نخوانده، می خواهدکدام امردنیایش رابروددرست کند؟ مگرنمی داندهمه امورش دست من است. ملائکه ی من! می خواهیدکارهایش راخراب کنم تابفهمدهمه ی حوائج ونیازهایش دست خودم است؟! غیرازرعایت احکام نمازوتوجه به مقدمات وتعقیبات نماز، یکی ازنکات مهمی که نشان دهنده ی ادب مانسبت به پروردگارعالم است، خواندن نمازاول وقت است. اینکه انسان نمازش رادراول وقت بخواند، خودش نوعی رعایت ادب است. کسی که نمازش رادیرمی خواندوبه تاخیرمی اندازدانگارداردبه پروردگاربی احترامی می کند. مقام معظم رهبری باتعدادی ازمسئولین جلسه ای داشتند. وقتی دیگران سخنان خودشان رابیان کردندونوبت به سخنان ایشان رسید، پس ازاینکه حدودیک ربع ازشروع صحبت ایشان گذشت، صدای اذان آمد. ایشان فرمودند: «اگرماالان به جلسه مان ادامه بدهیم، به نمازدهن کجی می شود. »ایشان صحبتشان راقطع کردند، وبعدازنمازادامه دادند. امیرالمومنین ع می فرماید: «مباداکارهای دنیاشماراازنمازخواندن دروقتش بازدارد، که خداوندگروه هایی رابه خاطربی اعتنایی به وقت نمازنکوهش کرده، فرموده: ”وای برآن نمازگزاران که ازنمازشان غافلند”یعنی آنهایی که نسبت به وقت های نمازغفلت می ورزندوآن راسبک می شمارند. » ••• ... @SHAHIDEH_HIJAB
📚چگونه یک نمازخوب بخوانیم؟ 📎قسمت وپنجاه ونه درنمازآنچه لازم است اظهارادب درمقابل خداونداست نه اظهارمحبت. ادب هم یک کارهمیشگی است که ارتباطی به حال داشتن ومحبت پیداکردن ندارد. یعنی همیشه می توان ادب رارعایت کرد. اولیاءخدانیزدرنمازهایشان وحتی درمناجات هایشان بیشتراظهارادب می کنندتااظهارمحبت. می دانی ادب یعنی چه؟ ممکن است بسیاری ازاوقات انسان حال وحوصله ی محبت کردن نداشته باشد، اماباوجودبی حوصلگی، بازهم جلوی پای بابایش بلندمی شودومی ایستد؛ ادب یعنی همین. آدم اگرادب داشته باشد، همین که به همسایه اش می رسد، لبخندمی زندوحال اورامی پرسد؛ حتی اگردرآن لحظه حوصله ی احوالپرسی رانداشته باشید. شمابااینکه عاشق همسایه خودنیستیداماوقتی اورامی بینیدخیلی محترمانه بااوبرخوردمی کنید. ادب درجایی که محبت نباشد، انسان راواداربه رفتارخوب ودرست می کند. حتی وقتی که انسان نیازی هم به طرف مقابلش ندارد، به خاطررعایت ادب، رفتاردرستی ازخودش بروزمی دهد. مثلاوقتی باهمدیگرروبرومی شویم، می گوییم: «سلام علیکم، حال شماخوب است؟ چطورید؟ زیارت قبول و... » شایدکسی که معنای ادب رادرست نمی داند، وقتی این برخوردشماراببیند، بگوید: _مگرازاین آقاپول می خواهی یانیازی به اوداری که این طورگرم، سلام واحوال پرسی می کنی؟ _نه تنهاازاوپول نمی خواهم، حتی اگرازمن پول هم بخواهدحاضرم به اوقرض بدهم! _پس چرااینطوری درمقابلش تواضع می کنی؟ مگرعاشقش هستی؟ _چون آدم خیلی خوبی نیست، نه تنهاعاشقش نیستیم حتی اگربگویندفلانی فوت کرده، زیادناراحت نمی شوم! صرفاًادب اقتضامی کندکه من رفتارمتواضعانه ازخودم نشان دهم. ادب به من میگویدلبخندبزن. لبخندهاکه همیشه ازسرمحبت نیست.تواضع که همیشه ازسرالتماس ونیازنیست. مگرشمابه هرکس لبخندمی زنید، به خاطراین است که ازاوچیزی میخواهید؟! ادب به انسان می گویداین رفتاررابایدانجام دهی، حتی بدون محبت یابدون نیاز. •••
📚کتاب 📎قسمت شصت جالب تراین است که ادب به انسان می گویداین رفتارراانجام بده، حتی اگرحوصله نداری. آدم مؤدب حتی اگرخسته وبی حوصله باشد، جلوی دیگران خمیازه نمی کشد. حتی اگرخیلی خسته باشد، می گویدمن بالاخره انسان مؤدبی هستم، بایدمقابل دهان شریف خودم رابگیرم! می گویندهیچ کس خمیازه ی حضرت امام«ره»راندید. آدم مؤدب به حوصله ی خودش نگاه نمی کند. آدم مؤدب خسته هم که باشد، جلوی بزرگترپایش رادرازنمی کند. آدم مؤدب ناراحت هم که باشد، لبخندش رافراموش نمی کند. آدم مؤدب به خودش نگاه نمی کند، به دیگران نگاه می کند. به اقتضائات وشرائط زمان ومحیط خودش نگاه می کند. نمی گویدچون من حوصله ندارم، همه ساکت شوند! آدم مؤدب می گویددرست است که من حوصله ندارم یاناراحت هستم، اما مردم که صدمه ای به من نرسانده اند، من بایدباآنهامؤدبانه برخوردکنم. کارمندی که مؤدب است، حتی اگرخدای نخواسته، باخانمش هم دعوایش شده باشد، وقتی پشت میزکارنشست، به اولین ارباب رجوع که رسید، عقده های دعوای باخانمش راآنجاخالی نمی کند. بلکه مثل یک انسان آرام ومتین لبخندمی زند. لازم نیست شماعاشق ارباب رجوع باشی، یابه اونیازداشته باشی که این گونه رفتارکنی. امان ازانسان های بی ادب! مؤمن خصلتش این گونه است که غم وغصه اش دردلش است، ولبخندروی لب هایش است. چرا؟! چون ادب اقتضامی کند. ••• ....