eitaa logo
یاور رسانه پایگاه شهیده کاکولوند (علمی_پژوهشی)
176 دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
1.5هزار ویدیو
137 فایل
اَللّٰهمَ اِحفِظ قْائدَنا الاِمامَ الخامِنِه‌ای 🤲🏻 پایگاه شهیده کاکولوند (علمی_پژوهشی)
مشاهده در ایتا
دانلود
💔 سلام همسنگری ها میگیریم و به نیت و اطاعت از فرمان میریم سر گوشی تا خدا به برکت بده ان شالله از خدا میخواهیم که بصیرتمون بده تا حتی یه لحظه، در دلمونم به ولایت، شک نکنیم که خدای نکرده همون یه لحظه میشه لحظه سقوط.... 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
عسکریان: مشاهدات عینی ام امروز در یک تاکسی در کرج:) ساعت حدود ۴:۱۰ بود که از مترو تندرو در ایستگاه کرج پیاده شدم و به سمت تاکسی های مصباح حرکت کردم. - خانوم تاکسی دربست؟ - فردیس ۱ نفر بدو بدو جا نمونیا! همیشه ایستگاه تاکسی مترو همین قدر شلوغ است:) سوار تاکسی شدم عقب من و دو خانم دیگر نشسته بودیم و جلو نیز یک خانم بود. راننده حرکت کرد. خانمی که صندلی شاگرد نشسته بود حجاب خود را برداشته بود ،شروع کرد : تهران فلان جا و فلان جا فقط شلوغ شده، مهاباد مهاباددد،کردستان.... تا کی بگیرن و ببرن؟ این گاردیای (فحش رکیک) رو از بهزیستی و پرورشگاه آوردن شبی هم دو میلیون و نیم میگیرن! راننده سری به نشانه تاسف تکان داده میگوید : گرونیه خانوم گرونی، وضع اقتصاد داغونه! و خانم همین طور ادامه میداد حس میکردم که سکوتم جایز نیست!آرمان ها شهید نشده اند که ما حتی برای گفتن چند جمله اما و اگر بیاوریم و آخر سر هم.... نفسم در سینه حبس شده بود و قلبم تند تر میزد، توکل کردم و گفتم: خانم یعنی اون فردی که همه جا رو به آشوب میکشه و کوکتل مولوتف دستشه معترضه؟ - خانم جلو نشسته : تو خفه شو حرف نزن فقط ،دهنتو ببند (همراه با داد زدن) من: آزادیتون این بود؟ هر کی نظرش متفاوته خفه شه و حرف نزنه؟اینه معنی آزادی؟ زن : آره،تو نمی‌فهمی ،۴۰ ساله نمیفهمی! من : بله هر کس نظرش متفاوته نمیفهمه فقط شما میفهمین! زن : (فحش) راننده : خانم گرونیه! وضع بده! من : آقا مگه من منکر وضع اقتصادی نامناسبم؟ منم یه دانشجوئم! شما اعتراض مسالمت آمیز اقتصادی بکن منم میام با شما اما نه این طوری! راننده : خانم اخه مسالمت آمیز هم جواب نمیده من : چرا جواب نمیده؟ اینهمه اعتراضات مسالمت آمیز دم مجلس و ... که جواب داده زن : دهنتو ببند، حرف نزن (فحش) من : اگر انقلاب ۵۷ موفق شد به این علت بود که مردم اهل مطالعه بودن و پی منطق و استدلال!نه آشوبی که سراسر فحش و الفاظ رکیک و طعنه و خشونته! زن : من فامیلم زمان انقلاب بود گفت اصلا نفهمیدیم چی شد! کدوم استدلال بابا! من: اگر فامیل شما نفهمیده پس همه نفهم بودن؟ زن : (فحش های رکیک) یکی از خانم هایی که عقب نشسته بود خطاب به خانمی که صندلی شاگرد بود : خانم بس کن دیگه ! بسه حرف نزن! بسه فحش و بی ادبی.... زن : هر کار دلم بخواد میکنم تو پیاده شو! خانم صندلی عقب : آقا بزن کنار پیاده میشم! کار با فحش نمیشه که! زن تا آخر مسیر فحش های رکیک داد و بعد هم پیاده شد و بدو بدو رفت! با بغضی در گلو و لبخندی بر لب پیاده شدم . نمیدانستم باید خوشحال باشم برای دو خانمی که کنارم متوجه اصل داستان شدند یا ناراحت باشم برای خانمی که مدام فحش به من و امثال من میداد و چشمانش گویی بسته بر واقعیات بود.... به آسمان نگاه کردم مثل همیشه زیبا و آبی و حس هیجان و خوشحالی بابت سکوت نکردن:) اری... - باید سکوت رو شکست! باور کنید که خدا بنده هاشو تنها نمیزاره :) من فکر نمیکردم زیاد حرفم تاثیر داشته باشه اما نمیتونستم بزارم خون آرمان هارو لگد مال کنند.... اما ورق برگشت؛ خانوم‌های صندلی عقب فهمیدند استدلالی پشت بعضی شعارهای توخالی و تحریک برای اعتراضات نیست و آزادی! چقدر معنایش برایشان متفاوت است... خلاصه که رفیق ( لا تحزن! ان‌الله معنا ) سنگرو خالی نکن :) ای