eitaa logo
کانال رسمی شهیده بتول مطهری🇮🇷
134 دنبال‌کننده
359 عکس
167 ویدیو
9 فایل
بسم الله شهیده بتول مطهری، بانوی مبلغ و جهادگری که در اولین حمله داعش به شهرهای عراق، حوالی حرم امامین عسکریین، در جاده سامرا همراه همسر خویش شهید سیدرضا بطحایی و سیدمحمدعلی سه ساله اش در حالیکه فرزند دوم خود را باردار بود، درخرداد۱۳۹۳ به وصال شهادت رسید.
مشاهده در ایتا
دانلود
. نوشته بود: "کاش می‌شد سرم را روی دفترم بگذارم و سالها گریه کنم..." . @shahideh_motahhari
. بخشی از شهیده بتول مطهری و شما ای دوستان دانشجویم! شما را به خدا جوانی را صرف کاری جز و نکنید. و شما ای بسیجیان (به خصوص بسیج بوعلی) قبل از هرکاری بیایید و این سیستم را درست کنید، نگذارید عده ای اگرچه ناخواسته و با جهالت اغراض شخصی شان را و اهدافی جز خدا را سر منشا کارها و مدیریت ها کنند. آن عده را اگر جاهلند هدایت و اگر معاند نابود کنید و بگذارید بدنه خسته بسیج راهی را برای صعود در تکامل بپیماید. همه آدمها را دوست بدارید و این خیال باطل را همواره از خود دور کنید که اگر کسی نماد باطل است، (و) حجابش کفر است، یعنی هرگز خوب نخواهد شد و شما به واسطه مذهبی بودن هرگز بر او فخر نفروشید که اینگونه هرچه دارید از دست خواهید داد! به همه دوستانم وصیت میکنم تا عمر دارند در راه زیارت، عبادت و جهاد صرف کنند و با اهلبیت مانوس باشند که همانا آنها نور واحدند و کشتی سعادت... . @shahideh_motahhari
. هروقت دلت از تنگی این دیار گرفت چشم به آسمان بدوز و برای صاحب حقیقی‌اش بگو که جز او کسی نداریم. دعایم کن و بدان همواره دعایت خواهم کرد و دعا کن که انتظار دمیدن لحظات سبزمان پایان پذیرد و بیاید... همو که کائنات بی‌قرار نیامدنش، دل‌ نگرانند. شهیده‌بتول‌مطهری . @shahideh_motahhari
. بخشی از شهیده بتول مطهری نوشتن سخن آخر همیشه سختترین است به خصوص اگر راهی حرم یار باشی و قرار باشد ارباب تو را بخرد و ببرد... آنقدر زمان محدود و آنقدر حال دلم بارانی است که حس میکنم هیچ واژه ای ندارم جز نام حبیبم حسین. دلم آنقدر برایش تنگ است که حس میکنم حتی تاب تحمل نوشتن این نوشتار هم ندارد. می‌خواهد زود برود. زود برسد زود بال گیرد و زود پرواز کند اما؛ این بار عهد بسته... سخن کوتاه آنکه دعا کنید چون اربابم بی کفن باشم؛ اما اگر کفن خواستید لباس و چادر احرامم را که مزین به بوی کعبه است کفنم قرار دهید تا راه نجاتی باشد. وقتی مرا در خانه آخرت میگذارید حتما از تربت کربلا و تربت حرمین کاظمین که نزد مادر آمده است با من همراه بگذارید. یک عقیق که نام دوازده امام دارد زیر دهانم قرار دهید اگر نداشتید، همین عقیق زرد که دارم را بگذارید. یک دعا در میز زیر تلویزیون هست آن را همراه من بگذارید و هرچه خودتان فکر می‌کنید نیاز است. سفرسخت است... قرآن کوچک سبزم را همراهم بگذارید و از بین دفترهایم پرهای یادگاری حرم را همراه من بگذارید و یک تسبیح کربلا که در سجاده ام هست نیز با من بگذارید. بر روی قبرم روضه وداع حسین با علی اکبر را بخوانید و زیاد اشک بریزید که کسی به عزیزی آقا علی اکبر برای آقایم حسین نمی رسد. 85/5/28مصادف با ماه رجب . @shahideh_motahhari
. 💔خطی از میان نوشته‌های بتول: آنقدر زمان محدود و آنقدر حال دلم بارانی است که حس میکنم هیچ واژه ای ندارم جز نام ... دلم آنقدر برایش تنگ است که حس میکنم حتی تاب تحمل نوشتن این نوشتار هم ندارد. می‌خواهد زود برود. زود برسد زود بال گیرد و زود پرواز کند اما؛ این بار عهد بسته... . @shahideh_motahhari
. بخشی از شهیده بتول مطهری و شما ای دوستان دانشجویم! شما را به خدا جوانی را صرف کاری جز و نکنید. و شما ای بسیجیان (به خصوص بسیج بوعلی) قبل از هرکاری بیایید و این سیستم را درست کنید، نگذارید عده ای اگرچه ناخواسته و با جهالت اغراض شخصی شان را و اهدافی جز خدا را سر منشا کارها و مدیریت ها کنند. آن عده را اگر جاهلند هدایت و اگر معاند نابود کنید و بگذارید بدنه خسته بسیج راهی را برای صعود در تکامل بپیماید. همه آدمها را دوست بدارید و این خیال باطل را همواره از خود دور کنید که اگر کسی نماد باطل است، (و) حجابش کفر است، یعنی هرگز خوب نخواهد شد و شما به واسطه مذهبی بودن هرگز بر او فخر نفروشید که اینگونه هرچه دارید از دست خواهید داد! به همه دوستانم وصیت میکنم تا عمر دارند در راه زیارت، عبادت و جهاد صرف کنند و با اهلبیت مانوس باشند که همانا آنها نور واحدند و کشتی سعادت... . @shahideh_motahhari
. 💔خطی از میان نوشته‌های بتول: آنقدر زمان محدود و آنقدر حال دلم بارانی است که حس میکنم هیچ واژه ای ندارم جز نام ... دلم آنقدر برایش تنگ است که حس میکنم حتی تاب تحمل نوشتن این نوشتار هم ندارد. می‌خواهد زود برود. زود برسد زود بال گیرد و زود پرواز کند اما؛ این بار عهد بسته... . @shahideh_motahhari
. بخشی از شهیده بتول مطهری نوشتن سخن آخر همیشه سختترین است به خصوص اگر راهی حرم یار باشی و قرار باشد ارباب تو را بخرد و ببرد... آنقدر زمان محدود و آنقدر حال دلم بارانی است که حس میکنم هیچ واژه ای ندارم جز نام حبیبم حسین. دلم آنقدر برایش تنگ است که حس میکنم حتی تاب تحمل نوشتن این نوشتار هم ندارد. می‌خواهد زود برود. زود برسد زود بال گیرد و زود پرواز کند اما؛ این بار عهد بسته... سخن کوتاه آنکه دعا کنید چون اربابم بی کفن باشم؛ اما اگر کفن خواستید لباس و چادر احرامم را که مزین به بوی کعبه است کفنم قرار دهید تا راه نجاتی باشد. وقتی مرا در خانه آخرت میگذارید حتما از تربت کربلا و تربت حرمین کاظمین که نزد مادر آمده است با من همراه بگذارید. یک عقیق که نام دوازده امام دارد زیر دهانم قرار دهید اگر نداشتید، همین عقیق زرد که دارم را بگذارید. یک دعا در میز زیر تلویزیون هست آن را همراه من بگذارید و هرچه خودتان فکر می‌کنید نیاز است. سفرسخت است... قرآن کوچک سبزم را همراهم بگذارید و از بین دفترهایم پرهای یادگاری حرم را همراه من بگذارید و یک تسبیح کربلا که در سجاده ام هست نیز با من بگذارید. بر روی قبرم روضه وداع حسین با علی اکبر را بخوانید و زیاد اشک بریزید که کسی به عزیزی آقا علی اکبر برای آقایم حسین نمی رسد. 85/5/28مصادف با ماه رجب . @shahideh_motahhari