eitaa logo
صفحه رسمی شهیده زینب کمایی
437 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
664 ویدیو
18 فایل
[مــــــن میتـــــرا نیــستم] صفحه ی نورانی #مجاهد چهارده ساله و شاگرد خصوصی حضرت زهرا و پرستار حضرت علی اصغرعلیه السلامه پیام داری به صورت ناشناس بفرست👇 https://harfeto.timefriend.net/17237486553671 ⛔️نشر پستها بدون آدرس کانال مورد رضایت نیست ⛔️
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊 ⚜️زینب... با جان و دل ،باپول تو جیبی هایش برای مجروحین میخرید ... 🕊 ⚜️او... مسافت زیادی را پیاده رفت و آمد... خستگی را به جان خرید... وتحمل کرد... تا بالی بسازد برای... 🕊 🕊 🍃 ⛔️نشر محتوای پستها به همراه آی دی کانال شهیده مجازست 📌کانال زینب جان رو به دوستانتون معرفی کنید http://Eitaa.com/shahidehzeinabkamaee http://Instagrm.com/shahideh.zeinab.kamaee
🎨 زینب جانِ ما کتابخوان بود...📖📚 یه موقع هایی که دوستاش چرت و پرت میگفتن... و وقت تلف میکردن... بهشون میداد میگفت: وقت تون رو تلف نکنید...🤐 این کتابو مطالعه کنید و نکته برداری...📑📝 🎨 پ ن: حالا در نظر بگیرید... بعضی از نوجوان‌های الان چجوری وقت میگذرونن... سعی میکنم ننویسم چون اذیت کنند ست 🙃 ان شاالله نوجوان‌های درجه یکی همداریم که... راه زینبو میرن امیدوارم که شما از نوع اش باشید🥰😍✌️ 🥀 📌کانال زینب جان رو به دوستانتون معرفی کنید http://Eitaa.com/shahidehzeinabkamaee http://Instagrm.com/shahideh.zeinab.kamaee
23.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬📽 ✨️📖📔 📒 در جمع دختران عزیزم در مدرسه فاطمیه اصفهان که ساعتی مهمون جشن تکلیفشون بودم 🎈🎉🎈🎉 در آخر ویدئو که ملاحظه میفرمایید حضور گرم بعضی از همین گلهای زیباست که شاد و پرانرژی بودند. و برای شرکت در خوانش آمده بودند... (فقط قسمت کمی از بچه هایی بودند که با شور و شعف شرکت کردند) خادم زینب: بسم الله... پاشیم یه تکونی به خودمون بدیم... اینجور نشد که نون امام زمان رو بخوریم.و به هیچ دردی هم نخوریم... 🦋 🎙 🔶️ کانال زینب جان رو به دوستانتون معرفی کنید 😉 🔷️مادر زینب جان آخرین آرزوشون معرفی زینب جان بوده😍 پس شما هم میتونی در این مسیر روشن حرکت کنی😎 http://Eitaa.com/shahidehzeinabkamaee http://Instagrm.com/shahideh.zeinab.kamaee
34.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🤍💫 👌 آقا یوسف ۱۳ ساله ای که تو سن کم شمشیر⚔️ میزنن :) 🤍💫 🔮آقا یوسف پسر خوب و توانمند مهمان ویژه این قسمت از هستند که وقتی اومدن سر مزار و میخواستم باهاشون راجع به تبیین و دغدغه‌هاشون گفتگو کنم فهمیدم ایشون خیلی جلوتر از این صحبتها هستند و گویی راه های آسمان رو رفتند🥰 و نیازی به صحبت نیست. یوسف عزیز هم حرف می‌زد و هم عمل میکرد از کارها و دغدغه‌هاش گفت و گفت... حرفهایی میزد بزرگتر از سنش... از این دست نوجونها و جوان‌ها کم نداریم الحمدلله 🤍💫 🎗زینب کمایی تو سن کم میکرد، میکرد ، میخوند و خودش رو به سلاح دانایی مجهز میکرد... بعد هم عاقبت بخیر شد:)🤍🍃💫 📌این پست ارزشمند رو امروز هدیه کنید به دختران و پسران عزیزتان🪻 مبارک🥰 🔶️ کانال زینب جان رو به دوستانتون معرفی کنید 😉 🔷️مادر زینب جان آخرین آرزوشون معرفی زینب جان بوده😍 پس شما هم میتونی در این مسیر روشن حرکت کنی😎 http://Eitaa.com/shahidehzeinabkamaee http://Instagrm.com/shahideh.zeinab.kamaee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📚 ♡ 🔶️برگزاری مسابقه کتابخوانی در دبستان عدل دهستان اشن و دبستان شهید ایزدیخواه روستای گلدره از توابع بخش مهردشت دبستان شرافت روستای دماب شهرستان نجف آباد اصفهان و تقدیر از دانش آموزانی که در مسابقه کتابخوانی 📒 برنده شدند. ♡ را خوب بخوانیم 🔶️با همکاری مرکز نیکوکاری امام علی علیه السلام روستا های گلدره و دماب ✨️سپاس و تشکر از زحمات مسئولین این برنامه✨️ ♡ ✨️@shahidehzeinabkamaee✨️
‎⁨نوای حسین⁩.mp3
7.36M
🖤 💠 🌱 در طبقی از نور تقدیم به روح پاک و مطهر 🥀 تقدیم به او که... جان عزیزش را در راه و و فدا کرد. همگی آگاه باشید و بدانید که... زینب ،دختر چهارده ساله‌ی آبادانی تنها برای نبود که او را شهید کردند... بلکه زینب ابعاد مهم ‌و دیگری در زندگی اش داشت. او میخواند تا در خود نماند. و بفهمد که در کدام باید قدم بردارد. او سخنرانی های و آقای قرائتی را گوش میکرد و خلاصه نویسی میکرد. او کتاب و میخواند... کتاب های را میخواند... او نسبت به اطرافش بی تفاوت نبود... دغدغه ی اصلاح انسانهای گمراه را داشت. وصیتنامه زینب را بخوانید تا خیلی چیزها را بفهمید... یاعلی🖐 🔸️کَمایی شو 🥰 👇 http://Eitaa.com/shahidehzeinabkamaee http://Instagrm.com/shahideh.zeinab.kamaee
🔶️ خوانش 📗📚 نویسنده:خانم رامهرمزی مادر (شهید)🧕 🔸️بعد از اینکه خودش را شناخت و فهمید از زندگی چه میخواهد اسمش را عوض کرد میگفت : "من میترا نیستم. اسمم زینبه. با اسم جدیدم صدام کنید." از باباش و مادر بزرگش به خاطر اینکه اسمش را میترا گذاشته بودند ناراحت بود من نه ماه بچه ها را به دل میکشیدم اما وقتی به دنیا می آمدند ساکت می نشستم و نگاه میکردم تا مادرم و جعفر روی آنها اسم بگذارند اسم پسر اولم را جعفر انتخاب کرد و دومی را مادرم. جعفر اسمهای اصیل ایرانی را دوست داشت مادرم با اینکه حق انتخاب اسم بچه ها را داشت اما حواسش بود طوری انتخاب کند که خوشایند دامادش باشد زینب ششمین فرزندم بود و وقتی به دنیا آمد مادرم اسمش را میترا گذاشت. او خوب میدانست که جعفر از این اسم خوشش خواهد آمد. بعد از انقلاب و جنگ دخترم دیگر نمی خواست میترا باشد. دوست داشت همه جوره پوست بیندازد و چیز دیگری بشود؛ چیزی به اراده و خواست ،خودش نه به خاطر من جعفریا مادر بزرگش اینطور شد که اسمش را عوض کرد اهل خانه گاهی زينب صدایش میکردند اما طبق عادت چند ساله اسم میترا از سرزبانشان نمی افتاد... 🔹️ادامه دارد... 📍مزار پاک شهیده زینب کَمایی: گلستان شهدا اصفهان،قطعه چذابه ♦️بفرست بره ☺️ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "صفحه رسمی شهیده زینب کمایی"💫 ┏━━━━━━━━🌺🍃━┓ @shahidehzeinabkamaee ┗━━🌺🍃━━━━━━━┛