eitaa logo
شهدای اسارت استان قزوین
253 دنبال‌کننده
11هزار عکس
2هزار ویدیو
7 فایل
امروز فضیلت زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدا کمتر از شهادت نیست (مقام معظم رهبری ) تنها کانال تخصصی فعال با محتوای شهدایی در استان قزوین ارتباط با ادمین: @abcdefil اگه میخوای ارادت قلبی خودت رو به شهدا نشون بدی عضو کانال شو و مارو به دوستانت معرفی کن
مشاهده در ایتا
دانلود
(۲ / ۱) ! 🌷چند روزی را در آن برهوت بسر بردم و در طی این مدت از ترس هواپیماهای ایرانی لقمه‌ای به راحتی از گلویم پایین نرفت. در آن مدت با سرهنگ دوم «رحمان» که افسری از اهالی دیوانیه بود، آشنا شدم. او فردی باوقار و روشنفکر بود و در عین حال مقید به مقررات خشک نظامی که فرماندهی قرارگاه تیپ را برعهده داشت. این سرهنگ روزی از مخالفین رژیم به حساب می‌آمد. او نارضایتی خود را از جنگ کتمان نمی‌کرد و نظریات و تحلیل‌های سیاسی‌اش شنیدنی و منطقی بود. اما سرگرد «مهدی» فرمانده گروهان مخابرات از افسران کثیف بعثی بود که تنها به شکم خود و سرقت اموال مردم می‌اندیشید. او به دزدی و هتاکی شهرت یافته بود. تا جایی که او را «ابوفرهود» لقب داده بودند؛ و این کنایه از شخصی است که اموال و دارایی‌های مردم را می‌دزدد. 🌷خداوند سرانجام او را به کیفر اعمالش رسانید. منزل نوسازش در بغداد طعمه حریق شد و به تلی از خاکستر مبدل گردید. اساس آن خانه از حرام بنا شده بود. روز ۲۴ / اکتبر۲ / ۱۹۸۰ (مهر ۱۳۵۹) روزی آرام با هوایی ملایم بود. آرامش منطقه تا ساعت ۱۰ بامداد، بدین منوال ادامه یافت تا این‌که یک فروند هواپیمای مهاجم ایرانی از سمت جفیر ظاهر شد و با ریختن بمب‌های خود در نزدیکی قرارگاه تیپ ما سکوت دقایق پیش را برهم زد و در میان آتش پدافند هوایی نیروهای ما به سمت پادگان حمید رفت. پس از طی چند کیلومتر یکی از سربازان مستقر روی تانک آن را هدف قرار داد. هواپیما با همان وضعیت خود را به شمال غرب پادگان حمید رسانید و از انظار ناپدید شد. لحظاتی بعد صدای انفجار به گوش رسید و به دنبال آن قشر عظیمی از دود و آتش در فاصله ۵ کیلومتری مواضع ما به هوا رفت. 🌷جنگنده ایرانی سقوط کرده بود. نیم ساعت بعد، یک سرباز عراقی پیش سرهنگ دوم ستاد «عدنان» آمد. من کنار او نشسته بودم. سرباز گفت: «قربان این‌ها وسایل خلبان ایرانی است که هواپیمایش سقوط کرد.» سرهنگ پرسید: «پس خلبان کجاست؟» سرباز در جواب گفت: «بر اثر اصابت گلوله‌ای به سرش کشته شد و ساعت مچی و سلاح کمری‌اش نیز به یغما رفت.» سرهنگ عدنان وسایل را گرفت و گفت: «برو و جنازه او را در همان‌جا دفن کن!» پس از رفتن آن سرباز، دوستم شروع به زیر و رو کردن وسایل کرد. من مراقب او بودم. وسایل عبارت بودند از یک نقشه نظامی که هدف‌های از پیش تعیین شده‌ای روی آن مشخص شده بود. یک بطری محتوی مایع، یک جعبه حاوی پودر سفید و بالأخره کارت شناسایی خلبان. 🌷سرهنگ «عدنان» از من خواست عبارتی را که به زبان انگلیسی روی بطری نوشته شده بود، برایش بخوانم. من خواندم. محتویات بطری و جعبه در واقع مواد غذایی خلبان بود که چنان‌که هواپیمایش در صحرا سقوط می‌کرد، این مواد برای مدت ۲۴ ساعت او را کفایت می‌نمود. اما هویت خلبان: ستوان یکم عبدالحسین، متولد تهران. هواپیمای او از نوع f5 بود. سعی کردم این اطلاعات را به خاطر بسپارم. وقتی در سال ۱۹۸۲ (۱۳۶۱) در عملیات منطقه جنوب به اسارت درآمدم، وارد یکی از اردوگاه‌های اسرای تهران شدم. یکی از مسئولین اردوگاه به نام «ابومحمد» نزد ما آمد و در مورد مدفن شهدای ایرانی در جبهه اطلاعاتی خواست. من داوطلب شدم کلیه اطلاعات و از جمله مدفن آن خلبان شهید را بازگو کنم. سال‌ها بعد با یکی از خبرنگاران ایرانی روزنامه جمهوری اسلامی به نام «مرتضی سرهنگی» ملاقات کردم.... ....
🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊 جوان‌ترین خلبان دوران دفاع مقدس امیر سرلشکر خلبان یکی از خلبانان نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در جنگ تحمیلی است که در نهمین روز از فروردین ماه سال ۱۳۲۲ در یکی از محلات تهران متولد شد. پس از اخذ مدرک دیپلم متوسطه در سال ۱۳۵۳، در آزمون ورودی و معاینات دانشکده خلبانی نیروی هوایی پذیرفته شد. او آموزش‌های مقدماتی شامل دروس تئوری و پرواز‌های اولیه را در سال ۱۳۵۴ به اتمام رساند و سپس برای ادامه تحصیلات، به همراه سایر دانشجویان، به کشور آمریکا اعزام شد. سال ۱۳۵۶ بود که با اتمام آموزش‌های پیشرفته، موفق به دریافت گواهینامه پرواز و نشان خلبانی شد و به ایران بازگشت. با توجه نمرات و نظر فرماندهان، برای تکمیل فن پروازی در پایگاه چهارم شکاری وحدتی (دزفول)، به یادگیری تخصصی فنون پرواز با جنگنده شکاری ۵-F مشغول شد. در ادامه مسیر خدمت، مشغول گذراندن دوره‌های رهبری دسته پروازی (لیدری) شد که این زمان، مقارن با پیروزی انقلاب اسلامی و تغییر روند مسیر آموزش‌های این دوره بود . .... http://eitaa.com/shohadayegharibghazvin
@dar_samte_tooپا فشاری ممنوع ! .mp3
زمان: حجم: 1.08M
‌‌. خیلی دوست دارم توبه کنم اما نمیدونم شرایطش چیه؟😢 منبع؛ سوره آل عمران ¹³⁵ و ¹³⁶ ☺️ این صوت‌ ادامه داره . . . ‌آموزش دینداری لذتبخش ↶ ⸾‣
🌴🌹🕊🥀🕊🌹🌴 در یکی از روزهای گرم شهریور سال ۱۳۵۹ و فصل برداشت انگور در دشت ضیاء آباد قزوین، سرگرم کمک به پدرش بود که ناگهان از پایگاه هوایی دزفول تلگرام مهم و فوری به دست او رسید که با خواندن متن آن اطلاع یافت که نیروی هوایی او را احضار کرده است. با این وصف با همسرش در تهران تماس گرفت. جریان تلگراف را به آگاهی او رساند. در این تلگراف تصریح شده بود که بر اثر شدت حملات عراق به مناطق مرزی جنوب و غرب کشور، پایگاه دزفول به حالت آماده باش کامل درآمده است. حسین بلافاصله به تهران بازگشت و از همسرش خواست نظر به اینکه هوای دزفول بسیار گرم است و فرزندشان علی اکبر چهار ماه سن دارد، شایسته است برای مدتی در تهران در کنار خانواده اش بماند. همسرش از او خواست هرگاه اوضاع مساعد شد، آن ها را به دزفول منتقل نماید. گفت: به امید خدا ظرف ۱۵ روز آینده به تهران برمی گردم! اما گویا به الهام شده بود که تا سالیان دراز آن ها را نبیند. به ذهن او رسید به همسرش وصیت کند، به چهره همسر جوانش که فقط یک سال و چهارماه از زندگی مشترکشان گذشته بود خیره شد. اما پس از توکل به خداوند قادر متعال کمی مکث کرد و گفت: دوست دارم اگر هر زمان اتفاقی برای من افتاد، مسئله را شجاعانه تحمل کنید! بی درنگ اشک از چشمانش همسرش جاری شد و یک بار دیگر به سراغ رفت و او را بوسید و سعی کرد چهره معصوم او را برای همیشه به خاطر بسپارد! ... 🌴🌹🕊🥀🕊🌹🌴
🌹🌴🥀🕊🥀🌴🌹 امیر سرتیپ محمدعلی صفا در سال ۱۳۲۸ در بجنورد متولد شد و در سال ۵۹ در خرمشهر به شهادت رسید. او از فرماندهان تکاوران دریایی بود. پس از پیوستن محمدعلی به ارتش و گذراندن دوره‌های انتخابی در ایران برای ادامه دوره‌های تخصصی کماندویی در پایگاه کماندویی «رویال مارین» معروف به پایگاه «موش‌های صحرا» انگلستان انتخاب شد. در خارج از ایران یک سال گذراندن دوره‌های تکمیلی کماندویی از قبیل S.P.S، شکار تانک، چتربازی، دوره‌های تخصصی تارزان کورس ژاپن، دوره‌های رزمی جودو، کونگ فو و جنگ در خشکی، دریا و هوا، به طول کشید و محمدعلی در تمام این دوره‌ها ممتاز بود. تلاش‌های او موجب شد عنوان و مدرک متخصص شکار تانک را از پایگاه کماندویی «رویال مارین» دریافت کند.از آن جایی که صفا توانسته بود دوره‌های یاد شده را با موفقیت در انگلستان به پایان برساند و عنوان کماندوی برتر و مقام اول کماندویی ارتش‌های جهان را از آن خود کند برای آموزش دوره‌های تخصصی انهدام ناوهای جنگی به پایگاه کماندویی جان. اف .کندی آمریکا اعزام شد و پس از گذراندن آموزش دوره‌های مختلف در آمریکا برای نخستین بار در ایران توانست مدرک تخصصی کماندوی ویژه با عنوان انهدام ناوهای جنگی را دریافت کند. هم چنین به دلیل شجاعت بسیاری که او در عملیات‌های آموزشی از خودش نشان داده بود برای دوره‌های کماندویی زندگی در شرایط سخت به نام Long Hope (امید طولانی) در جنگل‌های آمازون نیز انتخاب شد.به دلیل آن‌که محمد علی علاقه شدیدی به وطن و خدمت به مردم داشت، پس از آموزش به کشور بازگشت و آموخته‌های خود را در اختیار هموطنان قرار داد و در قدم اول در پایگاه کماندویی نیروی دریایی ارتش در بوشهر به عنوان مربی و استاد به تعلیم و تربیت کماندوها پرداخت و در روزهای اول پیروزی انقلاب که کشور شرایط خاصی داشت و افراد ضد انقلاب در گوشه و کنار، آشوبگری می‌کردند محمدعلی نیز همگام با مردم انقلابی به دفاع از انقلاب پرداخت. صفا در هنگام درگیری با نیروهای ضد انقلاب از راه دور هدف تیراندازی قرار گرفت و از ناحیه شکم به شدت مجروح شد. ... 🌹🌴🥀🕊🥀🌴🌹http://eitaa.com/shahidesaratghazvin