✍ #خاطرات_افلاکیان
#مقنعه ( #خاطره_ای_از_شهید )
حمید به این چیزها خیلی حساس بود.
به من میگفت« #فاطمه ! این چیه که زنها میپوشند ؟ »
میگفتم « مقنعه را میگویی ؟ »
میگفت : « نمیدانم اسمش چیه .
فقط میدانم هر چی که هست برای تو که بچه بغل میگیری و
#روسری و #چادر سرت میکنی بهتر از روسریست .
دوست دارم یکی از همینها بخری سرت کنی راحتتر باشی . »
گفتم « من راحت باشم یا تو خیالت راحت باشد ؟
#خندید_گفت « #هر_دوش »
از همان روز من مقنعه پوشیدم و دیگر هرگز از خودم جداش نکردم ،
تا یادش باشم ، تا یادم نرود او کی بوده ، کجا رفته ، #چطور_رفته ، به کجا رسیده .
🌷 #شهید_حمید_باکری🌷
🥀🌷🌷🍃🌹🌹 🥀🌷🌷🍃🌹
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
🙏اللهم_ارزقنا_شهادت 🤲
..♡| اَز عِشـق تــاشــــــ❣️ـــادَت |♡..
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
لینک زیر را دنبال کنید
تا به کانال🌷🌹شهیدستان🌷🌹در Eitaa ملحق شوید👇👇
لینک کانال شهیدستان
╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮
@Shahidestan1
╰━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━╯
✍ #خاطرات_افلاکیان
من ازایشان راضی بودم از #ایمان و #تقوا و از همه چیز پسرم راضی بودم.
هنگامی که امرالله به شهادت رسید پیرزنی نزد من آمد و گفت : چند روزی است که به ما سر نمی زند
زیرا هنگامی که ایشان به ما سر می زد از نظر مالی به ما کمک می کرد
البته من که پدر ایشان بودم هیچ اطلاعی از این کار نداشتم .
بنده سعی کرده ام فرزندانم را خوب تربیت کنم هنگامی که امرالله مشغول کار بود حقوق خود را می آورد
و می گفت : پدرم استفاده کند . که من درجواب ایشان می گفتم : من نیاز ندارم پسرم پول را بگذار در بانک
گفته بود : شاید شما نیاز داشته باشید و این درست نیست .
و آنقدر #درستکار بود که زمانی یک صد تومانی را از خیابان پیدا می کرد آرام و قرار نداشت و هر کجا که می رفت دنبال #صندق_صدقات می گشت
تا پول را در داخل صندق بیندازد
هنگامی که امرالله شهید شد من خبر نداشتم ، رفتم سر کار دوستان گفتند که شهید شده است .
امرالله آهنگر درجه یک بود و فردی پر کار و صادق بود .
✍ #راوی : پدر شهید
🌷 #جاوید_الاثر_شهید_امرالله_مصیبی🌷
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
شادےروح شهدا #صلوات
🥀🌷🌷🍃🌹🌹 🥀🌷🌷🍃🌹
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
🙏اللهم_ارزقنا_شهادت 🤲
..♡| اَز عِشـق تــاشــــــ❣️ـــادَت |♡..
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
لینک زیر را دنبال کنید
تا به کانال🌷🌹شهیدستان🌷🌹در Eitaa ملحق شوید👇👇
لینک کانال شهیدستان
╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮
@Shahidestan1
╰━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━╯
✍ #خاطرات_افلاکیان
بار آخری كه به مرخصی آمده بود براي خانواده اش خوابی را تعريف كرد و گفت: «خواب ديده ام كه مرا در #تابوت گذاشته اند و به طرف قبرستان می برند.» موقع رفتن با نگاهش به همه فهماند كه ديگر به خانه بازنمی گردد و همان طور هم شد و ۱۵ روز بعد يعني در تاريخ ۱۷ مهر ماه سال ۱۳۸۰ در #جبهه_مهران خوابش تعبير شد و به #شهادت رسيد.
🌷 #شهید_محمد_اصلانی🌷
🥀🌷🍃🌹🌹 🥀🌷🍃🌹
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
🙏اللهم_ارزقنا_شهادت 🤲
..♡| اَز عِشـق تــاشــــــ❣️ـــادَت |♡..
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
لینک زیر را دنبال کنید
تا به کانال🌷🌹شهیدستان🌷🌹در Eitaa ملحق شوید👇👇
لینک کانال شهیدستان
╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮
@Shahidestan1
╰━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━╯