9.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⬇️🌹🔶🌹🔷🌹🔶⬇️
🎥 #ببینید | #مصاحبه با #نوه شهید #مغفوری، #همان کسی که #حاج قاسم پشت در #اتاق عمل او ایستاد تا به #هوش بیاید و #خاطره اش را مقام #معظم رهبری با #بغض بیان می کند.
#حاج_قاسم
🥀🌷🌷🍃🌹🌹 🥀🌷🌷🍃🌹
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
🙏اللهم_ارزقنا_شهادت 🤲
..♡| اَز عِشـق تــاشــــــ❣️ـــادَت |♡..
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
لینک زیر را دنبال کنید
تا به کانال🌷🌹شهیدستان🌷🌹در Eitaa ملحق شوید👇👇
لینک کانال شهیدستان
╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮
@Shahidestan1
╰━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━╯
⭕️ شهیدمهدی جابری که 20 شهریور64 در 17 سالگی طی عملیات قادر در حوالی اشنویه به شهادت رسیده است.
#خاطره ای نقل قول از خود شهید👇
⭕️ سلام محمدعلی نوریان هستم. شهیدمهدی جابری درعملیات خیبر درگردان ما گروهان ۱ به فرماندهی حسن رحیمی ( حسن عراقی) بود که ازناحیه چشم مجروح میشه. فشنگ قناسه عصب چشمش رو قطع میکنه وبینایی یک چشمش رو از دست میده. یعنی چشمش بازبود ولی بینائی نداشت.
خلاصه بعد دوباره میادجبهه. بعدعملیات خیبر، شهیدحاج احمدکاظمی یه سری رزمنده ها که سنشون کم بود را برمیگردونه شهرهاشون.
چشمش به شهیدجابری میفته و میگه سنت کمه بایدبرگردی نجف آباد. شهیدجابری با اون سن کمش حاضرجواب بود. به حاج احمدمیگه چشمم رو بده تا برگردم! حاج احمدمیگه مگه چشمت رو برا من دادی؟! برا خدا دادی. شهیدجابری به حاج احمدمیگه منم برا خدا اومدم جبهه نه برا شما!
حاجی از این حاضرجوابی خوشحال میشه وازبرگرداندن شهیدجابری بیخیال میشه.
این مطلب روخودشهیدجابری بعدعملیات خیبربرام تعریف کرد.
🥀🌷🌷🍃🌹🌹 🥀🌷🌷🍃🌹
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
🙏اللهم_ارزقنا_شهادت 🤲
..♡| اَز عِشـق تــاشــــــ❣️ـــادَت |♡..
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
لینک زیر را دنبال کنید
تا به کانال🌷🌹شهیدستان🌷🌹در Eitaa ملحق شوید👇👇
لینک کانال شهیدستان
╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮
@Shahidestan1
╰━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━╯
🌴💐🥀🌺🥀💐🌴
#خاطره
#امداد_غیبی
ماجرای حمله #زنبورها
به پادگان #حزب_الله
سردار کریمی مشاور اسبق ریس بنیاد شهید که در تشکیل حزب الله لبنان نیز حضور داشته می گوید :
جلسه مهمی با حضور #شهید_والامقام
#سید_عباس_موسوی و فرمانده هان #حزب_الله داشتیم ، ناگهان #زبنورهای وحشی به پادگان حمله کردند و با ما کاری کردند که کل پادگان را تخلیه و برای خلاصی از دست آنها به سمت کوه #فرار کردیم .
وضع جوری شده بود که کسی جز به #فرار فکر نمی کرد .
مدتی بعد که از پادگان دور شدیم ناگهان پادگان توسط #موشکهای اسرائیلی به طور کامل #منهدم شد .
ما مانده بودیم و بهت از این #امداد_غیبی ، دیگر خبری از #زنبور ها نبود .
🥀🌷🌷🍃🌹🌹 🥀🌷🌷🍃🌹
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
🙏اللهم_ارزقنا_شهادت 🤲
..♡| اَز عِشـق تــاشــــــ❣️ـــادَت |♡..
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
لینک زیر را دنبال کنید
تا به کانال🌷🌹شهیدستان🌷🌹در Eitaa ملحق شوید👇👇
لینک کانال شهیدستان
╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮
@Shahidestan1
╰━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━╯
#خاطره /
همسر شهید بلباسی گفته بود که دیشب خواب محمد را دیدم، پرسیدم حال و روزت چطور است؟ گفت حالم خیلی خوب است و شرایط عالی است، هرجا به مشکلی برمی خورم به دو نکته اشاره می کنم و رد می شوم. یکی خیریه صاحب الزمان که در مازندران تاسیس کردم و دیگری فعالیت های جهادی که انجام دادم.
دوست شهید می گفت جالب است همه شهید بلباسی را به کار در راهیان نور و حضور در جبهه سوریه به عنوان مدافع حرم می شناسند ولی آنجایی که کارش گره می خورد به کار جهادی اشاره می کند.
🥀🌷🌷🍃🌹🌹 🥀🌷🌷🍃🌹
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
🙏اللهم_ارزقنا_شهادت 🤲
..♡| اَز عِشـق تــاشــــــ❣️ـــادَت |♡..
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
لینک زیر را دنبال کنید
تا به کانال🌷🌹شهیدستان🌷🌹در Eitaa ملحق شوید👇👇
لینک کانال شهیدستان
╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮
@Shahidestan1
╰━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━╯
شهیدستان
#خاطره ای باشهید مدافع حرم بهمن قنبری #
#برادربهمن، ازهمر زمان ودوستانم ازدوران دفاع مقدس بود.
#باتوجه به مشکلات جسمی که داشت ازدیده بانان ماهروتوانمندی بود که درهرعملیات های افندی وپدافندی دوران دفاع مقدس نقش وبژه ای داشت.
#روحیه سلحشوری وشهادت طلبی اش خیلی بالا بودوبرایش شهادت شهدی گوارا بود.
#او ازجاماندگان دوران دفاع مقدس بود که دوستانش ویارانش معراجی شده بودند وبهمن دردنیای خاکی بدنبال سرنوشت جدیدی میگشت.
#هیچگاه مسیرراگم نکرد وولایت مداری وسیره شهدایی روش ومنش اودرزندگی وکارهایش بود.
#باب جهاد فی سبیل الله دردفاع از حرمین شریف گشوده شده بود. وبهمن دلتنگ این باب بودتاباردیگر به میدان بیاید وحماسه آفرینی کند اما با شرایط جدید که هم همسر وفرزندان و..... داشت.
#حضورا وتلفنی پیگیری میکرد ومیگفت که مراباخود رابرای دفاع ارحرم اهل بیت علیهم السلام ببربد.
#بنده حقیر کاملا ازتوانایی او آگاهی داشتم وجایگاه اورا درمیدان نبرد لمس میکردم.
او دردوران دفاع مقدس بارها تامرز شهادت پیش رفته بودوازنظرمهارت ومسولیت درجایگاه فرمانده گروهان ویژه دیده بانی تیپ شهدای الحدید ("ادوات و ضدزره) لشکر ویژه 25 کربلا قرارداشت.
#دوستان، فعلی لشکر، اورانمیشناختند ونسبت به حضورش درجمع رزمندگان اسلام برای نبرد باتکفیریها ابهام وشک داشتن وپیش خودشون میگفتن که این پیرمرد وجانباز چکار میخاد کنه؟
چرا حاجی، اورادرلیست اعزامی قرارداده است؟
#یکی، دونفر، ازدوستان، مستقیم ازخودم درمسیر راه کاروان عشق سوال کردند.
بهشون گفتم، دوستان، بنده بهمن را ازدوران دفاع مقدس می شناسم اوگوهری گرانبهاست که دنیای تجربه ومهارت های تخصصی وصفات انسانی رادرخودش داره، خیلی توی ماموریت بکارخواهدامد.
دوستان باتعجب حرف های بنده راگوش میکردند ولی یقین به حرف های بنده نداشتند.
#شهید محمود رادمهر، بدلیل، حضورش درگروه توپخانه لشکری، شهید بهمن رامیشناخت (البته شناخت محدود)،
#وارد جبهه خان طومان شدیم، وانجا میدان کارزار وامتحانات ونشان دادن هنرهای مردان خدابود.
#شهیدان بهمن قنبری و محمود رادمهر دریمین ویسار جبهه خان طومان چه هاکردند.
آرامش، آسایش، راحتی وخواب و... رابا انجام واجرای انواع آتشها گرفتند.
مکان ونقطه ای از منطقه استقرارومیدان عمل دشمن اززیرچشمان آنان مخفی باشد.
#بیشترین تلفات وارده با دشمن با ندای زیبای:
مارمیت اذرمیت ولکن، مارما،
این شهیدان عزیزبود.
#شهید بهمن، حج خود رادرجهاد انجام داد وباپرتاب وهدایت گلوله، برروی یاران شیطان، رمی جمرات میکرد.
#درحماسه های خان طومان 95، نبردهای آتشینی با تکفیری ها داشت تااینکه درعصر روز 16 اردیبهشت بر اثر اصابت گلوله های راکت انداز های گراد غربی هابه تکفیری ها، بشهادت رسید.
#رزمندگان یگان، وفاطمیون عزیز درطول یکماه نبرد درخان طومان، بخشی ازاین گوهر گرانبهاراشناختند. واوراحبیب وچشمان بصیر یگان ویژه 25 کربلا درمیدان خان طومان می دانستند.
وبرای همیشه، نام حبیبی ازحبیب های لشکر دردل رزمندگان لشکر عملیاتی 25 کربلا ولشکر فاطمیون ثبت وماندگارشد.
روحش شاد و راهش پررهرو باد.
سرتیپ دوم پاسدارحمید رضا رستمیان ازفرماندهان جبهه مقاومت
🥀🌷🍃🌹🌹 🥀🌷🍃🌹
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
🙏اللهم_ارزقنا_شهادت 🤲
..♡| اَز عِشـق تــاشــــــ❣️ـــادَت |♡..
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
لینک زیر را دنبال کنید
تا به کانال🌷🌹شهیدستان🌷🌹در Eitaa ملحق شوید👇👇
لینک کانال شهیدستان
╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮
@Shahidestan1
╰━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━╯
.
| " ایشون اهل بگو و بخند بود و فضای ناراحت محلی را که وجود داشت برطرف میکرد. اگر بحثی می شد ؛ اهل قهر نبود . . . "|
▫️ به نقل از مادر گرامی شهید .
#خاطره | #شهید
#شهید_حسن_مختارزاده
🌷🍃🥀🌹🌹 🥀🌷🍃🌷
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
🙏اللهم_ارزقنا_شهادت 🤲
..♡| اَز عِشـق تــاشــــــ❣️ـــادَت |♡..
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
لینک زیر را دنبال کنید
تا به کانال🌷🌹شهیدستان🌷🌹در Eitaa ملحق شوید👇👇
لینک کانال شهیدستان
╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮
@Shahidestan1
╰━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━╯
#خاطره
✍وقتی حاج قاسم رفتند سر میز خانواده شهید حاجی زاده مریم همسر شهید گوشی اش را داد من فیلم بگیرم و از حاج قاسم خواست برایش دست خط بنویسد. من هم فیلم گرفتم. حاج قاسم مشغول صحبت با خانواده شهید حاجی زاده شد. به حاج قاسم گفتم من هم از این دستخط ها می خواهم. سرش پایین بود گفت: تو کی هستی؟ همزمان که سرش را بالا آورد خندید گفت: شمایی؟ باشه می نویسم.
تا قبل از نوشتن مرا صدا زد فاطمه. بعد گفت از این بابت شما را به اسم صدا می زنم چون من هم دختری دارم هم نام شما و مثل شما. مثل دخترم هستی. بعد هم دستخطی به یادگار برایم نوشت. خیلی دیدار صمیمی و خوبی بود. چون خانواده شهدای مازندران خصوصا بعد از خان طومان خیلی دلگیر بودند و دوست داشتند حاج قاسم را ببینند. حاج قاسم هم گفته بود تا پیکر شهدا را برنگردانم نمی روم دیدار خانواده ها. اما اصرار خانواده ها موجب شد او قبول کرد و آمد.
#طوفان_الاقصی
🌷🍃🥀🌹🌹 🥀🌷🍃🌷
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
🙏اللهم_ارزقنا_شهادت 🤲
..♡| اَز عِشـق تــاشــــــ❣️ـــادَت |♡..
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
لینک زیر را دنبال کنید
تا به کانال🌷🌹شهیدستان🌷🌹در Eitaa ملحق شوید👇👇
لینک کانال شهیدستان
╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮
@Shahidestan1
╰━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━╯
مدتی قبل
اومد آرامگاه #باجناقش شهید قاسم غریب دراستان گلستان.
یکی از بچه ها بهش گفت : آقا مهدی لطفا مداحی کن.
آقا مهدی یه نگاه به سنگ قبر شهید قاسم کرد و گفت : مداح این بود که رفت. ...!😔😭
#خاطره ای از شهید مدافع حرم مهدی ایمانی
✍ راوی بنده خدا ...
#شادی روح
دو #باجناق #شهید مدافع حرم #قاسم غریب و #مهدی ایمانی صلوات 🌷🌷
#مقتدر_مظلوم
#طوفان_الاقصی
🌷🍃🥀🌹🇮🇷🥀🌷🍃🌷
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
🙏اللهم_ارزقنا_شهادت 🤲
..♡| اَز عِشـق تــاشــــــ❣️ـــادَت |♡..
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
لینک زیر را دنبال کنید
تا به کانال🌷🌹شهیدستان🌷🌹در Eitaa ملحق شوید👇👇
لینک کانال شهیدستان
╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮
@Shahidestan1
╰━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━╯
📝 #خاطره | سومین نوه
🔸 روزی که داشت از اصفهان میرفت، گفتم این بار که (به ایران) برگشتید یه قاب عکس از جناب سید حسن نصرالله برام بیارید ...
گفت: «من این بار دیگه برنمیگردم.»
به شوخی گفتم، بی خود!، چند ماهه دیگه نوه تون به دنیا میاد و باید بیاین ببینینش.
مجدداً گفت که این بار که برم، افقی برمیگردم!
منم دوباره انداختم رو شوخی و گفتم پس شما اون (نوه تون) را زودتر از ما میبینید...
لبخندی زد و گفت: احتمالاً...
🌱 و امروز نوه سوم #شهید_زاهدی به دنیا اومد...
📿 شادی روح شهدا صلوات
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
#محرم
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
🙏اللهم_ارزقنا_شهادت 🤲
..♡| اَز عِشـق تــاشــــــ❣️ـــادَت |♡..
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈•
لینک کانال شهیدستان
╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮
@Shahidestan1
╰━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━╯
#و_فَدَيناهُ_بِذِبحٍ_عظيم
عشـق است . . .
که دل به راه دلبر دادن
جان را به هوای آل حیـدر دادن
این کارِ بزرگ ، کار مردان خداست
ماننـد حسین بن علـے #سـر دادن
🍁مادر شهید میگفت همرزمش گفته ڪه رضا شب قبل از شهادتش یڪ #خـوابی دیده بود و همه را بیدار ڪرده بود. گفته بود بیدار شوید، بیدارشوید من می خواهم شهید بشوم... دوستانش گفته بودند ڪه حالا نصف شبی چه وقت این کارهاست؟! ڪو شهادت؟
🍁گفته بود من خواب دیدم #امام_حسین(ع) به خوابم آمد و گفت رضا تو شهید می شوی، اگر #ســرت را بریدند، نترس ، درد ندارد... وقتی من این را شنیدم واقعا آرام شدم... تسلی پیدا کردم...مطمئنم ڪه خود امام حسین(ع) در آن لحظه هوای پسرم را داشته...
#شهیدمدافع_حرم_رضا_اسماعیلی
#اولین_ذبیح_فاطمیون
#خاطره
شادی روحش صلواتی با ذکر«وعجل فرجهم»بفرستید.
#اللهمصلعليمحمدوآلمحمدوعجلفرجهم
ولادت: ۲۶ #مهر ۱۳۷۱ #افغانستان
شهادت: ۸ #بهمن ۱۳۹۲ #دمشق
مدفن:بهشت رضا-گلزار شهدا #مشهد
#شهیدستان
🌺《اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدً وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم》🌺
الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••.
🙏اللهم_ارزقنا_شهادت 🤲
..♡| اَز عِشـق تــاشــــــ❣️ـــادَت |♡..
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈•
لینک کانال شهیدستان
╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮
@Shahidestan1
╰━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━╯
🔸 #سیره_شهدا
💠وقتی می دید کسی پول نیاز دارد به راحتی به او قرض میداد حتی بعضی سرباز هایش هم از او قرض گرفته بودند .با همیشه با اطرافیانش سر صحبت را باز می کرد تا از وضعیت مالی آنها باخبر شده و در حد توان خود گامی برای رفع نیاز مالی آنها بردارد.
🍁به راحتی هم پول هایی را داده بود می بخشید اول باید مطمئن شد که این فرد به آن پول احتیاج ندارددر غیر اینصورت می گفت : برو انشاالله دفعه بعد که پول را آوردی ازت میگیرم
✍🏻راوی : حمزه منتظری دوست و همرزم #شهیدمدافع_حرم #عبدالصالح_زارع بهنمیری
#مردان_بی_ادعا
#مردان_خاکی
#خاطره
#شهیدستان
🌺《اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدً وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم》🌺
الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••.
🙏اللهم_ارزقنا_شهادت 🤲
..♡| اَز عِشـق تــاشــــــ❣️ـــادَت |♡..
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈•
لینک کانال شهیدستان
╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮
@Shahidestan1
╰━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━╯
شهیدستان
. 🌿• مادر گرامي شهيد حسن آقا مي گفتند : بگو جوان ها سر مزارش بروند و حاجت بخواهند؛ یکی از خصوصیات حس
.
♦️حسن خيلي بچه بخشنده ايي بود♦️
اولین باری که حسن رو دیدم محرم ۹۷ بود.حرم ماموریت بودیم عاشورا و تاسوعا...
وارد محلی که برای استراحتمون بود شدیم و دیدم حسن اروم خوابیده وداره استراحت میکنه.قشنگ یادمه یه لباس دیجیتالی طوسی پوشیده بود خیلی بهش میومد...
بعدازظهر شد دوباره باید میرفتیم سرپست هامون،بنده و حسن و یکی دیگه از بچه ها رفتیم سمت درب ۲۴ حرم...سرپست بودیم تاشب موقع شام شد اون موقع برای شام بچه ها فیش غذای حرم میدادن به حسن و اون یکی رفیقمون فیش غذا رسید ولی به بنده نرسید کم اومد.
پیش خودم گفتم لابد قسمت نبوده تبرکی حرم نصیبمون بشه...حدود چند دقیقه بعد حسن اومد سمتم فیش غذاشو سمت من گرفت. باشوخی وخنده گفت :
" بیا اینو بگیر قسمت توعه ولی اگه کباب بود براخودم میاریا."
جفتمون خندیدیم رفتم غذارو گرفتم ، قرمه سبزی بود بعد پستمون
باحسن رفتیم استراحت کنیم حسن گفت :
" من که شام نمیخورم. "
باشوخی و خنده گفتم :
" مگه دست خودته باهم میشینیم میخوریم ."
که باهم نشستیم و غذا رو خوردیم.
حسن خیلی بچه بخشنده ای بود . . .
📍به نقل از یکی از دوستان شهید .
#خاطره | #شهید
#شهيد_حسن_مختارزاده
#شهیدستان
🌺《اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدً وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم》🌺
الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••.
🙏اللهم_ارزقنا_شهادت 🤲
..♡| اَز عِشـق تــاشــــــ❣️ـــادَت |♡..
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈•
لینک کانال شهیدستان
╭━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━╮
@Shahidestan1
╰━━⊰⊰⊰❀❤️❀⊱⊱⊱━━