🌹«بصیرت»از نوع شهید«فهمیدهها»🌹✌🏻
♦️دومین جلسه رسیدگی به پرونده قاتلین شهید عجمیان 🔸قاضی: درآمد ماهیانه شما چقدر است؟ 🔹حمید قرهحسنلو
چندبار دیگه این دیالوگ رو بخونید
فکر کنم بهترین دیالوگ برای فهم فتنه اخیر است
یک پزشک با درآمد ماهیانه ۱۰۰ میلیون تومان یک کارگر مستضعف که اجاره نشین هم بود را زیر ضربات لگد کُشت.....
این فتنه،فتنه اغنیا هست علیه انقلاب مستضعفان . فتنه شکم پرها هست که بر سر سفره این انقلاب فربه شده اند علیه مستضعفینی که جان خود را فدای این کشور و انقلاب کرده اند
فتنه شهوت پرستان هست که جز آزادی جنسی و بی بندباری هدف دیگری ندارند علیه انسانهای وارسته و پاکدامن که هدفی جز حفظ حریم اخلاق و حیا در جامعه ندارند.....
این شهید عجمیان عجب روح بزرگ و وارسته ای دارد که اینگونه خونش معیار شناخت حق و باطل شده است....
روحش شاد
☘https://eitaa.com/shahidfahmideh313
الگوی زیبایی برای دیگران باش"
سعی کن کسی که تو را می بیند، آرزو کند مثل تو باشد
از ایمان سخن نگو!
بگذار از نوری که بر چهره داری، آن را احساس کند.
از عقیده برایش نگو!
بگذار با پایبندی تو آن را بپذیرد.
از عبادت برایش نگو!
بگذار آن را جلوی چشمش ببیند.
از اخلاق برایش نگو!
بگذار آن را از طریق مشاهده ی تو بپذیرد.
از تعهد برایش نگو!
بگذار با دیدن تو، از حقیقت آن لذت ببرد.
"بگذار مردم با اعمال تو خوب بودن را بشناسند"
https://eitaa.com/shahidfahmideh313
#سلام_امام_زمانم ❤️
السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَابْنَ عَلِيٍّ اَلْمُرْتَضَى...
سلام بر تو ای یادگار امیرالمومنین.
سلام بر تو و بر روزی که زمین درد کشیده را، با عدالت علوی التیام خواهی داد.
#اللهمعجللولیکالفرج❤️
امروز چند تا صلوات برای خوشحالی امام زمان هدیه می دهید
امروز مهمان داریم .مهمان ویژه ای که زمانی هم که زمینی بود اسمانی زندگی میکرد.بارها درعالم مکاشفه با حضرت بی بی دوعالم صحبت میکرد.رابطه ای بین او و اهل بیت بود که از درک ما خارج است مصداق لا یمسه الاالمطهرون بود...🥀شهید عبدالحسین برونسی🥀روزی امروز ما توسل به این شهید والامقام وبی نظیر است.
چله شهدا .توفیق وروزی بزرگی است که نصیب هرکسی نمیشود .بی بهر نمانیم 🥀🌸🥀
<<به ڔَســمِ هَر شَب📓🖤>>
•
•
•
●|اِلهۍعَظٌمَالْبَلآء🌱
●|وَبَࢪِحَ الْخَفآء🦋
●|وَانْکَشَفَ الْغِطاء✨
●|وَانْقَطَعَ الَّرجآء🌿
●|وَضاقَتِ الْاَرْضٌ 🌍
●|وَمٌنِعَتِ السَّماء🌌
●|وَاَنْتَ الْمٌسْتَعان🌻
●|واِلَیْڪَ الْمٌشْتَڪے♥️
●|وَعَلَیْڪَ الْمٌعَوَّلٌ فِۍ الشَّدَّةِ وَ الرَّخآء☂
●|اَللّهٌمَّ صَلِّ عَلے مٌحَمَد وَ آلِ مٌحَمَّد🍀
●|اٌولِۍ اَلاَمْࢪ ِالَّذینَ فَرَصْتَ عَلَیْناطاٰعَتَھٌم🔮
●|وَ عَرَّفْتَناٰ بِذٰلِڪَ مَنْزِلَتَهٌمْ☀️
●|فَفَرَّجْ عَنّا بِحَقِّهِمْـ فَࢪَجاً عاجِلاً قَریباً🥀
●|کَلَمْحِ الْبَصَࢪ اَو ْهُوَ اَقْࢪَب🦋
●|یاٰمُحَمَدْ یاعَلْۍ یاٰ عَلْیٌ یاٰ مُحَمَد🍃
●|اِڪْفِیانۍ فَاِنَّڪُمآ ڪافیان🖇
●|وَ اَنْصُراٰنی فَاِنَڪُما ناصِࢪان ⛅️
●|یا مَوْلاناٰ یا صاحِبَ الزَّمان🌳
●|اَلْغَوْث اَلْغَوْث اَلْغَوْث 💔
●|اَدْرِکْنۍ اَدْرِکْنۍ اَدْرِکْنۍ🍁
●|السّاعَة السّاعَة السّاعَة🕊
●|الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ 💎
●|یا اَرْحَمَ الرّآحِمین•••🌻
●|بِحَقِّ مُحَمَد وَ آلہ الْطآهِرین🖇♥️
●| #میاےباهمـبࢪاۍسلامتےآقاصلواتبفࢪستیم؟🌴🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑🎥 صحنه دیدنی اذان و اقامه خواندن برای یک نوزاد موقع بردن نام امیرالمومنین😍
🌹«بصیرت»از نوع شهید«فهمیدهها»🌹✌🏻
<<به ڔَســمِ هَر شَب📓🖤>> • • • ●|اِلهۍعَظٌمَالْبَلآء🌱 ●|وَبَࢪِحَ الْخَفآء🦋 ●|وَانْکَشَفَ الْغِطا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کسی به عمق نگاه تو می رسد؟ هرگز
کسی به نیمه ی راه تو میرسد؟ هرگز
به اعتقاد و شجاعت مگر که سید علی
کسی به گرد سپاه تو می رسد؟ هرگز
#لبیک_یا_خامنه_ای
دجال زمانت را بشناس!
۱.ماهواره
۲.صدای آمریکا
۳.منوتو
۴.رادیو فردا
۵.اینترنشنال سعودی
۶.بی بی سی نیوز
۷.اینستاگرام
۸.توییتر
۹.واتساپ
۱۰.تلگرام
۱۱.ادامه دارد...
🏷 #رسانه_های_دروغ
#تروریسم_مجازی
❄️أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج❄️
💎https://eitaa.com/shahidfahmideh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔ماسینه زدیم، بیصداباریدند
ازهرچه که دم زدیم آنها دیدند
مامدعیان صف اول بودیم
از آخرمجلس شهداراچیدند💔
#شهدا
#مردان_بی_ادعا_
#دفاع_مقدس_
https://eitaa.com/shahidfahmideh313
1.69M
⭕️ در حلقه شریفترین متحصنین
🔹 توفیقی بود که دقایقی در خدمت بانوان متدین و انقلابی متحصن در حرم حضرت عبدالعظیم حسنی باشم و چند جملهای به جهت تشکر و قدردانی از اقدام به موقع و مطالبات دقیقشان عرض کنم.
🔹 این اقدام مبارک در سایر شهرها (مشهد ، کرمانشاه و ...) آغاز شده و قرار است به همت پیروان حضرت زینب در سراسر کشور ادامه یابد تا ان شاء الله موجب زدودن غفلت عمیق مسئولان محترم مملکت از مقوله بسیار مهم حجاب و عفاف گردد.
👤دکتر کوشکی
🔴https://eitaa.com/shahidfahmideh313
👈امام زمان تو کیست؟
کاش ما هم اینطور امام زمان خود را طلب کنیم....
داستان جالب سید #حمیری است که فردی خوش ذوق در شعر و شاعری بود و امام صادق علیه السلام او را سید الشعراء نامیدند
او علاقه زیادی به امام باقر و امام صادق علیهما السلام داشت و بسیار سعی می کرد ایشان را تعظیم کند و اما داستان این دلدادگی❗️👇
سید حمیری روزی کوزه #شرابی در دست داشت و به سمت محفل دوستان اراذل خود می رفت که در میانه راه به امام صادق علیه السلام برخورد نمود...
او که به شدت احترام امام صادق علیه السلام را نگه می داشت از اینکه با ایشان در چنین وضعی ملاقات کند شرمنده شد و بسیار حیا کرد و عرق شرم بر پیشانی او نشست ولی چاره ای نبود و امام نزدیک شده بودند
امام صادق علیه السلام به او فرمودند سید حمیری چه چیزی در کوزه داری؟
او که شرمنده شده بود با ناراحتی گفت آقاجان شیر است
امام فرمودند کمی شیر در دستم بریز❗️
او ناچارا کوزه را خم کرد و مشاهده کرد که شیر از آن خارج می شود
امام صادق علیه السلام با لبخند پرسید: امام زمانت کیست؟
سید حمیری گفت : امام زمان من کسی است که شراب را به شیر تبدیل کرد
مامقانى، عبدالله، تنقیح المقال فی علم الرجال، ج 10، ص 313، قم، مؤسسة آل البیت(ع)، 1431ق
متن بالا ❗️👇
. متن اصلی روایت از کتاب «تنقیح المقال» علامه مامقانی:
… فمرّ یوماً فی طریق من طرق المدینه و معه إبریق فیه خمر
فلقیه الصادق علیه السلام، فقال له: یا حمیری! ما فی إبریقک؟
فقال: یابن رسول اللّه! إنّه لبن!
فقال له: صبّ فی کفّی من اللبن،
فصبّه فی کفّه، فإذا هو لبن!
فقال له الصادق علیه السلام: مَن إمام زمانک؟
فقال: الذی حوّل الخمر لبنا!!
(تنقیح المقال، ج۱۰، ص۳۱۳)
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨https://eitaa.com/shahidfahmideh313 ✨
#ﺧﺪﺍﯾﺎ💕
ﺑﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﮐﻪ ﺩﺍﺩﯼ ﺗﺸﮑﺮ
ﺑﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﮐﻪ ﻧﺪﺍﺩﯼ ﺗﻔﮑﺮ
ﺑﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﮐﻪ ﮔﺮﻓﺘﯽ ﺗﺬﮐﺮ
ﮐﻪ:
ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺕ ﻧﻌﻤﺖ
ﻧﺪﺍﺩﻩ ﺍﺕ ﺣﮑﻤﺖ
ﻭﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺕ ﻋﺒﺮﺕ ﺍﺳﺖ
ﯾﺎﺭﺏ؛ﺁﻧﭽﻪ ﺧﯿﺮﺍﺳﺖ ﺩﺭﺗﻘﺪﯾﺮﻣﺎ قرار ده
#آمین_یارب_العالمین
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨https://eitaa.com/shahidfahmideh313 ✨
#تلنگر
🍃آیا خدا به عبادات ما نیاز دارد که فرمان داده نماز بخوانیم و رو به کعبه بایستیم؟
🌺 پاسخ : اگر همه مردم رو به خورشید خانه بسازند چیزی به خورشید اضافه نمیشود و اگر همه مردم پشت به خورشید خانه بسازند، چیزی از خورشید کم نمیشود.
خورشید نیازی به مردم ندارد که رو به او کنند، این مردم هستند که برای دریافت نور و گرما باید خانه های خود را رو به خورشید بسازند.🌱
خداوند به عبادات مردم نیازی ندارد که فرمان داده نماز بخوانند. این مردم هستند که با رو کردن به او از الطاف خاص الهی برخوردار میشوند و رشد میکنند.🌱
قرآن کریم میفرماید: اگر همه مردم کافر شوند، ذره ای در خداوند اثر ندارد، زیرا او از همه انسانها بی نیاز است.🌱
«ان تکفروا انتم و من فی الارض جیمعا فان الله لغنی حمید»
(سوره ابراهیم،آیه 8)
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ https://eitaa.com/shahidfahmideh313 ✨
🌹الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🌹
*بهلول شبی در خانه اش مهمان داشت ودر حال صحبت با مهمانش بود كه قاصدي از راه رسيد. قاصد پيام قاضي را به او آورده بود. قاضي مي خواست بهلول آن شب شام مهمانش باشد. بهلول به قاصد گفت: از طرف من از قاضي عذر بخواه ، من امشب مهمان دارم ونمي توانم بيايم.*
*قاصد رفت و چند دقيقه ديگر برگشت وگفت: قاضي مي گويد قدم مهمان بهلول هم روي چشم. بهلول بيايد ومهمانش را هم بياورد.*
*بهلول با مهمانش به طرف مهماني به راه افتادند او در راه به مهمانش گفت: فقط دقت كن من كجا مي نشينم تو هم آنجا بنشين هرچه مي خورم تو هم بخور تا از تو چيزي نپرسيدند حرفي نزن واگر از تو كاري نخواستند كاري انجام نده.*
*مهمان در دل به گفته هاي بهلول مي خنديد و مي گفت: نگاه كن يك ديوانه به من نصحيت مي كند.*
*وقتي به مهماني قاضي رسيدند خانه پراز مهمانان مختلف بود. بهلول كنار در نشست ولي مهمان رفت ودر بالاي خاته نشست. مهمانان كم كم زياد شدند وهر كس مي آمددر كنار بهلول مي نشست و بهلول را به طرف بالاي مجلس مي راند بهلول كم كم به بالاي مجلس رسيد ومهمان به دم در. غذا آوردند و مهمانان غذاي خود را خوردند بعد از غذا ميوه آوردند ولي همراه ميوه چاقويي نبود. همه منتظر چاقو بودند تا ميوه هاي خود را پوست بكنند و بخورند. ناگهان چاقوي دسته طلايي ازجيب خود درآورد و گفت: بياييد با اين چاقو ميوه هايتان را پوست بكنيد و بخوريد.*
*مهمانان به چاقوي طلا خيره شدند. چاقو بسيار زيبا بود ودسته اي از طلا داشت.* *مهمانان از ديدن چاقوي دسته طلايي در جيب مهمان بهلول كه مرد بسيار فقيري به نظر مي رسيد تعجب كردند. در آن مهماني شش برادر بودند كه وقتي چاقوي دسته طلا راديدند به هم اشاره كردند و براي مهمان بهلول نقشه كشيدند.*
*برادر بزرگتر رو به قاضي كه در صدر مجلس نشسته بود و ميزبان بود كرد وگفت: اي قاضي اين چاقو متعلق به پدر ما بود و سالهاي زيادي است كه گم شده است ما اكنون اين چاقو را در جيب اين مرد پيدا كرده ايم ما مي خواهيم داد ما را از اين مرد بستاني و چاقوي ما را به ما برگرداني.*
*قاضي گفت: آيا براي گفته هايت شاهدي هم داري؟*
*برادر بزرگتر گفت: من پنج برادر ديگر در اينجا دارم كه همه شان گفته هاي مرا تصديق خواهند كرد.*
*پنج برادر ديگر هم گفته هاي برادر بزرگ را تاييد كردند وگفتند چاقو متعلق به پدرآنهاست كه سالها پيش گم شده است.*
*قاضي وقتي شهادت پنچ برادر را به نفع برادر بزرگ شنيد يقين كرد كه چاقو مال آنهاست و توسط مهمان بهلول به سرقت رفته است. قاضي دستور داد مرد را به زندان ببرند وچاقو را به برادر بزرگ برگردانند.*
*بهلول كه تا اين موقع ساكت مانده بود گفت: اي قاضي اين مرد امشب مهمان من بود و من او را به اين خانه آوردم اجازه بده امشب اين مرد در خانه من بماند من او را صبح اول وقت تحويل شما مي دهم تا هركاري خواستيد با او بكنيد.*
*برادر بزرگ گفت: نه اي قاضي تو راضي نشو كه امشب بهلول اين مرد را به خانه خودش ببرد چون او به اين مرد چيزهاي ياد مي دهد كه حق ما ازبين برود.*
*قاضي رو به بهلول كرد وگفت: بهلول تو قول مي دهي كه به اين مرد چيزي ياد ندهي تا من او را موقتا آزادكنم ؟*
*بهلول گفت: اي قاضي من به شما قول ميدهم كه امشب با اين مرد لام تا كام حرف نزنم و اصلا كلمه اي هم به او ياد ندهم.*
*قاضي گفت: چون اين مرد امشب مهمان بهلول بود برود وشب را با بهلول بماند و فرداصبح بهلول قول مي دهد او را به ما تحويل دهد تا به جرم دزدي به زندانش بيندازيم.*
*برادران به ناچار قبول كردند و بهلول مهمان را برداشت وبه خانه خود برد و در راه اصلا به مهمان حرفي نزد به محض اينكه به خانه شان رسيدند بهلول زمزمه كنان گفت: بهتر است بروم سري به خر مهمان بزنم حتما گرسنه است واحتياج به غذا دارد.*
*مهمان كه يادش رفته بود خر خود را در طويله بسته است گفت: نه تو برو استراحت كن من به خر خود سر مي زنم.*
*بهلول بدون اينكه جواب مهمان را بدهد وارد طويله شد. خر سر در آخور فرو برده بود ودر حال نشخوار علفها بود.*
*بهلول چوب كلفتي برداشت و به كفل خر كوبيد. خر بيچاره كه علفها را نشخوار مي كرداز شدت در طويله شروع به راه رفتن كرد. بهلول گفت: اي خر خدا مگر من به تو نگفتم وقتي وارد مجلس شدي حرف نزن هر جا كه من نشستم تو هم بنشين اگر از تو چيزي نخواستند دست به جييبت نبر چرا گوش نكردي هم خودت را به دردسر انداختي هم مرا. فردا تو به زندان خواهي رفت آن وقت همه خواهند گفت بهلول مهمان خودش رانتوانست نگه دارد و مهمان به زندان رفت.*
*بهلول ضربه شديدتري به خر بيچاره زد وگفت: اي خر ، گوش كن فردا اگر قاضي از تو پرسيد اين چاقو مال توست بگو نه ، من اين چاقو را پيدا كرده ام و خيلي وقت بود كه دنبال صاحبش مي گشتم تا آن را به صاحبش برگردانم ولي متاسفانه صاحبش را
پيدا نمي كردم.*
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ https://eitaa.com/shahidfahmideh313 ✨
اوایل جنگ بود و ما با چنگ و دندان و با دست خالی با دشمن تا بن دندان مسلح می جنگیدیم. بین ما یکی بود که انگار دو دقیقه است از انبار ذغال بیرون آمده بود! اسمش عزیز بود. شب ها می شد مرد نامرئی! چون همرنگ شب می شد و فقط دندان سفیدش پیدا می شد. زد و عزیز ترکش به پایش خورد و مجروح شد و فرستادنش به عقب.
وقتی خرمشهر سقوط کرد، چقدر گریه کردیم و افسوس خوردیم. اما بعد هم قسم شدیم تا دوباره خرمشهر را به ایران باز گردانیم. یک هو یاد عزیز افتادیم. قصد کردیم به عیادتش برویم. با هزار مصیبت آدرسش را در بیمارستانی پیدا کردیم و چند کمپوت گرفتیم و رفتیم به سراغش. پرستار گفت که در اتاق 110است. اما در اتاق 110 سه مجروح بستری بودند. دوتایشان غریبه بودند و سومی سر تا پایش پانسمان شده بود و فقط چشمانش پیدا بود. دوستم گفت:«اینجا که نیست، برویم شاید اتاق بغلی باشد!» یک هو مجروح باند پیچی شده شروع کرد به ول ول خوردن و سر و صدا کردن. گفتم:«بچه ها این چرا این طوری می کنه؟ نکنه موجیه؟» یکی از بچه ها با دلسوزی گفت:«بنده ی خدا حتما زیر تانک مانده که این قدر درب و داغون شده!» پرستار از راه رسید و گفت: «عزیز را دیدید؟» همگی گفتیم :« نه کجاست؟» پرستار به مجروح باندپیچی شده اشاره کرد و گفت:«مگر دنبال ایشان نمی گردید؟» همگی با هم گفتیم :«چی؟این عزیزه!؟»
رفتیم سر تخت. عزیز بدبخت به یک پایش وزنه آویزان بود و دو دست و سر و کله و بدنش زیر تنزیب های سفید گم شده بود. با صدای گرفته و غصه دار گفت:«خاک تو سرتان. حالا مرا نمی شناسی؟» یه هو همه زدیم زیر خنده. گفتم:« تو چرا اینطور شدی؟ یک ترکش به پا خوردن که اینقدر دستک دنبک نمی خواهد!» عزیز سر تکان داد و گفت :« ترکش خوردن پیش کش. بعدش چنان بلایی سرم امد که ترکش خوردن پیش آن ناز کشیدن است!» بچه ها خندیدند. آنقدر به عزیز اصرار کریم تا ماجرای بعد از مجرویتش را تعریف کند.
_ وقتی ترکش به پام خورد مرا بردن عقب و تو یک سنگر کمی پانسمانم کردند و رفتند بیرون تا آمبولانس خبر کنند. تو همین گیر و دار یه سرباز موجی را آوردند انداختن تو سنگر. سرباز چند دقیقه ای با چشمان خون گرفته برّ و برّ مرا نگاه کرد. راستش من هم حسابی ترسیده بودم و ماست هایم را کیسه کرده بودم. سرباز یه هو بلند شد و نعره ای زد:« عراقی پست می کشمت!» چشمتان روز بد نبینه، حمله کرد بهم و تا جان داشتم کتکم زد. به خدا جوری کتکم زد که تا عمر دارم فراموش نمی کنم. حالا من هر چه نعره می زدم و کمک می خواستم کسی نمی آمد. سربازه آنقدر زد تا خودش خسته شد و افتاد گوشه ای و از حال رفت. من فقط گریه می کردم و از خدا می خواستم که به من رحم کند و او را هر چه زودتر شفا دهد. بس که خندیده بودیم داشتیم از حال می رفتیم. دو مجروح دیگر هم روی تخت هایشان دست و پا می زدند و کر کر می کردند.
عزیز ناله کنان گفت:« کوفت و زهر مار هر هر کنان؟ خنده داره. تازه بعدش را بگویم. یه ساعت بعد به جای آمبولانس یه وانت آوردند و من و سرباز موجی را انداختند عقبش و تا رسیدن به اهواز یه گله گوسفند نذر کردم دوباره قاطی نکند. تا رسیدیم به بیمارستان اهواز دوباره حال سرباز خراب شد. مردم گوش تا گوش دم بیمارستان ایستاده بودند و شعار می دادند و صلوات می فرستادند. سرباز موجی نعره زد و گفت:« مردم این یک مزدور عراقی است. دوستان مرا کشته!» و باز افتاد به جانم. این دفعه چند تا قل چماق دیگر هم آمدند کمکش و دیگر جان سالم در بدنم نبود یه لحظه گریه کنان فریاد زدم:« بابا من ایرانیم، رحم کنید.» یه پیر مرد با لحجه عربی گفت:« آی بی پدر، ایرانی ام بلدی؟ جوانها این منافق را بیشتر بزنید!» دیگر لشم را نجات دادند و اینجا آوردند. حالا هم که حال و روز من را می بینید.» پرستار آمد تو و با اخم و تخم گفت: « چه خبره؟ آمده اید عیادت یا هرهر کردن. ملاقات تمامه. برید بیرون!» خواستیم با عزیز خداحافظی کنیم که ناگهان یه نفر با لباس بیمارستان پرید تو و نعره زد:« عراقی مزدور، می کشمت!» عزیز ضجّه زد:« یا امام حسین. بچه ها خودشه. جان مادرتان مرا از اینجا نجات دهید!»
🥀🕊 https://eitaa.com/shahidfahmideh313 🥀🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 انقلاب اسلامی ایران و اتصالش به ظهور امام زمان (عج) در روایات
🔹 دوستان پس نگید که دیگه کاری نکنیم چون این انقلاب به دست صاحبش میرسه دیگه، ببینید؛ این انقلاب درسته که به دست صاحبش میرسد اما ما باید تمام تلاشمان را بکنیم تا زودتر این اتفاق رقم بخورد
#استاد_عالی
🇮🇷 کانال رسمی #عنتر_نشنال 👇🏻
@antarnational