فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تقدیم به همه ی مادران و خانم های گل که عضو کانال هستند❤️🌹
✅ با ما همراه باشید👇
https://eitaa.com/shahidfahmideh313
سلام عزیزان
امروز به لطف خداوند ونگاه شهید یازدهمین روزچله شهید سلیمانیست🥀🥀 .قطع ویقین بدانید ایشان از اولیای خاص خدا هستن والان به مراتب گره گشایی مشکلات به دست ایشان سهل تر از زمان زنده بودنشان هست.ایشان را چهل روز واسطه خدا قرار میدهیم ،برای فرج مهدی فاطمه،عاقبت به شهادت شدن خودمان ،حوائج مومنین و هر حاجت وگره ای در زندگیمان هست،بااین یقین که گره گشایی خواهد کرد☘🌹☘
یادش کنیم با
۱۰۰صلوات و یک مرتبه سوره یس
📌 روزت مبارک حاج خانم، شما ۵ نفر از عزیزانت در راه اسلام دادی و جز سلامتی آقا چیزی طلب نکردی ولی یک عده سرسفره انقلاب گردنشان کلفت شد و به همه چیز رسیدند و در روزهایی که بی سابقه ترین حمله ها به آقا شد، خفه خون گرفتند که مبادا چهارتا فحش بخورند یا چندنفر آنفالو کند یا چهار نفر دوست و رفیق از دست بدهند.
💯 مادر جان شما برای تمام مدعیان انقلابی اتمام حجت هستید. یاعلی
https://eitaa.com/shahidfahmideh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#تبریک
#میلاد_حضرت_زهرا علیهاسلام
🌸سرفصل كتاب آفرينش زهراست
🎉روح ادب وكمال بينش زهراست
🌸روزي كه گشايند درباغ بهشت
🎊مسئول گزينش وپذيرش زهراست
🌸ولادت حضرت زهرا علیهاسلام
روز مادر و روز زن مبارک باد💐
┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄
https://eitaa.com/shahidfahmideh313
🌹«بصیرت»از نوع شهید«فهمیدهها»🌹✌🏻
https://digipostal.ir/co9a71z
تقدیم به مادران بخصوص خانوم حان محمدی عزیزم
مادری بود بنام ننهعلی
آلونکی ساخته بود در بهشتزهرا بر قبر فرزند شهیدش
شب و روز اونجا زندگی میکرد، قرآن میخوند
سنگ قبر پسرش بالشش بود و همونجا هم چشم از دنیا میبندد و کنار فرزندش خاک میشود
این داستان یک #مادر شهید است
خدا کند که در روز قیامت شرمنده این مادر نشویم...
🔴به کانال #نسل_مقدم بپیوندید👇
https://eitaa.com/joinchat/299958313C77f3abe1b4
درود خدا بر مادران شهدا که زهراگونه جگرگوشه هایشان را فدای اعتلای اسلام و ایران کردند و عاشقانه ترین معامله عبد و معبود را برای همیشه بر تارک تاریخ ثبت کردند
روز مادر بر مادران شهدا خصوصا مبارک
#حضرت_زهرا
#مادر
فَبَلِّغْهُ مِنّاٰ تَحِیَّةً وَ سَلاٰماً...
«أَللّٰهُمَعَجِّلْلِوَلیِکَٱلْفَرَج»
🌼🌸🌺
🍃🍃
🗑
:
@mahman11
رضای دوست، در رضای مادر است!
آیتالله حاجآقا مرتضی تهرانی رضواناللهتعالیعلیه: مرحوم پدرم، به من گفت: من به امامزاده ابوالحسن میرفتم و از شب تا به صبح ذکر میگفتم و مناجات میکردم و گریه میکردم. مادرم هم خبر نداشت. ایشان گفت: من چهل روز ترک حیوانی کردم. نان و سیبزمینی میخوردم. نان و سرکهشیره میخوردم. نگذاشتم مادرم بفهمد. چون من را خیلی دوست داشت.
ما در منزل خدمتکاری که به ما کمک کند نداشتیم و من خودم از مادرم پذیرایی میکردم. هنگام فوت پدر، خواهر ایشان سیزده ساله بوده است و او را هم در پانزدهشانزده سالگی شوهر میدهند. بدین ترتیب ایشان و مادرشان با هم زندگی میکردند.
ایشان فرمود: در آن چهل روز، شبها هم تا به صبح ریاضت و دعا و تضرع و التماس و مناجات داشتم و از خدا فهم میخواستم.
مرحوم پدرم ادامه داد، چهل روز من تمام شد. متوجه شدم که رنگ مادرم پریده است. به بازار رفتم و یک مقداری گوشت خریدم. گوشت را شُستم و سیخ کردم و روی ذغال، کباب کردم و آن کباب چنجه را جلوی مادرم گذاشتم. به مادر گفتم که من متوجه ضعف شما شدم. این کباب را بخورید تا ضعف شما برطرف شود.
مادر نگاه کرد و گفت خودت هم بخور. حالا روز چهلم است و من تا غروب باید صبر کنم تا از ترک حیوانی، با آن همه کارهایی که در طی چهل شب تا صبح کردهام نتیجه بگیرم.
باطنم یک تکانی خورد که خدایا چه کنم؟ تمام زحماتم از بین میرود. ابتدا سعی کردم مادر را قانع کنم که من بعداً میخورم. پیش خودم گفتم که مثلاً من هم شب کباب درست میکنم و برای شام یا افطار میخورم. ماه رمضان هم نبود که روزهٔ واجب باشد.
مادر قبول نکرد و لقمهای از گوشت برداشت و گفت: تا تو این را نخوری من هم نمیخورم.
یک لحظه خدا نهیبی به دل من زد که عبدالعلی، تو نورانیت و عبودیت و سعادت را از غیرخدا میخواهی یا از خدا؟ از اربعینیات میخواهی یا از خدای اربعینیات؟ اگر خدا نخواهد، صدتا اربعین هم که بگیری به تو نورانیت نمیدهند. اگر از خدا اطاعت کنی، او بدون اربعینیات به تو نورانیت میدهد.
رسول خدا میفرماید: «اَلْجَنَّه تَحْتَ اَقْدامِ الْاُمَّهات». رسول خدا که بگوید، مثل این است که خدا گفته است. حالا نورانیت میخواهی؟ «اَلْجَنَّهُ تَحْتَ اَقْدامِ الْاُمَّهات». به مادر گفتم: چشم و دهانم را باز کردم.
ایشان گفت: همین که گوشت را در دهان گذاشتم، چشم دلم باز شد. همه چیز را میبینم؛ همه چیز را میگویم؛ نه فقط حرفهای مردم را، بلکه روایات و آیات و فرمایشات معصومین صلواتاللهعلیهماجمعین را بیان میکنم.
✅این قدرت، نتیجه همان است که خدا با شکستن اربعین و خوردن گوشت در روز آخر به او داده است. چرا؟ چون اطاعت از مادر کرده است. «اَلْجَنَّهُ تَحْتَ اَقْدامِ الْاُمَّهات».
برگرفته از کتاب سفر چهارم، صفحات ۱۹۹ تا ۲۰۳.
سلام عزیزان
امروز به لطف خداوند ونگاه شهید سیزدهمین روزچله شهید سلیمانیست🥀🥀 .مطمئنم به نگاه خدا چنین توفیقی نصیب ماشد که چهل روز میزبان این ولی الهی باشیم.ایشان را چهل روز واسطه خدا قرار میدهیم ،برای فرج مهدی فاطمه،عاقبت به شهادت شدن خودمان ،حوائج مومنین و هر حاجت وگره ای در زندگیمان هست،بااین یقین که گره گشایی خواهد کرد☘🌹☘
یادش کنیم با
۱۰۰صلوات و یک مرتبه سوره یس
🌸🍃🌸🍃
اگربه فرزندانِ خود به جای گفتنِ:
دیوار موش داره، موش هم گوش داره بگوییم:
"خدا میبیند، و ملائکه در حال نوشتن هستند..."
نسلی از ما متولد خواهد شد، که به جای مراقبتِ مردم، مراقبتِ خدا و ملائکه را در نظر دارد!
شش دُنگ حواسمون رو جمع کنیم
ملائکه مشغول نوشتن هستند..
و خدا درحالِ دیدن...
لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ وَ نَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ (۱۶) وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ، إِذْ یَتَلَقَّی الْمُتَلَقِّیَانِ عَنِ الْیَمِینِ وَ عَنِ الشِّمَالِ قَعِیدٌ (۱۷) مَّا یَلْفِظُ مِن قَوْلٍ إِلَّا لَدَیْهِ رَقِیبٌ عَتِیدٌ (۱۸)
ما انسان را آفریدیم، و وسوسههای نفس او را میدانیم،
و ما به او از رگ قلبش نزدیکتریم!
به خاطر بیاورید هنگامی را که، دو فرشته راست و چپ که ملازم انسانند، اعمالِ او را دریافت میدارند، و ثبت میکنند.
انسان هیچ سخنی را بر زبان نمیآورد، مگر این که، فرشتهای مراقب و آماده برای ثبتِ آن، نزد او حاضر است!
سوره ق، آیات ۱۶ تا ۱۸
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨https://eitaa.com/shahidfahmideh313 ✨
🌸🍃🌸🍃
شخصی به پیامبر از کج خلقی مادر شکایت کرد
حضرت فرمود: «او در آن نُه ماه که بار تو را تحمل می کرد و آن دو سال که تو را شیر داد و شب هایی که بیداری کشید و روزهایی که برای تو تحمل تشنگی کرد، کج خلق نبود».
مرد گفت: من جزای زحماتش را پرداخته ام و او را دوبار بر دوش گرفته و به حج برده ام.
حضرت فرمود: «حتی جزای یک ناله او را هنگام وضع حمل نپرداخته ای»...
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ ✨
🟢#داستان
✅قدرت خداوند متعال
🌟روزی حاکم نیشابور برای گردش به بیرون از شهر رفته بود که مرد میانسالی را در حال کار بر روی زمین کشاورزی دید .
🔆حاکم پس از دیدن آن مرد بی مقدمه به کاخ برگشت و دستور داد کشاورز را به کاخ بیاورند .
✨روستایی بی نوا با ترس و لرز در مقابل تخت حاکم ایستاد.
به دستور حاکم لباس گران بهایی بر او پوشاندند.
🌱حاکم گفت یک قاطر راهوار به همراه افسار و پالان خوب هم به او بدهید...
🔆حاکم که از تخت پایین آمده بود و آرام قدم میزد به مرد کشاورز گفت میتوانی بر سر کارت برگردی.
ولی همین که دهقان بینوا خواست حرکت کند، حاکم کشیده ای محکم پس گردن او نواخت!
🦋همه حیران از آن عطا و حکمت این جفا، منتظر توضیح حاکم بودند...
🌼حاکم از کشاورز پرسید : مرا می شناسی؟
کشاورز بیچاره گفت : شما تاج سر رعایا و حاکم شهر هستید.
🌸حاکم گفت: آیا بیش از این مرا میشناسی؟
سکوت مرد حاکی از استیصال و درماندگی او بود.
🌺حاکم گفت: بخاطر داری بیست سال قبل که من و تو با هم دوست بودیم،
در یک شب بارانی که درِ رحمت خدا باز بود، من رو با آسمان کردم و گفتم :خدایا به حقّ این باران و رحمتت، مرا حاکم نیشابور کن! و تو محکم بر گردن من زدی و گفتی که ای ساده دل! من سالهاست از خدا یک قاطر با پالان برای کار کشاورزیم می خواهم، هنوز اجابت نشده، آن وقت تو حکومت نیشابور را می خواهی؟!
یک باره خاطرات گذشته در ذهن دهقان مرور شد...
💫حاکم گفت: این هم قاطر و پالانی که می خواستی، این کشیده هم تلافی همان کشیده ای که به من زدی...
فقط می خواستم بدانی که برای خدا، حکومت نیشابور یا قاطر و پالان فرق ندارد...
✨✨👈فقط ایمان و اعتقاد من و توست که فرق دارد...