eitaa logo
شفعا
160 دنبال‌کننده
10هزار عکس
6.1هزار ویدیو
88 فایل
اللهم عجل لولیک الفرج کانال رسمی پایگاه شهید فریادرس مدیر کانال: @jalalialii تبادل: @abbi313
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 سال اول ازدواجمان قول داده بود برای ایام عید نوروز حتما به یزد بیاید تا با هم باشیم. قبل از عید امام خمینی (ره) از رزمندگان درخواست کردند که به علت کمبود نیرویی که در آن ایام با آن مواجه بودیم هرکس می تواند مرخصی نگیرد ودر جبهه بماند. خود من به حضرت امام(ره) ارادت قلبی داشتم از طرفی می دانستم قلب حسن هم برای «سید روح الله» می تپد، دست به کار شدم و نامه ای برایش نوشتم. نوشتم چون ولی زمان دستور داده اند نگران قول و قرارمان نباش، در جبهه بمان و از اسلام ناب دفاع کن. نامه که به دستش رسید سریع با من تماس گرفت. تماس گرفت که تشکر کند. گفت:«راستش رو بخواهی مونده بودم چطور بهت بگم! که الحمدالله خودت پیام امام رو فهمیدی و بهترین تصمیم رو گرفتی.» آن سال گذشت. سال بعد که همراه حسن  به اهواز رفتم و در آن جا مستقر شدیم. باز هم ایام نوروز رسید و باز هم به این فکر می کردم که امسال عید را با هم جشن می گیریم یا نه؟ نزدیک نوروز بود که به حسن گفتم امسال عید ان شاالله باهم به یزد میرویم. نگاهی کردو خندید.... گفت:ان شاالله.تو عمودی ومن افقی! خیلی جا خوردم، دست خودم نبود. اشکم سرازیر شد. حسن که حالم را دید سرم رو به سینه گرفت وگفت:شوخی کردم،جدی نگیر. بعد هم سریع موضوع بحث را عوض کرد. روزی که برای عملیات رفت دلم فرو ریخت.... لحظه خداحافظی به دلم افتاده بود که این آخرین دیدار من است. حق با او بود، من به یزد برگشتم در حالی که او....  🌷 به رهنمودهای امام این مرد خدا و تقوی گوش دهید. تا این مرد بزرگوار بالای سرمان است تا آن جا که در توان دارید در حقش دعا کنید تا خداوند عمر ایشان را تا ظهور حضرت مهدی عج الله تعلی فرجه الشریف طولانی گردد. ای جانم به فدای این رهبر. خدایا تمام عمرم را فدای عمر امام عزیز کن. اگر باشد قرار آخر بمیرم نمی خواهم که در بستر بمیرم نمی خواهم که همچون شمع سوزان بریزم اشک و در آذر بمیرم دلم خواهد که در فصل جوانی میان جبهه و سنگر بمیرم خدایا نصیبم کن در این حمله که همچون خون و هم خنجر بمیرم پایان دیدار کربلا 🌼شـادی روح پــاک هــمـه شهیدان و شهید حسن انتظاری صـلوات🌼 ✅ @shahidfaryadras
شفعا
بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷#مـعـرفـی_شــهــدا شهید مجید زین الدین نام پدر : عبدالرزاق محل تولد:قم ت
🌷 یک شب ، مجید به همراه شش نیروی دیگر برای شناسایی وارد خاک عراق می‌ شود . در حین شناسایی ، نیرو های عراقی سرمی ‌رسند . به محض پیدا شدن سر و کله ‌ی نیرو های عراقی ، همراهان مجید سلاح ‌های خود را می ‌گذارند و فرار می ‌کنند ، اما مجید برای این که هم سلاح‌ ها به دست دشمن نیفتد و هم این که کار شناسایی را تمام کند ، می‌ ماند . برای این که از چشم دشمن پنهان بماند ، وارد کانالی که در همان نزدیکی بوده می ‌شود . کانالی که پر بوده از آب گندیده و جسد های بوگرفته ‌ی عراقی‌ ها . خودش را در کانال نگه می ‌دارد و بالاخره عراقی‌ ها دور می ‌شوند . مجید هم پس از پایان کار شناسایی به همراه سلاح ‌ها برمی ‌گردد ، اما به خاطر قرار گرفتن در آب آلوده ‌ی کانال تمام بدنش زخم می‌ شود .  زمانی که به خانه برگشت دهان و حتی روده ‌هایش تاول زده بود . به طوری که نمی ‌توانست هیچ نوع غذایی را وارد دهانش کند و تنها مایعات را ، آن هم با سختی زیاد وارد دهانش می‌ کردیم . شهید مجید زین ‌الدین ، جوان نوزده ساله ‌ی ایرانی ، ترجمان شجاعت و گذشت ، مردانگی را با تمام وجود به اثبات رساند  مجید 15 ساله بود که آقا مهدی او را با خودش برد جبهه ما از فعالیت های آقا مهدی خبر داشتیم اما از مجید نه . انگار که در ابرها زندگی میکرده که هیچ اسمی از او نیست . هیچ وقت حاضر نشده از او فیلم و مصاحبه ای بگیرند با اینکه در اطلاعات عملیات لشکر هم بوده و مدام هم جبهه بود از این پنج سال جبهه مجید جز رنگین کمانی کم رنگ چیزی باقی نمانده . مجید دلش می خواست بی نام و خالصانه باشد که همینطور هم شد . روای : مادر معزز شهیدان زین الدین 🌼شـادی روح پــاک هــمـه شهیدان و شهید مجید و مهدی زین الدین صـلوات🌼 @shahidfaryadras
بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷 شهـیـد امیر حاج امینی نام پدر:نظرعلی تاریخ تولد:۱۳۴۰/۱۱/۵ محل تولد:ساوه تاریخ شهادت:۱۳۶۵/۱۲/۱۰ در عملیات کربلای ۵ در شلمچه مسئولیت در جبهه:بیسیم چی گردان نصر لشگر ۲۷ محمدرسول الله( ص) 🌷 بچه ها خیلی روحیه شون کسل بود؛آتیش شدید دشمن هم مزید علت خستگی بچه ها شده بود. یه دفعه صدای شادی بچه ها بلند شد.برگشتم، دیدم پوراحمد و امیر و چند نفر دیگه اومدن خط برا سرکشی،بچه ها انقدر به اینا علاقه داشتن که روحیه شون کلاً عوض شد. ۱۰، ۲۰ دقیقه بیشتر نگذشته بود که یه خمپاره پشت خاکریز خورد، گرد و خاک عجیبی بلند شده بود؛همینکه گرد و غبار نشست دوربینم رو برداشتم تا ببینم چه خبره. رفتم جلوتر که این صحنه رو دیدم.دو تا عکس ازش گرفتم، یکی از تموم بدنش،یکی از صورتش (همون عکس معروف) یه قطره خون رو لبش بود. دیدم امیر تو اون حالت تا حال خودشه و داره زیر لب زمزمه ای می کنه.رفتم جلوتر ولی متوجه حرفش نشدم.همون موقع بود که شهید شد 🌷 بعد از مدت ها کشمکش درونی که هنوز هم آزارم می دهد، برای رهایی از این زجر،به این نتیجه رسیده ام و آن در این جمله خلاصه می شود: خدایا! عاشقم کن دنیا برای ضعیف نفسان،یک گرداب هلاکت است. اگر لحظه ای به خودمان واگذارده شویم، وای بر ما که دیگر نابودیمان حتمی است. خوشا آن کس که به یاری او،در این گرداب هلاک گردد. "اگر به واسطه خونم حقی بر گردن دیگران داشته باشم  به خدای کعبه قسم از مردان بی غیرت و زنان بی حیا نمیگذرم." 🌼شـادی روح پـاک هـمـه شهیدان و شهید امیر حاج امینی صـلوات@shahidfaryadras
شفعا
بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷#مـعـرفـی_شــهــدا شهید عبدالرسول زرین نام پدر :شکرالله سال ۱۳۲۰ در یکی
🌷 قهرمان شهید عبدالرسول زرین که بین بعثی‌ها به "صیاد خمینی" معروف بود و شهید خرازی او را "گردان تک‌نفره" مینامید. این شهید با ۷۰۰ شلیکِ موفق [برخی منابع تعداد ۳۰۰۰ نفر را اعلام میکنند] برترین تک‌تیرانداز تاریخ شناخته می‌شود.. بنا به گفته ها، صدام بیش از بیست تک تیرانداز ماهر بین المللی را برای شکارش به جنگ فرستاده بود. بعضی از آنها، از اروپا، آمریکا و حتی از شوروی آن زمان به خدمت گرفته شده بودند. بعضی از آنها به دست این شیرمرد لُر از پای درآمده بودند. توسل می کرد همیشه نشانه گیری و تیراندازی هایش را با توسل شروع می کرد و می گفت: خدایا من برای تو شلیک می کنم، نه برای نفسم. و بعد دو آیه شریفه (وَ ما رَمَیتَ إذ رَمَیت ولکِنَّ اللهَ رَمی) و (وَ جَعَلنا مِن بَینِ أیدیهِم سَدّاً وَ مِن خَلفِهِم سَدّاً فَأغشَیناهُم فَهُم لا یُبصِرون) را تلاوت می کرد.   🌷 وحدت را حفظ نموده تا ضربه از دشمن داخلی و خارجی نخوریم و در خط ولایت فقیه که همان ولایت رسول الله و ولایت رسول الله همان ولایت الله است قرار گیریم. پدران و مادران شهدا بدانید با این مجاهدتتان پسرتان را در راه خدا هدیه نموده‌اید و در دنیا و آخرت سربلند و در روز قیامت نزد شهدا و رسول الله رو سفید خواهید بود که خدا ان‌شاالله به شما صبر و اجر صابران را به شما عنایت فرماید. ای مسئولین و ای کسانی که مسئولیت کارهای اجرایی در دست شماست بدانید این کارها مسئولیت و تعهد است در قبال اسلام و خدای نکرده اگر هوای نفس بر شما غلبه کند به زمین می‌خورید مثل بنی صدر و امثالهم و اگر با توکل بر خدا همه کارهایتان اعم از نفس کشیدن و خشم و غضب و دوستی‌تان و جنگ و جهاد و حرف زدن و اعمالتان برای او باشد در دنیا و آخرت سربلند خواهید بود. که اگر مسئولین از روی هوای نفس خود کار کنند به خون شهدا و خانواده شهدا و معلولین و مصدومین و مجروحین خیانت نموده اند و نه دنیا را دارند و نه آخرت را.» 🌼شـادی روح پـاک هـمـه شهیدان و شهید عبدالرسول زرین صـلوات🌼
بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷 شهید احمدرضا احدی تولد: 1345/8/25 محل تولد :اهواز شهادت : 1365/12/12 محل شهادت :عملیات کربلای پنج مادرش میگوید: .یکی از دوستان احمدرضا از شمال با منزل همسایه مان تماس گرفت، احمدرضا رفت و بعد از چند دقیقه برگشت. . پرسیدم احمدرضا که بود؟! گفت: یکی از دوستانم بود. پرسیدم: چکار داشت؟! گفت: هیچی، خبر قبول شدنم را در داد! گفتم: چی؟؟ گفت: می گوید   راکسب کرده ای. . من و پدرش با  گفتیم : رتبه اول؟؟ پس چرا  نیستی؟؟!! . احمدرضا گفت: اتفاق خاصی نیفتاده است که بخواهم خوشحال شوم! .در همان حال آستین ها را بالا زد وضو گرفت و رفت  !!!.... . یادم هست با اینکه دانشگاه قبول شده بود، همراه عمو بزرگش می رفت بنّایی، می گفتم احمدرضا تو الان  قبول شده ای، چه احتیاجی هست که به بنّایی بروی؟! می گفت : می خواهم ببینم کارگرها چقدر زحمت می کشند! می خواهم سختی کارشان را لمس کنم!... 🌷 متن تنها وصيت نامه به جا مانده از شهيد احمدرضا احدي به اين شرح است : بسم الله الرحمن الرحيم فقط، نگذاريد حرف امام به زمين بماند همين حدود يك ماه روزه قرض دارم تا برايم بگيريد و برايم از همگي حلالي بخواهيد والسلام كوچكترين سرباز امام زمان(عج) احمدرضا احدی 🌼شـادی روح پــاک هــمـه شهیدان و شهید احمد رضا احدی صـلوات🌼@shahidfaryadras
بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷 شهید مهدی عزیزی نام پدر :محمد تاریخ تولد :1361/7/1 محل تولد: تهران وضعیت تاهل: مجرد تاریخ شهادت :1392/5/11 محل شهادت :سوریه توسط تروریست های تکفیری مزار :گلزار شهدا قطعه 26_ردیف 81_شماره 46 🌷 مهدي همواره مي گفت شهدا زنده اند و به اين حرف اعتقاد قلبي داشت. ما اين را در رفتار و عمل مهدي به عينه مشاهده مي كرديم. براي همين هميشه به رفتار وكردارش توجه داشت، چون خود را در محضر خدا و شهدا مي ديد. هر زمان از كنار عكس شهيدي رد مي شديم، مي داد. يك بار از كنار عكس عبور كرديم. مهدي سلام كرد. باتعجب به مهدي گفتم: مهدي جان حمدي بخوان، صلواتي بفرست، چرا سلام مي كني؟ گفت: « زنده است و داره ما رو مي بينه.... » 📙 بر گرفته از کتاب مدافعان حرم. 🌷  خداوندا توشاهدی که دوست داشتم همیشه سرباز راستین برای ولایت باشم؛توشاهدی که دوست داشتم بسیجی وارزندگی کنم.واینک که به سوی تومی آیم امیدی جزکرم وعفو وبخشش توندارم؛ دوست داشتم آقای خودم را حضرت حجة بن الحسن عجل الله... رامی دیدم دوست داشتم یک بارهم که شده آقارامی دیدم وبعدازاین دیارفانی رخت برمی بستم. ازتمام دوستان وآشنایان تقاضا می کنم نگذارند رهبرانقلاب تنهاومظلوم بماند   🌼شـادی روح پــاک هــمـه شهیدان و شهید مهدی عزیزی صـلوات🌼@shahidfaryadras
بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷 شهید سیف الله شیعه زاده نام پدر: علی اکبر            تاریخ تولد : ۱۳۴۸/۶/۲ محل تولد:آمل تاریخ شهادت: ۱۳۶۴/۵/۱۰ محل شهادت:کردستان آدرس مزار مطهر شهید: مازندران،محمودآباد، گلزار شهدای روستای تازه آباد 🌷 شهیدی که هیچ کس منتظرش نبود جز خدا... ‏ از شهدای بهزیستی استان مازندران که با یک زیر پیراهن راهی جبهه شد و هیچکس در جبهه نفهمید كه او خانواده‌ای ندارد. کم سخن می‌گفت و... ‏با سن کم سخت‌ترین کارجبهه یعنی ‏ «بیسیم‌چی» بودن را قبول کرده بود ‏سرانجام توسط منافقین اسیر شدبرگه و کدهای عملیات راقبل از سارت خورد و منافقین پس از به شهادت رساندن وی، برای به دست آوردن رمز وکدهای بیسیم، ‏سینه وشکمش راشکافتند!! ‏ولی چیزی نصیب آن‌ها نشد ...! 🌷 وقتی به طرف جبهه ها می روم همراه با شوق و اشتیاق است چون می دانم برای اسلام و خدا می روم. من درس اسلام شناسی را وقتی که رهبرم امام خمینی به ایران آمد از او یاد گرفتم و این را هم بگویم که من برای اسلام و خدا به جبهه می روم و نه برای مقام ، نه تنها من بلکه همه رزمندگان همینطور هستند. 🌼شـادی روح پــاک هــمـه شهیدان و صـلوات🌼@shahidfaryadras