#آگاهی_از_نحوه_و_زمان_شهادت
بعضی دوستان و بستگان شهید #فاضل از ایشان خاطراتی نقل کرده اند که نشان میدهد فاضل از شهادتش خبر داشته است.
مادر شهید از خاطرات فرزند شهیدش نقل می کند که فاضل به من می گفت:
هنگامی که من شهید شدم آرام گریه کنید و بی تابی نکنید،
حضرت زینب را به یاد آورید که چگونه بر مصیبت هایی که بر او وارد شد صبوری کرد.
پدر شهید،
محمد علی قنواتی هم که در ماهشهر سکونت داشت،
نقل میکند:
شهید قنواتی از دوستان فاضل بود و هرگاه که فاضل به مرخصی می آمد،
بر سر مزار دوست خود می رفت.
پدر شهید قنواتی می گفت:
وقتی فاضل برای آخرین بار به ماهشهر آمد،
پیش از عملیات کربلای ۴ بود.
من بر سر مزار محمدعلی نشسته بودم که فاضل آمد؛
سلام کرد و نشست و درحالی که گریه می کرد رو به من کرد و گفت:
شما در آینده ای نزدیک بر سر مزار من خواهید آمد.
عادل شیرالی (برادر شهید) نقل می کند:
من اولین فرد از خانواده فاضل بودم که خبر شهادت فاضل را در تاریخ ۶۵/۱۰/۲۲ را شنیدم.
در مقر گردان زرهی ۷۲ محرم در نزدیکی پادگان حمید در چادر نشسته بودم که خبر شهادت فاضل در میان بچه ها در مقر گردان پخش شد.
در چادر که بودم دیدم بچه ها چیزی را از من پنهان می کنند،
پرسیدم:
اتفاقی افتاده؟
گفتند:
فاضل شهید شده است.
صبح همان روز با یکی از برادران به اهواز و از آنجا به برادرم حمزه که در بوشهر بود،
تلفن زدم و ..
این داستان ادامه دارد ...
💌 کانال شهید فاضل شیرالی
✓ https://eitaa.com/shahidfazelshirali