eitaa logo
[شهیدجاویدالاثر غلامحسین اکبری]
1.3هزار دنبال‌کننده
14.2هزار عکس
11.2هزار ویدیو
60 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷« پشتیبان باشید .اسلام از همه چیز مهمتر است .ما میرویم ولی مسئولیت این امر و تداوم انقلاب بر دوش شماست ،با تمام توان ادامه دهید و شانه خالی نکنید ،که فردای قیامت در برابر سر بزیر نباشید »🌷 https://eitaa.com/shahidgholamhosseinakbari
سلام خداقوت اگرکسی فرازی ازوصیت نامه شهدا داره به آیدی زیر بفرسته.....@mostafaakbri1
. [`✌️🇮🇷] 🔰 مدیری که روحش را با ایمانی عمیق پرورش داده، اهل کار می شود همتش بالا می رود. ✨🤍 وقتی دل آدمی با نور ایمان روشن باشد می داند تلاش و کارش بی نتیجه نخواهد ماند. امیدوار قدم بر می دارد و در میدان عمل خستگی را به زانو در می آورد. 🪞درست شبیه آقا سید ابراهیم... به محافظشان گفتم کاش موقع سخنرانی ایشان یک صندلی می گذاشتیم که لااقل نشسته سخنرانی کنند... لبخندی زد و گفت به سر رویش نگاه نکن فقط ریش هایش سفید شده. جوان است و پرشور... اهل کار و دویدن..‌. لبخندش عمیق تر شد و گفت: برادر... ما از دست ایشان پیر شدیم حاج آقا از ۵ صبح تا ۱۱ شب مشغول کار است... مدیرجهادی🍃✊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚫ من این‌گونه نیستم! ▪️خضوعی که آیت الله رئیسی در برابر مردم داشت نمایش نبود؛ ▪️ایشان حقیقتاً دربرابر مردم سِلم بود و خاضع بود؛ ▪️اما چون پروتکل و تشریفات نداشت، تمسخر می‌شد... ▪️ما گاهی به ایشان پیشنهاداتی می‌دادیم که شما هم تند و تیز باشید؛ ▪️ایشان گوش می‌داد و تصدیق هم می‌کرد؛ ▪️اما در آخر می‌گفت «من این‌گونه نیستم!» 👤 دکتر وحید یامین‌پور؛ ▫️دبیر شورای عالی جوانان در دولت سیزدهم
سه ابراهیم سه سد شکن سه بت شکن آری!!!!! نمرودیان با ابراهیم ها کینه و دشمنی دیرینه دارند. غفلت کردیم و باز هم بت شکن دیگری فرشته وار بال گشود و رفت. آه!!!!! که تاریخ چه تلخ تکرار می شود. ®🌸🍃
منطق عشق میگه : خیلی ها کربلا رفتن ... و کربلایی نشدن... و خیلی ها کربلا نرفتند ... و کربلایی شدند... عملیات خیبر سال ۱۳۶۲ منطقه مجنون
💢 . ▪️به فرمایشات ولی فقیه احترام زیادی می‌گذاشتند برای نمونه قبل از عملیات در خاکریز نشسته بود.آقا جواد پیش یکی از رزمندگان آمد و گفت: «چرا کلاه آهنی بر سر نداری؟ مگر نمیدانی امام کلاه آهنی را برای رزمنده‌ها واجب کرده است؟ یادت باشد اگر بدون کلاه آهنی کشته شوی شهید محسوب نمی‌شوی.» . 📩 سردار جواد نژاد اکبر :خدايا خداوندا! تمامي شهداي ما را با شهداي صدر اسلام و سرور شهيدان امام حسين (ع) محشور بفرما.
هدایت شده از منتظران مهدی عج
10505503801939.mp3
5.82M
💙زیارت آل یاسین💙 💫🤍بسم الله الرّحمن الرّحیم🤍💫 💙میفرمایند: 💫🌺هر گاه خواستید به وسیلهء ما، به سوی خداوند متعال و مهربان💚 توجه کنید، و به ما روی‌ آورید، پس همان‌ گونه که خداوند فرموده است بگویید🌺💫 💜 💚
[شهیدجاویدالاثر غلامحسین اکبری]
-
خوشا‌به‌تربتِ‌پاکِ‌تو سجده‌کردنِ‌ما، تویی‌که‌نامِ‌تو‌درصدرِ سربلندان‌است!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. [`📜💎] • تعهد به اسلام و پایبندی به ولایت فقیه، برترین مؤلفه برای انتخاب نماینده اصلح است ⭐ در محضر علامه مصباح یزدی💌 🤝مشارکت در مسائل سیاسی، چیزی است که امام (ره) به ما آموخت، امام (ره) مشارکت را در انتخابات مانند نماز واجب برشمرد ✨ و حکومت را فلسفه عملی فقه معرفی کرد. 🔸مشارکت در انتخابات به دو صورت لحاظ می‌شود: 1⃣ کسانی که توان دارند و می‌توانند بار مسئولیت را بر دوش بکشند کاندیدا می‌شوند . 2⃣ دسته دوم، عموم مردم که با حضور در این عرصه ملی، هم افراد شایسته و صالح را به مجلس می‌فرستند و هم در مقابل دشمنان، اقتدار ملت ایران را برای چندمین بار به رخ می‌کشند. 🔻در این میان ، تعهد به اسلام و احکام شرعی، پایبندی به ولایت فقیه، دلسوزی، تعهد به خدمت به مردم، شجاعت، حسن سابقه و تخصص، مؤلفه‌هایی است که یک نماینده اصلح را مشخص می‌نماید. 📊باید به کسی رأی بدهیم که برایند نمراتش در ملاک‌های بالا بیشتر از دیگران است. همه این‌ها عواملی است که در اصلح بودن یک نماینده نسبت به دیگران دخالت دارد. 💢مهم‌ترین ملاک هم این است که معتقد به اصل نظام و ولایت‌فقیه باشد؛ چون این موضوع عمود خیمه این انقلاب است. . .
ای برای ... می دانی سید ، دلم خیلی برایت تنگ شد.😭😭 حتی شاید بیشتر از حاج قاسم . اون روز ها ته ته ته دل مان خبر داشت که بالاخره یک روز صبح از خواب بیدار می شویم و خبر سردار مان را از تلویزیون خواهیم شنید. اما تو فرق داشتی. اینقدر به بودنت عادت کرده بودیم که حتی فکرش را هم نمی کردیم که یک روز صبح قرار است ما از خواب بیدار شویم و ما برای همیشه بیدار نشود😭😭. برای همین است که رفتن حاج قاسم را باور کردم ولی رفتن تو را نه😭😭. او زندگی اش حماسه بود و حماسی رفت. تو اما مظلوم بودی. مظلومانه هم رفتی😭😭 یک جای دور، خیلی دور ، در هوایی مه گرفته با خودت خلوت کردی تا مزد اخلاصت را بگیری. به دور از هیاهوی مقام و شلوغ کاری میز و صندلی ریاست. فکر ما را نکردی با معرفت؟ نگفتی بعد سال ها داریم از دیدن رئیس جمهورمان کیف می کنیم؟ تو شوق ما را وقتی کنار آقایمان می نشستی ندیدی؟ شعف صدای آقا را وقتی از شما تعریف می کرد نشنیدی؟😭😭 معرفت ات را شکر سید. ما را درگیر خودت کردی و خودت را رها از ما؟ واقعیت اش را بخواهی هنوز رفتنت را باور نمیکنم. هنوز منتظرم فردا در خبر ها بشنوم " ریاست محترم جمهور حجه الاسلام رئیسی در دیداری صمیمانه پای صحبت کارگران معدن فلان نقطه دور افتاده نشست" . . اما باید بپذیرم. سید و بی تکلف ما، از پیش ما رفته است. برای همیشه.😭😭 دلم برایت تنگ می شود سید😭😭😭😭😭😭😭. خیلی زیاد. برای لبخند مهربانت.😭😭😭😭😭 برای اضطرابی که در لحظه تنفیذ در چهره ات موج می زد که همان اضطراب دل ما را قرص کرد که کار به دست مرد خدا افتاده. دلم برای تقوایت در مناظره تنگ می شود.😭😭😭 آن جا که به تو گفتند سندرم پست بیقرار داری و تو جواب ندادی. چرا به آنها نگفتی سید؟ چرا نگفتی که پست بعدی ات معراجِ شهدای تبریز است؟ کاش جواب می دادی تا دلمان برای جواب ندادنت این همه تنگ نمی شد. وقتی نگرانی ات برای خوردن کارگران را تمسخر کردند، تو دنیای کوچک شان را به روی شان نیاوردی. مثل همیشه لبخند زدی و از کنارشان گذشتی . تو با خدا عهدی داشتی و خدا امروز عزیزت کرد. عزیز ایران.😭😭😭 بیش از این خسته ات نکنم سید جان. می دانم خسته ای. چند سال است درست نخوابیده ای. حالا دیگر استراحت کن. بی آن که نگران فردا باشی. برای ما هم دعا کن. دوری ات سخت است. ما سید خوش اخلاقِ صبور خودمان را می خواهیم اما چه کنیم که خدای ما هم خوش سلیقه است و تو را برای خودش خواسته. . سلام ما را به امام امت برسان. 🤲 اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 🤲 💚 💙
هدایت شده از دفاع مقدس
28.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌴 خداوند "ابراهیم" را دوست داشت 📽 «انتشار برای نخستین‌بار» نماهنگی زیبا و شنیدنی از بیانات منتشر نشده رهبر معظم انقلاب در منزل رئیس‌جمهور شهید و تصاویری از تشییع میلیونی و همراهانش بر دستان ملّت ایران 🎙 : چه کسی این سرمایه‌ی اجتماعی نظام را آورد در چشم دنیا..!؟ آقای رئیسی..! ایشان کرد این کار را... 🌸 روحش شاد و یادش گرامی
650_42659678560705.mp3
6.1M
🎧 مداحی جدید حاج با نام "فدایی مردم" بمناسبت شهادت آیت الله رئیسی و همرانشان نیامد، اهل حرم آن علمدار که بارد، بر پیکرش چشم خونبار «خداحافظ ای جان، علمدار ایران» عزیز ولایت، به میدان خدمت گوارای جانت شراب شهادت 💔 https://eitaa.com/shahidgholamhosseinakbari
articles-2659-rasme asheghi - rasool najafiyan.mp3
4.65M
میرن شهیدا ولی از اونها راه و رسمشون به جا می مونه 🎙رسول نجفیان
🪴 در تذكره، سبط ابن جوزى روايت كرده از احمد بن خصيب ، گفت: «من منشى سيّده مادر متوكّل بودم. پس روزى خادمى نزد من آمد از جانب سيّده و با او بود كيسه‌اى كه در آن هزار اشرفى بود. گفت: سيّده مى‌گويد اين وجه را تقسيم كن ميان مستحقّين كه از پاكيزه‌ترين مال‌هاى من است و بنويس براى من نام اشخاصى را كه به آن‌ها مى‌دهى تا آن‌كه مِن‌بعد هم، آن‌چه از اين اموال به دست من آيد، تقسيم به آن‌ها بنمايم. ابن‌خصيب گفت: آمدم و از رفقاى خود مستحقّين را پرسيدم و نام آن‌ها را نوشتم و سيصد اشرفى بين آن‌ها تقسيم نمودم و بقيّه هزاراشرفى نزد من باقى ماند. نصف شب صداى درب خانه بلند شد. پرسيدم كيست؟ گفت: فلان مرد علوى هستم؛ و او در همسايگى من بود. رخصت دادم، داخل شد. پرسيدم: چه كار دارى؟ گفت: گرسنه‌ام. يك اشرفى به وى دادم. شكر كرد مرا و رفت. زوجه‌ام گفت: كه بود اين مرد كه اين وقت از شب آمد؟ گفتم: فلان مرد علوى كه همسايه ما بود و اظهار گرسنگى كرد، به او يك اشرفى دادم. زوجه‌ام گريه كرد و گفت: آيا حيا نكردى كه مثل چنين مردى روى به تو آورد و تو به او يك اشرفى دادى و حال آن‌كه مى‌دانى استحقاق او را. برخيز آنچه نزد تو از آن اشرفى‌ها باقى مانده، بده به آن مرد علوى. سخن آن زن به قلب من اثر كرد. برخاستم و عقبش رفتم و كيسه اشرفى را بالتمام به او دادم. چون به خانه برگشتم، پشيمان شدم كه اگر اين خبر به متوكّل برسد، از عداوتى كه او به علويّين دارد، مرا به قتل مى‌رساند. زوجه‌ام به من گفت: مترس و توكّل كن به خدا و پناه ببر به جدّ علويّين. در اين سخن بوديم كه درِ خانه را زدند و مشعل‌ها و چراغ‌ها به دست غلام‌ها ظاهر شد و گفتند سيّده تو را مى‌طلبد. پس ترسان برخاستم و روانه شدم. چون اندكى راه رفتم، رسولان در پى يكديگر مى‌رسيدند تا مرا واداشتند پشت پرده سيّده. خادم به من گفت: سيّده پشت پرده است. پس شنيدم كه صداى گريه سيّده بلند است. گفت: اى احمد! خدا به تو و زوجه‌ات جزاى خير بدهد. در اين ساعت خوابيده بودم. پيغمبر(ص) نزد من آمد و فرمود: خداوند تو را جزاى خير بدهد و به زوجه احمد بن خصيب. معنى اين كلام چه چيز است؟ قضيّه را براى او نقل كردم و او گريه مى‌كرد. پس فرستاد غلامانش را، اشرفى‌ها و جام‌هايى آوردند و گفت: اين براى آن مرد علوى و اين براى زوجه‌ات؛ و آنچه آوردند معادل صدهزار درهم بود. آن‌ها را گرفتم و آمدم درب خانه علوى را كوبيدم. از اندرون خانه صدايش بلند شد كه بده آنچه با تو هست اى احمد! و بيرون آمد و گريه مى‌كرد. از سبب گريه‌اش پرسيدم، گفت: چون به منزل خود آمدم، زوجه‌ام پرسيد كه آيا چه كردى؟ آگاهش كردم. گفت: برخيز دو ركعت نماز بخوانيم و در حقّ سيّده و احمد بن خصيب و زوجه‌اش دعا كنيم. پس نماز خوانديم و دعا كرده، خوابيديم. پس رسول خدا(ص) را در خواب ديدم كه فرمود: شكر ايشان به‌جا آوردم در باب احسانى كه به تو كردند. در اين ساعت براى تو چيزى مى‌آورند، قبول كن او را.» انتهى. 📚منتخب التواریخ : ج 5 ص 250 📗 تذكرة الخواص (سبط بن الجوزي) ، ج : 1 ، ص : 331 🪴
✿‍✵✰ هـر شــ🌙ــب یـک ✰✵✿‍ داســتــان مـعـنــوی ✧✾════✾✰✾════✾✧ نخواه گناه کنی! گناه نمی‌کنی❗️ یه جوان زیبائی بود به نام ابن سیرین شغل این جوان پارچه فروشی بود مغازه هم نداشت فقط یه سبد داشت که رو سرش میذاشت و تو این کوچه‌ها راه می‌افتاد و كاسبی می‌كرد و گاهی هم برای رفع خستگی گوشه‌ای می‌نشست و بساطش را كناری پهن می‌كرد از قضا زن جوانی عاشقش شده بود و تصمیم گرفته بود او را به دام بیندازد این بود که رفت پیش ابن سیرین و گفت: من شوهرم مریضه، لباس می‌خوام براش بخرم اما می‌خوام به سلیقه خودش باشه بساطتو جمع کن پاشو بریم پیش شوهرم ابن سیرینم قبول کرد و با آن زن راهی خانه‌شان شد، زن وارد شد و ابن سیرین هم یا الله گويان پشت سرش وارد خانه شد اتاق اول را گذراند دومی را هم همین طور رسید به اتاق سوم دید مثل اینکه اینجا هیچ خبری نیست! رو کرد به به زن و گفت: پس شوهرت کجاست؟ زن هم خیلی راحت گفت: من که شوهر ندارم بعد به ابن سيرين گفت: ببین اینجا خانه من هست تو هم الآن در خانه من هستی اگه آماده برای گناه نشوی و در اختیار من نباشی داد می‌زنم که مزاحمم شده‌ای ابن سیرین يكباره متوجه شد در باتلاقی افتاده که هر چی بیشتر دست و پا بزند بیشتر فرو خواهد رفت این بود که رو کرد به سمت آسمان و گفت: ای خدا تو که می‌دانی من اهل این کارها نیستم پس خودت نجاتم بده در همين حال یک فکری به خاطرش رسید گفت: باشه نياز نيست داد بزنی من آماده می‌شوم برای گناه فقط به من بگو دستشوئی خانه کجاست؟ آن زن هم با این خیال كه او راضی شده محل دستشویی را نشان داد ابن سیرین رفت داخلش و تا توانست از نجاسات آنجا برداشت و به خودش مالید!؟ و آمد و یک گوشه نشست زن تا وارد اتاق شد دید چه بوی بدی می‌آید رويش را برگرداند و ابن سیرین را در آن وضع دید! گفت: چرا خودت رو اینجوری کردی!؟ ابن سیرین گفت: این تجسم عملیه که از من می‌خواستی انجام بدهم! آن زن با عصبانيت و ناراحتی ابن سیرین را با همان وضع از خانه خود بیرون كرد ابن سیرین با همان قیافه از خانه بیرون آمد اما انگار آن روز و آن ساعت همه مرده بودند هیچکس ابن سیرین را با آن قیافه ندید از آن روز به بعد از او بوی خوشی استشمام می‌شد و خداوند علم تعبیر خواب را به ابن سیرین عنایت فرمود می‌دانید چرا !؟؟ چون حفظ حرمت کرده بود و به نفس خودش به یاری خدا غلبه كرده بود دوستهای خوبم اگر ما هم نخواهیم گناه كنيم، می‌توانیم ترک گناه سخته ولی ممکنه! ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ °❀°▪️°❀°▪️°❀°▪️°❀°